پاورپوینت کامل به معتقدان ناسازگاری نظریه حدوث جسمانی نفس با آیات و روایات چه پاسخی می‌توان ارائه کرد؟ ۵۶ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل به معتقدان ناسازگاری نظریه حدوث جسمانی نفس با آیات و روایات چه پاسخی می‌توان ارائه کرد؟ ۵۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل به معتقدان ناسازگاری نظریه حدوث جسمانی نفس با آیات و روایات چه پاسخی می‌توان ارائه کرد؟ ۵۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل به معتقدان ناسازگاری نظریه حدوث جسمانی نفس با آیات و روایات چه پاسخی می‌توان ارائه کرد؟ ۵۶ اسلاید در PowerPoint :

پاسخ اجمالی

نظریه «جسمانیه الحدوث» از ابتکارات و نو آوری‌های صدرالمتألهین و در واقع یکی از زیر بنایی‌‌ترین مسائل انسان‌‌شناسی در حکمت متعالیه است. این نظریه با چالش‌هایی مواجه است که برخی از آنها در این سؤال آمده است. آنچه در پاسخ می‌توان گفت: این است که، در مورد آیه سوره اعراف و نظیر آن از آیات دیگر که برای بیان خلقت «نفس و روح» سیاق عبارت تغییر کرده یا تعبیر به «ثمّ» آورده که دلیل یک نوع تفاوت و فاصله بین خلقت روح و جسم است؛ باید بگوییم: بر اساس نظریه صدرا و حدوث جسمانی نفس، این آیات، در واقع مراحل تکامل نفس ناطقه را بیان می‌فرماید؛ نهایت این‌که بعد از کامل‌ شدن جنین، نفسی ‌که اعطا می‌‌شود، ناطقیت غلبه دارد؛ چنان‌که در مراحل قبل، نباتیت یا حیوانیت غلبه داشت. بنابراین، براساس نظریه صدرا تغییر سیاق آیه با «ثمّ» و غیره نیز تناسب دارد؛ زیرا هر چند سیر تکاملی نفس از مراحل قبل آغاز شده بود، ولی از آن جهت که ارتقای وجودی مرتبه ناطیقیت، قابل قیاس با تکامل مراحل قبلی نیست، از آن تعبیر به «ثُمّ» آمده است.
آنچه در پاسخ از استدلال به روایات برای به چالش کشیدن حدوث جسمانی نفس می‌‌توان گفت، این است که بیشتر این روایات مربوط به خلقت پیشین و وجود انسان در مرحله قبل از دنیا است؛ چنان‌‌که تعبیر به «روح» نیز می‌‌تواند شاهد این ادعا باشد. در حالی‌‌که بحث «جسمانیه الحدوث» مربوط به مرحله طبیعی و نشئه عنصری نفس است. به ‌عبارت دیگر؛ بحث روی عنوان نفس و نفسیت نفس است.

پاسخ تفصیلی

نظریه «جسمانیه الحدوث» از ابتکارات و نو آوری‌های صدرالمتألهین و در واقع یکی از زیر بنایی‌‌ترین مسائل انسان‌‌شناسی در حکمت متعالیه است. جسمانیه الحدوث بیان دوم و نتیجه حرکت جوهری نفس است؛ یعنی نفس از طریق حرکت جوهری، با حفظ وحدت و کمالات گذشته خود، به کمالات جدید دست می‌‌یابد. در واقع جسمانیه الحدوث و روحانیه البقاء ‌بودن نفس بیان ‌کننده نحوه تکامل و رسیدن نفس، به مقام «جامعیت وجودی» است؛ مقامی که نفس در آن مقام، از «مادیت» تا «تجرّد» کشش وجودی دارد.
برای تصویر درست نظریه «جسمانیه الحدوث و روحانیه البقاء» بودن نفس، چند نکته را باید در نظر داشت:
۱. بحث جسمانیه الحدوث مربوط به مرحله طبیعی و نشئه عنصری نفس است؛ صدرا تأکید می‌‌‌کند که نفس دارای اطوار و شئون مختلف است و نباید بین احکام آنها خلط نمود. نفس با حفظ وحدت شخصی، مراتب وجودی مختلفی را سپری می‌‌کند. بعضی از این مراتب قبل از طبیعت (پیش از تعلّق به بدن)، بعضی همراه با طبیعت (تعلّق به بدن) و بعضی بعد از طبیعت (مفارقت از بدن) است.
۲. نفس دارای وجود پیشین است که مربوط به مرحله وجود عند العله است، که در این مرحله، نفس دارای حدوث جسمانی نیست؛ بلکه در آن مرتبه محتاج بدن نیست. استدلالی که صدرا بر این ادعا بیان می‌‌کند آن است که از یکسو علم یقینی داریم که سبب قبل از بدن وجود دارد؛ از سوی دیگر، معنای سببیت و مسببیت این است که سبب ذاتی، تمام و کمال مسبّب است. بنابراین، دانسته می‌‌شود که نفس، قبل از بدن، به صورت بی‌‌نیاز و کامل وجود دارد و آنچه متوقف بر بدن است، بعضی از نشئات او است و استعداد بدن شرط وجود این نشئه طبیعی و دنیایی او است که همان وجه فقر و حاجت و امکان و نقص او است، نه وجه وجوب و بی‌‌نیازی او. استدلال دیگر صدرا این است که اگر بدن، شرط کمال هویت و وجود او می‌بود، مانند بقیه حیوانات و نباتات، باید نابودی بدن موجب نابودی نفس می‌شد، مانند بقیه قوای مادی، که زوال و فساد پذیرند؛ در حالی‌‌که با براهین ثابت شده است که نفس، نیروی عقلانی است که بدون ابزار در عقلیات تصرّف می‌‌کند و این مرتبه عقلانی، کمال ذاتی و جهت بی‌‌نیازی او از بدن و اجسام است؛ پس نفس در مرحله کمال سبب، بیرون از عالم طبیعی متغیر است.[۱]
۳. اساسی‌‌ترین استدلال صدرا بر حدوث جسمانی، حرکت جوهری نفس است. وی در تبیین آن می‌‌گوید: نطفه، کمالات پی در پی جوهری خود را از مبدأ فعّال دریافت می‌‌کند. نخستین کمال جوهری، صورت معدنی است که حافظ ترکیب و مفید مزاج است. پس از آن کمالات جوهری، نباتی، حیوانی است که به ترتیب اشتداد و قوّت می‌‌یابد تا این‌که از مادیت خارج و مجرّد می‌‌شود. البته تجرّد او ابتدا از نظر ذات، سپس از نظر ادارک، تدبیر، فعل و تأثیر نیز از ماده مجرّد می‌‌گردد و برتری می‌‌یابد؛ پس جوهر نفسانی به ‌تدریج کمال می‌‌یابد؛ هر مرتبه جدید، همه قوا و نیروهای مراحل قبل را همراه با زیادی داراست. قوا نیز برحسب تجدد شدت و کمال جوهر، جدید می‌‌‌شوند. بعضی از حکیمان برای بیان حالات استکمالی نفس، تمثیل زیبایی آوردند که مانند ذغالی است که ابتدا به ‌واسطه آتش گرم، سپس سرخ و در نهایت شعله‌‌ور و سوزنده می‌‌گردد. حالت سوم(شعله‌‌ور شدن) دو خاصیت قبلی (گرمی و سرخی) را نیز دارد؛ همان‌‌گونه‌ که نور شدید مراتب نورهای پایین را دارد. اشتمال مراتب بالا نسبت به کمالات پایین، نظیر اشتمال مرکب بر اجزا، یا اشتمال مقدار بر اجزای وهمی نیست؛ بلکه از نوع اشتداد وجودی است که مراتب بالا واجد همه کمالات وجودات پایین است؛ یعنی با اشتداد نیروها و برتری وجودی، آثار نیز فزونی می‌‌یابد؛ تا جایی ‌که از وجود فانی منتقل و تبدیل به وجود باقی می‌‌شود و ذاتش از مفارقات می‌‌گردد و از جانب خود جانشین و واسطه‌‌ای برای تدبیر امور اجسام قرار می‌‌دهد.[۲]
صدرا با استفاده از بیانات گذشته می‌‌گوید: این بیان یکی از براهین بر حرکت جوهری است که با پذیرش آن بسیاری از اشکالات مربوط به حدوث و بقای نفس حل می‌‌شود. براساس این مبنا به ‌راحتی می‌‌توان حدوث جسمانی و بقای روحانی(عقلانی) نفس را تبیین کرد و نظریه‌‌ای منسجم و خالی از تناقض، در این باب ارائه داد. وی دلیل ناکام ‌ماندن بیشتر فیلسوفان پیشین در ارائه نظریه جامعی درباره نفس را عدم توجه به مسئله حرکت جوهری می‌‌داند و معتقد است به همین علت حکیمان پیشین نتوانستند بین جنبه نفسیت نفس و رابطه آن با بدن مادی و تأثیرپذیری او از احوال بدن از یکسو، و مرتب تجردی آن، از سوی دیگر، جمع کنند. از این‌‌رو، گروهی از آنان منکر تجرد نفس شدند، گروهی بقای نفس را پس از انفصال از بدن انکار کردند و گروهی دیگر قائل به تناسخ شدند.[۳]
کلید حل مسئله جسمانیه الحدوث توجه به این نکته اساسی است که نفس دارای اشتداد وجودی است. در حقیقت نکته‌‌ای که به نظر صدرا موجب تفاوت نفس از بقیه مجردات شده، همین اشتداد و تطور وجودی نفس است. وی معتقد است هر یک از جواهر عقلی مقام و رتبه معینی دارند، برخلاف نفس انسانی؛ زیرا نفس انسانی متطور در اطوار و متشأن به شئون است؛ هم در نشئ عقلانی قبل از طبیعت حضور دارد و هم در نشئه طبیعی. در نشئه طبیعی نیز در نهایت، نفس در قوس صعود خویش بار دیگر به نشئه عقلانی باز می‌‌گردد. تصرف نفس در بدن مثل تصرف مفارقات در اجسام نیست که غیر مباشر باشد؛ بلکه نفس، مباشر تحریک جزئی و ادراک جزئی به صورت انفعال و استکمال است، نه به صورت افاضه و ابداع.[۴]
بررسی چالش‌های نظریه حدوث جسمانی
نظریه حدوث جسمانی با چالش‌هایی مواجه است. در این‌جا به برخی از آنها که مرتبط با سؤال است می‌پردازیم:
یکی از آن چالش‌ها این است که حدوث جسمانی، با مبانی دینی و مفاد روایات، در تعارض است. توضیح این‌که، برخی مدعی‌‌اند: تعدادی از روایات وجود دارد که می‌‏توان در روحانیه الحدوث‌ بودن روح به آن استناد کرد؛ مانند روایات فراوانی دالّ بر وقوع میثاق قبل از عالم دنیا- که بیشتر آنها در توضیح آیه میثاق است – که علامه طباطبایی در رسائل توحیدی قائل به تواتر آنها است و این تواتر، موضوعی نیست که بتوان به ‌راحتی از کنار آن گذشت. در تعارض بین عقل صریح و خبر واحد یا خبر متواتری که نص در موضوع نباشد، یا ظهور کاملی نداشته باشد، ترجیح با عقل است، اما در این بحث از طرفی، با وجود مناقشات وارد بر دلایل صدرالمتألهین، و با وجود تواتر روایاتی که ظهور بر روحانیه الحدوث ‌بودن روح وجود دارد، ترجیح به طرف روایات است. برای نمونه، عبدالله‌ بن‌ مسکان روایت می‏‌کند که از امام صادق(ع) در مورد «و اذ اخذ ربک»[۵] پرسیدم، که آیا این جریان به صورت مشاهده بود؟ امام فرمود: آری، پس معرفت [در جان آنها] ثابت ماند، ولی آن موطن را فراموش کردند و به زودی آن‌را به یاد می‌‌آورند و اگر آن واقعه نبود، کسی نمی‌‏دانست آفریدگار و روزی ‌دهنده‌‏اش کیست و گروهی از آنان در عالم ذرّ تنها با زبان اقرار کردند و ایمان قلبی نیاوردند.[۶] همچنین امام صاد (ع) فرمود: «همانا خداوند- تبارک و تعالی- پیش از وعده‌‏گاه، در حالی‌‌که بندگانش سایه‌‌‏هایی بودند، از آنان پیمان گرفت. پس آن روح‌‏هایی که یکدیگر را شناختند، مأنوس گردیدند و آنها که یکدیگر را نشناختند [یا با هم دشمنی ورزیدند]، متفرّق گشتند».[۷]
در احادیث طینت نیز اشاراتی به مطلب مورد بحث وجود دارد، برای نمونه، ابی‌‌بصیر از امام صادق(ع) نقل می‌‏کند که فرمود: ما و شما (شیعیان) از نور

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.