پاورپوینت کامل نقش امام عصر (ع)،درهدایت اهواءوآراء ۷۸ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل نقش امام عصر (ع)،درهدایت اهواءوآراء ۷۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نقش امام عصر (ع)،درهدایت اهواءوآراء ۷۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل نقش امام عصر (ع)،درهدایت اهواءوآراء ۷۸ اسلاید در PowerPoint :

۱۲

در ایامی که خود را مهیای تدوین مطالب «ویژه نامه موعود» می ساختیم رخصت یافتیم تا در گفتگویی صمیمانه از محضر
حضرت آیه الله خزعلی بخواهیم تا برای خوانندگان موعود از مفهوم و مصداق عدل و ظلم در نسبت با موضوع ظهور امام
عصر، علیه السلام، سخن بگویند. متن حاضر، محصول درخواست ما و اجابت آن بزرگوار است.

موعود: در روایات وارد شده، که با ظهور حضرت صاحب الزمان، علیه السلام، جهان از عدل و داد پر می شود، چنانکه از
ظلم و جور پرشده بود. مفهوم «ظلم » و «عدل » را در نسبت با موضوع ظهور بیان بفرمایید.

آیت الله خزعلی: بسم الله الرحمن الرحیم.

همه انسانها بر فطرت توحید سرشته شده اند و مفاهیم اخلاقی نیز جزء خصلت آنهاست. چنانکه در قرآن آمده:

«فالهما فجورها و تقویها…» (۱)

مفاهیم اخلاقی و از جمله قسط و عدل، کششی فطری و روانی در انسان دارند. در میان همه مفاهیم، قسط وعدل در
راس واقع شده اند و به عبارتی تامین کننده سایر مفاهیم و مسایل اخلاقی اند.

«قسط و عدل » بدین معناست که خوراک لازم برای آنچه در جسم و جان انسان به ودیعه نهاده شده، تامین شود. حال چه
من روستازاده باشم و چه شهرنشین ، چه در منطقه ای دوردست ساکن باشم و چه در مرکز کشور. من یک بشر هستم، آن
فرد هم یک بشر است و همه بشرند. همه باید از حیث معنوی و ارزشی تغذیه شوند. چنانچه این امر حاصل شد بشر به
سیر تکاملی خودش ادامه می دهد و به هدف خلقت می رسد. اما، اگر این امر حاصل نشد، قهرا به صورت طبیعی بسان
یک غده سرطانی ، سایر اعضا را هم مریض می کند و از بین می برد. تنها عضو بیمار در رنج نیست. سایر اعضا هم در رنج
می افتند. آنکه در اثر بیماری از ارزش و خوراک معنوی لازم محروم می ماند از رشد و تکامل محروم مانده است. ناگزیر
باید کسی بیاید و همه آنچه را که بشر برای رشد احتیاج دارد تامین کند. در این مواقع ذهن ما بسرعت متوجه غذا و
پوشاک و مسکن می شود. باید گفت که اینها همه مهم هستند، اما، تامین خیر، فهم خوب، درک عالی ، شناخت موقعیت
انسان در عالم خلقت و اینکه ارتباطش در هستی با کیست و ابزاری که برای این امر خلق شده چگونه است و مسایلی از
این قبیل همه برای رشد بشر لازم است. یک عدل و قسط همه جانبه و فراگیر لازم است تا فکر ما، فقه ما، احساسات و
عواطف ما و ضوابط عمل و عقاید ما را تامین کند. موعود: راجع به حوزه و دایره شمول این قسط و عدل توضیح بفرمایید،
آیا عدل و داد حضرت شامل هر دو وجه از زندگی انسان می شود؟

آیت الله خزعلی: یک بخش از بسط عدل و داد، راجع به عمران زمین و آبادی جهان است مانند کشف ذخایر زمین ،
پیشرفت فنون، حذف محدویتها، در یک سطح قرار دادن همه، بسط برادری و برابری میان همه و توزیع امکانات طبیعی .

گمان می شود قسط و عدل تنها این موارد را در برمی گیرد. اما، باید توجه داشت بخش مهم قسط و عدل در فرهنگ است.
آنگاه که اوبیاید، عقل همه کامل می شود، علم همه بالا می رود و جهالت برطرف می شود. بی سوادی نمی ماند. از این
موضوع چنین دریافت می شود که حضرت، یک فرهنگ وسیع; مجموعه ای از قوانین می آورند که بر اساس آن بشر ساخته
می شود.

در نهج البلاغه در وصف یاران قائم آمده است که:

«تجلی بالتنزیل ابصارهم و یرمی بالتفسیر فی مسامعهم و یغبقون کاس الحکمه بعدالصبوح …»

با قرآن چشمهاشان بصیرت پیدا می کند یعنی با واقع آشنایشان می کند و حقایق را نشانشان می دهد. (۲)

پیچ و خمهای استدلال را کم می کند تا مردم بینا شوند. و تفسیر را در بن گوشهاشان می ریزد و صبح و شام از قدح
حکمت آنها را سیراب می کند.

«صبوح » آن است که صبح به انسان می دهند و «غبوق » آن است که در عصر به انسان می دهند. حکمت هم به معنای
استواری در عمل است. بنابراین معنای عبارت این می شود که صبح و شام وتمام شبانه روزشان مصروف تحصیل حکمت
می شود و پیوسته از قدح حکمت می نوشند.

نبایستی قسط را تنها به جانب مادیات برد. در همه امور، در نگاه کردن، در ارتباط با مردم و بالاخره در همه ارکان زندگی
بایستی عدالت جاری شود .امام علی ،علیه السلام، درادامه می فرماید:

«…حملوابصائرهم علی اسیافهم »

وقتی که موقع قیام برسد، بصایر این قیام کنندگان روی شمشیر و اسلحه شان قرار می گیرد. (۳)

یعنی، حقد و کینه و ثروت اندوزی و قدرت طلبی روی شمشیرشان نیست بلکه بصایر است. علی بن ابیطالب، وقتی مالک
اشتر را راهی مصر می کنند در عهدنامه به مالک می گویند:

«مالک !به مصر می روی درنده نباش، به جان مردم نیفت. مردم در دو صف هستند یا برادر دینی تواند (اگر مسلمانند) و
یا در خلقت نظیر تواند. اینها نیز به عفو نیاز دارند، اینها هم خطا می کنند اما، چنین نیست که از خطای مسلمین بگذری
اما از خطای یک ارمنی و پیروان سایر ادیان نگذری آنها هم بشراند» (۴)

این معنی را در ماجرای بدر و احد و احزاب نیز دیدیم که بصایر روی شمشیرهای آنها قرار داشت. اما پس از معصومین،
اوضاع به سویی دیگر رفت و تنها در عصر حکومت «عمر بن عبدالعزیز» مقداری انعطاف پیدا شد که آن هم استمرار
نداشت. قسط و عدلی که امام عصر، ارواحناالفداء برقرار می کنند، در جمیع جوانب و احتیاجات بشری است. به وسیله
ایشان هر آنچه که بشر احتیاج دارد تامین می شود.

علی بن ابی طالب ،علیه السلام، در مدت پنج سال حکومت درگیر با سه جنگ بزرگ شدند با این همه، یک مقدار از
خواست ایشان عملی شد فرمود; «در کوفه کسی باقی نمانده که خانه ، آب گوارا و غذا نداشته باشد با اینکه من با سه
جنگ خونین سرگرم بودم ولی کوفه را تامین کردم.» (۵)

موعود: درباره «عدالت » همه جانبه «مادی و فرهنگی » مطلوب که حضرت پس ازظهورجاری می سازند توضیح فرمودید، با
توجه به این مطلب، چه تعبیری درباره «یملاء» می توان عرضه داشت؟ با توجه به اینکه در روایات اشاره شده زمین مملو از
ظلم می شود و ایشان عدالت را جایگزین آن می سازند.

آیت الله خزعلی: در حال حاضر جهان به سمت مملو شدن (یملاء) از ظلم می رود و به عبارتی به انتهایش هم رسیده است.
ابرقدرتها، برای تامین خودشان هر جا منبعی، ثروتی و ذخیره ای زیرزمینی است غصب می کنند و حتی در کنار منابع ،
مغزها را هم می ربایند ، قهرا این عمل غده سرطانی بزرگی به وجود می آورد. در پی این عمل، کرنش و زبونی می آید.
پذیرش استعمار و استبداد می آید و ظالم روزبروز قوی تر می شود. در حال حاضر دنیای ما به این غده مبتلا است. چنانچه
کویت را به خاطر نفتش غارت می کنند و به سراغش می روند اما، بوسنی را رها می کنند و با تحریک دیگران ضربات
بسیاری را بر او وارد می سازند و این ماجرا همچنان ادامه دارد و ابرقدرتها به همه خواسته های چپاولگرانه شان می رسند و
اکثر اهل زمین را از نعمات محروم می سازند.

اولین کاری که حضرت صاحب الزمان ،علیه السلام، پس از ظهور می کنند برداشتن دانه درشتهاست. همان طور که
حضرت امام ،رحمه الله علیه، فرمود، سیدجمال مردی خبیر و انقلابی بود ولی یک اشتباه داشت، او به دنبال شاهان
می رفت تا آنها را اصلاح کند، غافل از اینکه این دانه درشتها اصلاح پذیر نیستند.

حضرت حجت،علیه السلام،شاهان را برمی اندازد و یک حکومت در کوفه برقرار می کند و این حکومت به تدریج در سرتاسر
کره زمین بسط می یابد و در آن وقت ، «یملاء عدلا» محقق می شود.

یعنی یک حاکم معصوم و پاک که تمام مردم در نظرش چون فرزند و برادر و پدرند و برای همه به یکسان عدل را جاری
می سازد. امام محمد باقر، علیه السلام، به عمر بن عبدالعزیز که درخواست راهنمایی و تذکر داشت فرمودند: «ارحم ولدک،
صل اخاک، بر اباک » بچه های مسلمین راپسران خودحساب کن، متوسط الحالها را برادران خود و کهنسالان را پدران خود.

در وقت ظهور حضرت، وقتی این معنی و آوازه این عمل از کوفه به پنج قاره منتقل شد و عدالت جاری شد، منابع هر
کشور همان هم کشور می شود، البته مردم از منابعشان استفاده می کنند و اگر چیزی اضافه آمد، به جانب مرکز حکومتی
سرازیر می کنند برای محرومان، بیچارگان و مردمی که فاقد منابع هستند. از این رو در هیچ سرزمینی کسی پیدا
نمی شود که در فقر مانده باشد. (۶)

در روایات آمده است که پشته ای از مال یعنی طلا و نقره جلو حضرت جمع می شود و ندا می کنند که هر کس حاجتمند
است بیاید و بگیرد و تنها یک نفر متقاضی می آید. حضرت دامنش را پر می کنند تا آنجا که او خجل می شود ، قصد
برگرداندن آنها را می کند، اما، حضرت در جواب او می گویند: «ما چیزی که بخشیدیم پس نمی گیریم.»

این جریان ظالمانه مستبدان و دانه درشتها متوقف می شود . امام معصوم جانشین می شود و در دیگر نقاط افراد زبده که
همان ۳۱۳ نفر هستند و برگزیده نخبه های جهان اند، یا یک زندگی ساده و غذای مختصر بر مردم حکم می رانند. قهرا
منابع مردم و فکرهای مردم رو به بالندگی و رشد می گذارد.

موعود: به نظر شما چه امری موجب بروز این همه انحطاط و تشتت در میان بشر شده و حضرت حجت ،علیه السلام،
چگونه این همه انحطاط را اصلاح می کنند؟

آیت الله خزعلی:باید به این نکته توجه کنید که هر چقدر که بگوییم فطرت انسان خوب است تا دو موضوع در میان مردم
سرکوب نشود، ناگزیر از خوبان هم باید احتراز کرد.

در ماجرای بعثت نبی اکرم، صلی الله وعلیه وآله، می بینیم که وقتی روز دوشنبه مبعوث شدند در روز سه شنبه نماز را
برگزار کردند و بعد از مدتی درباره نماز سوره ای آمد و گفته شد به جز این سوره یعنی حمد، هیچ سوره دیگری
نمی بایست در نماز خواند. در سوره دوم مسلمین مختاراند اما در سوره اول نماز اختیار ندارند.

ما این مطلب را می دانیم اما دقت نمی کنیم. در نماز پس از حمد و ثنای خداوند از او استعانت می جوییم و اولین
درخواستمان هدایت به راه راست است. سپس راه راست را با سه قید می آوریم. متاسفانه در تفسیرها و ترجمه ها همه را
«صراط » حساب کرده اند. یعنی گفته اند راه نعمت گرفتگان نه راه غضب شدگان و نه راه گمراهان در حالی که اینطور
نیست. زیرا «صراط » منصوب است، «صراط الذین انعمت علیهم غیرالمغضوب علیهم ». و اگر «غیر» صفت «صراط » بود باید
آن هم منصوب می شد. در حالی که «غیر» در اینجا مجرور است، و صفت برای مضاف الله است. بنابراین معنای آیه چنین
می شود:

«خدایا ما را در راه کسانی که نعمت گرفتند و مغضوب علیهم نبودند و از ضالین نبودند قرار بده.» یعنی کسانی که در
تمام زمان و در طول همه زندگی متوجه تو بودند، هوا را کوبیدند، نعمت تو را در جای بایسته صرف کردند و هیچ گاه به
آراء خود تکیه نکردند.

البته همه نعمت دارند. نعمت وجود، عقل و هدایت به همه داده شده اما، این نعمت را گاه «اهوا» و گاه «آرا» منحرف
می کنند.

بشر می گوید: رای من و هوا و هوس من این است. و رای خودش را مقابل رای خدا می گذارد و در نتیجه، فکر خود و رای
خود را بر حکم خداوند مقدم می دارد. اینها «ضالین » هستند.

همه مردم درزمره نعمت گرفتگان هستند، هر کس از عدم به وجود آمده از نعمات خداوند بهره برده اما، همین عقل و
درایت خدادادی در هر کس به نوعی ظاهر می شود. در «عمروعاص » به نوعی و در «امیرالمؤمنین » نیز به نوعی تجلی پیدا
می کند. بعضی به دانسته های اندکشان مغرور می شوند در مقابل خداوند و علم بی کران او، عقل و علم ناچیز خود را قرار
می دهند اینها را می گویند «ضالین ».

معصوم کسی است که نعمت گرفته شده را در جایش به کار می برد و هیچ وقت به آراء خودش تکیه نمی کند. هر گاه از
پیامبر اکرم سؤالی پرسیده می شد می فرمودند: «الان صبر کنید تا جبرئیل بیاید.» پیامبر از خودش صحبت نمی کند.

مااز خدا این راه را ما می خواهیم; راه نعمت گرفتگان که به غضب مبتلا نشده اند. یعنی به دنبال هوا نرفته و آراء خود را بر
مطالب حکیمانه خداوند مقدم نداشته اند.

تمام بلاهایی که بر سر ما آمده مربوط به همین دوتاست. «اهوا» و «آرا».

«زبیر» از یاران علی با «هوا» منعطف شد، با پول منعطف شد و در مقابل امام ایستاد. در جنگ جمل حضرت او را صدا
کرد و گفته های پیامبر را درباره خودش به یادش آورد.

زبیر دست از جنگ کشید اما می بایست به طرف جبهه علی، علیه السلام، برود واین کار را نکرد. طلحه از یاران امام علی ،
علیه السلام، بود اما ، پول چهارخانه و

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.