پاورپوینت کامل خاطراتی از حضور شیعیان در مدینه در قرن یازدهم هجری ; توصیف مدینه در یکصد و هفت سال پیش ۵۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل خاطراتی از حضور شیعیان در مدینه در قرن یازدهم هجری ; توصیف مدینه در یکصد و هفت سال پیش ۵۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل خاطراتی از حضور شیعیان در مدینه در قرن یازدهم هجری ; توصیف مدینه در یکصد و هفت سال پیش ۵۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل خاطراتی از حضور شیعیان در مدینه در قرن یازدهم هجری ; توصیف مدینه در یکصد و هفت سال پیش ۵۰ اسلاید در PowerPoint :
۱۲۹
در کنار همه زیباییهای حج که برای تمامی مسلمانان مطرح است، و علاوه آنها، بقیع
برای دوستداران اهل بیت بویژه شیعیان، بسی ارجمند و خاطره انگیز است.
آنان در جریان حضورشان در مدینه خود را در کنار «محمد» و «آل او» – صلوت اللَّه و
سلامه علیهم – احساس کرده و این دو را از یکدیگر جداناشدنی می بینند.
۱ البته بسیاری از برادران اهل سنت نیز به بقیع عشق می ورزند و غیر از اهل بیت در
آنجا علقه های دیگری نیز دارند، لیکن چیزی که هست عقاید حاکم بر حرمین، فرصت بروز
این علقه ها را – جز درموارد محدود و معدود – نمی دهد.
این سخت گیری گرچه در دوره های اخیر بیشتر شده، اما پیش از آن نیز مشکلاتی وجود
داشته است.
اینک چند خاطره پیرامون حضور شیعیان در مدینه نقل کرده، پس از آن اشارتی به سفرنامه
نایب الصدر شیرازی خواهیم داشت: * در سال ۶۵۴ یک آتش سوزی در مسجدالنبی – ص – صورت
گرفت.
به نوشته مورخان، سبب این حادثه آن بود که چراغی را که یکی از فراشان مسجد به محلی
آویزان کرده بود آتش گرفت و او از عهده خاموش کردن آن برنیامد تا آنکه به همه جا
سرایت کرد.
خبر به مردم شهر رسید و همگی برای اطفاء حریق تلاش کردند، اما تقریباً پس از سوختن
همه چیز، آن را خاموش کردند.
این حادثه ای بود که در اثر بی توجهی یک فراش رخ داد.
اما تحلیلی که مورخان متعصب سنی کردند، آن بود که: چون در آن سالها شیعیان بر مدینه
تسلط داشتند و محراب و مسجد و خطیب در دست آنان بود، خداوند بر مردم قهر کرد و این
باعث آتش سوزی گردید! (نگاه کنید به: سبل الهدی و الرشاد، ج ۳، ص ۴۹۵، مصر ۱۴۱۱
درباره تسلط شیعیان در مدینه و همین تحلیلهای کینه توزانه، نک : رسائل فی تاریخ
المدینه تحقیق حمد الجاسر ۱۳۹۲، ص ۱۴۶ – ۱۵۰).
جالب آنکه وی می نویسد: پس از تمام شدن آتش، این بیت بر دیوار مسجد حک شده بود که:
لم یحترق حرم النبی لریبه
یخشی علیه و ما به من عار
لکنها ایدی الروافض لامست
تلک الرسوم فطهرت بالنار
چنین تعصب کوری که در این شعر هویدا گشته نشانگر کینه ها و نفاقهای شدیدی است که در
طول قرنهای گذشته میان سنی و شیعه وجود داشته و سبب گشته تا بی دلیل، و تنها براساس
این تنفر، نسبت به برادران مسلمان خود، چنین جسارتهای نابخشودنی را روا دارند.
در ضمن، این حادثه نشانگر آنست که زمانی حاکمیت مدینه به دست شیعیان بوده است.
ظریفی شیعی در پاسخ شعر فوق چنین سرود: لم یحترق حرم النبی لحادث
و لکل شی ء مبتدع عواقب
لکن شیطانین قد نزلا به
و لکل شیطان شهاب ثاقب
(توجه به این شعر را، مدیون آقای جواد محدثی هستم).
* خاطره دوم مربوط به حضور شیعیان در مدینه، نقلی است که ابوسالم عیاشی در سفرنامه
خود آورده است.
(سفر وی در سال ۱۰۷۲ هجری بوده است.) وی در برشمردن مشاهد مدینه، از جمله به مشهد
اسماعیل بن جعفر الصادق – ع – اشاره می کند، هرچند در اینکه محل آن دقیقاً در کجا
بوده و به عبارتی کدامیک از دو بقعه مربوط به اسماعیل بود، قدری تأمل می کند.
(نک : المدینه المنوره فی رحله العیاشی ص ۸۸، ۹۴، کویت ۱۴۰۸) ما در این باره فعلاً
بحثی نداریم.
عیاشی در ادامه می افزاید: زمانی که کاروان عراق (محقق در پاورقی می گوید مقصود
عراق عجم است) – که بیشترشان بلکه همه آنها از «روافض» هستند – وارد مدینه می شوند،
گروه گروه به زیارت قبر اسماعیل می شتابند، همانطوری که دیگر اهل بیت را زیارت می
کنند.
و کمتر کسی از آنهاست که به زیارت این مشهد نیاید.
وی می افزاید که: محل اقامت آنها نزدیک مشهل اسماعیل بوده است.
و قطعه ای از زیارت آنها بر اسماعیل را نیز نقل می کند: «السلام علیک یا اسماعیل…
نشهد انک علی دین اخیک موسی – ع – و نشهد انک غیر مخالف له متیع لطریقه» این زیارت
و عبارت، برای نفی امامت اسماعیل، پس از جعفر بن محمد – علیهماالسلام – بوده، عقیده
ای که اسماعیلیه برآنند.
از این عبارت مؤلف، چنین به دست می آید که مقصود وی از زیارت کنندگان، شیعیان امامی
مذهب و اثنی عشری بوده است.
با این حال وی در ادامه، سخن کذب و ناروایی را به این افراد نسبت می دهد، او می
نویسد: زمانی که آنها از زیارت اسماعیل فراغت یافتند، نزدیک «البئر الخارجه» آمده
در کنار آن توقف کرده و دعا می خوانند، بزرگ آنان خطاب به آنها می گوید: این همان
چاهی است که امام صادق – ع – به درون آن رفته و تاکنون از دید مردم غایب است، گمان
آنها این است که او هنوز زنده است!».
افتضاح این نسبت دروغ، بحدی است که محقق کتاب نیز در پاورقی می نویسد: «وهذا – لا
شک – و هم من المؤلف» (المدینه المنوره فی رحله العیاشی، ص ۹۶، پاورقی ۲) وی پس از
آن، از عقیده مهدویت در نزد شیعه نسبت به امام دوازدهم – ع – سخن می گوید و توجهی
ندارد که اندکی قبل از آن چه نسبت کذبی را بر شیعه وارد ساخته است.
اشارت بعدی او تعجبی است که از تمایل برخی سران تصوف نسبت به عقیده مهدویت کرده، او
می نویسد: چنین شنیده که محیی الدین عربی نیز به مهدویت اعتقاد داشته است و می
افزاید: اگر مطمئن باشیم که این بزرگان چنین عقیده ای دارند، به صدق عقیده آنان
اعتقاد خواهم داشت، جز آنکه آن را به خدا وامی گذارم، زیرا در شریعت چیزی که نشان
دهد روافض در این مسأله دروغ می گویند وجود ندارد، گرچه در امور دیگر دروغ می
گویند! (همانجا ۹۷).
وی در جای دیگری نیز سخن از مشکلات حجاج ایرانی (اصفهانی) سخن گفته و اینکه مجبور
بودند پول زیادی را برای حفاظت از خود به عامل بصره بپردازند تا گرفتار راهزنان
نشوند (همانجا، ص ۱۸۷) او در آغاز، از لزوم حمایت از زائران سخن می گوید، اما می
افزاید: چون روافض از فساق هستند، اهانت بیشتر بر آنها اشکالی ندارد، ولی در عین
حال چون فعلاً عنوان زائر دارند، بهتر است حرمت آنها رعایت شود! (ص ۱۸۸).
وی اهل یمن را نیز از امامیه دانسته و موقعیت آنان را از لحاظ امنیت به لحاظ آنکه
با شرفای مکه پیوند مذهبی و خویشی دارند بسیار خوب می داند (ص ۱۹۰).
پولی که امیر مکه از حجاج ایرانی می گرفت، یازده دینار (طلا) بوده، ۶ دینار برای
وارد شدن به مکه و ۵ دینار برای ورود به مدینه (۱۹۰).
وی می افزاید که: در این سال دایه شاه ایران طبیب، حاجب و وزیر او به حج آمده بودند
و قریب یک ماه در مدینه ماندند.
آنها جز به زیارت مشاهد اهل بیت نمی رفتند و به هنگام زیارت رسول خدا – ص – نزدیک
قبر دو خلیفه نمی ایستادند، بلکه بسیاری از آنها حتی از آن طرف عبور نیز نمی کردند
(ص ۱۹۱).
او از مباحثه خود با یکی از زائران ایرانی (اصفهانی) که در آغاز خود را مالکی مذهب
نشان داده، اما بعداً معلوم شده که امامی مذهب است، یاد کرده است.
آن زائر که به سختی به عربی سخن می گفته، در باره صفات خداوند با او به بحث پرداخته
است.
عیاشی می نویسد: با وجود ثقل لسان به صورت خوبی در بحث شرکت کرد (له مشارکه حسنه) و
در معقولات بر مبنای عقاید معتزلی(!) قوی بود (وقوه بحث فی المعقولات علی مذهب
الاعتزال).
عیاشی می گوید که: او را متهم کرد که «عقل» خود را بر «ظواهر» حاکم می کند.
او می گوید: پس از جدا شدن او را ندیدم اما شنیدم که با شیخ ما بدرالدین هندی نیز
دیداری داشته و این در حضور احمد بن التاج «رئیس الموقتین» (رئیس تعیین وقت و اول
ماه و…) بوده است (ص ۱۹۲، ۱۹۳).
او بر این باور است که آن فرد اعجمی از پاسخ دادن ناتوان شده است! ظاهراً آنها در
اندیشه بازخواست و تعذیب آن اعجمی بوده اند اما بهرحال حرمت او را نگاه داشته و در
پی یافتن او برنیامده اند! بد نیست بدانیم که مالکیان نیز بدلیل آنکه دستشان
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 