پاورپوینت کامل آیا قرآن به این مطلب اشاره می کند که آنهایی که چهره های سفید دارند، از آنهایی که رنگ پوستشان زرد، قرمز، قهوه ای یا مشکی است، بهترند؟ ۷۳ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل آیا قرآن به این مطلب اشاره می کند که آنهایی که چهره های سفید دارند، از آنهایی که رنگ پوستشان زرد، قرمز، قهوه ای یا مشکی است، بهترند؟ ۷۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل آیا قرآن به این مطلب اشاره می کند که آنهایی که چهره های سفید دارند، از آنهایی که رنگ پوستشان زرد، قرمز، قهوه ای یا مشکی است، بهترند؟ ۷۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل آیا قرآن به این مطلب اشاره می کند که آنهایی که چهره های سفید دارند، از آنهایی که رنگ پوستشان زرد، قرمز، قهوه ای یا مشکی است، بهترند؟ ۷۳ اسلاید در PowerPoint :

پاسخ اجمالی

آیه ۱۰۶ سوره آل عمران، چون دیگر آیات مشابه، در صدد آن نیست که اعلام دارد سفید پوستان از ارزش انسانی والاتری نسبت به سایر نژادها برخوردارند و اساسا این آیات، هیچ ارتباطی به رنگ پوست انسانها نداشته، بلکه تنها از اصطلاحاتی استفاده می نمایند که در زبان قرآن، یعنی زبان عربی، مرسوم است. در این زبان، مانند برخی زبانهای دیگر به انسانهای نیک فرجام، “روسفید” و به افراد بدفرجام “روسیاه” گفته می شود و در همین راستا، ممکن است فرد سیاه پوستی، “روسفید” به شمار آمده، اما شخص سفید پوستی را “روسیاه” دانست و اینگونه اصطلاحات و موارد مشابهی چون “قلب سیاه”، “سیاهی شب” و …به هیچ عنوان، در صدد برتر شمردن نژادی خاص نیست.

روایتی را که بدان اشاره نمودید نیز از سند استواری برخوردار نبوده و برخی از بخشهای محتوایی آن مورد تأیید نمی باشد، اما با این وجود، باید دانست که هرچند جوانی و سلامت و زیبایی و مانند آنها در دنیای مادی، به تنهایی به عنوان ارزشی معنوی برای انسانها شناخته نمی شود ، اما هیچ ایرادی ندارد که آنان با چهره ای جوان و در سلامت کامل و با زیباترین شکل ممکن، وارد بهشت شوند.

پاسخ تفصیلی

با سلام و احترام، در ابتدای پاسخ از شما می پرسیم:

اگر در نوشتاری بخوانیم که “در سفیدی روز بهتر می توان به مقصد رسید تا در سیاهی شب” آیا آن را توهینی به سیاهپوستان خواهیم دانست؟! و یا اگر پوستری تبلیغاتی مشاهده نماییم که “با استفاده از داروها و موادی آرایشی، جوانی به صورتتان برخواهد گشت”، آیا آن را توهینی به سالمندان ارزیابی خواهیم نمود؟!

یقینا خیر، زیرا سفیدی روز و سیاهی شب، ربطی به تفاوت نژادهای انسانی نداشته و هرچند انسانها متمایلند که از صورتی زیباتر برخوردار باشند، اما مطمئنیم که انسانیت و فضیلت یک انسان به رنگ پوست و سلامت جسمانی و زیبایی ظاهری او نبوده و بر همین اساس، بسیاری افراد سیاه پوست و یا به ظاهر معلول و زشت رو، اما دارای ارزش های والای انسانی را از سفید پوستان و یا زیبارویان و افراد سالمی که فاقد این خصوصیات می باشند، برتر و قابل احترام تر می دانیم.

با این مقدمه، به اصل سؤالتان برگشته و با توجه به اینکه اظهار داشته اید که در مورد یک آیه و یک روایت، ابهاماتی دارید، پاسخ خود را در دو بخش خدمتتان عرضه می داریم:

بخش اول: آیه ۱۰۶ سوره آل عمران

در این زمینه باید گفت که برداشتتان از این آیه صحیح نمی باشد. شما، احتمالا به دلیل ناآشنایی با زبان عرب، “سیه رویی” که اصطلاحی در بسیاری از زبانها، از جمله عربی و فارسی است را با “رنگ سیاه” اشتباه گرفته اید. با دقت در مطالب ذیل، به نکته اشاره شده، پی خواهید برد.

آیات بسیاری از قرآن کریم، وجود دارند که افراد بشر را با تمام تفاوتهایی که دارند، از یک سرمنشأ دانسته و اعلام نموده اند که برتری هر فردی، تنها با توجه به پرهیزگاری او سنجیده خواهد شد و نه با ویژگی های بدنی و قومی و جنسیتی و … به نمونه ای از این آیات توجه فرمایید:

۱. ای مردم! ما شما را از مرد و زن آفریده و در ملت ها و گروه های متفاوتی قرار دادیم. بدانید هر که پرهیزگارتر باشد، از ارزش بیشتری نزد خداوند برخوردار است.[۱]

۲. ای مردم! خدایی را در نظر داشته باشید که تمامتان را از نسل یک نفری آفرید که همسر او نیز آفریده همان خداست و سپس از آن دو نفر، مردان و زنان بسیاری را به وجود آورد.[۲]

۳. او پروردگاری است که تمامتان را از یک سرمنشأ آفرید.[۳]

با دقت در این آیات، هیچ تفاوتی را بین نژاد سفید و سیاه نخواهیم یافت و با مطالعه ای در تاریخ پیامبر(ص) و پیشوایان دینی، مشاهده می نماییم که سیاهان چون سفیدان و در کنار آنان، در راستای انتشار دین اسلام فعالیت می نمودند. بعید است شخصی با دین اسلام آشنایی داشته باشد، اما بلال سیاه پوست، مؤذن پیامبر را نشناسد!

بله! ممکن است افرادی در همان زمان بودند که به دلیل از بین نرفتن رگه های جاهلیت، خود را از سیاه پوستان برتر می پنداشتند، اما همواره، چنین تفکراتی از طرف پیشوایان دین، مردود شمرده می شد.

پیامبر اسلام(ص)، خطاب به پیروانشان چنین می فرمایند: ای مردم! پروردگارتان یکی است و پدر همه شما حضرت آدم(ع) است و خود آدم(ع) نیز از خاک آفریده شده است! با ارزش ترین شما نزد خداوند، با تقوا ترین شماست. هیچ فرد عربی بر غیر عرب برتری ندارد، مگر اینکه از او با تقواتر باشد[۴].

مولا علی(ع) اموالی را به صورت مساوی میان مردم تقسیم می نمودند که سهم هر فردی بر اساس آن، سه دینار می شد. مردی از انصار آمد و سه دینارش را گرفت و سپس فرد سیاهپوستی آمد و او نیز سه دینار خود را دریافت نمود.

مرد انصاری با تعحب، به امیر المؤمنین اعتراض نموده و گفت: این سیاه پوست تا دیروز، برده و غلام من بود. آیا سزاوار است که من و او سهمی مساوی داشته باشیم؟! که امام در پاسخ فرمودند که هیچ دلیلی برای این اعتراض وجود نداشته و هیچ کدام از شما بر دیگری برتری ندارید.[۵]

در جریانی مشابه، امیر المؤمنین مورد اعتراض شدید برادرش عقیل قرار گرفت که عرضه داشت: آیا سهم مرا برابر با سهم یک سیاه پوست قرار می دهی؟! که امام با توبیخ او فرمودند: تنها اگر پرهیزگاری و سوابق تو از او بیشتر باشد، از او برتری و گرنه هیچ تفاوتی میان تو و او نخواهد بود.[۶]

بنابر این، هیچ فرد منصفی نمی تواند منکر مبارزه اسلام با تبعیضات نژادی و قومی شود و دلیل اینکه برخی اشراف، رویکرد نامناسبی در برابر دین اسلام داشته اند، همین مبارزه با تبعیض بود و حتی گاهی دور راندن قشر به ظاهر پایین دست و مستضعف، به عنوان پیش شرطی از جانب اشراف برای پذیرش اسلام مطرح می شد که خداوند با نزول آیه ای، پیامبر را از قبول این خواسته ناحق آنان برحذر داشت .[۷]

شما اگر تمام قرآن و منابع اسلامی را ملاحظه نمایید، هیچ موردی را نخواهید یافت که فرد سیاه پوستی، تنها به دلیل نژاد و رنگ خود، از مالکیت، ازدواج، شغل، ارث، دیه و دیگر موضوعات یک زندگی اجتماعی محروم و یا کم بهره باشد، بلکه او در تمام موارد، حقوقی مشابه با سفید پوستان خواهد داشت. و نیز موردی وجود ندارد که ثواب و عقاب رفتاری را مختص به یکی از نژادها بداند و یا اعلام نماید که نژاد خاصی از قابلیت های برتری در رسیدن به مقامات معنوی و بهشت اخروی برخوردار است.

اکنون باید دید که مراد از آیه مورد پرسشتان چیست و چرا در آنجا به صورتهای سفید و سیاه در قیامت اشاره شده که گروه اول، خوشبخت و گروه دیگر در عذاب خواهند بود؟!

همانگونه که در ابتدای پاسخ بیان شد، “رنگ سیاه” و “سیاه رویی” با هم متفاوت است. در زبان عربی و نیز فارسی به افرادی که عاقبت ناگواری داشته و باطن آلوده شان آشکار شده است، “رو سیاه” می گویند، هر چند که رنگ پوست چنین افرادی در ظاهر سفید و براق باشد، اما در مقابل، حتی به سیاه پوستی که از قلب پاکی برخوردار است، “رو سفید” گفته می شود. در قرآن می خوانیم :

هنگامی که به یکی از آنان، مژده فرزندی دختر را می دادند، صورتش سیاه شده و از جمعیت کناره می گرفت.[۸]

می دانیم که سنت جاهلی نفرت از دختران، در میان اعرابی بوده که به ظاهر سفید پوست بودند و مطمئنا این آیه در ارتباط با سیاه پوستان نازل نشده است.

به همین ترتیب، در بخش دیگری از قرآن می بینیم که خطاب به پیامبر بیان می شود که:

آنانی که بر پروردگار، سخن دروغ بستند را روز قیامت، سیه روی خواهی دید.[۹]

بدیهی است که این دروغگویان ممکن است از نژاد سفید و یا سیاه باشند!

در شعری فارسی هم می خوانیم که:

تا سیه روی شود، هرکه در او غش باشد

و مطمئنیم که این شعر، هیچ ارتباطی با رنگ پوست انسانها ندارد.

مواردی از این دست فراوان بوده و آنچه بیان شد، کافی به نظر می رسد.

جالب است بدانید که گاهی رنگ سفید نیز نشانگر نقصی در انسانها می باشد. به عنوان نمونه، در ماجرای فراق یوسف(ع)، در آیه ای از قرآن می خوانیم که: چشمان پدرش یعقوب(ع) از فرط اندوه سفید شد.[۱۰]

می دانیم که در اینجا “سیاهی” ارزش است و “سفیدی” عیب!

بر این اساس، استفاده از رنگ سفید و سیاه در اینگونه موارد، هیچ تمجید و یا توهینی به سفیدپوستان و سیاه پوستان نیست و گرنه نباید هیچ گاه در سخنان خود از عباراتی چون “در سفیدی روز و سیاهی شب …”، “قلبی سفید”، “اندیشه ای سیاه”و مانند آن استفاده نماییم، چون بویی از تبعیض نژادی از آن به مشام خواهد رسید!

در نهایت به این نکته توجه داشته باشید که مردم عربستان که مخاطب مستقیم آیات قرآن بودند نیز چون نژاد اروپایی سفید نبوده، تا به سفیدی خود چندان بنازند، بلکه بیشتر آنان چهره ای آسیایی و متمایل به سیاه داشته و رومیان را که رنگی سفیدتر از آنان داشتند، به “بنی الاصفر” و یا نژاد زرد می شناختند!

اگر پوست سفید، نشانه ای از برتری افراد نزد خداوند بود، پیامبر اسلام نیز می بایست سفیدترین افراد باشد، در صورتی که ایشان چهره ای گندمگون داشت[۱۱]. مردان الاهی دیگر نیز همه از نژاد سفید نبوده اند و به عنوان نمونه، لقمان حکیم که سوره ای از قرآن به نام اوست و به بیان پندها و نصیحتهای او می پردازد، بنابر یکی از نقل ها، برده ای سیاه پوست و با لب های کلفت بوده که وطن اصلی او نیز حبشه “اتیوپی فعلی” بوده است[۱۲].

بر همین اساس، سفیدی و سیاهی موجود در آیات قرآن را نمی توان توهینی به سیاه پوستان دانست، بلکه استفاده از این رنگها در بیان حقایق روز قیامت، تنها به این دلیل است که قرآن با زبان عربی نازل شده و از اصطلاحات آن زبان، بهره می گیرد و همانگونه که بیان شد، در آن زبان، سفید رویی و سیاه رویی را همچون اصطلاحی برای فرجام نیک و بد مطرح می نمایند که هیچ ارتباطی با رنگ پوست افراد ندارد.

بخش دوم: روایت اشاره شده در پرسش

اما در ارتباط با بخش دوم پرسشتان باید گفت که ظاهرا خطیبی که سخنان مطرح شده در پرسشتان را بیان نمودند، روایتی را مستند خود قرار داده اند که بر اساس آن، پیامبر(ص) به پیرزنی از قبیله اشجع فرمودند که پیرزنها به بهشت نخواهند رفت! آن پیرزن به گوشه ای رفته و شروع به گریستن نمود. بلال حبشی، مؤذن سیاه پوست پیامبر(ص)، دلیل این سخنان را از پیامبر(ص) جویا شد. پیامبر(ص) در پاسخ بیان نمود که سیاه پوستان نیز وارد بهشت نخواهند شد! بلال با شنیدن این سخن، همراه پیرزن شده و با هم به گریه و زاری پرداختند! عباس، عموی پیامبر با مشاهده آن دو به قصد میانجیگری نزد پیامبر(ص) رفت، اما پاسخ شنید که پیرمردان نیز به بهشت نمی روند! سپس همه آنها را گرد هم آورده و با به دست آوردن دلهایشان، مراد اصلی خود را از این شوخی، اینگونه بیان فرمود که: خداوند تمام افراد را به زیباترین شکل ممکن و در چهره جوانانی نورانی به بهشت خواهد برد و در ضمن اشاره کرد که اهل بهشت بدون موهای زائد و حتی بدون ریش و سبیل هستند[۱۳].

اکنون به بررسی این روایت، از لحاظ سندی و محتوایی می پردازیم:

۱. در ارتباط با سند این روایت باید گفت که اثری از آن در کتابهای معتبری که به طور معمول، روایات صحیح را نقل می نمایند، وجود ندارد و به عنوان نمونه، این روایت در کتب اربعه شیعه نقل نشده است.

با این وجود، ابن شهرآشوب، از دانشمندان قرن پنجم و ششم، این روایت را بدون ذکر هیچ سند، حتی سندی نامعتبر و ضعیف، در کتاب مناقب خود بیان نموده و به دنبال آن، قرنها بعد، این روایت در کتابهای بحار الانوار و مستدرک الوسائل نیز آورده شده، بدون آنکه سندی برای آن بیان شود.

به همین دلیل، این روایت، مرسل بوده و از دیدگاه دانشمندان اسلامی، ارزش استنادی مستقلی نخواهد داشت.

۲. البته، برخی روایات مرسل نیز وجود دارند که به دلیل انطباق آنها با دیگر آموزه های دینی و واقعیات تاریخی، می توان از آنها بهره جست و به عبارتی، مفهوم و محتوا

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.