پاورپوینت کامل آخرین مراسم عبادی حج پیامبر اسلام(ص) چگونه بود؟ ۲۸ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل آخرین مراسم عبادی حج پیامبر اسلام(ص) چگونه بود؟ ۲۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل آخرین مراسم عبادی حج پیامبر اسلام(ص) چگونه بود؟ ۲۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل آخرین مراسم عبادی حج پیامبر اسلام(ص) چگونه بود؟ ۲۸ اسلاید در PowerPoint :
پاسخ اجمالی
زمانی که رسول خدا(ص) خواست آخرین مراسم حج را انجام دهد، ضمن اعلام به مردم، همه را به حج دعوت نمود، این دعوت به دور دستترین مناطق رسید، از اطراف و حوالى و نزدیکیهاى مدینه مردم زیادى به مدینه آمدند و خود را آماده و مهیاى رفتن به حج در رکاب آن بزرگوار کردند، آنحضرت(ص) در ۲۵ ذى قعده سال دهم هجری، از مدینه به سوى مکه خارج شد، و نامهای به أمیر المؤمنین علی(ع) نوشت که از یمن براى انجام حج به مکه بیاید، امّا براى او نوع حجش را(که آیا حج تمتع یا قران است) ننوشت، و خود به قصد حج «قران» شترانى را براى قربانى برداشته به سوى مکه حرکت نمود؛ در مسجد شجره احرام بست، و مردم نیز به پیروی از آنحضرت احرام بستند و از منطقه بیداء (حدود دو کیلومتری مسجد شجره) تا کراع الغمیم (در شش کیلومتری مکه) لبیک را ادامه دادند و مردم نیز برخى سواره و برخى پیاده بودند، راه رفتن بر پیادگان دشوار شد و به رنج و زحمت افتاده، جریان را به آنحضرت خبر دادند و خواهش تدارک مرکب براى خود نمودند، حضرت به اطلاعشان رساند که امکان تهیه مرکب وجود ندارد، و دستور فرمود کمرها را محکم ببندند و تندتر به صورت هروله (نوعى حرکت بین راه رفتن عادى و دویدن) راه بروند به دستور آنحضرت(ص) رفتار کردند که از آن حالت رنج راحت شدند.
از آن سو، علی(ع) با لشکرى که همراهش بودند از یمن به سوى مکه حرکت کرد و آن حلّهها و جامههایى که از مردم نجران گرفته بود، نیز با خود داشت، و چون رسول خدا(ص) به نزدیکى مکه رسید، على(ع) نیز به آنها ملحق شد -البته پیش از آن، على(ع) از لشکر خویش جدا شده بود و مردى را به جاى خود به فرماندهى آنان منصوب کرد- و گزارش کارهای انجام شده را به پیامبر ارائه کرد. رسول خدا(ص) از دیدار او و انجام دستوراتش خرسند شد و به او فرمود: اى على به چه نیتى احرام بستى(و نیت انجام چه حجى کردى)؟ عرض کرد: اى رسول خدا(ص) شما براى من ننوشته بودى که خود به چه نحو احرام خواهى بست و از راه دیگر نیز نمىدانستم؛ از اینرو من هنگام تلبیه و احرام نیّتم را به نیّت شما پیوند کرده و گفتم: بار خدایا احرام مىبندم مانند احرامى که پیامبرت بسته، و ۳۴ شتر براى قربانى با خود آوردهام، رسول خدا(ص) فرمود: «اللَّه اکبر» من ۶۶ شتر براى قربانى آوردهام و تو در حج و مناسک قربانى با من شریک هستى، اکنون بر احرام خود باش و به سوى لشکر خود بازگرد، و بشتاب و آنان را به من برسان تا به خواست خداى متعال در مکه به هم برسیم، علی(ع) با آنحضرت خداحافظى کرده به سوى لشکر خود بازگشت و دید به نزدیکى مکه رسیدهاند، و چون به آنها رسید متوجه شد که آن جامههایى که پیش آنها بود، همه را به تن کردهاند. حضرت از این کارشان ناراحت شده، و بر این کار ایراد گرفت، و به جانشین خود فرمود: واى بر تو! چه چیز تو را وادار کرد که این جامهها را پیش از آنکه به رسول خدا(ص) بدهیم میان ایشان پخش کنى؟ من نیز به تو چنین اجازه نداده بودم؟ گفت: از من درخواست کردند که به آنها احرام بندند و خود را به آنها زینت دهند و سپس(در مکه) به من بازگردانند، پس أمیر المؤمنین(ع) همه آنها را از تنشان بیرون آورد و در میان بارها بست، لشکریان از این کار حضرت (ع) ناراحت شده و چون به مکه رسیدند شکایات زیادى از أمیر المؤمنین(ع) به رسول خدا(ص) کردند، پس رسول خدا(ص) دستور فرمود منادى در میان مردم فریاد زد: زبانهاى خود را از شکایت على(ع) کوتاه کنید؛ زیرا که او در باره خدا(و آنچه مربوط به خدا است) سختگیر است، و در باره دین اهل سازش و کوتاه آمدن نیست، آنان از بدگویى و شکایت خوددارى کردند و دانستند که آنحضرت نزد رسول خدا(ص) جایگاه شایستهای دارد، و هر کس در صدد عیب جویى او برآید مورد خشم رسول خدا(ص) واقع میشود.
على(ع) به پیروى از پیامبر(ص) بر احرام خود باقى ماند، امّا بسیارى از مسلمانان که با پیامبر (ص) آمده بودند قربانى همراه نیاورده بودند، خداوند متعال این آیه را نازل فرمود: «حج و عمره را براى خدا به انجام رسانید».[۱] پس رسول خدا(ص) فرمود: از حالا تا روز قیامت، عمره را داخل در حج کردم، انگشتان دو دست خود را داخل در یکدیگر کرد(یعنى مانند این انگشتان که داخل درهم شده عمره را داخل در حج کردم). سپس فرمود: اگر در آغاز کار این سفر میدانستم آنچه در آخر بر من روشن شد (و پیش از این دستور حج تمتع از جانب پروردگار متعال به من رسیده بود)، قربانىها را با خود نمىآوردم (تا حج تمتع به جا آورم). پس به منادى خود دستور داد که فریاد زند: هر کس از شما قربانى همراه خود نیاورده از احرام بیرون آید و اعمال گذشته را عمره قرار دهد، هر کس از شما قربانى همراه آورده بر احرام خود بماند، پس این دستور را برخى از مردم پیروى کردند، و برخى نافرمانى کرد
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 