فایل کامل و عالی پاورپوینت پاسارگاد‌، نخستین کانون امپراتوری هخامنشی


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 فایل کامل و عالی پاورپوینت پاسارگاد‌، نخستین کانون امپراتوری هخامنشی دارای ۱۱۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی فایل کامل و عالی پاورپوینت پاسارگاد‌، نخستین کانون امپراتوری هخامنشی،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن فایل کامل و عالی پاورپوینت پاسارگاد‌، نخستین کانون امپراتوری هخامنشی :

کوروش بزرگ بعد از پیروزی بر‌ آستیاگ‌ در‌ پادگان مادی پایزگدا (پاسارگاد) و به افتخار این موفقیت‌ بزرگ، دستور به بنیان مجموعه کاخ‌های باشکوهی‌ داد که تا آن زمان در ایران نظیر نداشت.

کوروش بزرگ بعد از پیروزی بر‌ آستیاگ‌ در‌ پادگان مادی پایزگدا (پاسارگاد) و به افتخار این موفقیت‌ بزرگ، دستور به بنیان مجموعه کاخ‌های باشکوهی‌ داد که تا آن زمان در ایران نظیر نداشت. بناهای باشکوه‌ پاسارگاد از‌ شمال به جنوب به‌ پنج گروه‌ تقسیم می‌شوند: ۱‌- تل تخت، ۲‌- مجموعه کاخ‌ها، ۳‌- بنای زندان، ۴‌- آرامگاه کوروش، ۵‌- محوطه مقدس. یکی از این بناها، ساختمان معروف به زندان است که داریوش دستور ساخت همانند آن را در مقابل آرامگاهش‌ در نقش رستم داد. به هر حال کاخ‌های باشکوهی که بنا به دستور کوروش بزرگ در پاسارگاد، نخستین کانون امپراتوری هخامنشی شکل گرفت، در شوش شکوفا شد و در تخت جمشید به درجه کمال رسید‌.

مقارن با سال ۵۶۰ پیش از میلاد دو دولت‌ نیرومند آریایی در ایران، یعنی ماد و هخامنشی با هم‌ متحد‌ شده و به‌این‌ترتیب بزرگ‌ترین و قدرتمندترین امپراتوری جهان، در ایران تشکیل‌ شد و این تشکیلات، زمانی بود که کوروش‌ بزرگ نخستین شاه هخامنشی، پدربزرگش را که‌ بر مادها حکومت می‌کرد‌، از‌ تخت به زیر افکند.

بعد از مدتی، به دست دو سیاست‌مدار خارق‌العاده یعنی کوروش و داریوش اول، سراسر آسیای باختری تسخیر شده و به صورت‌ امپراتوری بزرگ جهان درآمد و این‌ امپراتوری‌‌ حد‌اقل ۲۳۰ سال دوام‌ یافت‌. در‌ خلال‌ این مدت طولانی، از نیل تا جیحون و از دریای‌ اژه تا گنگ، از لحاظ مسائل سیاسی، عصر نوینی‌ آغاز و ثبات‌ بی‌سابقه‌ای‌ در‌ قلمرو حکومت‌ پادشاهان فوق ایجاد شده بود که‌ تا‌ آن زمان در دنیای غرب و شرق نظیر نداشت.

در این دوره به‌ویژه در زمان حکومت داریوش‌ بزرگ شبکه‌های ارتباطی‌ کارآمدی‌ تجارت‌ را بین‌ کشورها تشویق کرده و در نتیجه ثروت هنگفتی‌ در‌ خزائن شاهان پدید آمده بود. جاده شاهنشاهی هخامنشی از شوش به شهر سارد به‌ طول بیش از دو‌هزارو ۵۰۰ کیلومتر‌ یا‌ ۱۱۱ منزلگاه برای کاروان‌ها، انتقال کالاها را در سراسر امپراتوری‌ در‌ مدتی کمتر از ۹۰ روز امکان‌پذیر می‌کرد، پیک‌ها این مسیر را که درست از مرکز آسیای‌ صغیر‌ می‌گذشت‌ و با استراحت در منزلگاه‌ شهر «گوردیون» تنها در یک هفته می‌پیمودند و جالب‌ توجه‌ اینکه‌ حتی جاده‌های شوش به‌ تخت جمشید و شوش به اکباتان سنگ‌فرش شده‌ بود. جاده ابریشم‌ که‌ بعدها پیرامون ارتباطات‌ بازرگانی و فرهنگی مطرح است، شاخه غربی‌ آن براساس همین جاده شاهی‌ استوار‌ شده است‌ و بخشی از این‌ جاده‌ها در نتیجه کاوش‌های‌ باستان‌شناسی در شهر گوردیون پایتخت‌ فریژی‌ها‌ واقع‌ در فلات مرکزی آسیای صغیر روشن شده‌ است که در کنار تومولوس گوردیون قرار‌ دارد‌.

دستاوردهای چشمگیر هخامنشیان تنها مرهون‌ دلاوری، نبرد و جسارت نبود، بلکه از هوشمندی‌ و ایمانی‌ ناشی‌ می‌شد‌ که در‌این‌میان استعداد برنامه‌ریزی در یک مقیاس وسیع، قدرت مدیریت‌ درست و به‌ویژه‌ علایق‌ انسانی ناشی از ایمان، نقش عمده را بر‌عهده داشت و در این‌ زمینه همان‌گونه‌ که کتیبه‌ها نیز سخن می‌گویند، تنها اهورامزدا خدای بزرگ، چنین توانایی‌هایی را به‌ آنان می‌بخشید‌. در‌ هر‌ صورت هخامنشیان در دوران فرمانروایی‌شان، نقش بسیار مهمی را در پیشرفت تاریخ‌ ایران‌ و خاورمیانه و خاور نزدیک‌ ایفا کرده‌اند. در دوران طولانی حکومت این‌ پادشاهان در سرزمین‌های پهناوری از مدیترانه‌‌ شرقی‌ گرفته تا مرزهای هند، به‌ طور چشمگیری‌ صلح و آرامش برقرار شد و شرایط مساعدی‌ برای شکوفایی بازرگانان و پیشرفت روابط فرهنگی میان‌ کشورهای‌ گوناگون‌ پدید آمد. بنگاه‌ها و سازمان‌های اقتصادی و سیاسی‌ و سنت‌هایی فرهنگی‌ در دوره هخامنشیان پدید آمدند که‌ در طی قرن‌ها محفوظ نگه داشته شدند‌ و در‌ زمان‌ حکومت اسکندر مقدونی، پادشاهی‌ پارت‌ها‌ و ساسانیان نیز‌ بهره‌برداری‌ شدند.

با توجه به نتایج‌ کاوش‌های‌ باستان‌شناسی که تاکنون در شهرهای مختلف هخامنشیان صورت‌ گرفته است، می‌توان‌ به‌ این مسئله اشاره کرد که‌ هنر‌ دوره هخامنشیان از شکوفایی‌ و پیشرفت‌‌ مهم و چشمگیری برخوردار بوده و هنر‌ ویژه‌ دربار، کاخ‌ها، نقش‌برجسته‌ها و مجسمه‌هایی‌ بودند که همه آنها نشانگر شکوه، جلال و ابهت‌، قدرت‌ و عظمت شاهنشاهی به شمار می‌رفتند‌. چنین‌ هنر‌ باشکوه و پرزرق‌وبرق در‌ نتیجه‌‌ ترکیب شیوه‌های سنتی ایرانی‌ و تکنیک‌ و روش‌های مادی، ایلامی، آشوری، مصری، یونانی و… پدید آمد ولی بنیان هنر هخامنشی‌ بر پایه ‌ ویژگی‌های قومی شکل گرفته و بنا شده است‌. البته اقتباس‌ از‌ روش‌های‌ هنری ایران ماهیت و اصالت‌ خود را از دست داده‌اند.

کوروش بزرگ به‌عنوان نخستین نمایش‌ قدرت و پرستش الهی دستور‌ به‌ ساختن مجموعه‌ کاخ‌ها و بناهای مذهبی، در‌ پاسارگاد‌، در‌ استان‌‌ جنوبی‌ فارس داد که‌ امروزه‌ دیدن ظرافت و شکل‌ نورپردازی ویرانه‌های این آثار هر بیننده را به‌ شگفتی وامی‌دارد. در حقیقت پاسارگاد‌ نخستین‌‌ کانون‌ امپراتوری ایرانی و مجموعه بناهای آن، معروف به سبک‌ معماری‌ هخامنشی‌ است‌. کاخ‌ها‌ و نقش‌برجسته‌ها‌، چه در شوش و چه در تخت‌ جمشید بدون‌شک ادامه هنر معماری پاسارگاد بوده و درجه کمال آن را می‌رساند و در همین‌ پاسارگاد بود که کوروش دستور داد‌ تا آرامگاه‌ بسیار باشکوهی برایش بسازند که این آرامگاه از لحاظ شکل ظاهری یادآور زیگورات‌های ایلامی، معبد موساسیر اورارتویی و نمادی از شکل کوه‌ است که بعد از سپری‌شدن بیش‌ از‌ دو‌هزار‌و ۵۰۰ سال از عمر آن، هنوز عظمت، شکوه و استواری آغازین خود را حفظ کرده است.

درباره نام اصلی و واژه پاسارگاد، بسیاری از باستان‌شناسان و زبان‌شناسان سخن‌‌ گفته‌اند‌: برخی از آنها اعتقاد دارند که پاسارگاد در اصل پارسه‌کرت، پارسه‌گرد، مانند رام‌گرد، داراب‌گرد و خسرو‌گرد، به معنی قلعه‌ بوده‌‌ است.

هرودوت، مورخ یونانی، در‌ نوشته‌های‌ خود درباره این شهر واژه پازارگاد را به کار برده، کتزیاس، مورخ و پزشک یونانی که مدت ۱۷ سال‌ در دربار داریوش دوم و اردشیر‌ دوم‌ بود، در کتاب‌ خود‌ از‌ «پرسیکا» سخن به میان آورده است. از طرفی بعضی‌ها عقیده دارند که پاسارگاد، در اصل‌ پارس‌گاده به معنی تخت پارس بوده زیرا گاده و گاه به معنی تخت است که‌ به‌ مرور زمان‌ پاسارگاد شده است. در این زمینه رضازاده شفق، اومستد و اشپیگل آلمانی اشاره بر این دارند که‌ این واژه در اصل «پارس‌گاد» یعنی تخت پارس‌ بوده است. به‌ هر حال با‌ توجه‌ به اینکه‌ از نام‌ برخی شهرها و پایتخت‌های باستانی ایران به‌ واسطه از بین رفتن و در دست نبودن مدارک‌ مکتوب‌، اطلاعات صحیح و دقیقی در دست‌ نیست، بنابراین به‌ناچار به همان‌ نامی‌ که‌ از سوی تاریخ‌نویسان قدیمی یونانی و رومی و… ثبت‌ شده، اکتفا شده و زبانزد شده است. مانند کاخ‌های داریوش ‌‌بزرگ‌ که در تواریخ یونانی‌ «پرس‌پولیس» و در تاریخ‌های مورخان اسلامی‌ تخت جمشید نامیده شده‌ است‌. ولی‌ پس از کاوش‌های باستان‌شناسی و خواندن سنگ‌نبشته‌ها و الواح گلی تخت جمشید روشن شد که در‌ دوران هخامنشی، تخت جمشید را «پارسه» می‌‌نامیده‌اند که از نام پارس‌ها گرفته‌ شده است. و واژه پازارگاد‌ هم‌ از آن‌ گونه است که در نوشته‌‌های مورخان یونانی به این نام ثبت شده و همان هم، زبانزد اروپاییان قرار گرفته است.

پاسارگاد، جایگاه شاهنشاهان هخامنشی، به‌ دست کوروش دوم در سال‌های‌ ۵۵۹ تا ۵۵۰ پیش‌ از میلاد بنا شده و پایتخت اولین و دومین‌ پادشاهان هخامنشی، یعنی کوروش بزرگ (۵۲۹-‌ ۵۵۹ق. م) و پسرش کمبوجیه دوم (۵۲۱-‌۵۲۹ ق. م) بوده است. نخستین مسافر اروپایی که از پاسارگاد‌ گذشت‌ و ویرانه‌های آن را مطرح کرد، جیوزافات باربارو نام داشت که در سال ۱۴۷۲ میلادی سفرنامه خود را منتشر کرد. پس از او پترودلاوال در سال ۱۶۲۱ از پاسارگاد دیدن به‌‌ عمل‌ آورد، دیولافوا و همسرش در سال ۱۸۸۱ از پاسارگاد دیدن کرده و حتی نقشه‌هایی نیز از این‌ شهر تهیه کرده‌اند.

کاوش‌های علمی باستان‌شناسی، برای نخستین‌ بار به سرپرستی ارنست هرتسفلد، که‌ در‌ سال‌ ۱۹۰۵ از پاسارگاد دیدن کرده بود، از سال ۱۹۲۸ در این شهر آغاز شد و بعد از چند فصل حفاری‌ ویرانه‌های تل تخت، آتشکده، آتشکدان‌ها، آرامگاه‌ کوروش و خرابه‌های کاخ‌های‌ پاسارگاد‌ را‌ معرفی‌ کرد و از سال ۱۹۴۹ مرحوم‌ علی‌ سامی کاوش‌‌های هرتسفلد را ادامه داد و درنتیجه از روی سه‌ کاخ خاک‌برداری به عمل آورد و از سال ۱۹۶۱ تا سال‌ ۱۹۳۶ دیوید‌ استروناخ کاوش‌های باستان‌‌شناسی را در پاسارگاد ادامه‌ داده‌ و نتایج مطلوب‌ و چشمگیری را به دست آورده است.

کوروش بزرگ سال‌های آغازین سلطنت خود را در انشان و سپس هگمتانه‌ و بابل‌ گذراند‌. این‌ پادشاه احتمالا پس از فتح لودیه و مشاهده بناهای مذهبی‌ باشکوه و معماری بسیار پیشرفته آن سرزمین بود که فکر ایجاد پایتختی مناسب با شاهنشاهی وسیعش به ذهن او‌ خطور‌ کرد‌ و به‌ خاطر همین کار، در بازگشت از لودیه، گروهی از معماران‌ و حجاران‌ لیدیایی و ایونیایی را با خود به پارس آورد که امروزه بعد از گذشت بیش از دوهزارو ۵۰۰ سال‌ می‌توان‌ ردپای این معماران را در گوشه و کنار پاسارگاد مشاهده کرد. پاسارگادی‌‌ که‌ می‌توان‌ از آن به‌عنوان کهن‌ترین پایتخت‌ هخامنشیان و سرآغاز معماری اصیل این دوره یاد کرد‌.

کوروش‌ پاسارگاد‌ را بزرگ می‌داشت، زیرا در آنجا بود که آستیاگ (ایشتوویگو) را شکست داد و امپراتوری‌ آسیایی‌ او را به چنگ آورد بنابراین در آنجا شهری بنیاد نهاد و به یاد‌ پیروزی‌ خود‌ کاخ‌هایی احداث کرد.

این شهر در حدود ۹۰ کیلومتری شمال شرقی‌ شیراز و ۴۰ کیلومتری‌ شمال شرقی تخت جمشید واقع شده و هنگامی که از شیراز به طرف اصفهان‌‌ می‌رویم‌، بعد‌ از گذشتن از سعادت‌آباد، درست در سمت چپ جاده شیراز به اصفهان، جاده‌ای است‌‌ به‌ درازای سه کیلومتر که پس از عبور از رودخانه‌‌ای به نام «پلوار‌» منتهی‌ به‌ آرامگاه و پایتخت‌ کوروش بزرگ بنیان‌گذار بزرگ‌ترین امپراتوری‌ باستان و فرمانروای کل آسیا می‌شویم. پاسارگاد در‌ میان‌ دشت‌ سرسبز و خرمی قرار گرفته و این دشت سرسبز که امروزه آن را دشت‌‌ مرغاب‌ و دشت مادر سلیمان می‌نامند، از رودی‌ به همین نام مشروب می‌شود و کوه‌ها و تپه‌های‌ چندی، این دشت‌ پهناور‌ را در بر گرفته است.

استرابون‌ درباره ساخت‌وساز‌ پاسارگاد‌ چنین‌‌ می‌نویسد: ستایش بزرگ کوروش از پاسارگاد‌، ناشی‌ از این بود که در مکان بنای این شهر، او به‌ آخرین‌ نبرد‌ با آستیاگ مادی پرداخته و آستیاگ را‌ شکست سختی داده بود‌، نبردی‌ واپسین و قطعی‌ که امپراتوری آسیا‌ را‌ در دست‌های او نهاد. برای‌ ماندگارکردن همیشگی و جاودان، این واقعه‌ بسیار مهم‌ بود‌ که کاخ‌های پاسارگاد را همان‌‌جا‌ بنا‌ نهاد. با وجود‌ نظریه‌ استرابون، دلایل متعدد باستان‌شناسی‌ نیز‌ بنای شهر پاسارگاد را بعد از پیروزی کوروش بر «سارد» روشن می‌کند. جالب‌ توجه‌ اینکه‌ اسکندر مقدونی، که گاه با لقب دوست‌دار‌ کوروش‌ (philokyros) موصوف‌ شده‌ است‌، دوباره بعد از پیروزی‌ بر ایرانیان در پاسارگاد اقامت گزیده است. در آغاز سال ۳۳۰ ق.‌م و بازگشت از هند، اسکندر‌ مراقبت‌ و دقتی کاملا خاص به آرامگاه باشکوه‌ بنیان‌گذار‌ امپراتوری‌‌ هخامنشی‌ داشت‌ و در خود نسبت‌ به‌ او احساس‌ تحسینی بزرگ می‌کرد و در کشورگشایی دنباله‌‌رو سیاست‌های جهانی کوروش بود. اگر داریوش پرس‌پولیس‌ را‌ برای‌ ساخت‌وساز کاخ‌ها برگزیده است، به منظور‌ آن‌ نبوده‌ است‌‌ که‌ خود‌ را از کوروش مشخص کند، زیرا داده‌های‌ باستان‌شناسی در پاسارگاد، روشنگر این است‌ که داریوش به ادامه کارهای کوروش در شهر پرداخته و آن را به کمال رسانیده‌ است. آثار فرهنگی پاسارگاد از شمال به جنوب به‌ پنج دسته تقسیم می‌شوند:

۱-‌ مصطبه عظیم تل تخت (تخت مادر سلیمان) و باروی خارجی آن

۲-‌ محوطه مقدس در شمال غربی آن

۳‌- بنای‌ موسوم‌ به زندان

۴-‌ مجموعه کاخ‌ها شامل محوطه چهار‌باغ با آبگذرها و حوضچه‌های سنگی‌ و در گرداگرد آن کاخ‌های بارعام، مسکونی و کوشک‌ها

۵-‌ آرامگاه کوروش که پایین‌تر از مجموعه آثار پاسارگاد در‌ محوطه‌ای‌ به طول سه عرض دو کیلومتر پراکنده است.

تل تخت

هنگامی که از سمت شمال به منطقه پاسارگاد نزدیک می‌شویم، اثری باشکوه به چشم‌ می‌خورد‌ و آن مصطبه‌ای عظیم بر بالای‌ تپه‌ای‌ طبیعی است‌ که تخت‌سلیمان خوانده می‌شود و از روی این‌ تخت دشت پاسارگاد، ویرانه‌های کاخ‌ها، آرامگاه‌ کوروش بزرگ و تپه‌ها و کوه‌هایی که آن دشت‌ را‌ دربرگرفته‌اند، همه به‌خوبی‌ پیداست‌.

تل تخت که از سطح دشت حدود ۵۰ متر ارتفاع دارد، از سنگ‌های تراشیده ساخته شده و دسترسی به آن از طریق دو راه‌پله سنگی میسر بوده و احتمالا بر‌ بالای‌ تل تخت اقامتگاه‌ خصوصی کوروش قرار داشته است. از طرفی‌ احتمال می‌رود در ساختن این مصطبه از ارگ‌ سارد الهام گرفته شده و تردید نیست که‌ سنگ‌تراشان لیدیایی در ساختن آن‌ نقش‌ بسزایی‌ داشته‌اند‌ و چه بسا این مصطبه، الهام‌بخش داریوش‌ در احداث صفه تخت‌جمشید نیز بوده است. بلندی تخت تل‌ بیش از ۵.۱۳ متر بوده و وسعت آن در حدود شش هزار متر‌‌مربع‌، اضلاع‌ آن‌ در شمال ۶۶ متر، در غرب ۷۹ متر و در ضلع جنوبی‌ ۹۸ متر‌ درازا دارد و سنگ‌های بدون ‌‌ملاط چهارگوش حجاری‌شده روی هم قرار گرفته و سنگ‌ها به شیوه بادبرده که به‌ تقلید‌ از‌ اورارتوها است در این بنای باشکوه به کار رفته است. احتمال‌ می‌رود که قسمتی از این‌ تخت، محل نگهداری‌ گنج شاهی بوده که اسکندر مقدونی در حمله‌ خود به‌ پاسارگاد، همه آن را‌ به‌ تاراج برده است.

این تخت در دوره‌های مختلف، یعنی از زمان‌ کوروش تا اوایل دوره اسلامی، مورد استفاده قرار گرفته است. هرچند این بنای باشکوه که در آن از سنگ‌های چهارگوش حجاری‌‌‌شده به شیوه‌ بادبرده استفاده شده را به اورارتوها نسبت می‌دهند، ولی‌ احتمال بر این است که این شیوه یک ابتکار ایرانی است و یا اینکه با تأثیر از معماری یونانی‌، در این بنا‌ به کار‌ گرفته شده است.

مجموعه کاخ‌ها

در حدود ۳۰۰‌متری جنوب بنای زندان‌، محوطه چهارباغ و مجموعه کاخ‌ها قرار دارد که شامل بنای کاخ دروازه، کاخ بار کوروش، و کاخ‌ اختصاصی کوشک‌هایی‌ می‌شود‌ که هریک از این‌ بناها در حدود ۲۰۰ متر با یکدیگر فاصله دارند.

بنای کاخ دروازه

این بنا در ۲۰۰‌متری‌ جنوب شرقی‌ کاخ‌ بار عام قرار گرفته و دارای یک تالار ستون‌دار است. درگاه‌های‌ ورودی‌ این کاخ‌ نسبت‌ به‌ سایر کاخ‌های پاسارگاد عریض‌تر بوده و از‌ این‌ لحاظ مشابه آن را فقط می‌توان در میان کاخ‌های تخت‌‌جمشید مشاهده‌ کرد‌.

کاخ بار کوروش

این کاخ‌ که‌ فقط‌ یک‌ ستون‌ سنگی از آن‌ باقی‌‌ مانده، در فاصله ۳۰۰‌متری جنوب کاخ‌ مسکونی و ۶۰۰‌متری آرامگاه کوروش قرار گرفته است.

نقوش برجسته حیوانات تخیلی فوق که در درگاه‌های شرقی و غربی‌ کاخ‌ بار به‌ نمایش‌ گذاشته‌اند از پیش‌نمونه‌های آشوری تقلید شده‌‌اند. تظاهر خدای آشوری در ورودی کاخ بار کوروش‌ احتمالا دلیل بر علاقه کوروش به خدایان‌ آشوری به ویژه خدای‌ «اآ‌» و شاید‌ پرستش آن‌ است.

کاخ اختصاصی

این کاخ در هزارو‌۳۵۰‌متری آرامگاه کوروش و در ۲۳۰‌متری شمال غربی ‌‌کاخ‌ پذیرایی واقع شده. درگاه‌های این کاخ را نقش‌برجسته‌های‌ شاه و همراهانش تزیین کرده است که گروهی‌ چون نیلاندر و روت این‌ نقش‌برجسته‌ها و کتیبه‌‌های روی آنها را به خود کوروش، و گروهی دیگر چون «استروناخ و فارکاس» آنها را به داریوش‌ اول نسبت می‌دهند. هینس نیز با ترجمه کتیبه این‌ کاخ ادعا کرده‌ است‌ که کوروش کاخ را ساخته، اما کتیبه این کار را داریوش افزوده است.

باغ شاهی و بناهای مربوط به آن

چهار‌ باغ مرکزی از آثار عمده پاسارگاد هستند. باغ‌های‌ شاهی‌ پاسارگاد در معماری ایران‌ کهن‌ترین نمونه شناخته‌شده از این نوع باغ‌ها‌ بوده‌ و ایجاد‌ آنها در پاسارگاد احتمالا بعد از مرگ‌ کوروش صورت گرفته و در دوره‌های بعد و حتی‌‌ تا‌ قرن‌ چهارم پیش‌ از‌ میلاد نیز مورد استفاده قرار گرفته است. بین کاخ بار عام‌ و درگاه‌ (کاخ‌ دروازه) پلی شناسایی شده که مربوط به باغ شاهی‌ بوده. استروناخ آن را‌ به‌ اواخر دوره هخامنشی‌ و یا پس از آن نسبت می‌دهد. کوشک‌های موجود در این‌ باغ‌ با‌ نقشه بسیار زیبا شناخته شده و شاید نوعی پیش‌اتاق برای ورود به هریک از کاخ‌ها‌ بوده‌ است.

برج سنگی

برجی مکعب‌شکل تمام‌‌سنگی‌، به بلندی ۱۳ متر در فاصله ۶۰۰‌متری جنوب‌ غربی‌ تل‌ تخت‌ و ۵۰۰‌متری شمال‌ کاخ اختصاصی کوروش که به‌ زندان سلیمان معروف است، واقع شده و امروزه‌ تنها یک دیوار‌ آن‌ به سه ردیف پنجره کاذب باقی‌‌ مانده‌ است‌.

برخلاف در ورودی آرامگاه کوروش، در کعبه زرتشت که همانند درهای معمولی باز‌و‌بسته می‌شد، جای پاشنه درها به‌خوبی موجود و نمایان است. نمای‌ خارجی‌ این بنا دارای‌ فرورفتگی‌های منظم و مستطیل‌‌شکلی است که‌ برای زیبایی آن به پنجره‌های کور معروف هستند، م

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.