پاورپوینت کامل آیا مسلمانان پس از فتح اسکندریه، کتابهای کتابخان? آن شهر را با دستور خلیفهی دوم (عمر بن خطاب) به آتش کشیدند؟! ۵۷ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل آیا مسلمانان پس از فتح اسکندریه، کتابهای کتابخان? آن شهر را با دستور خلیفهی دوم (عمر بن خطاب) به آتش کشیدند؟! ۵۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل آیا مسلمانان پس از فتح اسکندریه، کتابهای کتابخان? آن شهر را با دستور خلیفهی دوم (عمر بن خطاب) به آتش کشیدند؟! ۵۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل آیا مسلمانان پس از فتح اسکندریه، کتابهای کتابخان? آن شهر را با دستور خلیفهی دوم (عمر بن خطاب) به آتش کشیدند؟! ۵۷ اسلاید در PowerPoint :
پاسخ اجمالی
برخی از گزارشهای تاریخی همواره مورد مناقشه و بحث است. از آن جمله گزارش آتش زدن کتابخانهی اسکندریه از سوی مسلمانان! پیرامون این گزارش، برخی آنرا پذیرفته و گروهی نیز آنرا رد میکنند و هر کدام نیز دلایل خود را مطرح مینمایند که در پاسخ تفصیلی بیشتر به آن خواهیم پرداخت، اما صرف نظر از اینکه این گزارش را بپذیریم و یا آنرا دروغین بدانیم باید گفت: چنین وقایعی در تاریخ – با انگیزههای مختلفی که بسیاری از آنها اعمال سلیقه شخصی برخی افراد بوده – کمنظیر نیست. ضمن اینکه باید توجه داشت که منابع تاریخ به دلایل مختلف مورد دستبرد قرار گرفته و ممکن است در نقل گزارشها با کم و کاستیهایی روبرو گردیم. از طرفی باید توجه داشت که ما برای دفاع از اسلام لزوما از عملکرد افرادی که بر اساس اجتهادات و سلیقههای خود رفتارهای ناصوابی را انجام دادهاند، دفاع نمیکنیم.
پاسخ تفصیلی
بررسی و مطالعه تاریخ جهان حکایت از آن دارد که همواره بسیاری از جنگها و قشون کشیهای مختلف در جهان همراه با آسیبهایی؛ از جمله کشتارهای گسترده، غارت، از میان بردن آثار فرهنگی اقوام و ملل بوده است. یورش اسکندر به سرزمینهای شرقی، حملهی گسترده مغول به بسیاری از مناطق آسیا و اروپا و یا جنگهای جهانی و منطقهای و حتی پدیدار شدن گروههای تکفیری از جمله داعش را میتوان از جمله رویدادهایی دانست که چنین اثراتی از خود بر جای گذاردند. در این میان کتابسوزی و آتشزدن کتابخانهها به دلایل مختلف از جمله جنگها و یا نزاعهای مذهبی در منابع تاریخ قابل رصد کردن است. زردشتیان مخالف مزدکیه، یا مانویه کتابهای آنان را به آتش کشیدند.[۱] مسیحیان صلیبی در حملات خود به جهان اسلام از جمله در یورش به شام و اندلس، هزاران و به نقلی میلیونها کتاب را طعمهی آتش نمودند.[۲] سلطان محمود غزنوی در ری اقدام به آتش زدن کتابهای آن دیار کرد.[۳] مغولان در تصرف مرو کتابخانهی آنرا به آتش کشیدند.[۴] صلاح الدین ایوبی پس از رسیدن به حکومت مصر کتابخانه اسماعیلیان که در دار الحکمه قرار داشت طعمهی حریق ساخت.[۵]
با این وجود در میان منابع تاریخی گزارشهایی پیرامون برخی از اینگونه رویدادها مشاهده میگردد که قابل مناقشه است. آتش زدن کتابخانهی اسکندریه از سوی مسلمانان در دورهی فتوحات به دستور خلیفهی دوم و توسط عمرو عاص از این قبیل است که موافقان و مخالفانی دارد.
گزارش آتش زدن کتابخانهی اسکندریه در منابع تاریخی
در بررسی منابع تاریخی تا قرن هفتم گزارشی از آتشزدن کتابخانهی اسکندریه نیافتیم. در حقیقت مورخان مسلمان سدههای نخستین؛ مانند ابن عبد الحکم (۲۵۷ ق)، بلاذرى (۲۹۰ ق)، یعقوبى (۲۹۲ ق)، طبرى (۳۱۰ ق)، کندى (۳۵۰ ق)، حتی برخی از مورخان قرن هفتم به بعد؛ مانند ابن اثیر (۶۳۰ ق) یادى از این واقعه نکردند. ضمن اینکه برخی مورخان غیر مسلمان که حوادث فتح مصر را نوشتهاند؛ مانند اوتیخا (م ۳۱۱ ق) و یوحنا اسقف نقیوس که آثارشان منبع مهمی در تاریخ مصر به شمار میآید، چنین واقعهای را گزارش ننمودهاند.[۶]
نخستین بار گزارش این حادثه را میتوان در منابع متعلق به قرن هفتم هجری قمری در کتاب الافاده و الاعتبار تألیف «عبد اللطیف بغدادى» (م ۶۲۹ ق) و کتاب تاریخ الحکماء تألیف «قفطی» (م ۶۴۶ ق) ملاحظه کرد.[۷]
بر اساس این گزارش، یحیی نحوی در زمان فتح اسکندریه با عمرو عاص ملاقات نمود و اجازهی دسترسی به کتب حکمت که در کتابخانهی قصر و در تصرف مسلمانان بود را از وی خواست. گویا عمرو عاص اجابت درخواست وی را موکول به اجازه گرفتن از خلیفهی دوم نمود. در این گزارش آمده است که خلیفهی دوم نه تنها اجازه بهرهبرداری از کتب یاد شده را نداد، بلکه با استناد به اینکه محتوای کتابهای یاد شده یا موافق مطالب قرآن است که نیازی به آنها نیست، و یا مخالف با معارف قرآنی است که باید از میان برداشته شوند، زمینهی سوزاندن و از میان بردن آنها را فراهم ساخت.[۸]
به دلیل تشابه گزارش و همعصر بودن دو مؤلف به نظر میرسد که منبع آنها تنها یک کتاب باشد که شاید – مانند برخی از دیگر آثار کهن – از بین رفته و امروز در دسترس ما نیست.
کتابها و تألیفاتی که پس از عبداللطیف و قفطی از آتش زدن کتابخانهی اسکندریه سخن به میان آوردهاند نیز گزارش خود را بر اساس نوشتههای آن دو تنظیم نموده و بر این اساس، منبع مستقلی به شمار نمیآیند. از جملهی این گزارشدهندگان ابن دحیه الکلبی(متوفاى ۶۳۳)،[۹] و گریگوریوس أبوالفرج ملطی، معروف به ابن عبری،(م ۶۸۵ق) میباشند که مؤلف اخیر مسیحی و از پدری یهودی بود. در چاپی که مستشرق انگلیسی بوکوک در سال ۱۶۶۳م در آکسفورد منتشر کرد این داستان آمده است.[۱۰] اما در چاپ بعدی این کتاب که توسط آنتوان صالحانی در سال ۱۸۹۰ به چاپ رسید این داستان کلا حذف شد. بعید نیست آنچه این منابع در این باره ذکر نمودهاند، از عبداللطیف بغدادی نقل شده باشد.[۱۱] البته در این میان برخی فقدان این گزارش در منابع متقدم را دلیل ساختگی بودن آن دانسته و در مقابل برخی دیگر آنرا ناشی از دستبرد و حذف آن در منابع نخستین توجیه کردهاند.[۱۲]
در هر صورت آتش زدن کتابخانهی اسکندریه موافقان و مخالفانی دارد که هرکدام دلایل خود را در اثبات یا نفی آن عرضه نمودهاند.
موافقان آتش زدن کتابخانه و دلایل آنان
برخی از مورخان، واقعهی آتش زدن کتابخانهی اسکندریه را امری مسلم قلمداد نمودهاند، و بر همین اساس شواهد و دلایلی را نیز مطرح نمودهاند؛ از جمله:
- آن دسته از مسلمانان که به کشورگشایی میپرداختند، تمایل زیادی به از میان بردن کتابها به جز قرآن و سنت داشتند.
- گزارش یادشده تنها توسط ابوالفرج ملطی غیر مسلمان نقل نشده تا آن را نشانی از دشمنی او با اسلام بدانیم، بلکه نخست دو مورخ مسلمان آنرا گزارش نمودهاند.
- بر اساس گزارشهای دیگر، مسلمانان پیش از این نیز کتابخانههای ایران را در زمان فتوحات به آتش کشیدند.
- اساساً آتش زدن و از بین بردن کتاب امری شایع در میان تمام جوامع بود که برخی به این شکل از مخالفان خود انتقام میگرفتند. عبدالله بن طاهر در سال ۲۱۳ ق کتابهای متعلق به پارسان مجوس را از بین برد. هولاکو نیز در سال ۶۵۶ ق دستور به ریختن کتابها در دجله کرد.
- برخی از پیروان ادیان و مذاهب در آن دوره، از میان بردن آثار دیانت قدیم و دیگر مذاهب فکری را تلاشی جهت تأیید دین و مذهب خود میدانستند.
- در میان مسلمانان کسانی بودند که حتی کتابهای خودشان را نیز به دلایلی از بین بردهاند؛ مانند احمد بن ابی الحواری که کتابهای خود را در آب ریخت.
سفیان ثوری وصیت به دفن کتابهایش کرد.
ابوعمرو بن العلاء پس از عزلتگزینی کتابهای خویش را سوزاند.[۱۳]
مخالفان آتش زدن کتابخانه و دلایل
افرادی؛ مانند ویل دورانت، گستاولبون، دکتر ابراهیم حسن و استاد مطهری و … با تکیه بر برخی قرائن و شواهد، معتقدند که این موضوع افسانهای بیش نیست و گزارشهای موجود در این زمینه، ساخته و پرداخته برخی از نویسندگان با تعلقات ضد اسلامی جهت بدنام کردن مسلمانان میباشد. مهمترین دلایل آنان از این قرار است:
یک) این رخداد با این عظمت در منابع تاریخی پیش از عبداللطیف و قفطی نقل نشده و گزارش آن دو نیز از اعتراض و انتقاد مصون نبوده؛ زیرا ممکن است گزارش خود را از منبعى که براى ضدیت با اسلام و عرب تدوین شده و بعدها از میان رفته است اقتباس کرده باشند.
دو) هیچیک از مورخان کهن نیز به کتابسوزى فاتحان عرب در ایران اشارهای نکردهاند و تنها مورخان متأخری مانند حاجى خلیفه چنین گزارشی را مطرح نمودهاند.
سه) اگر با دیده انصاف بنگریم اینکه برخی از مسلمانان به دلایلی کتابهای خود را سوزانده باشند، دلیلی بر درستی کتابسوزیهای گسترده نمیشود.
چهار) روایت ابوالفرج از این رخداد به افسانه نزدیکتر است؛ زیرا میگوید کتابخانهی اسکندریه در مدت شش ماه براى سوخت چهار هزار حمام کفایت کرد!
پنج) یوحنا نحوی سى یا چهل سال پیش از تسلط عرب بر مصر وفات یافته بود؛ لذا بخشی از روایت ابوالفرج که مربوط به یوحناى نحوى است جای تأمل دارد.
شش) صدها سال پیش از ظهور اسلام، کتابخانهی اسکندریه دو بار آتش گرفته بود؛[۱۴] از اینرو در قرن پنجم میلادی خالی از کتاب بود و به همین دلیل نامی از این کتابخانه در آثار قرنهای پنجم و ششم و هفتم میلادى و قبل از ظهور اسلام مشاهده نمیشود.[۱۵]
نتیجه
در خصوص آتشسوزی کتابخانهی اسکندریه، توجه به چند نکته ضرورت دارد:
- قبل از هر چیز باید به این نکته توجه داشت که برخی از وقایع و شخصیتهای تاریخی به دلایلی، همواره مورد مناقشهی میان محققان بوده و همچنان در مورد صحت و سقم گزارشهای پیرامون آنها نظر داده میشود. برای مثال میتوان به داستان عبدالله بن سبا و وقایع پیرامون وی اشاره نمود
راهنمای خرید:- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 