فایل کامل و عالی پاورپوینت سلوکی با جهان داریوش شایگان
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
فایل کامل و عالی پاورپوینت سلوکی با جهان داریوش شایگان دارای ۳۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی فایل کامل و عالی پاورپوینت سلوکی با جهان داریوش شایگان،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن فایل کامل و عالی پاورپوینت سلوکی با جهان داریوش شایگان :
حس میکردم سیاره بزرگی که شایگان به تصویر میکشاند آنقدر بزرگ و پر از تجربهها و ساحتهای گوناگون است که عبور از آن ممکن نیست و اینجا همان جایی است که باید ساکن شد و اهل حضور در آن شد.
درباره جهانهای شکسته و تجربههای ناتمام
در این جستار کوتاه به داریوش شایگان میپردازم. کسی که تاثیری بسیار بر چند نسل گذاشت. اما در نهایت و علیرغم دنیاهای بسیاری که کاوش کرد چیزی از آن هویتی که در جستجویش بود حاصل ما نشد و تنها چیزی که ماند جهانهای شکسته بود و تجربههای ناتمام. آنچه مینویسم داستان من است؛ بهعنوان کسی که در این سالها همراه با تحولات اجتماعی – سیاسی ایران سعی کردهام دلیلی موجه برای حضور در ساحت جهان پیدا کنم. حضوری که زندگی من را به این شکلی که هست معنا کند. برای همین هم دست به دامان همه از جمله داریوش شایگان شدهام. آنچه بهدست آوردهام برای من گرانبها است اگر چه همراه با نقدی دردناک هم بر آنچه فکر میکردم بود و هم بر کسانی که میستودمشان و هنوز هم میستایمشان. داریوش شایگان یکی از آنها بود.
زیر آسمانهای شیراز
دوران دانشجویی من در شیراز، یکی از مهمترین و پربارترین دورههای زندگی من بود. دانشجویی بودم دل در گرو اصلاحات. بهغیر از حضور در محافل سیاسی، از فضای آن روزگار بیشترین استفاده را برده و در سخنرانیها و کنگرههای مختلفی که برگزار میشد شرکت میکردم. روزنامهها و مجلات را با ولع میخواندم و کتابهای بینظیری را که به یمن دولت آقای خاتمی چاپ میشد مطالعه میکردم. در حول همین ایام بود که کتاب «زیر آسمانهای جهان» گفتگوی رامین جهانبگلو با داریوش شایگان منتشر شد و با خواندن این کتاب بود که با داریوش شایگان آشنا شدم. کتابی که مرا تکان داد. کتابی که سرشار از سلوک یک فرد در ساحت تجربههای گوناگون بود. از جهان شرق و غرب و نویسندگان و شاعرانشان گرفته تا وقایع سیاسی همانند سقوط دولت مصدق و ارتباط آن با شاه و در نهایت فصل عجیب حکمای سنتی ایران. اما شاید بیشترین فصلی که نظر من را جلب کرد و آن را بارها و بارها خواندم جایی بود که شایگان از ارتباط علم تجربی با اندیشه عرفانی و تلاشهای اندک دانشمندان برای ارتباط این دو حوزه سخن میگفت. دانشمندان بزرگی چون اپنهایمر، هوبر ریوز و دیوید بوهم. ساعتها و روزها و بعد سالها در این مورد اندیشیدم که چنین گفتگویی چگونه ممکن است؟ اصلاحات اگرچه فرو ریخت اما به یمن همین مطالعات حوزههای فکری جدیدی در برابرم گشوده شد. و من دلزده از اصلاحات و سر در گریبان پزشکی فرو برده، سالهای عمرم را در جستجوی ایجاد دیالوگی بین علوم تجربی و علوم انسانی و تجربههای اسطورهای بشری گذراندم. در همه این سالها جملات شایگان در آن کتاب بهنوعی برای من سرلوحه بود و همیشه به آن چیزی که در آن چند صفحه گفته بود میاندیشیدیم.
افسونزدگی جدید و علم شکسته
در همین دوران بود که کتاب «افسونزدگی جدید: هویت چهلتکه و تفکر سیار» به چاپ رسید. کتابی شگفتانگیز. پر از هویتهای تکهتکه که انگار موئی جادوئی آنها را به هم چسبانده بود. داریوش شایگان از ساحتهای مختلف فکری حرف میزد؛ از رمان و ادبیات گرفته تا ساحت روح. از کلاسهای درس ایزوتسو تا دالائی لاما و آئین بودا. همهچیز و همهکس در آن حضور داشتند؛ حضوری سنگین که خواندن کتاب را بسیار سخت مینمود. باید دائم آن را میخواندم تا بتوانم کلیتی از آن بهدست آورم و در همین خوانش چندباره و چندباره بود که بهتدریج آن تجربههای ناتمام – و شاید آن چیزی که ما را به این روزگار کشاند- رخ نمود. البته من مفتون داریوش شایگان بودم. شیفتگیای که راه نقد را میبست. حس میکردم سیاره بزرگی که شایگان به تصویر میکشاند آنقدر بزرگ و پر از تجربهها و ساحتهای گوناگون است که عبور از آن ممکن نیست و اینجا همان جایی است که باید ساکن شد و اهل حضور در آن شد. همزمان با چنین افکاری تحصیلات من در پزشکی ادامه مییافت. من دوره پزشکی عمومی را در شیراز تمام کردم و در رشته بیماریهای داخلی مغز و اعصاب در دانشگاه علوم پزشکی تهران شروع به تحصیل کردم. علوم اعصاب برای من دریچهای بهسوی درک جهانهایی بود که شایگان از آن سخن میگفت. علوم اعصاب در همه جا حضور داشت. میخواست چگونگی برخورد انسان با جهان را توضیح دهد و تمام تجربههای او را اعم از تجربههای اجتماعی، سیاسی و حتی دینی به آزمایشگاه کشانده و با یافتههایی که بهمدد روشهای جدید تصویربرداری با سرعتی باور نکردنی زیاد و زیادتر میشد چنین تجربههایی را توضیح دهد. من هم میخواستم در آثار شایگان که ستایششان میکردم نشانههایی از حضور علوم اعصاب را پیدا کنم و از اینکه دیدم او در «افسون زدگی جدید» از ریزومهای ژیل دلوز و شباهت آنها با ساختار مغز سخن گفته بهوجد آمدم:
«ریزوم میتواند سبب ارتباط نظامهای بسیار متفاوت و حتی نامتجانس شود. ریزوم متشکل از واحدهای مختلف نیست بلکه از تجمع جهتهای گوناگون تشکیل شده نه آغازی دارد و نه پایانی همیشه در بین راه است، ماهیت آن بیوقفه تغییر مییابد، بنابراین عامل دگردیسی دائمی است» بعد از این سخنان شایگان از تشابه ریزومها با فعالیت مغز سخن میگوید: «فعالیت ریزوم به فعالیت مغز شباهت بسیار دارد و همانند آن یک نظام غیرقطعی است. مگر نه اینکه مغز نیز بیوقفه تغییر مییابد؟ هر تفکر تازه شیاری در مغز به وجود میآورد آنرا در هم میپیچاند، چین میدهد، در آن شکاف ایجاد میکند. در نتیجه چنین تغییری، تارهای عصبی و سیناپسهای جدید ظاهر میشوند و این امر ایجاد مفاهیم تازه را ممکن میکند». آن روزها این حرفها من را بهوجد میآورد و فکر میکردم جهان چهلتکه شایگان چگونه در سایه علوم اعصاب قابلفهم میشود.
غیبت علم تجربی در ساحت شایگانی
جایگاه علوم تجربی در نوشتههای شایگان کجاست؟ اگر او میخواست صرفاً هندشناس باقی بماند و یا از اسطورهها سخن بگوید و یا در مورد بودلر و پروست بنویسد این غیبت هیچ اشکالی نداشت اما
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 