پاورپوینت کامل با توجه به معیار قرب الاهی در اسلام، مکتب قدرت گرایی نیچه را نقد کنید؟ ۵۵ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل با توجه به معیار قرب الاهی در اسلام، مکتب قدرت گرایی نیچه را نقد کنید؟ ۵۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل با توجه به معیار قرب الاهی در اسلام، مکتب قدرت گرایی نیچه را نقد کنید؟ ۵۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل با توجه به معیار قرب الاهی در اسلام، مکتب قدرت گرایی نیچه را نقد کنید؟ ۵۵ اسلاید در PowerPoint :

پاسخ اجمالی

دیدگاه اخلاقی نیچه، به دلیل نقش محوری و بنیادینی که به مفهوم «قدرت» می دهد، به نام «قدرت گرایی» و «اراد معطوف به قدرت» معروف شده است.

نیچه بر این باور است که برای تشخیص فضایل و رذایل اخلاقی باید دید که چه کاری موجب تقویت حس قدرت گرایی می شود و چه کاری موجب تضعیف این حس خواهد شد؛ کارهای نوع اول، فضیلت و کارهای نوع دوم، رذیلت به حساب می آیند. در این مکتب، کمال مساوی با توانایی، و نقص مساوی با عجز و ناتوانی است و حتی خوبی و بدی هم با همین‏ مقیاس و معیار سنجیده می ‏شود.

با توجه به این که کمال حقیقی انسان از دیدگاه اسلام «قرب الاهی» است، در نقد مکتب قدرت گرایی گفته می شود: دین اسلام به معنای درست، قدرت را می پذیرد، ولی نه آن قدرتی که نیچه برای انسان معرّفی می کند که سر از قدرت هیتلری در آورد، بلکه قدرت و توانایی که از آن، صفات عالی انسانیّت برخیزد و در کمال قدرت و توانایی؛ مهربانی، رحم، شفقت و احسان از آن نمود و ظهور پیدا کند. دست یابی به توانایی دنیوی و اخروی، مادی و معنوی به عنوان فضیلت نیازمند دو عنصر اصلی است تا بتوان از این میل فطری، فضیلت به بار آید و رذیلت بخشکد. و آن دو عنصر عبارت است از: دین کامل و متناسب با فطرت و عقل سلیم انسانی، و هدف مقدّس.

پاسخ تفصیلی

فردریش نیچه، یکی از فیلسوفان آلمانی است که در قرن بیستم توجّه بسیاری از اندیشمندان غربی را به خود جلب کرد. این فیلسوف، هر چند در ابعاد مختلف فلسفه، نظریّات خاصّی دارد، اما برخی معتقدند که اهمیت اندیشه های او در درج اول از حیث اخلاق است.[۱]

دیدگاه اخلاقی وی، به دلیل نقش محوری و بنیادینی که به مفهوم «قدرت» می دهد، به نام «قدرت گرایی» و «اراد معطوف به قدرت» معروف شده است. بیان کوتاه[۲] این نظریه چنین است:

مکتب قدرت گرایی

نیچه از اخلاق مسیحی متنفّر بود و ارزش های اخلاق مسیحی را مخالف ارزش های واقعی می دانست. و معتقد بود که این اخلاق، ثمره ای جز انحطاط انسانیت و تمدن انسانی ندارد.[۳] اخلاق مسیحی که برای مقیّد ساختن نیروهای تعالی بخشِ حیات، طراحی شده است، هم همت و هنر آن این است که از رشد و پیشرفت مردان برجسته منع کند و ظهور ابر مرد را ناممکن جلوه گر سازد.[۴] به عقید او، به جای دم زدن از برابری انسان ها باید به «انسان برتر» (ابرمرد) بیندیشیم.[۵] و کسب قدرت را سرلوح اهداف انسانی خود بنشانیم و برای رسیدن به این هدف به فلسفه ای نیازمندیم که «نیرومند را نیرومندتر سازد و برای خست از دنیا، فلج کننده و نابودی آور باشد».[۶]

به طور خلاصه، نیچه بر این باور است که برای تشخیص فضایل و رذایل اخلاقی باید دید که چه کاری موجب تقویت حس قدرت گرایی می شود و چه کاری موجب تضعیف این حس خواهد شد؛ کارهای نوع اول، فضیلت و کارهای نوع دوم، رذیلت به حساب می آیند. در این مکتب، کمال؛ مساوی با توانایی، و نقص؛ مساوی با عجز و ناتوانی است و حتی خوبی و بدی هم با همین‏ مقیاس و معیار سنجیده می ‏شود؛ خوب یعنی توانا، و خوبی یعنی‏ توانایی، و بد یعنی ناتوان، و بدی یعنی ضعف و ناتوانی. بنابراین، انسانی دارای کمال و تکامل بوده و به آن می توان انسان کامل گفت که دارای قدرت باشد. به دیگر سخن؛ کمال انسان در قدرت و توانایی او است.

نقد قدرت گرایی با معیار قرب الاهی

نظریّات اخلاقی نیچه، علی رغم سستی ها و کاستی هایی که دارد،[۷] دارای نکات آموزنده ای مانند تأکید بر عزّت و کرامت انسانی است.[۸] همچنین ارباب کلیسا را به دلیل توصیه به ریشه کنی غرایز سرزنش می کند و معتقد است روش درست در برخورد با غرایز سرکش، مهار آنها است نه نابود سازیشان.[۹]

باید در نظر داشت که نیچه در بافت فرهنگی و مذهبی مسیحیت تحربف شده می زیست و بسیاری از نقد های او از مسیحیت و تأکید او بر اراده معطوف به قدرت و انکار مذهب که از نظر او عامل ضعف بود، بر روح حاکم در مذهب اسلام صادق نیست، بلکه از نظر برخی اندیشمندان شناخت نقدهای نیچه بر مسیحیت تحریف شده می تواند مقدمه شناخت پارادایم های اساسی اسلام باشد.[۱۰]

در اینجا، با توجه به معیار ارزشی «قرب الاهی» در اسلام به صورت کوتاه به نقد مکتب قدرت گرایی می پردازیم:

میل به قدرت در آدمی یک میل فطری است که جهت آن نامحدود بوده، تعیّن خاصی ندارد و این آگاهی انسان است که جهت این میل را مشخص کرده به آن تعیّن می بخشد. آدمی هرگاه از یک قدرت نایافته – که بتواند بدان دست یابد- آگاه شود، فطرتاً دوست دارد آن قدرت را در میان دارایی های خود پیاده کند و هر چه احساس نیازمندی به آن قدرت در او بیشتر گردد، این علاقه و محبت رو به فزونی می گذارد و زمین تلاش برای تحصیل آن را فراهم تر می سازد.[۱۱]

با این حال، امیال فطری انسان هیچ کدام لغو و بیهوده نیست و هرگز از سوی قرآن و اولیای دین، سرکوب و تعطیل آن سفارش نشده، بلکه شیو صحیح ارضای آن نشان داده شده است؛ مانند این که در برخی آیات قرآنی بر این حقیقت تأکید شده است که قدرت در اصل اختصاص به خدای متعال داشته؛ «هم نیروها از آنِ خداست».[۱۲] بنابراین، هرجا قدرت و نیرویی هست، در واقع جلوه ای از قدرت الاهی است و هیچ موجودی گسسته از خداوند، توان انجام کاری را ندارد.[۱۳] پس «هرکس خواهان عزّت [و توانمندی] است، [بداند] که تمام عزّت از آنِ خداوند است».[۱۴] و برای عزیز و توانمند شدن باید خود را به آن عزیز مطلق مرتبط ساخت.

با ذکر این مقدّمه، می گوییم: کمال حقیقی انسان از دیدگاه اسلام «قرب الاهی» است که در تبیین و روشن ساختن آن، بحث های فراوانی شده است.[۱۵]

معیار ارزش در کارها بر اساس نظریّ اخلاقی اسلام را می توان این گونه بیان کرد: ارزش اخلاقیِ کار اختیاری انسان تابع تأثیری است که این کار در رسیدن انسان به کمال حقیقی دارد. هرکاری به اندازه ای که در آن کمال مؤثّر باشد، ارزنده خواهد بود. اگر تأثیر منفی دارد، ارزش منفی خواهد داشت. و اگر تأثیر مثبت داشته باشد، ارزش مثبت را به دنبال دارد.[۱۶] به دیگر سخن؛ ملاک ارزش هرکاری بر اساس نوع تأثیر آن در کمال روح و قلب انسانی تعیین می شود. هرکاری که بیشترین تأثیر را در بالاترین کمال انسان داشته باشد، عالی ترین ارزش اخلاقی را خواهد داشت، و موجب تقرّب بیشتری به سوی خدا می شود و مرتب عالی تری از قرب را برای انسان به دست می آورد. و از سوی دیگر، هرکاری که بیشترین تأثیر را در دور شدن انسان از خدا داشته باشد، پست ترین ارزش ها و بدترین رذیلت های اخلاقی در انسان خواهد بود.

در ارزش های اخلاق اسلامی، علاوه بر نیّت، کار اخلاقی هم ذاتاً باید عمل صالح باشد؛ یعنی لیاقت و شأنیت این را داشته باشد که انسان را به کمال برساند، و هم دارای نیت صحیحی باید باشد تا کمالش به روح و قلب آدمی برگردد.

اکنون در بار رابط قدرت با تقرّب الاهی و کمال حقیقی انسان می گوییم: دین اسلام به معنای درست، قدرت را می پذیرد، ولی نه آن قدرتی که نیچه برای انسان معرّفی می کند، که سر از قدرت هیتلری در آورد، بلکه قدرت و توانایی که از آن، صفات عالی انسانیّت بر خیزد و در کمال قدرت و توانایی؛ مهربانی، رحم، شفقت و احسان از آن نمود و ظهور پیدا کند.

دست یابی به توانایی دنیوی و اخروی، مادی و معنوی به عنوان فضیلت نیازمند دو عنصر اصلی است تا بتوان از این میل فطری، فضیلت به بار آید و رذیلت بخشکد و آن دو عنصر عبارت است از: دین کامل و متناسب با فطرت و عقل سلیم انسانی، و هدف مقدّس.

دین اسلام، به شهادتِ عقل و نقل بشری جامع ترین و کامل ترین دین الاهی است[۱۷] و همین بس که خود، هدف والا و مقدّسی را به هم انسان ها معرّفی می کند و بیان می دارد که هم اعمال و اندیشه های آدمی باید زیر سایه این هدف باشد تا نام حقیقی خوب و فضیلت را بتوان بر آن نهاد که اگر چنین شد، علاوه بر این که نفسِ انجام عمل صالح، نشانگر مرتبه ای از کمال نسبت به خداوند متعال است، قدمی برای تکامل معنوی انسان به سوی کمال بالاتر؛ یعنی قرب الاهی می شود، ولی اگر اعمال انسان با این معیار سنجیده نشود، رذیلت خواهد بود.

کسب قدرت و توانایی و عزّت و سربلندی، خود یک عمل و کاری است که وقتی فضیلت و خوب خواهد بود که با معیار ارزشی «قرب الاهی» به عنوان کمال حقیقی بشری سنجیده شود و در زیر سای آن باشد. در این صورت است که رسیدن به چنین قدرتی سر از قدرت ظالمانه در نمی آورد، بلکه صفات عالی انسانیت از آن ظهور و نورافشانی می نماید. لذا باید هر عملی در این حیطه با خود قدرت سنجیده نشود، بلکه باید با کمال حقیقی؛ یعنی تقرّب به سوی خدای مهربان سنجید و با این نگاه، قلب و اراده را به سمت یک عمل صالح سوق داد، و گفت: «کار خوب، کاری است که ما را به خدا نزدیک کند» تا به قدرتی فراتر از قدرت مادّی؛ یعنی قدرت معنوی نایل شد، و در این مرتبه از قدرت، آن را از سوی خداوند دانست که به او از فضل خویش عطا کرده است.

بنابراین، با توجه به معیار ارزشی قرب الاهی به عنوان کمال برتر و خداوند به عنوان معشوق برتر؛ کاری، نیکو و فضیلت است که علاوه بر هماهنگی با میل فطری انسان، او را وارد سیرِ فضیلتی دیگری نماید. و قدرت و توانمندی وقتی فضیلت است که پایانش رذیلت دیگری -مانند ظلم-که ناهماهنگ با فطرت بشریست، نباشد. قدرت

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.