پاورپوینت کامل تقسم مراتب وجود به لاهوت، جبروت، ملکوت و … برچه اساسی است؟ ۴۵ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل تقسم مراتب وجود به لاهوت، جبروت، ملکوت و … برچه اساسی است؟ ۴۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل تقسم مراتب وجود به لاهوت، جبروت، ملکوت و … برچه اساسی است؟ ۴۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل تقسم مراتب وجود به لاهوت، جبروت، ملکوت و … برچه اساسی است؟ ۴۵ اسلاید در PowerPoint :
پاسخ اجمالی
تقسم عوالم وجود به سه عالمِ ماده ،مثال و عقل از دیرباز معمول بوده و در مورد علت این تقسیم دلایلی نیز مطرح شده است. از طرفی بسیاری از حکمای الاهی عوالم وجود را چهار مرتبه دانسته و غیر از عالم ماده، مثال، و عقول، عالم لاهوت یا عالم ربوبی را نیز مطرح نموده اند و اصل این تقسیم کلی توسط بنیان گذاران آن اجمالاً از یک روند عقلانی تبعیت کرده است.
در عرفان، یک مرتبه دیگر نیز افزون بر این عوالم مطرح شده و با عنوان مرتبه جامعه یا « انسان » معرفی شده که جامع همه عوالم است.
برای توضیح و تبیین مطلب به پاسخ تفصیلی مراجعه کنید.
پاسخ تفصیلی
مراتب وجود
تقسم عوالم وجود به سه عالمِ ماده ،مثال و عقل از دیرباز معمول بوده و در مورد علت این تقسیم دلایلی نیز مطرح شده است. از طرفی بسیاری از حکمای الاهی عوالم وجود را چهار مرتبه دانسته و غیر از عالم ماده، مثال، و عقول، عالم لاهوت یا عالم ربوبی را نیز مطرح نموده اند و اکثرا از این چهار عالم در معرفت دینی با عنوان ناسوت،ملکوت،جبروت و لاهوت تعبیر شده است. استدلال هایی که برای ضرورت وجود این عوالم در فلسفه و حکمت مطرح شده در جای خود قابل بررسی است و اصل این تقسیم کلی توسط بنیان گذاران آن اجمالاً از یک روند و ضرورت عقلانی تبعیت کرده است.
در عرفان، یک مرتبه دیگر نیز افزون بر این عوالم مطرح شده و با عنوان مرتبه جامعه یا « انسان » معرفی شده که جامع همه عوالم است.
این پنج مرتبه یعنی ماده، مثال، عقول، عالم ربوبی و مرتبه جامعه یا انسان در معارف عرفانی با عنوان حضرات خمس نامیده شده است.
در دیدگاه عرفانی به جای اصطلاح عالم، اکثراً اصطلاح حضرت به کار رفته چرا که جهان هستی از دیدگاه عرفان، محضر و محل حضور خداست بنابراین عرفای بزرگ، عوالم وجود را به طور کلی در پنج حضرت کلی مشاهده و معرفی کرده اند که به حضرات خمس مشهور است.
ما همین تقسیم وجود به حضرت های پنج گانه را به عنوان کامل ترین تقسیم، مبنای بحث قرار داده و در مورد این پنج حضرت یا پنج مرتبه وجود به تفکیک به بحث خواهیم پرداخت و دلایل و شواهد قرآنی و روایی و نام های مختلفی که برای نامیدن این عوالم یا حضرات – در اصطلاحات مختلف قرآنی، روایی، فلسفی، کلامی و غیره – به کارمی رود را تا حد امکان معرفی خواهیم نمود.
حضرات خمس (حضرت های پنجگانه الاهی) در عرفان
بیشترین بحث در مورد این مراتب را در آثار ابن عربی می توان یافت و پس از او صدر الدین قونوی به طور مدوّن شده ای در مورد اصطلاح حضرات خمس به بحث پرداخته است.
این پنج حضرت عبارتند از:
۱- غیب مطلق
این حضرت را دارای دو تعین دانسته اند: احدیت و واحدیت. که از معارف قرآنی بر گرفته شده است از جمله : «قل هو الله احد»[۱]. و «هُوَ اللَّهُ الْواحِدُ الْقَهَّارُ»[۲].
همچنین اصطلاح غیب مطلق نیز برگرفته از قرآن است که : و عنده مفاتح الغیب لایعلمها الا هو[۳].
نام دیگر این مرتبه که با بیانی ملموس تر همان مرتبه «عماء» است همچنانکه از پیامبر سوال شد: خدا قبل از خلقت در کجا بود فرمودند در عماء[۴] که تداعی کننده عدمِ هر صفت و وحدت محض است که گاهی عرفا از آن با همین عنوان عدم نیز تعبیر می کنند[۵] این عدم به معنای هیچی نیست بلکه به معنای وجود حق است که از دیدگاه ذهن واژگونه انسان عدم صرف شناخته می شود و بدون فنای ذهنیات و هر وجودی ظاهری، این مرتبه قابل درک نیست. چراکه هرگونه وجودی که ذهن درک کند از این ساحت به دور است.
مرتبه عزت کامل و تنزیه صرف خدا مربوط به همین حضرت الاهی است. بنابراین آیاتی همچون :«انَّ اللَّهَ غَنِیٌّ عَنِ الْعالَمینَ»[۶]
اشاره به همین مقام دارد همچنین روایات بسیاری که به مقام تنزیه صرف خداوند اشاره دارند در همین مقام صادر شده است.
۲- جبروت یا عالم مجردات صرف
این مرتبه که از آن به حضرت لوح المحفوظی و عالم ارواح مجرده تعبیر شده است همان مرتبه مفارقات تام در اصطلاح حکمت اسلامی است. موجودات این مرتبه بر دو قسماند:
الف:کروبیان.
اینان موجوداتى هستند که تدبیر و تصرفى در عالم اجسام ندارند و غرق در جمال و جلال الاهىاند ؛ به ایشان «ملائکه مهیّمه» نیز گفته مىشود. تهیّم به معناى شدت هَیَمان است. ملائکه مهیّمه موجوداتى هستند که محبت و عشق به خداى سبحان سراسر وجودشان را در برگرفته و براى قبول فیض از حق تعالى نیازى به واسطه ندارند. آنان محو و شیفته جمال الاهىاند و لذا کسى را جز خداى تعالى نمىشناسند و حتى به خودشان نیز توجهی ندارند. عارفان به برکت شهودات خود در مورد آنها سخن گفتهاند و به تبیین و توصیف هویت آنها پرداختهاند. گفتنی است دسته ای از این موجودات اگرچه تعلقى به عالم اجسام ندارند ولی واسطه فیض الاهى بر عالم اجساماند.
ب: روحانیان.
اینان موجوداتی هستند که در عین تجرد به عالم اجسام تعلق داشته و در آن تدبیر و تصرف مىکنند.
به این مرتبه در آیات و روایات اشاره های فراوانی شده و در باب ملائکه کروبی و ارواح قدسی و روح اعظم و اصطلاح الروح در قرآن آنجا که می فرماید «تنزل الملئکه و الروح فیها باذن ربهم من کل امر»[۷]؛ می توان به این بحث پرداخت.
همچنین روایات زیادی را می توان در این باب نقل کرد که در اینجا به دو نمونه اشاره می شود:
۲- عَنْ عُبَیْدِ بْنِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ الْفَارِسِیِّ وَ غَیْرِهِ رَفَعُوهُ إِلَى أَبِی عَبْدِ اللَّهِ عَلَیْهِ السَّلَامُ قَالَ إِنَّ الْکَرُوبِیِّینَ قَوْمٌ مِنْ شِیعَتِنَا مِنَ الْخَلْقِ الْأَوَّلِ جَعَلَهُمُ اللَّهُ خَلْفَ الْعَرْشِ لَوْ قُسِمَ نُورُ وَاحِدٍ مِنْهُمْ عَلَى أَهْلِ الْأَرْضِ لَکَفَاهُمْ ثُمَّ قَالَ إِنَّ مُوسَى عَلَیْهِ السَّلَامُ لَمَّا أَنْ سَأَلَ رَبَّهُ مَا سَأَلَ أَمَرَ وَاحِداً مِنَ الْکَرُوبِیِّینَ فَتَجَلَّى لِلْجَبَلِ فَجَعَلَهُ دَکّاً [۸]؛ امام صادق (ع) فرمود کروبیین قومی از شیعیان ما از خلق اول هستند که خداوند آنان را در خلف عرش قرار داده و اگر نور یکی از آنها بر اهل زمین قسمت شود همه را کفایت می کند؛ سپس فرمود زمانی که موسی (ع) از خداوند تقاضای رویت کرد پروردگار متعال به یکی از کروبیین امر فرمود که تجلی کند و نور خود را بر کوه اندازد و چون تجلی کرد آن کوه پاره پاره گردید.
در نقل دیگری در ادامه این روایت راوی پرسیده است که این کروبیین چه نام دارند حضرت فرمود: نوح، ابراهیم موسی و عیسی و آن نوری که بر موسی تجلی کرد همان نور کروبی [عین ثابته] موسی بود[۹].
در اینجا به خاطر اختصارِ بحث، نمی توان همه روایات مربوط به این باب را نقل و تحلیل نمود از جمله روایاتی که در مورد نور محمدی و معرفت نورانیت حضرت علی (ع) نقل شده همچنین روایاتی که اشاره دارد؛ پیامبر در معراج مثال نوری حضرت علی (ع) را در خلف عرش مشاهده کرد[۱۰].
بسیاری از این روایات به خاطر درک ناقص مخاطبین به توهم الوهیت در مورد معصومین دامن زده حال آنکه این روایات، اختصاص به همین مرتبه از وجود نوری داشته و به معنای غلو نیست.
۳- ملکوت یا عالم مثال
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 