پاورپوینت کامل دیدگاه قرآن درباره فرزندانی که خارج از ازدواج متولد شدند چیست؟ ۴۱ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل دیدگاه قرآن درباره فرزندانی که خارج از ازدواج متولد شدند چیست؟ ۴۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل دیدگاه قرآن درباره فرزندانی که خارج از ازدواج متولد شدند چیست؟ ۴۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل دیدگاه قرآن درباره فرزندانی که خارج از ازدواج متولد شدند چیست؟ ۴۱ اسلاید در PowerPoint :

پاسخ اجمالی

فرزندانی که خارج از ازدواج شرعی متولد می شوند، یا ولد الزنا (فرزندی که از راه زنا و رابطه غیر مشروع تولد می یابد) بوده و یا ولد الشبهه (یعنی شخصی با زنی به گمان این که زن اوست نزدیکی نماید و بعد فرزندی به دنیا بیاید، به آن فرزند، فرزند متولد شده از روی شبهه گویند).

 

قرآن کریم و روایات معصومین (ع)، فرزندانى را که از طریق نامشروع متولد شده‏اند از بعضى مزایاى اجتماعى محروم ساخته اند بدون این که حیات و کرامت و تعلیم و تربیت آنان را حذف کنند؛ مثلاٌ چنین اشخاصی نمی توانند مرجع تقلید، امام جماعت باشند و همچنین پدر و مادر (ظاهری) زناکار از آنها ارث نبرده و این فرزند هم از آنان ارث نمی برد. اما ولد الشبهه می تواند امام جماعت واقع شده و همچنین ارث برده و از او ارث می برند.

 

پاسخ تفصیلی

فرزندانی که خارج از ازدواج شرعی متولد می شوند، یا ولد الزنا (فرزندی که از راه زنا و رابطه غیر مشروع تولد می یابد) بوده و یا ولد الشبهه (یعنی شخصی با زنی به گمان این که زن اوست نزدیکی نماید و بعد فرزندی به دنیا بیاید، به آن فرزند، فرزند متولد شده از روی شبهه گویند).[۱]

 

ولد الزنا: در قرآن کریم آیاتی هست که به نوعی دلالت بر مذمت فرزندانی که از راه زنا متولد می شوند، دارد؛ مانند آیه شریفه: «و نیز هر فرومایه عیب‏جو که براى هر حق و باطلى سوگند مى‏خورد اطاعت مکن، و کسى را که در بین مردم سخن چینى و افساد مى‏کند،و کسى را که مانع رسیدن خیر به خلق مى‏شود و تجاوزگر و گناهکار است،کسى که علاوه بر همه آن عیب‏ها، بددهن و خشن است و مردم پدرى برایش نمى‏شناسند ».[۲] بنابر روایات، مقصود از «زنیم» (کسی که مردم پدری برایش نمی شناسند)، «ولد الزنا»؛ یعنی فرزندی که از راه زنا متولد می شود، است.[۳]

 

از دیدگاه قرآن کریم، زنا یکى از گناهان کبیره است؛ زیرا خداى تعالى مى ‏فرماید: «و کسى که این گناه را مرتکب شود با عقوبتى روبرو خواهد شد و روز قیامت عذاب براى او مضاعف گشته با ذلت در آن جاودانه خواهد زیست».[۴] و گناه کبیره، گناهى است که در قرآن یا در حدیث به کننده آن، عقاب سخت وعید داده باشند.[۵] دین اسلام براى گوشمالى دادن مردان و زنان زناکار و جلوگیرى از این عمل وقیح که پایه اساسى پوچ گرایى است، فرزندانى را که از طریق نامشروع متولد شده‏اند از بعضى مزایاى اجتماعى محروم مى‏سازد بدون این که حیات و کرامت و تعلیم و تربیت آنان را حذف کند.[۶]

 

احکام فقهی ولد الزنا:

 

اما آنچه فقهاء اسلام با توجه به قرآن و روایات استنباط کرده اند، چنین فرزندانی دارای احکام فقهی هستند که به برخی از آنها همراه با بعضی از روایات مربوطه اشاره می شود:

 

۱- قرآن کریم، از نظر قانونی و اعتبار شرعی، فرزند را منحصر در بستر زناشویى و ازدواج شرعی کرده، فرزندى را که از نطفه مردى از راه زنا متولد شده فرزند پدر و مادر زناکار نمی داند؛ نه از آن دو ارث مى‏برد، و نه آن دو از وى ارث مى‏برند.[۷]

 

مثلاً از حضرت امام صادق (ع) در مورد مردی که زنا کرده و از او فرزندی متولد شد، پرسیدند که آن حضرت فرمود: « از او ارث برده نمی شود؛ همانا رسول خدا (ص) فرمود:… ولد الزنا ارث نمی برد… ».[۸]

 

۲- اگر ولد الزنا ازدواج کند زن و فرزندان او طبق احکام ارث از او ارث مى‏برند.[۹]

 

۳- اگر از سیدی به سبب زنا، فرزندی متولد شود، غیر هاشمی نمی تواند به او زکات دهد، ولی زکات هاشمی را به او می توان داد.[۱۰]

 

۴- فرزندی که از راه زنا به دنیا می آید، نمی تواند مرجع تقلید شود.[۱۱]

 

۵- چنین فرزندی نمی تواند امامت نماز جمعه[۱۲] و نماز جماعت[۱۳] را داشته باشد.

 

چنانچه در روایتی از امام محمد باقر (ع) می خوانیم که آن حضرت فرمودند کسی نمی تواند نماز های واجب خود را به ولد الزنا اقتدا نماید. [۱۴]

 

۶- گواهی دادن چنین فرزندی مورد پذیرش نیست.[۱۵] چنانچه در روایتی می خوانیم: شخصی از حضرت امام صادق (ع) درباره شهادت و گواهی دادن «ولد الزنا» سؤال کرد؟ آن حضرت فرمود: جایز نیست.[۱۶]

 

اما همان طور که بیان شد ولد الشبه مثل ولدالزنا نیست از این رو احکام ولد الزنا بر ولد الشبهه بار نمی شود بر این اساس:

 

۱- امامت جمعه و جماعت ولد الشبهه، جایز است.[۱۷]

 

۲- ولد الشبهه هم ارث می برد و هم از او ارث برده می شود.[۱۸]

 


[۱] . بهائى، بهاء الدین محمد بن حسین عاملى و ساوجی، نظام بن حسین، جامع عباسی و تکمیل آن (محشی)، ج ۲، ص ۲۸۰، محقق / مصحح: محلاتى حائری، شیخ على، مؤسسه منشورات الفراهانی، تهران، چاپ اول.

[۲] . قلم، ۱۰ – ۱۳: وَ لا تُطِعْ کُلَّ حَلاَّفٍ مَهینٍ (۱۰)هَمَّازٍ مَشَّاءٍ بِنَمیمٍ (۱۱)مَنَّاعٍ لِلْخَیْرِ مُعْتَدٍ أَثیمٍ (۱۲)عُتُلٍّ بَعْدَ ذلِکَ زَنیمٍ (۱۳).

[۳] . بحرانى، سید هاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، ج ۵، ص ۴۵۸، بنیاد بعثت، تهران، چاپ اول، ۱۴۱۶ ق.

[۴] . فرقان، ۶۸-۶۹: «وَ مَنْ یَفْعَلْ ذلِکَ یَلْقَ أَثاماً، یُضاعَفْ لَهُ الْعَذابُ یَوْمَ الْقِیامَهِ وَ یَخْلُدْ فِیهِ مُهاناً».

[۵] . بهائى، بهاء الدین محمد بن حسین عاملى و ساوجی، نظام بن حسین، جامع عباسی و تکمیل آن (محشی)، ج ۲، ص ۳۶۸.

[۶] . جعفری، شیخ محمد تقی‏، رسائل فقهی، ص ۱۸۲، مؤسسه منشورات کرامت‏، چاپ اول، ۱۴۱۹ قمری.

[۷] . تفسیر المیزان، با تر جمه، ج ۱۸، ص ۴۷۱.

[۸] . کلینى، ابو جعفر محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۷، ص ۱۶۳، دار الکتب الإسلامیه، تهران، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ هـ ق.

[۹] . توضیح المسائل (المحشی للامام الخمینی)، ج ۲، ص ۷۵۲، مسائل اختصاصی، فاضل، مسأله ۲۹۵۷، مؤسسه النشر الإسلامی التابعه لجماعه المدرسین‏، چاپ هشتم، ۱۴۲۴ ق.

[۱۰] . الغایه القصوی فی ترجمه العروه الوثقی، ج ۲، ص ۲۲۹.

[۱۱] . المحدث القمی، الشیخ عباس‏، الغایه القصوی فی ترجمه العروه الوثقی، ج ۱، ص ۹، م ۲۰، منشورات صبح پیروزى‏، قم، چاپ اول، ۱۴۲۳ ق.

[۱۲] . جعفریان، رسول، دوازده رساله فقهی درباره نماز جمعه، ص ۲۵۴.

[۱۳] . قمّى، شیخ صدوق، محمّد بن على بن بابویه، من لایحضره الفقیه، ج ۱، ص ۳۷۸، حدیث ۱۱۰۴، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، چاپ دوم، ۱۴۱۳ ق.

[۱۴] . شیخ صدوق قمّى، محمّد بن على بن بابویه، من لایحضره الفقیه، ج۱، ص ۳۷۸، حدیث ۱۱۰۴.

[۱۵] . طوسى، ابو جعفر محمد بن حسن، النهایه فی مجرد الفقه و الفتاوی، ص ۳۲۷، دار الکتاب العربی، بیروت، چاپ دوم، ۱۴۰۰هـ ق.

[۱۶] . آبى، فاضل، حسن بن ابى طالب یوسفی، کشف الرموز فی شرح مختصر النافع، ج۲، ص ۵۲۳، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، چاپ سوم، ۱۴۱۷ هـ ق.

[۱۷] . آل عصفور البحرانی، الحسین بن محمد، سدادالعباد و رشاد العباد، ص ۱۴۲، المحلاتی‏، قم، چاپ اول، ۱۴۲۱ قمری؛ العاملی، جواد‏، مفتاح الکرامه فی شرح قواعد العلامه، ج ۱۰، ص ۱۴، مؤسسه النشر الإسلامی التابعه لجماعه المدرسین‏، قم، چاپ اول، ۱۴۱۹ ق.

[۱۸] النراقی، أحمد‏، مستند الشیعه فی احکام الشریعه، ج ۱۹، ص ۴۴۰، مؤسسه آل البیت علیهم السلام لإحیاء التراث‏، قم، چاپ اول، ۱۴۱۵ ق.

 

پرسش های مرتبط