پاورپوینت کامل آیا طلب شفاعت، حاجات و شفا از پیامبر(ص) با آنچه در این آیه: «قل لا أملک لنفسى نفعاً و لا ضرّاً إلا ما شاء الله»، آمده منافات ندارد؟! ۳۶ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل آیا طلب شفاعت، حاجات و شفا از پیامبر(ص) با آنچه در این آیه: «قل لا أملک لنفسى نفعاً و لا ضرّاً إلا ما شاء الله»، آمده منافات ندارد؟! ۳۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل آیا طلب شفاعت، حاجات و شفا از پیامبر(ص) با آنچه در این آیه: «قل لا أملک لنفسى نفعاً و لا ضرّاً إلا ما شاء الله»، آمده منافات ندارد؟! ۳۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل آیا طلب شفاعت، حاجات و شفا از پیامبر(ص) با آنچه در این آیه: «قل لا أملک لنفسى نفعاً و لا ضرّاً إلا ما شاء الله»، آمده منافات ندارد؟! ۳۶ اسلاید در PowerPoint :
پاسخ اجمالی
آنچه این کریمه در صدد بیان آن است، اثبات توحید افعالى و نفى استقلال پیامبر(ص) از خداوند در وجود و سایر شئون وجودى است. بنابراین، هیچگونه منافاتى با آیاتى که فاعلیت یا شفاعت و… را با اذن و اراده الهى، به خود آن بزرگوار نسبت میدهد و ما را به مراجعه به اولیاء الله از جمله پیامبر(ص) امر مینماید، ندارد؛ زیرا شفاعت، رفع حوایج و شفاى بیمار که از ایشان صادر میگردد بسان سایر افعال ایشان، در طول فاعلیت خداوند و با اذن و اراده او است.
در واقع، پیامبر(ص) با این کریمه و امثال آن، داعیه الوهیت یا ربوییت را از جانب خویش منتفى میداند. بر خلاف مسیحیت و غالیان که قائل به الوهیت مسیح(ع) و امام على(ع) هستند، یا آنان که صاحبان کلیسا را ربّ خود گرفته و بیانات آنها را بر حکم خداوند ترجیح میدهند.
بنابراین، اگرچه ما مأمور به مراجعه به این بزرگواران و احترام به ایشان هستیم، لکن هرگز نباید ایشان را تا مقام الوهیت یا ربوبیت بالا برده و همطراز خداوند قرار دهیم.
بهعلاوه؛ ما موظفیم از سیره ایشان درس گرفته و وجود و کمالات وجودى خود را عطیه الهى بدانیم، تا دچار غرور و استکبار نشویم.
پاسخ تفصیلی
آیه «قُلْ لا أَمْلِکُ لِنَفْسی ضَرًّا وَ لا نَفْعاً إِلاَّ ما شاءَ اللَّه»؛[۱](بگو: من درباره خود- جز آنچه خدا بخواهد- مالک هیچ سود و زیانى نیستم). و آیات مشابه، تنها در مقام بیان نفی استقلال در وجود و فاعلیت از شخص پیامبر(ص) است. و هنگامی که از شخص اول عالم امکان این استقلال نفى میشود، نفى آن از سایر انسانها و بالتبع از سایر موجودات، اولى خواهد بود.
این آیه، تفسیرى است براى آیاتى؛ مانند ۶۴، ۷۹ و ۸۰ سوره مبارکه آل عمران که ادعاى الوهیت و ربوبیت را از جانب پیامبران راستین الهى منتفى و مردم را از اینکه قائل به این امر شوند، نهى نموده است. در اینجا بهجاى اینکه پیامبر(ص)، خود را فاعل و مالک و صاحب اختیار مطلق و مستقل از خداوند معرفى نماید، و داعیه الوهیت یا ربوبیت بر مردم را بنماید، تمام شئون وجودى خود را متعلق و وابسته به خداوند میداند، و ذکر نفع و ضرر از باب نمونه و به جهت شاخص بودن این دو در فعالیتهاى انسان است؛ زیرا هدف اغلب انسانها در کلیه فعالیتهایشان، جلب منفعت و دفع ضرر از خویش است، نه چیزى دیگر. و گرنه تمامى شئون وجودى همه موجودات و تمامى فاعلیت و کمالات آنها، از جانب خداوند است، نه فقط جلب منافع و دفع ضررها.
اساس و جوهره توحید افعالى و نیز توحید صفاتى – اینکه کلیه کمالات موجودات، عطیهاى الهى هستند و تنها او کمال مطلق و منبع کمال است- همین است که انسان خود و کمالات و قدرت و فاعلیت خویش را از آنِ خدا بداند. و خود محور، یا دگر محور نباشد و اگر خیرى به او رسید:
الف) بسان قارون نباشد که خود را همه کاره دیده و بگوید: «این اموال را از راه علم خود، به دست آوردهام».[۲]
ب) مانند قبطیان کوتهبین نباشد که دیگرى را همه کاره ببیند و قایل به الوهیت و ربوبیت فرعون شود.[۳]
ج) بسان فرعون و نمرود خود را صاحب اختیار همه نپندارد و کوس «انا ربکم الاعلى»[۴] را سر ندهد.
د.) آنرا از جانب دیگرى و خدا نداند، بدون اینکه آن دیگرى را واسطه فیض و وسیله خدا بشمارد، و مبادا که بگوید: «اول خدا، بعد فلانى مشکل مرا گشودند!» که در این صورت مشرک میشود نه موحّد! بلکه در کلیه احوال، خدا را شاکر باشد که این توان و نیرو و کمال را به او عطا کرده و یا به واسطهاى از وسایط، مشکلش را حل نموده است.
و این همان درسى است که این آیات و امثال آن به ما میدهند و شخص پیامبر(ص) الگویى والا براى سایر انسانها میباشد، تا هر چه بیشتر ترقى میکنند، معرفت و تواضعشان نسبت به حق بیشتر شود و بیش از پیش، شاکر نعمتهاى الهى باشند.[۵] بنابراین، اینکه این آیات مقام ربوبیت و مالکیت استقلالى را از ایشان نفى میکند، با آیاتى که ما را به مراجعه به ایشان و طلب حاجت و رفع گرفتارى، یا طلب شفا یا شفاعت و… امر میکند، یا این مقامات را براى این بزرگواران اثبات میکند و امورى را به آنها نسبت میدهد، هیچگونه منافاتى ندارد؛ زیرا اینجا نفى استقلال است و آنجا اثبات فاعلیت در طول فاعلیت خداوند و به اذن خدا است، چنان که مکرر، معجزات حضرت عیسى(ع) را گرچه به خود او نسبت میدهد، لکن آنها را مقیّد به «بإذنى» مینماید،[۶] تا ایهام الوهیت و استقلال را از آن پیامبرى که دیگران در مورد او به اشتباه رفتهاند، نفى نماید.
پس باید مراقب بود که درک مقامات ایشان و کرامتهاى صادره از آنها، موجب این نشود که ما آنها را مؤثر اصیل و مستقل از خداوند بپنداریم، بلکه علیرغم احترامات شایسته به مقام آن بزرگواران، باید ایشان را دون خالق و وابسته به آن ذات اقدس بدانیم و شاکر او باشیم و بنده او.
[۱]. یونس، ۴۹.
[۲]. قصص، ۷۶؛ قصص ۸۲.
[۳]. زخرف، ۵۴.
[۴]. نازعات، ۲۴.
[۵]. ر. ک: جوادی آملی، عبد الله، مراحل اخلاق در قرآن، ص ۸۶ – ۱۰۱، قم، اسراء، چاپ سوم، ۱۳۷۷ش.
[۶]. مائده، ۱۱۰.
پرسش های مرتبط
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 