پاورپوینت کامل آیا حکمت با علم فرق دارد؟ ۴۱ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل آیا حکمت با علم فرق دارد؟ ۴۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل آیا حکمت با علم فرق دارد؟ ۴۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل آیا حکمت با علم فرق دارد؟ ۴۱ اسلاید در PowerPoint :
پاسخ اجمالی
«حکمت» از ماده «حکم»، به معناى بازداشتن و منع است، و اولین معنا از آن، حکم کردن است که باعث جلوگیرى از ظلم میشود. «حکمت» رسیدن به حق و واقع به واسطه علم و عقل است. از ویژگیهاى حکمت آن است که جهل و نادانى را از انسان باز میدارد. اما «علم» به معناى دانستن، دانش، درک کردن و فهمیدن حقیقت و اساسِ چیزى است که بر آثارى دلالت مینماید که در اشیا وجود دارد و به واسطه آن از غیر خود تمیز داده میشود.
فرق حکمت با علم این است که حکمت و علم، گاهى به خداوند نسبت داده میشوند و از این جهت که حکمت خدا؛ ایجاد موجودات در نهایت اتقان و دورى از عبث است و این ایجاد متوقف بر علم لا یتناهى است در نتیجه، حکمت و علم از صفات ذاتاند، ولى اگر فعل الهی متصف به حکمت و اتقان و حق و منزّه بودن از باطل گردد، در آن صورت حکمت از صفت فعل خدا خواهد بود. در هر صورت چون صفات ذاتى خداوند تبارک و تعالى عین ذات او است، در حقیقت فرقى میان این دو صفت نخواهد بود، مگر به اعتبار. حکیم و علیم، هر دو اشاره به دانایى پروردگار دارند، ولى «حکمت» معمولاً جنبههاى عملى را بیان میکند، و «علم» جنبههاى نظرى را.
دیگر آنکه علم داراى مراتب است و مرتبه عالیه هستى (بارى تعالى) تا انسان و حتى موجودات غیر ذوی العقول نیز داراى علم هستند و میتوان بین همه موجودات و علم به تناسب ظرف وجودیشان نسبت برقرار نمود، بر خلاف حکمت که فقط از ویژگیها و صفات ذوی العقول است.
پاسخ تفصیلی
«حکمت» از ماده «حکم»، به معناى بازداشتن و منع است، و اولین معنا از آن، حکم کردن است که باعث جلوگیرى از ظلم میشود. «حکمت» رسیدن به حق و واقع به واسطه علم و عقل است.[۱] از ویژگیهاى حکمت آن است که جهل و نادانى را از انسان باز میدارد.[۲] اما «علم» به معناى دانستن، دانش،[۳] درک کردن و فهمیدن حقیقت و اساسِ چیزى است.[۴] که بر آثارى دلالت مینماید که در اشیا وجود دارد و به واسطه آن از غیر خود تمییز داده میشود.[۵]
حکمت و علم در قرآن
واژه حکمت در قرآن بیست مرتبه تکرار شده است. در توضیح و تفسیر حکمت، مفسران وجوهى را مطرح نمودهاند که مهمترین آنها عبارتاند از:
- مراد از حکمت، نبوّت است.[۶] چنانکه در آیه شریفه آمده: «و داود، جالوت را کشت و خدا به او فرمانروایى و حکمت(نبوت) داد».
- مقصود، شرایع(علم حلال و حرام) است.[۷] و در آیه شریفه نیز آمده است: «و او را کتاب و حکمت(علم حلال و حرام) و تورات میآموزد».[۸]
- منظور از حکمت، دانش قرآن و آگاهى از ناسخ و منسوخ، محکم و متشابه، مقدّم و مؤخر و… است.[۹] و در آیه شریفه آمده است: «حکمت(علم قرآن) را به هر که خواهد میدهد و هر که را حکمت دهد، به راستى او را نیکیهایى فراوان دادهاند».[۱۰]
- منظور، رسیدن به حقیقت پیام خدا در میدانهاى گفتار و عمل است.[۱۱]
- مقصود، دانش گسترده دین است.[۱۲]
- مفهوم این واژه، فهم و دریافت درست دین است.[۱۳]
- «حکمت»، دانشى است که سود و بهره آن سرشار و انسانساز است.[۱۴]
- حکمت، عبارت است از: محکم و متقن بودن صورت علمى.[۱۵] که به نظر میرسد این معنا میتواند جامع نظریات گذشته باشد. در حقیقت همه اقوال به عنوان مصادیقی از این معنا هستند؛ چون کلمه «محکمه»، «حکمت» و مانند آن، نشانگر معناى استوارى، استحکام و غیر قابل زوال بودن، است.[۱۶] خداى متعال که قرآن را «کتاب حکیم» مینامد، براى آن است که قرآن به موقع سخن میگوید، خوب سخن میگوید و در کنارش برهان و دلیل میآورد. سخنى که برهان ندارد محکم نیست.[۱۷] از پیامبر اسلام(ص) نقل شده است: «خداوند نعمت گرانبهاى قرآن را به من ارزانى داشت و از حکمت نیز بسان آن، به من عنایت فرمود؛ و خانهاى که در آن بهرهاى از حکمت نباشد ویرانه است؛ پس دانش و بینش فراگیرید، مبادا که در نادانى و بى خبرى بمیرید».[۱۸]
اما کلمه «علم» ۱۰۵ مرتبه در قرآن کریم تکرار شده، البته مشتقات آن در قرآن، بسیار زیاد است. این واژه در قرآن گاه به معناى دانستن آمده است: «قد عَلم کلّ اناسٍ مشربهم».[۱۹] گاهى به معناى اظهار و روشن کردن است: «ثم بعثنا هُم لنعلم اى الحزبین احصى لما لبثوا امداً».[۲۰] برخی از مفسران ذیل «لنعلم اى الحزبین» میگویند: مراد علم فعلى است و آن ظهور شیء و حضورش به وجود خاصّ نزد خدا است. و «علم» به این معنا، در قرآن زیاد به کار رفته است. و گاهى به معناى دلیل و حجت است.[۲۱]
در مجموع، وقتى به بررسى آیات و کاربرد این ماده و مشتقاتش میپردازیم، چنین ظاهر میشود که تمامى موجودات داراى علم هستند. چنانکه در تفسیر آیه: «و ان من شىء الاّ یسبح بحمده، و لکن لا تفقهون تسبیحهم»، گفتهاند جمله: «ولى تسبیح آنها را نمیفهمید»؛ بهترین دلیل است بر اینکه منظور از تسبیح موجودات، تسبیح ناشى از علم، و به زبان قال است؛ چون اگر مراد زبان حال موجودات و دلالت آنها بر وجود صانع بود، دیگر معنا نداشت بفرماید: شما تسبیح آنها را نمیفهمید.[۲۲] و آیات دیگرى بر این معنا دلالت مینمایند؛ مانند: «در این روز کره زمین اخبار خود را در میان میگذارد، چون پروردگار تو به او وحى کرده است».[۲۳] از این قبیل است آیاتى که دلالت میکند بر شهادت دادن اعضاى بدن انسانها و به زبان آمدن و سخن گفتنشان با خدا، و پاسخ دادن به سؤالات بارى تعالى. البته باید توجه نمود که علم داراى مراتب است.
فرق حکمت با علم
قبل از بیان فرق این دو واژه، لازم است بدانیم حکمت و علم گاهى به واجب الوجود(خدا) نسبت داده میشود،[۲۴] که در ۹۲ مورد لفظ حکیم و در ۱۵۶ مورد، لفظ علیم، در قرآن کریم وصف براى خداوند تبارک و تعالى واقع گردیده است. علیم و حکیم از جهتى صفات ذات خدای متعال هستند؛ چون حکمت خدا؛ یعنى ایجاد موجودات در نهایت اتقان و محکمکارى و دورى از عبث، و ایجاد، متوقف بر علم بیحد است که از صفات ذات است. اگر چه حکمت، صفت فعل نیز می باشد، از آن جهت که فعل نیز متصف به وصف حکمت و اتقان و حق و منزّه بودن از باطل میگردد. در هر صورت چون صفات ذاتى خداوند تبارک و تعالى عین ذات او است، در نتیجه فرقى بین آن دو نیست، مگر به اعتبار؛ چون حکیم و علیم هر دو اشاره به دانایى پروردگار دارند، ولى «حکمت» معمولاً جنبههاى عملى را بیان میکند، و «علم» جنبههاى نظرى را. به تعبیر دیگر؛ «علیم» از آگاهى بیپایان خدا خبر میدهد و «حکیم» از نظر حساب و هدفى که در ایجاد این عالم و نازل کردن قرآن به کار رفته است، سخن میگوید.[۲۵]
گاهى این دو واژه، به ممکن الوجود داراى عقل(انسان) نسبت داده میشود. که حکمت در انسان، شناخت موجودات و انجام دادن کارهاى خیر و پسندیده است.[۲۶] به تعبیر دیگر؛ معرفت ارزشها و معیارهایى که انسان به وسیله آن بتواند، حق را بشناسد و باطل را در هر لباسى تشخیص دهد، حکمت است و این همان است که بعضى از فلاسفه به «کمال قوه نظریه» تعبیر کردهاند.[۲۷] پس حکیم کسى است که اهل معرفت و داراى فهم عمیق و عقل سلیم است، که امام موسى بن جعفر(ع) به «هشام بن حکم» فرمود: «مراد از حکمت، فهم و عقل است».[۲۸] در نتیجه، «حکمت» یک حالت و خصیصه درک و تشخیص است که متوقف به علم است که حقیقت آن، مال خدا است، بلکه چنانکه امام صادق(ع) فرمود: «خداوند، خود علم است که جهل در آن راه ندارد»،[۲۹] همان حقیقتى که لقمان از ناحیه خدا دریافت نموده بود.[۳۰] جمعى از فلاسفه معتقدند که اندیشه و مطالعه و تفکر، ایجاد علم و دانش نمیکند، بلکه روح انسانى را براى پذیرش معقولات آماده میسازد و هنگامى که روح انسانى آماده پذیرش شد، فیض علم از خالق متعال بر روح انسان پاشیده میشود.[۳۱] آنگاه در مرحله عمل، حالت و خصیصه درک و تشخیص براى انسان حاصل میگردد. پس به عبارتى، عمل انسان علت است بر آمادهسازى روح جهت پذ
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 