پاورپوینت کامل آیا حقیقت دارد امام علی(ع) زنی را برای باز پسگیری نامه محرمانه ای، به عریان و برهنه کردن، تهدید نموده است؟ ۳۴ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل آیا حقیقت دارد امام علی(ع) زنی را برای باز پسگیری نامه محرمانه ای، به عریان و برهنه کردن، تهدید نموده است؟ ۳۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل آیا حقیقت دارد امام علی(ع) زنی را برای باز پسگیری نامه محرمانه ای، به عریان و برهنه کردن، تهدید نموده است؟ ۳۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل آیا حقیقت دارد امام علی(ع) زنی را برای باز پسگیری نامه محرمانه ای، به عریان و برهنه کردن، تهدید نموده است؟ ۳۴ اسلاید در PowerPoint :
پاسخ اجمالی
وقتی لشکر اسلام آماده حمله به مکه میشد، حاطب بن أبى بلتعه نامهای نوشت و آن را به زنی داد تا آن را به اهالی مکه برساند و آنها را از حمله مسلمانان با خبر کند. وحی الهی خبر را به پیامبر(ص) رساند و ایشان امام علی(ع) را برای گرفتن نامه فرستاد. علی(ع) وقتی با انکار آن زن مواجه شد به او گفت: «أَمَا وَ اللَّهِ لَئِنْ لَمْ تُخْرِجِی الْکِتَابَ لَأَکْشِفَنَّکِ ثُمَّ لَأَضْرِبَنَّ عُنُقَک»؛ «آگاه باش! به خدا سوگند اگر نامه را بیرون نیاورى تو را بازرسى میکنم، سپس گردنت را میزنم؟».
در این روایت باید دقت شود که، امام علی(ع) در مقام تهدید به آن زن گفت: «لَأَکْشِفَنَّکِ»؛ این کلمه –همانطور که برخی از مترجمان در مقام ترجمه بیان داشتهاند- میتواند غیر مستقیم به معنای گشتن و بازرسی باشد که با داستان نیز همخوانی دارد. همچنین اگر این کلمه به معنای ظاهر خود باشد، میتواند به معنای کشف جزئی از بدن مانند برداشتن روسری و مقنعه باشد. در عین حال، دلیلی بر اینکه این کلمه بر عریان کردن کامل دلالت کند وجود ندارد و قرائن نیز برخلاف آن است؛ زیرا قطعاً این چنین برخوردی موجب مخالفت دیگران میشده است.
پاسخ تفصیلی
اصل این روایت چنین است:
زمانی که پیامبر گرامی اسلام(ص) تصمیم به فتح مکه گرفت، از خداوند خواست که جریان کار او را (از حرکت و تجهیز لشکر و دیگر کارها) از قریش پوشیده دارد، تا به صورت ناگهانى بر آن شهر حمله کند. از این رو، همه کارهاى مربوط به این حرکت و حمله را پنهانى انجام میداد، ولى [با همه احوال] یکی از یاران پیامبر(ص) به نام حاطب بن أبى بلتعه نامهاى به اهل مکه نوشت و خواست تا آنان را از تصمیم رسول خدا(ص) براى فتح مکه، به وسیله این نامه آگاه سازد. او قبلاً در مکه میزیست و پس از آن اسلام اختیار کرد و به مدینه هجرت کرده بود. او چون آب و ملکى در مکه نداشت و برخى از خاندان او نیز هنوز در مکه بودند، ناچار بود که با بزرگان مکه در تماس باشد، و راه دوستى خود را با آنها نبندد، البته از آن مسلمانهاى محکم و پابرجائى نیز نبود که به خاطر اسلام از همه چیز در این راه بگذرد.
در تفاسیر نقل شده که آیه «یَأَیهُّا الَّذِینَ ءَامَنُواْ لَا تَتَّخِذُواْ عَدُوِّى وَ عَدُوَّکُمْ أَوْلِیَاءَ تُلْقُونَ إِلَیهْم بِالْمَوَدَّهِ وَ قَدْ کَفَرُواْ بِمَا جَاءَکُم مِّنَ الْحَقِّ یخُرِجُونَ الرَّسُولَ وَ إِیَّاکُم …»،[۱] در مورد همین داستان و رفتار حاطب بن أبی بلتعه نازل شده است.[۲]
به هر حال او این نامه را به زنى سیاه پوست -که در مدینه از راه گدائى روزگار خود را میگذرانید و امرار معاش میکرد- سپرد که آنرا به سران قریش برساند و براى این کار دستمزد خوبى به او داد.
حاطب به آن زن دستور داد که از بیراهه برود (مبادا گرفتار شود و نامه به دست مسلمانان بیفتد). از آن سو، بر رسول خدا(ص) وحى رسید و جبرئیل جریان نامهنگارى به اهل مکه را به پیامبر(ص) خبر داد، پس رسول خدا(ص)، امام علی(ع) را طلبید و به او فرمود: «همانا برخى از پیروان من نامه به مردم مکه نگاشته، خواسته تا در آن نامه از جریان کار و تصمیم ما آنان را آگاه ساخته، در صورتى که من از خدا خواسته بودم که جریان کار ما را بر آنها پوشیده دارد. آن نامه همراه زن سیاه پوستى است که از بیراهه به سوى مکه روان شده، پس شمشیرت را بردار و وقتی به او رسیدی، نامه را از او گرفته نزد من بیاور»، سپس پیامبر(ص) زبیر را خواست و به او فرمود: «در این راه همراه على برو و با او باش».
امام على(ع) با زبیر به راه افتاد و از بیراهه به سوى مکه رهسپار شدند تا به آن زن رسیدند، ابتدا زبیر پیش آن زن رفت و از او راجع به نامهاى که نزدش بود پرسید، آن زن وجود چنین نامهاى را نزد خود انکار کرد و سوگند یاد نمود که چنین چیزى نزد او نیست و گریه کرد، پس زبیر به على(ع) گفت: من گمان ندارم نامه همراه این زن باشد بیا تا نزد رسول خدا(ص) بازگردیم و از بیگناهى این زن، آن حضرت را آگاه کنیم، امام علی(ع) [خشمناک شد و] فرمود: «رسول خدا(ص) به من خبر داده که نامه همراه این زن است و به من دستور داده که نامه را از او بگیرم و تو میگویى نامه همراه او نیست؟»؛ یعنى رسول خدا(ص) – نعوذ باللَّه – دروغ گفته و این زن راست میگوید؟ سپس حضرت علی(ع) شمشیر را از نیام کشید و پیش آن زن رفته فرمود: «أَمَا وَ اللَّهِ لَئِنْ لَمْ تُخْرِجِی الْکِتَابَ لَأَکْشِفَنَّکِ ثُمَّ لَأَضْرِبَنَّ عُنُقَک»؛ آگاه باش! به خدا سوگند! اگر نامه را بیرون نیاورى تو را بازرسى میکنم، سپس گردنت را [با این شمشیر] میزنم؟ زن [که آثار خشم را در چهره على دید و میدانست که آنچه گفته است انجام میدهد] گفت: حال که چنین است اى پسر ابو طالب! رو از من باز گردان [تا نامه را بیرون آورم و به تو بدهم]، امام علی(ع) روى از آن زن برگردانید و آن زن مقنعه و روسرى خود را باز کرد و نامه را که در گیسوى خود پنهان کرده بود بیرون آورد و به آن حضرت داد، على(ع) نامه را گرفت و نزد پیامبر(ص) آورد.
رسول خدا(ص) دستور داد مردم را به مسجد دعوت کنند، جارچى آن حضرت جار کشید و مردم به مسجد آمدند، رسول خدا(ص) به منبر رفت و آن نامه را به دست گرفت و فرمود: «اى مردم! من از خدا خواسته بودم که جریان کار م
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 