فایل کامل و عالی پاورپوینت پنج اژدهای مخوف و مشهور در شاهنامه


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 فایل کامل و عالی پاورپوینت پنج اژدهای مخوف و مشهور در شاهنامه دارای ۴۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی فایل کامل و عالی پاورپوینت پنج اژدهای مخوف و مشهور در شاهنامه،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن فایل کامل و عالی پاورپوینت پنج اژدهای مخوف و مشهور در شاهنامه :

اژدها در اساطیر ایران موجودی سهمناک و پلید است که اگر پی‌اش را بگیرید مستقیم به خود اهریمن می‌رسید. کوه‌پیکر و آتشین‌چشم است و غالباً از دهانش زهر و دود بیرون می‌پاشد. در شاهنامه نیز مبارزه با آن و شکست دادنش از دست هر کسی ساخته نیست.

«دونیتا کِی. پل»، رمان‌نویس فانتزی آمریکایی که با مجموعه رمان پرفروش «DragonKeeper Chronicles» مشهور است، در سال ۲۰۰۴ پیشنهاد داد تا روزی برای قدردانی از اژدهاها به تقویمِ علاقمندان به ژانر فانتزی اضافه شود. از آن به بعد، ۱۶ ژانویه هرسال به نام روز قدردانی از اژدها توسط فانتزی‌دوستان نقاط مختلف جهان جشن گرفته می‌شود. ما هم از این بهانه استفاده کردیم تا به نقش و حضور اژدهایان در اساطیر و ادبیات کهن خودمان نگاهی بیندازیم. فهرست پیش رو پنج اژدهای برجسته در شاهنامه فردوسی را به شما معرفی می‌کند. این فهرست را که به قلم محمد فائزی‌فرد -نویسنده و پژوهشگر ادبیات فانتزی- نوشته شده در ادامه می‌خوانید:

اژدها در اساطیر ایران موجودی سهمناک و پلید است که اگر پی‌اش را بگیرید مستقیم به خود اهریمن می‌رسید. کوه‌پیکر و آتشین‌چشم است و غالباً از دهانش زهر و دود بیرون می‌پاشد. در شاهنامه نیز مبارزه با آن و شکست دادنش از دست هر کسی ساخته نیست. اژدها مردم را می‌رباید، شهرها را ویران می‌کند و نماد نابودی و پلیدی است.

مسعودی نیز در مروج الذّهب، از قول آدم‌های یک جایی از این کره‌ی خاکی می‌گوید: «اژدها جنبنده‌ای است که در قعر دریا به وجود می‌آید و بزرگ مـی‌شـود… و بـه‌شـکل ماری سیاه است که برق و صدایی دارد و دم آن به هر بنای بزرگ یا درخت یا کوهی رسد، آن را درهم کوبد.»

البته اژدهای مسعودی، دقیقاً آن اژدهایی نیست که ما از آن می‌گوییم. اژدها در هر فرهنگ و جغرافیایی تعریفی مختص به خود را دارد. در چین باستان از یک جایی به بعد به خود امپراتور تبدیل می‌شود. در بعضی از فرهنگ‌های پیشین نیز آن هیولای نخستینی است که با نابودی‌اش تازه شکفتن جهان مادی آغاز می‌شود. در اساطیر ایرانی نیز اژدها بزرگ‌ترین خطر برای خلقت و جهان مادی است.

خلاصه به انیمیشن‌ها و داستان‌های امروزی نگاه نکنید که زین روی اژدها می‌گذارند و با آن به آسمان‌ها می‌پرند. اژدها در شاهنامه و حتی آثار کلاسیک غربی، ترسناک‌ترین کابوس ممکن است.

با این همه، اگر به سرنوشتش دقیق شویم شاید یکی از مظلوم‌ترین موجودات هم باشد. البته که نماینده‌ی شر است و انسان‌ها را می‌بلعد، اما از همان اول انگار ساخته شده تا شکست بخورد. وسیله‌ای است که قهرمان باید با کشتن آن لیاقتش را به دیگران نشان بدهد و جایزه بگیرد. شاید اگر روزی زبان باز می‌کرد حسابی شاکی می‌شد. می‌گفت که کاش اجازه می‌دادید به یک جای دور برویم و برای خودمان زندگی کنیم. این‌طور نه رستم و اسفندیار را به زحمت می‌انداختیم، نه آخرش آن‌طور فجیع و دردناک کشته می‌شدیم.

اما این اژدها که از آن می‌گوییم در شاهنامه چه ویژگی‌هایی دارد؟ اصلاً چرا اژدهایان شاهنامه خاص هستند؟

در شاهنامه بعضی ویژگی‌های عام برای اژدها داریم؛ مثل کوه‌پیکری، تنی فلس‌دار و سخت،‌ زهر و دودی که با آن دشمنان خود را از پا درمی‌آورد و همچنین چشم‌های سرخ و پیکری مارمانند. اما جدای از این‌ها ویژگی خاص دیگری هم هست که با آن می‌شود اژدهایان پنهان شاهنامه را آشکار کرد. اژدهایانی مانند شیرکپی که بهرام چوبینه آن را هلاک می‌کند و ارجاسپ که نقش اژدهایی در پیش گرفته است. این ویژگی آن است که اگر اژدها به‌قصد جان پهلوان نیامده باشد، عموماً با آب ارتباط مستقیمی دارد. تبصره‌اش هم این است که زنان و ابرهای باران‌زا را نیز می‌رباید.

با این نگاه به‌سراغ چند اژدها از اژدهایان شاهنامه می‌رویم.

مینیاتور «خوان سوم؛ نبرد رستم با اژدها و کشتن آن»، جوهر، آبرنگ مات، و طلا روی کاغذ، محل نگهداری: موزه متروپولیتن نیویورک

نخست: اژدهای رستم

می‌بینید این اژدهایان شرور چقدر مظلوم‌اند؟ خیلی از آن‌ها نه‌تنها نامی ندارند، که آن‌ها را با نام هلاک‌کننده‌شان می‌شناسیم.

قصه از آنجا آغاز می‌شود که کی‌کاووس به مازندرانِ شاهنامه که متفاوت از مازندران امروزی است، لشکر می‌کشد. رستم مخالف است، پس با لشکر همراه نمی‌شود. بعد از آنکه کی‌کاووس گیر می‌افتد باز رستم است که برای نجات سرزمین راهی می‌شود. در این راه ابتدا باید خود را ثابت کند. پس شاعرِ حکیم بر سر راه او تا مازندران، خوانی پهن می‌کند که هفت چالش در آن است. چالش سوم همان جایی است اژدهای رستم رخ می‌نمایاند.

این را هم اضافه کنیم که «اژدهای رستم» گفتن پربیراه نیست. چراکه در شاهنامه بسیاری از این خوان‌ها سیر سلوک پهلوان را نشان می‌دهند و نمادی هستند از آنچه پهلوان از صفات بد اخلاقی در خود دارد و باید بر آن لگام بزند تا به مقام پهلوانی نائل آید. می‌گویند اژدهایی که رستم با آن روبه‌رو می‌شود نشانه‌ای است از بخش تاریک روانش که باید بر آن غلبه کند تا به دیو سپید دست یابد و پادشاه و سرزمین را نجات بخشد.

این اژدها یک ویژگی جالب هم دارد و آن این است که سخنگو است:

بدو اژدها گفت نام تو چیست که زاینده را بر تو باید گریست

تازه این اژدها به ترفند یا جادو خود را چند بار از رستم پنهان می‌کند. تا آنکه بار سوم وقتی که رخش شیهه می‌کشد، خداوند آسمان شب را روشن می‌کند، شاید به رعد و برق، و رستم تازه اژدها را می‌بیند. اژدهای رستم نیز مانند دیگر اژدهایان چنان عظیم است که وقت مرگ، تنش زمین پیش روی رستم را فرامی‌گیرد و از تنش چشمه‌ی خون جاری می‌شود.

مینیاتور «ضحاک در کنار دختران جمشید نشسته بر تخت سلطنت»، جوهر، آبرنگ مات و طلا روی کاغذ

دوم: ضحاک

داستان ضحاک را حتماً می‌دانید. با آنکه انسان است اما هم ریشه‌اش به اژدهایی عظیم و وحشتناک در اوستا می‌رسد، هم در ادامه‌ی داستانش سیمایی اژدهاگون می‌یابد. به‌طوری که مانند آنچه در اوستا از او آمده، دو مار از کتفش بیرون می‌زند و رسماً به همان اژی‌دهاکی بدل می‌شود که اژدهای سه‌پوزِ شش‌چشم است. در نامش نیز عبارت «اژی» نشانگر اژدها بودنش است و آن‌طور که نقل کرده‌اند، بزرگ‌ترین دروغی است که اهریمن ضد جهان مادی آفریده است. همچنین تنش پر از موجودات موذی است و اگر کشته شود، این موجودات جهان را فراخواهند گرفت.

در شاهنامه اما، ضحاک، فرزند مردی پارسا از دشت نیزه‌وران است. به فریب ابلیس پدر را می‌کشد و بر تخت او تکیه می‌زند. ابلیس اما دست از سرش برنمی‌دارد. یک بار دیگر او را فریب می‌دهد و با بوسیدن شانه‌هایش دو مار بر آن می‌گمارد تا بعد به‌واسطه‌

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.