پاورپوینت کامل چه ارتباطی میان حالت‌های نفسانی انسان (نفس اماره، نفس لوّامه و نفس مطمئنه) با نیروی عقل و شهوت وجود دارد؟ ۲۴ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل چه ارتباطی میان حالت‌های نفسانی انسان (نفس اماره، نفس لوّامه و نفس مطمئنه) با نیروی عقل و شهوت وجود دارد؟ ۲۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل چه ارتباطی میان حالت‌های نفسانی انسان (نفس اماره، نفس لوّامه و نفس مطمئنه) با نیروی عقل و شهوت وجود دارد؟ ۲۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل چه ارتباطی میان حالت‌های نفسانی انسان (نفس اماره، نفس لوّامه و نفس مطمئنه) با نیروی عقل و شهوت وجود دارد؟ ۲۴ اسلاید در PowerPoint :

پاسخ اجمالی

۱. در مورد سؤال اول، پاسخ شماره ۹۲۸ «فرق شیطان با نفس اماره»، را مطالعه کنید.
۲. هدف از آفرینش انسان، رسیدن به کمال الهی است و خداوند حکیم هر آنچه را که انسان برای رسیدن به کمال نیاز دارد، در وجودش قرار داده است که از جمله آنها نفس اماره است.
توضیح این‌که؛ خداوند سه نیرو به نام‌های نفس اماره، نفس لوامه و نفس مطمئنه در وجود انسان قرار داده و در حقیقت، اینها سه نیروی جدا از هم نیستند، بلکه اوصاف سه‌گانه‌ای برای نفس انسان‌اند که بر حسب حالات نفسانی متفاوت انسان‌ها یکی از این نام‌ها بر آن گذاشته می‌شود؛ یعنى اگر نیروی عقلانی نفس بر سه نیروی دیگر پیروز شد و آنها مقهور و مطیع آن شدند،[۱] به دلیل سکون و آرامشى که در این حالت[۲] برایش پدید آمده و نیز به واسطه میل به ملایمات خود،[۳] «مطمئنّه» نامیده می‌شود. اما اگر نیروی عقل به چنین غلبه‌اى دست نیافت و در مقام کشمکش و دفاع،[۴] مغلوب شد ولى براى نفس ملامت و ندامتی رخ داد، به آن «لوّامه» می‌گویند. اما اگر نیروی عقل بدون دفاع، تسلیم و مغلوب شد، به آن نفس امّاره^[۵] گفته می‏شود؛ زیرا هنگامى که نیروى عقل را از دست داد و بدون دفاع، مطیع قواى شیطانى شد، گویا خود نفس است که امر کننده به بدى شده است و او را به اعمال ناپسند دعوت می‌کند.
چگونگی اجتماع این نیروها در انسان، مثل کنار هم قرار گرفتن فرشته‌ای با سگ، خوک و شیطان است و در یک مکان که در میان آنها نزاع به وجود بیاید، به گونه‌ای که هر کدام غالب شود، حاکم بر دیگری خواهد بود. در این هنگام هر فعلى یا صفتى که از انسان پدیدار می‌شود، مناسب و مقتضى این حالت او است. پس پیکر انسان محل اجتماع این چهار موجود است. فرشته(نیروی عقل)، سگ(نیروی غضب)،[۶] خوک(نیروی شهوانی)، و شیطان(نیروی واهمه).
نفس آدمى همواره جایگاه کشمکش این نیروها است، تا این‌که یکى بر دیگری غلبه کند. اگر نیروى خشم و غضب غلبه کرد، انسان را امرد به ستم، آزار، دشمنى و کینه می‌کند. اگر نیروی شهوانی غالب شد، انسان را به کارهاى زشت و حرص بر خوردنی‌ها و آمیزش‌ها دعوت می‌کند. اگر هم نیروی شیطانی پیروز شد، غضب و شهوت را برمی‌انگیزد و به هیجان مى‏آورد و بر کار آن دو (غضب و چهارپا صفتى) می‏افزاید. امّا کار و شأن عقل این است که نیروى شهوت را بر خشم درّنده‌خو مسلّط می‏کند و نیروی شهوت را به وسیله مسلّط ساختن غضب بر آن، می‌شکند و مکر و کید شیطان را با بصیرت نافذ و نورانیّت، کشف و ردّ می‌کند.
پس اگر عقل بر همه آنها چیره شود و آنها را چنان تحت سیاست خود درآورد که در هیچ کارى جز به اشاره او اقدام نکنند، به کمال می‌رسد؛ چرا که اعتدال در همه نیروها به وجود آمده و هر قوّه‌ای (به دلیل نبود مانع) قادر به فعلیت رسیدن خواهد بود. اما اگر نتوانست بر آنها غلبه کند و از چیره شدن بر آنها ناتوان ماند، آنها بر او چیره می‌شوند و او را به خدمت می‌گیرند. سگ که پیوسته در حال دریدن و آزار است یا خوک که در حال فحشاء و منکر است و یا شیطان که در اندیشه حیله‌ای برای به کار گرفتن دو نیروی دیگر است، تا سگ(غضب) را راضى و خوک(شهوت) را سیر گرداند از عقل به عنوان ابزاری نیرومند در جهت برآورده ساختن اهداف خود استفاده می‌کنند و او را به سمت تباهی می‌کشانند.
برای روشن‌تر شدن مطلب، اجتماع این نیروهاى چهارگانه را می‌توان به سوار بر چهارپایى تشبیه کرد که می‌خواهد به مقصدی برسد و سگى با خود دارد و جاسوسى از طرف راهزنان همراه او است. سوارکار همان عقل است و چهارپا، شهوت و سگ، غضب و جاسوس، همان نیروی وهم است که در حقیقت از جاسوسان شیطان است. پس اگر همه اینها تحت سیاست و تدبیر آن سوار باشند و او بر آنها مسلط باشد، وى آنچه را صلاح است به کار می‌گیرد تا به هدف خود برسد. ولى اگر غلبه و فرمان به دست چهارپا یا سگ باشد سوار به تپّه‌ها و پرتگاه‌ها کشیده خواهد شد و با درد به هلاکت خواهد رسید. اگر هم همه تحت امر و