فایل کامل و عالی پاورپوینت اصل خدا است یا انسان؟ چرا خدا در امور انسانها دخالت میکند؟! چرا باید مانند بردگان اطاعت کنیم؟! اگر کاری با خدا نداشته و برای خودمان تصمیم بگیریم، چه رخ خواهد داد؟!
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
فایل کامل و عالی پاورپوینت اصل خدا است یا انسان؟ چرا خدا در امور انسانها دخالت میکند؟! چرا باید مانند بردگان اطاعت کنیم؟! اگر کاری با خدا نداشته و برای خودمان تصمیم بگیریم، چه رخ خواهد داد؟! دارای ۳۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی فایل کامل و عالی پاورپوینت اصل خدا است یا انسان؟ چرا خدا در امور انسانها دخالت میکند؟! چرا باید مانند بردگان اطاعت کنیم؟! اگر کاری با خدا نداشته و برای خودمان تصمیم بگیریم، چه رخ خواهد داد؟!،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن فایل کامل و عالی پاورپوینت اصل خدا است یا انسان؟ چرا خدا در امور انسانها دخالت میکند؟! چرا باید مانند بردگان اطاعت کنیم؟! اگر کاری با خدا نداشته و برای خودمان تصمیم بگیریم، چه رخ خواهد داد؟! :
پاسخ اجمالی
در پاسخ به این سؤال، ابتدا باید روشن شود که چه برداشتی از رابطهی میان خدا و انسان داریم:
اگر رابطهی میان خدا و انسان مانند رابطهی میان حاکمان و مردم تصور شود؛ در این صورت میتوان این پرسش را طرح کرد که آیا حاکمان اصلاند و مردم باید پیرو آنها باشند، یا مردم اصلاند و حاکمان باید از آنان پیروی کنند؟!
اما اگر رابطهی بین خدا و انسان از نوع رابطهی محبّت و دوستی(دو طرفه) باشد، در این صورت اصل و فرع -به آن معنا که در رابطهی حاکمان و مردم در نظر بوده- مطرح نیست.
بر اساس معارف دینی میتوان گفت: رابطهی خدا با انسان از نوع رابطهی علاقه و دوستی است؛ محبت، علت و منشأ آفرینش است؛ خداوند بر اساس حب و محبت جهان را خلق کرده است.[۱]
اهل معرفت نیز بر این باورند که منشأ آفرینش، محبت خدا به خلق است. از آنجا که خدای متعال هستی محض است، شدت و کمال هستی او موجب عشق به ظهور و تجلی میگردد؛ ذات حضرت حق، عین عشق و محبت است، و محبوبترین چیز در نزد حضرت حق، دیدن ذات خود از طریق دیدن شئونات ذاتی و مخلوقات خود است.[۲] ذات خدای متعال، جوشش فیض است:
نکو رو تاب مستوری ندارد ببندی در ز روزن سر بر آرد.[۳]
چنانکه فلاسفه مسلمان نیز عشق را علت وجود تمام موجودات بر میشمرند.[۴]
از آنسو، در نهاد هر مخلوق نیز عشق و محبت نهفته است؛ عشق موهبتی است که اختصاص به انسان ندارد و همهی موجودات به نحوی از آن برخوردارند.[۵] تمام موجودات عالم، عاشق حق و مشتاق لقای اویند و خداوند متعال در نهاد و سرشت تمام موجودات عالم، عشق خاصی را نهادینه کرده است.[۶]
گفتنی است؛ هر چند عشق حقیقتی است که در تمام موجودات جریان دارد و تمام موجودات از پرتو عشق بهره دارند؛[۷] اما هیچ موجودی مانند انسان نیست که عشق در تار و پود او دمیده شده باشد؛ عشق انسان از عشق به خود(عشق به ذات) آغاز شده و تا عشق به وجود بینهایت خداوند میانجامد.[۸]
بنابر این، رابطهی عاشقانهی انسان با خدا یک ضرورت وجودی محسوب میشود.
در ازل پرتو عشقت ز تجلی دم زد عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد
جلوهای کرد رخت دید ملک عشق نداشت عین آتش شد از این غیرت و بر آدم زد.[۹]
به بیان دیگر، ذات مقدس خداوند، کمال و جمال مطلق و منشأ و سرچشمهی تمام خوبیها و زیبایی ها است؛ انسان نیز از درون ذات خود عاشق خوبیها، زیباییها و عاشق خدا است:
چه خوش صید دلم کردی بنازم چشم مستت را که کس مرغان وحشی را از این خوشتر نمیگیرد.[۱۰]
بر این اساس، انسان از درون ذات خود عاشق خداوند است، هر چند ممکن است در اثر انحرافات فکری و عملی چیز دیگری را خدای خود قرار دهد. و به همین جهت کار پیامبران الهی برطرف نمودن این انحرافات و زدودن غبار نادانی و غفلت و پاک نمودن صفحهی دل از آلودگیها است.
بنابر این، عشق خدای متعال و انسان، عشقی دو طرفه است؛[۱۱] بدین صورت که در قبال عشق انسان به خداوند، او نیز به انسان عشق میورزد.
نکتهی قابل توجه اینکه حقیقت دین و ایمان در نگاه دقیق، همان حب و دوستی است.
از امام صادق(ع) در مورد حبّ و بغض سؤال شد که آیا از ایمان است یا نه؛ آنحضرت فرمود: آیا ایمان چیزی جز حبّ و بغض است؟ سپس این آیه را تلاوت کرد: خداوند ایمان را محبوب دل شما قرار داد و آنرا در قلبهای شما جلوه داد و کفر و فسق و نافرمانی را مورد کراهت شما قرار داد.[۱۲]
گفتنی است که عشق و علاقهی انسان به خداوند، مبتنی بر واقعیت است، و آن واقعیت این است که خداوند، خالق و پروردگار جهان و انسان و منشأ تمام موجودات است؛ خداوند غنی بالذات است و انسان در ذات خود محتاج به خداوند است.[۱۳]
سایه عاشق اگر افتاد بر معشوق چه شد ما به او محتاج بودیم او به ما مشتاق بود.[۱۴]
رابطه و علاقهی انسان با خدا را میتوان شبیه رابطه و علاقهی فرد مشتاق دانشاندوزی با فرد دانشمند دانست؛ یعنی دانشآموز واقعی کسی است تمام وجودش عشق به دانش و یادگیری بوده و به همین دلیل در نهاد خود به آموزگارش علاقهمند بوده و به او عشق میورزد و توصیههای او را هرچند دشوار باشد به گوش جان میشنود، چنانکه دانشمند و آموزگار حقیقی کسی است به دانشآموزش علاقهمند است و همواره در صدد راهنمایی او و نشاندادن بهترین راهها برای رشد و ترقی میباشد.
بنابر این، آنچه در دیدگاه اومانیسم(اصالت انسان)[۱۵] مطرح است که انسان را موجودی مستقل و بینیاز از خداوند میپندارد، گمانی باطل و برخلاف واقعیت است.
به نظر میرسد با این نگاه میتوان به پرسشهای موجود در این زمینه پاسخ داد:
چرا خدا در امور انسان دخالت می کند ؟
ابتد
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 