پاورپوینت کامل ارزش های معنوی حلال مشکلات جوامع انسانی در عصر حاضر کدام اند؟ ۷۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل ارزش های معنوی حلال مشکلات جوامع انسانی در عصر حاضر کدام اند؟ ۷۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل ارزش های معنوی حلال مشکلات جوامع انسانی در عصر حاضر کدام اند؟ ۷۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل ارزش های معنوی حلال مشکلات جوامع انسانی در عصر حاضر کدام اند؟ ۷۰ اسلاید در PowerPoint :

پاسخ اجمالی

حرکت تکاملی انسان جهت نیل به سعادت حقیقی را می توان در چند محور تبیین نمود که عبارت اند از:

 

۱. محور رابطه انسان با خداوند

 

۲. محور رابطه انسان با خویشتن

 

۳. محور رابطه انسان با دیگر همنوعان

 

از آن جا که هر یک از این محورها ویژگی و خصوصیات خاص خود را دارند، حدود و چهارچوب منحصر به فرد خود را دارند و از این رو روش مخصوص به خود را برای حرکت و سیر انسان در محور مورد نظر می طلبند. پس با توجه به این مهم می توان به خوبی دریافت که سخن گفتن در باب روابط مزبور احتیاج به بحث تفصیلی در باب ابعاد مختلف پیدا و پنهان روابط سه گانه دارد که در این مقال و مجال نمی گنجد؛ لیکن از آن جا که

 

آب دریا را اگر نتوان کشید

هم به قدر تشنگر باید کشید

 

اشاره ای گذرا به برخی ویژگی ها و خصوصیات روابط فوق الذکر می نماییم.

 

اما ویژگی محور نخست یعنی رابطه انسان با خداوند همانا اطاعت و بندگی خداوند و تسلیم محض در مقابل او بودن است؛ یعنی انسان در برابر قادر متعال خاضعانه و خالصانه به طور کامل تسلیم محض او باشند و این اساس رابطه انسان با خداوندگار را تشکیل می دهد. از این رو هر چه ارتباط انسان با خالقش عمیق تر و محکم تر باشد روح انقیاد و تسلیم پذیری در مقابل خداوند در وی بیشتر است، و مهم ترین چیزی که موجب عمیق شدن و استحکام ریشه های رابطه انسان با حق تعالی می گردد، شناخت انسان به پروردگار جهان است.

 

پس اگر انسان شناخت کامل تری نسبت به جهان و خدای جهان داشته باشد از روح تسلیم پذیری بیشتری برخوردار است، براین اساس می توان نتیجه گرفت این مهم با شناخت، رابطه ای مستقیم دارد و نباید از نظر دور داشت که اختلال در رابطه انسان با خداوند موجب اختلال در دو رابطه دیگر یعنی ارتباط انسان با خویشتن و ارتباط انسان با دیگران خواهد شد. توضیح آن که وقتی سخن از رابطه انسان با خداوند می شود قطعاً از منظری الاهی به انسان و جهان نگریسته شده و انسان موجودی الاهی قلمداد شده که جلوه گاه جلال و جمال خداوند است و چنین موجودی اگر در رابطه اش با سرچشمه ازلی و ابدی کائنات خللی پدید آید، قطعاً در رابطه اش با خویش و دیگران اختلال به وجود خواهد آمد.

 

از این رو نخواهد توانست به حیات اصیل و واقعیش ادامه دهد و چونان حیوانات به زندگی مادی و برخواسته از غرائز و شهوات روی خواهد آورد و نتیجه آن بر همگان معلوم و آشکار است.

 

دومین محور از محور های حرکت تکاملی انسان، رابطه انسان با خویشتن است که چگونگی آن در چینش پایه های فکری آدمی نمودی بارز و پیدا دارد؛ یعنی انسان، هدف، چرایی و چیستی زندگی را برای خویش مشخص و معلوم نماید. به عبارتی دیگر، بداند برای چه هدفی آفریده شده؟ از هستی شناسی و معرفت شناسی و حتی انسان شناسی را برای خویش حل نموده و از بلاتکلیفی و حیرت و سرگردانی رهایی یابد؛ البته نباید جایگاه و اهمیت سیر و سلوک معنوی را در شناخت نقش و تعیین نوع رابطه آدمی با آن نادیده گرفت و حتی می توان گفت بدون این مهم انسان نمی تواند خویشتن را بشناسد.

 

و ناگفته پیدا است در صورت تحقق شناخت و در نتیجه رها یافتن از حیرت و سرگردانی، انسان قدمی به سوی اصلاح خویش و بالطبع اصلاح جامعه برداشته است؛ چرا که اصلاح درون و باطن آدمی اصلاح جامعه خارجی و بیرونی را نتیجه خواهد داد؛ و اصلاح فی مابین انسان و خداوند اصلاح رابطه انسان با دیگر همنوعانش را در برخواهد داشت؛ از این رو لازم است آدمی از هر امری که به اصلاح درون و باطنش ضربه می زند دوری کند.

 

در باب محور سوم؛ یعنی ارتباط انسان با دیگر همنوعانش باید گفت: این مهم بر دو پایه استوار است که عبارت اند از:

 

۱. همتایانی در دین و اعتقاد و همنوعانی در آفرینش، همانگونه که امام علی(ع) در نهج البلاغه چنین فرموده اند[۱]. یعنی ارتباط انسان با دیگران یا از طریق اعتقادات و باورهای واحد و یگانه و به عبارتی همفکری میسّر است و یا از طریق اشتراک در خصوصیات مختص آدمی. و به تعبیری دیگر انسان بودن.

 

۲. محبت و عاطفه علاوه بر دو مورد مزبور می توان از طریق عواطف پر شور انسانی با دیگران ارتباط برقرار نموده و بدین وسیله خلق و در نهایت حق را از خود راضی نموده و این جاست که خداوند در قران کریم به این صفت حسنه پیامبر اشاره می نماید که ” اگر تو درشت خوی سخت دل بودی هر آئینه مردمان از گردت پراکنده می شدند”.[۲]

 

و در حدیثی دیگر امام صادق(ع)” ایمان را چیزی جز عشق و محبت به خداوند نمی دانند”[۳] و محبت و عشق به خداوند با دوست داشتن و مودّت مؤمنان و به طور کای انسان ها سهل الوصول خواهد بود.

 

ذکر این نکته لازم است که هر کدام از محور های سه گانه خود بر سه حوزه اساسی استوار است که هر یک به طور جداگانه مجموعه ابزار و راه ها و روش های متناسب با خود را برای نتیجه بخشی می طلبد که عبارت اند از:

 

۱. شناخت خداوند

 

۲. شناخت انسان

 

۳. شناخت هدف انسان و ابزاری که او را به این هدف رهنمون می سازند.

 

باید یادآور شد که در تعریف و تحلیل حوزه های فوق الذکر حوزه های فرعی دیگری نیز گشوده می شود که خود مجموعه ای دیگر از ارزش های معنوی و عقلانی را در بردارد و این خود افق های جدیدی را بر چشمان حقیقت بین طالبان حقیقت می گشاید و هر چه انسان پیروز و سعادت مند در فعلّیت بخشیدن محورها و حوزه های اصلی و بنیادین کوشاتر باشد، می توان گفت به کمال نزدیک و نزدیک تر می گردد و هر چه انسان به سوی کمال و سعادت حقیقی نزدیک شود کم شدن مشکلات در جوامع بشری را در پی خواهد داشت، تا جایی که مشکلات از جامعه بشری رخت بربندد. این جا مضمون سخن امام خمینی (ره) قابل درک است که می فرمایند: “اگر صد و بیست و چهار هزار پیامبر در یک شهر بودند هیچ مشکلی در آن جا یافت نمی شد، همان گونه که هیچ نیازی به محکمه و قضاء و … نبود” و یا سخن حکیمی دیگر که می فرماید: “تمام دنیا برای سلطنت دو پادشاه کوچک است، در حالی که یک فرش برای ده عارف و حکیم بزرگ است”.

 

با ذکر این مقدمه به تبیین اجمالی حوزه های سه گانه می پردازیم.

 

حوزه نخست: شناخت خداوند و آگاهی به فلسفه احکام و دستورات شرعی:

 

از آن جا که در جهان بینی های توحیدی و الاهی محور هستی و جهان، خداوند است و همه چیز بر مدار اراده و خواست و قدرت او استوار است شناخت خداوند نقشی بس تعیین کننده و تأثیر گذار در تکامل انسان طالب حقیقت آسمانی دارد. تا آن جا که می تواند بسیاری از مشکلات انسان را حل نماید؛ و چه بسا نقطه پایان بسیاری از مصائب و دردهای بشر خسته از جهل و ظلم و بیداد باشد.

 

امام علی(ع) در این باره می فرماید: “سپاس خدایی را که سخنوران در ستودن او بمانند و شمارشگران، شمردن نعمت های او ندانند … صفت های او تعریف ناشدنی است و به وصف در نیامدنی، و در وقت ناگنجیدنی و به زمانی مخصوص نابودنی… سرلوحه دین، شناختن او است؛ و در شناختن او باور داشتن او، و درست باور داشتن او یگانه انگاشتن او، و یگانه انگاشتن او را بسزا اطاعت نمودن، و بسزا اطاعت نمودن او، صفتها را از او زدودن”.[۴] پس شناخت خداوند و یگانگی او می تواند انسان را به سوی کمال حقیقی رهنمون سازد، همان گونه که معرفت به فلسفه و علل شرایع و احکام، می تواند بشر را به سوی حقیقت رهنمون سازد؛ چرا که خداوند کامل ترین موجود است و موجود کامل قوانین و دستورات کامل و خطا ناپذیری برای سعادت انسان ارائه می نماید، بنابراین، علم به ماهیّت و فلسفه احکام شریعت اولین قدم در پیمایش کمال و سعادت حقیقی است. از این رو حضرت فاطمه دختر گرامی پیامبر در خطبه ای در باب شناخت خداوند و فلسفه شرایع و احکام چنین می فرماید: “بر این حقیقت گواهی می دهم که جز خدای یگانه خدایی نیست و یگانه و بی همتا است، اخلاص را تأویل آن قرار داد و دل ها را گسترده پیوند با آن نمود و مشعل اندیشه را در ذهن ها برافروخت؛ خدایی را که دیدگان را یارای دیدن او و زبان ها و پندارها را توان توصیف و بیان چگونگی اش نباشد…”. سپس حضرتش به واسطه بودن پیامبر بین خدای تعالی و مردمان اشارت می نماید، آن جا که می فرماید: “بر این حقیقت گواهی می دهم که پدرم محمد (ص) که درود خدا بر او و خاندان پاکش باد، بنده خدا و فرستاده او است، خداوند پیش از آن که او را فرو فرستد، برگزیده … خداوند محمد (ص) را بر انگیخت تا کار خود را تمام نماید و آن چرا که در جهت اراده و فرمان او بود به پیش راند و برنامه های حتمی خود را که به رشته محکم تقدیر کشیده بود به انجام رساند. پیامبر که درود خدا بر او باد، دید هر فرقه ای دینی برگزیده و هر گروهی بر آستانه شعله ای خزیده و هر دسته ای به بتی نماز برده است؛ و همگان با آن که خدای را می شناختند انکار می کردند، پس خدای بزرگ تاریکی ها را به برکت وجود پدرم روشن ساخت و دل ها را از تیرگی کفر بپرداخت و پرده های حیرت را که بر دیدگان افتاده بود یک سو انداخت و در میان مردم به هدایت و روشنگری برخاست و آنان را از کژراهه رهانید و کور دلی را از آنان زدود و بینش بخشید و به آیین پایدار راه نمود و به راه راست فراخواند…”. سپس در باب ارزش و فلسفه امامت چنین می فرماید: “خداوند پیروی ما را برای سامان یافتن امت، و امامت ما را برای امنیت از پراکندگی قرار داد”. آن گاه در مقام بیان فلسفه احکام و شرائع و ارزش و جایگاهشان در زندگی چنین می فرماید: “خداوند ایمان شما را باعث تطهیر و پاکیزگی از شرک قرار داد و برای وارستن شما از کبر نماز را، و برای پاکیزه کردن جان و رویش روزی زکات را، و برای استوار کردن اخلاص روزه را، و برای استحکام دین حج را، و برای عزت و سربلندی اسلام و خواری و سرافکندگی کفر و نفاق جهاد را و برای دریافت پاداش معنوی صبر و شکیبایی را مقرِّر کرد.

 

برای مصلحت توده های نا آگاه امر به معروف را، و برای نگهبانی از خشم خداوند نیکی به پدر و مادر را و برای دراز زیستن و بقای نسل حفظ پیوند خویشان را، و برای پاسداری از خون ها قصاص را، و برای آمرزش از گناه وفای به نذر را و برای حفظ حقوق دیگران از تباه شدن و حفظ اموال مردمان از کاسته شدن، تمام نهادن پیمانه ها و ترازوها را، و برای وارستن از پلیدی ترک می گساری را، و برای نگه داری خویش از لعنت و نفرین خداوند دوری گزیدن از نسبت ناروا را، و برای تأکید بر عفت، پرهیز از دزدی را قرار داد؛ و برای اخلاص در بندگی شرک ورزیدن را حرام کرد؛ و خدا را در آنچه فرمان داده و از آنچه بازداشته پیروی کنید.[۵] چرا که “از بندگان خدا تنها دانایانند که می ترسند”.[۶]

 

حوزه دوم: معرفت نفس

 

با مراجعه به متون دینی خصوصاً قرآن کریم در می یابیم که آیات و احادیث متعددی در باب نفس آدمی و جایگاه رفیع آن در نظام خلقت وارد شده و حتی شناخت نفس به عنوان یک محور شاخه از محورهای شناخت در قرآن مطرح شده: “بزودی می نماییم نشانه هایمان را در آفاق و در خودشان تا آشکار گردد برایشان که او است حق”.[۷]

 

این حکایت از آن دارد که اسلام اهمیت فوق العاده ای برای نفس آدمی قایل شده است و حتی از پیامبر نقل شده: “کسی که خودش را بشناسد خدای خویش را شناخته است”.[۸]

 

و به جرأت می توان گفت این سخن حضرت رسول (ص) نقطه اوج اهمیت و جایگاه ویژه نفس آدمی در جهان آفرینش است؛ چرا که از منظر عاشقان کوی دوست، تمامی جهان نشانه، مظهر و جلوه گاه اسما و صفات حق بوده و او در آینه جهان به تماشای عکس خویش نشسته

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.