پاورپوینت کامل آیا امکان دارد که برخی از واژه های دعای سمات؛ نظیر اسم اعظم، کروبیین، تسع آیات، تابوت شهادت و… را برایم توضیح دهید؟ ۵۵ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل آیا امکان دارد که برخی از واژه های دعای سمات؛ نظیر اسم اعظم، کروبیین، تسع آیات، تابوت شهادت و… را برایم توضیح دهید؟ ۵۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل آیا امکان دارد که برخی از واژه های دعای سمات؛ نظیر اسم اعظم، کروبیین، تسع آیات، تابوت شهادت و… را برایم توضیح دهید؟ ۵۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل آیا امکان دارد که برخی از واژه های دعای سمات؛ نظیر اسم اعظم، کروبیین، تسع آیات، تابوت شهادت و… را برایم توضیح دهید؟ ۵۵ اسلاید در PowerPoint :

پاسخ اجمالی

دعای “سمات” یا “شبّور” از مشهورترین دعاهایی است که مشتمل بر اسم اعظم الاهی، و دارای معارف بلند و عمیق عرفانی است.

آنچه را که به صورت خلاصه و فشرده درباره برخی از فرازهای دعای سمات می توان گفت؛ این است که در این دعا سعی شده است خدا را به اسم اعظم، پیامبران و مکان های مقدسی که خداوند در آن مکان ها با رسولانش تکلم نمود و بر آنان وحی فرستاد، قسم داده یا خوانده شود. بیشتر عبارات و اصطلاحات این دعا برگرفته از آیات قرآن است و اشاره به کلام وحی دارد. گفتنی است، بسیاری از الفاظی که در قرآن و کلمات وحی و لسان ائمه (ع) آمده؛ -نظیر آسمان، زمین، اغلاق، مفاتیح، صراط، میزان و…- مراد از آنها حقایق کلی و معانی عامه است که در هر موردی مصداقی از مصادیق آنها منظور است که در پاسخ تفصیلی به آنها پرداخته خواهد شد.

پاسخ تفصیلی

مقدمه

دعای “سمات” یا “شبّور” از مشهورترین دعاهایی است که مشتمل بر اسم اعظم الاهی، و دارای معارف بلند و عمیق عرفانی است. این دعا را محمد بن عثمان عمری از نواب خاص امام زمان (عج) از امام باقر و امام صادق (ع) نقل کرده است. پرداختن به تمام فرازهای این دعا، تدوین کتابی مفصل با عنوان شرح دعای سمات را می طلبد که، نه در حوصله این مختصر می گنجد و نه اکنون در توان ما است؛ لذا شما را به شرح هایی که بر این دعا نوشته شده ارجاع می دهیم. اما آنچه را که به طور خلاصه و فشرده درباره برخی از فرازهای این دعا می توان گفت؛ این است که ائمه (ع) در این دعا خداوند را به اسمای حسنا و اسم اعظمش، به رسولان و نزدیکان درگاهش و به مکان های مقدسی که در آن مکان ها با پیامبرانش سخن گفت و بر آنان وحی فرستاد، می خوانند و سوگند می دهند، تا درهای رحمتش را به روی آنان بگشاید و گره ها را از کارهایشان وا نماید.

گفتنی است که بیشتر این مفاهیم برگرفته از آیات قرآن است و اشاره به کلام وحی دارد. بسیاری از الفاظی که در کلمات وحی و سخنان ائمه (ع) آمده؛ -نظیر آسمان، زمین، اغلاق، مفاتیح، صراط، میزان و…- مراد از آنها حقایق کلی و معانی عامه است که در هر موردی مصداقی از مصادیق آنها منظور است؛ به عنوان نمونه منظور از میزان هرچه با آن سنجیده می شود، اعم از آن که آن چیز محسوس باشد؛ مانند ترازو، یا این که از امور معنوی باشد؛ مثل علم منطق که با آن فکر صحیح از غیر صحیح سنجیده می شود. یا عدل الاهی و دین حق که با آن باطل و اعتقادات صحیح از فاسد، و اخلاق نیکو از فاسد سنجیده می شود. مانند آیه شریفه: “اللَّهُ الَّذی أَنْزَلَ الْکِتابَ بِالْحَقِّ وَ الْمیزانَ وَ ما یُدْریکَ لَعَلَّ السَّاعَهَ قَریبٌ”؛[۱] خداوند کسى است که کتاب را بحق نازل کرد و میزان (سنجش حق و باطل و خبر قیامت) را نیز تو چه مى‏دانى شاید ساعت (قیام قیامت) نزدیک باشد.

که در این آیه “میزان”، صفت قرآن،[۲] یا دینی[۳] است که مشتمل بر معارف الاهى و عقاید حقه و احکام الاهى بوده که به عنوان اساس سعادت و صراط مستقیم عبودیت معرفى شده است.  نیز در بعضی از زیارات، امیر مؤمنان (ع) با عنوان “میزان الاعمال” آمده است.[۴]

شرح واژه ها و اصطلاحات

الاعز الاجل الْأَکْرَمُ: یعنی خدایا ترا می خوانم به اسم عزیزتر و بزرگ ترت از جهت کرامت. ذکر این سه صفت از اوصاف الاهی در ابتدای دعا که تمجید او است، بیانگر این است که موصوف به این صفات، یعنی خدای متعال، مبدأ حاجات و منتهای خواهش ها و در بر آوردن حاجات مهربان است. پس کرم هیچ کریمى به او نمی رسد؛ براى آن که او عطا می کند از نعمت آن قدرى که غیر او نمى تواند مانند او عطا کند، هر نعمتى از جانب او می رسد یا این که او اختراع کرده و به وجود آورده و یا این که او اسباب آن را فراهم کرده و راه وصول به آن را آسان نموده است. بنابر این، منظور از صفت اکرم در این جا این است که پروردگاری که عطایش فوق عطاى هر کس دیگر است؛ چراکه هر کس دیگری که به انسان عطایى ‏کند به استحقاق عطا مى‏کند، ولى پروردگار بدون استحقاق عطا مى‏کند، علاوه بر این، عطاى دیگران هم عطاى او است.[۵]

اسم اعظم: یکی از مباحث اسمای الاهی که مورد توجه همگان بوده و بزرگان اهل حکمت، عرفان و …[۶] به تفصیل درباره آن بحث کرده اند، “اسم اعظم الاهی” است. از جمله عارفانی که به طور دقیق و همه جانبه درباره اسم اعظم بحث کرده، امام خمینی (ره) است. وی درباره حقیقت غیبی اسم اعظم می گوید: اسم اعظم را به حسب حقیقت غیبی، جز خداوند هیچ کسی از آن آگاهی ندارد.

بحث دیگر حضرت امام درباره اسم اعظم، مربوط به مقام لفظی آن است که درباره آن می گوید: حقیقت اسم اعظم به حسب لفظ و عبارت، پس آن را تنها اولیای اهل ریاضت و علمای راسخین در علم می دانند و از دیگران مخفی است و آنچه در کتاب های عرفا و مشایخ از حروف اسم اعظم و یا کلمات آن آمده، یا از روایات صحیحه گرفته شده و یا در اثر کشف و ریاضت که به هنگام فراغ و انصراف از دنیا برای آنان حاصل شده است. و حقیقت عینی اسم اعظم، عبارت از انسان کامل است که خلیفه خدا در همه عالم هستی است و او حقیقت محمّدی است که عین ثابت او در مقام الاهیّه با اسم اعظم متحد است و سایر اعیان ثابته، بلکه اسمای الاهی از تجلّیات این حقیقت شمرده می شود؛ چون اعیان ثابته تعیّن های اسمای الاهی است و عین ثابت حقیقت محمدی، عین اسم الله اعظم است، و سایر اسما و صفات و اعیان، از مظاهر و فروع آن است. پس همه پدیده های نظام آفرینش تجلّی و ظهور حقیقت محمدی است.[۷]

مغالق و مفتاح: مغالق چیزی است که با آن در را می بندند و مفتاح چیزی است که با آن در بسته را می گشایند. منظور این است که با اسم اعظم گره ها گشوده می شود. در این جا نیز منظور از آسمان، زمین و ابواب آن و مفاتیح و مغالق همان گونه است که در مقدمه بیان شد؛ یعنی حقایق کلی است.

منظور از ابواب سما در این دعا یا اشاره به گشایش درهای جود و بخشش است، به سبب افاضه رحمت و نزول برکات، یا ارسال باران و استجابت دعا، و یا کنایه از قبول شدن دعا و بالا رفتن آن به جانب آسمان است. و بسته شدن درهای آسمان نیز اشاره به جلوگیری از نزول رحمت است. منظور از گشایش درهای زمین نیز تنگی و سختی ها و ناملایمات است.[۸]

خلاصه این که معنای چند فقره نخست دعا؛ این است که خدایا با کمال تضرع و زاری از تو می خواهم و تو را سوگند می دهم، به آن نام های تو که ذات آن بزرگ و صفات و افعال آن بزرگ و غالب است، به گونه ای که چیزی از صفات به بزرگی، معادل و قرین آن نشود. اسم اعظم، جامع انواع خیر و شرافت است، آن چنان نامی که هرگاه به آن خوانده شوی و سوگند داده شوی، برای تنگی های درهای زمین که عبارت از سختی ها و ناملایمات است -که برای هر کس رخ دهد، او را را به تنگ آورد- گشایش حاصل شود.[۹] بنابراین، منظور از آسمان در این فقرات عالم مجردات است، نه عالم طبیعت.

مجد: مجد به معنای شرافت وسیع و بزرگواری با عظمت است و ماجد به معنای شریف و کریم است، و این صفتی است ویژه برای خدا تعالی؛ زیرا که از صفات جلال است.[۱۰] منظور از مجد خدا بزرگی و بزرگواری او است. “بمجدک” یا به معنای متوسلاً بمجدک است و یا “با” برای قسم است و به معنای به حق مجدک است.

مقدسین و کروبیین: مراد از “مقدسین” و “کروبیین” ملائکه ای هستند که مقرب درگاه الاهی اند.

ارض مصر بتسع آیات: این جمله عطف به “کلّمت” در ابتدای کلام است؛ یعنی به مجد تو که با موسی در مقدسین و در سرزمین مصر، در حالی که به نه معجزه و نشانه همراه بود. این فراز از دعا اشاره به آیه: “وَ أَدْخِلْ یَدَکَ فی‏ جَیْبِکَ تَخْرُجْ بَیْضاءَ مِنْ غَیْرِ سُوءٍ فی‏ تِسْعِ آیاتٍ إِلى‏ فِرْعَوْنَ وَ قَوْمِهِ”، دارد.[۱۱]

آیات نه گاه عبارت است از.[۱۲]

۱. «ید بیضاء» (درخشیدن دست)، ۲. اژدها شدن عصا، ۳. طوفان کوبنده براى دشمنان، ۴. «جراد» (تسلّط ملخ بر زراعت‏ها و درختان)، ۵. «قمل» (نوعى آفت نباتى که غلات را نابود مى‏کرد)، ۶. «ضفادع» (هجوم قورباغه‏ها از رود نیل به زندگى مردم)، ۷. «دم» (ابتلاى عمومى به خون دماغ یا به رنگ خون در آمدن آب رود نیل)، ۸. قحطى و خشکسالى، ۹. شکافته شدن دریا.

مسجد خیف: خیف، محل سرازیر که سیل گیر نباشد.[۱۳] و خیف در منی در چنین محلی واقع است. و شاید مسجد خیف را به این جهت خیف گویند که در منی واقع است. پیامبر اسلام (ص) و هزار پیامبر دیگر در آن نماز خوانده اند.[۱۴]

بئر شیع یا بئر سبع: چاهی بود که نزد آن تجلی الاهی برای حضرت اسحاق رخ داد، و آن جا مکان مقدسی شده است. می گویند: حضرت ابراهیم آن چاه را حفر نمود و هفت گوسفند به شخصی به نام ابامالک داد که از آن چاه محافظت کند؛ از این جهت آن چاه را بئر سبع نامیدند. تجلی خدا برای اسحاق در بئر شیع بود که در آن جا به او وحی شد که به طرف مصر نرو و ساکن آن جا نشو، بلکه به سرزمینی که من می گویم و برای تو گشایش می نمایم و مبارک می گردانم برو … .[۱۵]

طور سینا: طور سینا کوهی است در شام.

ربوات المقدسین: یعنی زمین‏های بلند و کوه پایه هایی که مواضع نزول وحی بر حضرت موسی بود.[۱۶]

جبل حوریث: جبل حوریث کوه

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.