پاورپوینت کامل آیا این جریان که روزی حفصه همسر پیامبر اسلام(ص) خود از روی رضایت تصمیم میگیرد که از خانه پیامبر به خانه پدرش برود و در این زمان پیامبر با یکی دیگر از کنیزانش به بستر میرود، دارای سند معتبر است؟ ۶۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل آیا این جریان که روزی حفصه همسر پیامبر اسلام(ص) خود از روی رضایت تصمیم میگیرد که از خانه پیامبر به خانه پدرش برود و در این زمان پیامبر با یکی دیگر از کنیزانش به بستر میرود، دارای سند معتبر است؟ ۶۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل آیا این جریان که روزی حفصه همسر پیامبر اسلام(ص) خود از روی رضایت تصمیم میگیرد که از خانه پیامبر به خانه پدرش برود و در این زمان پیامبر با یکی دیگر از کنیزانش به بستر میرود، دارای سند معتبر است؟ ۶۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل آیا این جریان که روزی حفصه همسر پیامبر اسلام(ص) خود از روی رضایت تصمیم میگیرد که از خانه پیامبر به خانه پدرش برود و در این زمان پیامبر با یکی دیگر از کنیزانش به بستر میرود، دارای سند معتبر است؟ ۶۰ اسلاید در PowerPoint :
پاسخ اجمالی
یکى از مسائل اختلافى در تاریخ اسلام، مسئله مطرح شده در آیات ابتدایى سوره مبارکه تحریم است که در آن از پیامبر اسلام(ص) در مورد چرایى حرام کردن حلالى از حلالهاى خداوند سؤال میشود.
با تأمّل و جستوجویی که در دیدگاههاى مفسّران شیعه و سنّى صورت گرفت؛ چنین به دست میآید که بیشتر شأن نزولهاى این آیات، از منابع کهن اهل سنّت نقل شده و شیعه به صورت مستقل – غیر از روایتى که از امام باقر(ع) نقل شده- نظرى در اینباره نداشته و بیشتر آنچه در منابع تفسیرى شیعه ملاحظه میشود، گردآورى و نقل قول محدّثان و مفسّران اهل سنت است.
یکی از این روایات نقل شده؛ همان است که در پرسش آمده است که برخی از روایان آن، از دیدگاه علمای رجال اهل سنت ضعیف هستند. اما به هر حال، محمد بن جریر طبری صاحب تفسیر «جامع البیان» به این راویان اعتنا کرده و آنها را در تفسیر خود، در طریق نقل روایت از ابن عباس قرار داده است.
پاسخ تفصیلی
یکى از مسائل اختلافى در تاریخ اسلام، مسئله مطرح شده در آیات ابتدایى سوره مبارکه تحریم است که در آن از پیامبر اسلام (ص) در مورد چرایى حرام کردن حلالى از حلالهاى خداوند سؤال میشود که چند آیه از آیات قرآن کریم بدان اختصاص یافته است:
«اى پیامبر! چرا چیزى را که خدا بر تو حلال کرده بهخاطر جلب رضایت همسرانت بر خود حرام میکنى؟! و خداوند آمرزنده و رحیم است. خداوند راه گشودن سوگندهایتان را (در اینگونه موارد) روشن ساخته و خداوند مولاى شما است و او دانا و حکیم است. (به خاطر بیاورید) هنگامى را که پیامبر یکى از رازهاى خود را به بعضى از همسرانش گفت، ولى هنگامى که وى آنرا افشا کرد و خداوند پیامبرش را از آن آگاه ساخت، قسمتى از آنرا براى او بازگو کرد و از قسمت دیگر خوددارى نمود، هنگامى که پیامبر همسرش را از آن خبر داد، گفت: چه کسى تو را از این راز آگاه ساخت؟ فرمود: خداوند عالِم و آگاه مرا با خبر ساخت! اگر شما (همسران پیامبر) از کار خود توبه کنید (به نفع شماست، زیرا) دلهایتان از حق منحرف گشته و اگر بر ضدّ او دست به دست هم دهید، (کارى از پیش نخواهید برد)؛ زیرا خداوند یاور او است و همچنین جبرئیل و مؤمنان صالح، و فرشتگان بعد از آنان پشتیبان اویند».[۱]
قرآن کریم درباره موضوع حلالِ حرام شده و علت آن سکوت میکند، تا جایى که مفسّران شیعه و سنى با توجه به روایات مختلفی که درباره شأن نزول آن نقل شده، دیدگاههاى متفاوتى را ارائه کردهاند.
با تأمّل و جستوجویی که در دیدگاههاى مفسّران شیعه و سنّى صورت گرفت؛ چنین به دست میآید که بیشتر شأن نزولهاى این آیات، از منابع کهن اهل سنّت نقل شده[۲] و شیعه به صورت مستقل – غیر از روایتى که از امام باقر(ع) نقل شده[۳]- نظرى در اینباره نداشته، و هرچه در منابع تفسیرى شیعه ملاحظه میشود، گردآورى و نقل قول محدّثان و مفسّران اهل سنت میباشد.
در بیشتر منابع اهل سنت روایاتی که به عنوان شأن نزول این آیات شریفه نقل شدهاند، بدون سلسله سند از ابن عباس و عمر نقل میکنند، اما برخی از منابع اهل سنت دارای سلسله سند میباشند. در این نوشته، به بررسی سندی و دلالی یکی از روایاتی که در پرسش آمده، میپردازیم که طبری در «جامع البیان فى تفسیر القرآن» سند این روایت را به شرح زیر نقل میکند:
«حدثنی محمد بن سعد، قال: حدثنی أبی، قال: حدثنی عمّی، قال: حدثنی أبی، عن أبیه أب جد سعد، عن ابن عباس، قوله: یا أَیهَا النَّبِی لِمَ تُحَرِّمُ ما أَحَلَّ اللَّهُ لَکَ إلى قوله وَ هُوَ الْعَلِیمُ الْحَکِیمُ قال: کانت حفصه و عائشه متحابتین و کانتا زوجتی النبی صلى الله علیه و سلم، فذهبت حفصه إلى أبیها أبو حفصه، فتحدثت عنده، فأرسل النبی صلى الله علیه و سلم إلى جاریته رسول الله صلى الله علیه و سلم، فظلت معه فی بیت حفصه، و کان الیوم الذی یأتی فیه عائشه، فرجعت حفصه، فوجدتهما فی بیتها، فجعلت تنتظر خروجها، و غارت غیره شدیده، فأخرج رسول الله صلى الله علیه و سلم جاریته رسول الله صلى الله علیه و سلم، و دخلت حفصه فقالت: قد رأیت من کان عندک، و الله لقد سوتنی، فقال النبی صلى الله علیه و سلم: و الله لأرضینک فإنک مسر إلیک سرا فاحفظیه قالت: ما هو؟ قال: إنی أشهدک أن سریتی هذه على حرام رضا لک، و کانت حفصه و عائشه تظاهران على نساء النبی صلى الله علیه و سلم، فانطلقت حفصه إلى عائشه، فأسرت إلیها أن أبشری إن النبی صلى الله علیه و سلم قد حرم علیه فتاته، فلما أخبرت بسر النبی صلى الله علیه و سلم أظهر الله عز وجل النبی صلى الله علیه و سلم، فأنزل الله على رسوله لما تظاهرتا علیه یا أَیهَا النَّبِی لِمَ تُحَرِّمُ ما أَحَلَّ اللَّهُ لَکَ تَبْتَغِی مَرْضاتَ أَزْواجِکَ إلى قوله وَ هُوَ الْعَلِیمُ الْحَکِیمُ».[۴]
ترجمه: عایشه و حفصه خیلى به هم علاقمند بودند، روزى حفصه به خانه پدرش عمر رفت، و با پدر گرم گفتوگو شد، رسول خدا(ص) وقتى خانه را از حفصه خالى دید، فرستاد کنیزش بیاید، و با کنیزش در خانه حفصه بود، و اتفاقاً آن روز روزى بود که باید رسول خدا(ص) به خانه عایشه میرفت، حفصه برگشت و آن جناب را با کنیزش در خانه خود یافت، و منتظر شد تا بیرون بیاید، و سخت دچار غیرت شده بود، رسول خدا(ص) کنیزش را بیرون کرد، و حفصه وارد خانه شد و گفت: من فهمیدم که چه کسى با تو بود، به خدا سوگند! تو با من بدى میکنى. رسول خدا(ص) فرمود: به خدا سوگند! راضیت میکنم، و من نزد تو سِرّى میسپارم آن را حفظ کن. پرسید آن سِرّ چیست؟ فرمود: آن، این است که به خاطر رضایت تو این کنیزم بر من حرام باشد و تو شاهد آن باش. حفصه چون این را شنید نزد عایشه رفت و سِرّ رسول خدا(ص) را نزد او فاش ساخت، و مژدهاش داد که رسول خدا(ص) کنیز خود را بر خود حرام کرد، همین که حفصه این عمل خلاف را انجام داد، خداى تعالى پیامبر گرامیش را بر آن واقف ساخت، و در آخر فرمود: «یا أَیُّهَا النَّبِیُّ لِمَ تُحَرِّمُ ما أَحَلَّ اللَّهُ لَکَ…».
اکنون به بررسی افرادی که در سلسله سند قرار دارند میپردازیم.
۱. محمّد بن سعد بن محمّد بن الحسن بن عطیه بن سعد بن جناده، أبو جعفر العوفی:[۵] از شیوخ طبری بوده[۶] و طبری در تفسیر خود بسیاری از روایات را از طریق محمد بن سعد نقل میکند.[۷] علمای اهل سنت او را از خانواده حدیث و علم دانستهاند و در حق او گفتهاند: «لا بأس به»؛[۸] که از الفاظی است که دلالت بر مدح راوی میکند و برخی از علما این واژه را بسان ثقه دانسته و میگویند دلالت بر وثاقت راوی دارد.[۹]
۲. حدثنی أبی؛ یعنی سعد بن محمد بن عطیه عوفی:[۱۰] ذهبی درباره او میگوید: «وثّقه بعضهم. و أمّا أحمد بن حنبل فقال: کان جهیمیاً»؛[۱۱] بعضی از علما او را توثیق کردهاند، اما احمد بن حنبل گفته است که او شخصی ترشرو و عبوس بود. همچنین خطیب بغدادی درباره او نقل کرده است: «…لم یکن ممن یستأهل أن یکتب عنه، و لا کان موضعا لذاک»؛[۱۲] یعنی او اهلیت نقل و نوشتن روایت را ندارد.
از او در منابع رجالی شیعه نامی برده نشده است.
۳. حدثنی عمّی؛ یعنی حسین بن حسن بن عطیه عوفی(قاضی ابو عبد الله کوفی):[۱۳] او از فقهای شیعه و از مشهورترین تابعین در زمان حجاج است.[۱۴] او قاضی در زمان هارون الرشید بود.[۱۵] اهل سنت او را در نقل حدیث ضعیف میدانند.[۱۶] او از پدر خود روایت نقل میکند.[۱۷]
۴. حدثنی أبی؛ یعنی حسن بن عطیه بن سعد بن جُناده عوفی: بیشتر علمای اهل سنت او را ضعیف دانستهاند.[۱۸] اما برخی درباره او گفتهاند: «لم یکُن به بأس».[۱۹] حسن بن عطیه کوفی، یکی از راویان حدیث ثقلین است.[۲۰]
۵. عن أبیه؛ یعنی عطیه بن سعد بن جُناده(بعد از ۳۵ – ۱۱۱ق):[۲۱] او در زمان خلافت حضرت علی(ع) متولد شد.[۲۲] کنیهاش «ابوالحسن» بود. او از شیعیان است.[۲۳] او از افرادی همچون ابو سعید خدری، زید بن ارقم، عبد الله بن عباس روایت نقل میکند.[۲۴] همچنین او را از اصحاب امام باقر(ع) شمردهاند[۲۵] و ابان بن تغلب از او نقل روایت میکند.[۲۶]
بیشتر علمای سنی عطیه بن سعد بن جناده را ضعیف دانستهاند[۲۷] که آن هم به جهت شیعه بودنش است.[۲۸] اما برخی دیگر مانند محمد بن جریر طبری او را ثقه دانستهاند.[۲۹] لذا در این روایت، از او نقل حدیث میکند.
پدرش نزد امام علی(ع) رفت و عرض کرد: «یا امیرالمؤمنین! صاحب نوزاد پسری شدهام. نامی برای او برگزین!»
آنحضرت فرمود: «این عطیه خداوند است»، از اینرو، نام او را عطیه نهادند؛[۳۰] یعنی هدیه و هر چیزی که بزرگان میبخشند.
از عطیه عوفی، در رجال برقی[۳۱] و رجال شیخ طوسی[۳۲] نیز یاد شده است. از دیدگاه برخی از علمای رجال، عطیه بکالی، همان عطیه عوفی است.[۳۳]
همانطور که در بررسی سندی روایت دیدیم؛ برخی از راویان آن از دیدگاه علمای رجال اهل سنت ضعیف هستند. اما به هر حال، طبری به این راویان اعتنا کرده و در تفسیر خود، در طریق نقل روایت از ابن عباس قرار داده است.
علامه طباطبایى(قدّس سرّه) در تفسیر شریف «المیزان فی تفسیر القرآن»، ذیل آیات ابتدایى سوره مبارکه تحریم و پس از ذکر شأن نزولهاى مختلف نقل شده براى این آیات، تمام آنها را نقد و بررسى میکند. مهمترین دلیل ایشان در نقد برخى شأن نزولها، ناسازگارى و تطبیق نداشتن با آیه شریفه «عَرَّفَ بَعْضَهُ وَ أَعْرَضَ عَنْ بَعْض»[۳۴] است.[۳۵]
خلاصه؛ آنچه مشخص است این است که، هیچکس از مفسّران شیعه و سنى ماجراى آزار و اذیتهاى همسران پیامبر اسلام(ص)را در اینجا انکار نکردهاند.
[۱]. تحریم، ۱ – ۴.
[۲]. مانند این تفاسیر: طبرى(قرن چهارم)، ابو جعفر محمد بن جریر، جامع البیان فى تفسیر القرآن، ج ۲۸، ص ۱۰۰ – ۱۰۳، دار المعرفه، بیروت، چاپ اول، ۱۴۱۲ق؛ سمرقندى(قرن چهارم)، نصر بن محمد بن احمد، بحرالعلوم، ج ۳، ص ۴۶۶، دار الفکر، بیروت، ۱۴۱۶ق؛ واحدى، على بن احمد(قرن پنجم)، اسباب نزول القرآن، تحقیق: بسیونى زغلول، کمال، ص ۴۵۹ – ۴۶۱، دار الکتب العلمیه، بیروت، چاپ اول، ۱۴۱۱ق؛ طبرى کیا هراسى، ابوالحسن على بن محمد(قرن پنجم)، احکا
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 