پاورپوینت کامل مراتب و مراحل یقین چیست و ملاک و معیار یقین برای انسان چه می‌باشد؟ ۴۲ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل مراتب و مراحل یقین چیست و ملاک و معیار یقین برای انسان چه می‌باشد؟ ۴۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مراتب و مراحل یقین چیست و ملاک و معیار یقین برای انسان چه می‌باشد؟ ۴۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل مراتب و مراحل یقین چیست و ملاک و معیار یقین برای انسان چه می‌باشد؟ ۴۲ اسلاید در PowerPoint :

پاسخ اجمالی

یقین در منطق و فلسفه، دارای دو اصطلاح است: یکی یقین به معنای اعم که عبارت است از: قطع به چیزی و دیگری به معنای اخص که عبارت است از: «علم قطعی مطابق با واقع» و یا «علم به چیزی همراه با قطع به این‌که خلاف آن هرگز صحیح نخواهد بود». یقین به معنای اخص دارای دو ویژگی است که هر علمی که این دو ویژگی را داشته باشد، به آن یقین گفته می‌شود. یکی قطع به آن چیز و دیگری قطع به این‌که صحیح بودن خلاف آن محال است. اما طبق آنچه عارفان و اهل شهود از علم و یقین گفته‌اند، یقین دارای سه مرتبه است. این سه مرتبه عبارت‌اند از: «علم الیقین»، «عین الیقین» و «حق الیقین».

پاسخ تفصیلی

«یقین» در لغت، به معنای شک نداشتن در یک امر و محقّق بودن آن است.[۱]
در منطق و فلسفه؛ یقین دارای دو اصطلاح است: یکی یقین به معنای اعم که عبارت است از: قطع به چیزی و دیگری به معنای اخص که عبارت است از: «علم قطعی مطابق با واقع»[۲] و یا «علم به چیزی همراه با قطع به این‌که خلاف آن هرگز صحیح نخواهد بود».[۳] در مقابل یقین به معنای اعم، ظنّ(گمان)، شک و وهم قرار دارند که در هر کدام به نحوی امکان خلاف وجود دارد.[۴] در ظنّ و گمان، احتمال خلاف ضعیف‌تر از علم به آن چیز است و در وهم به عکس و در شک هر دو مساوی‌اند. یقین به معنای اخص دارای دو ویژگی است که هر علمی که این دو ویژگی را داشته باشد، به آن یقین گفته می‌شود؛ یکی قطع به آن چیز و دیگری قطع به این‌که صحیح است و خلاف آن محال است. پس، یقین به معنای اخص در حقیقت مرکب از دو علم است؛ یکی علم به چیزی و دیگری علم به خلاف‌پذیر نبودن آن.
راه به دست آوردن یقین در منطق استفاده از برهان است. برهان، قیاسی است که مقدمات آن از قضایای یقینی و به اصطلاح «یقینیات» باشند. یقینیات گزاره‌هایی هستند که علاوه بر قطع به درستی آنها، احتمال خلاف در آنها منتفی است و عبارت اند از: اولیات، مشاهدات، مجربات، متواترات، حدسیات و فطریات.[۵]
بنابر این، یقینیات طبق اصطلاح منطقی و فلسفی، دارای اقسامی است و درجات آنها یکسان نیست؛ زیرا بدیهیات اوّلی در نظر اهل منطق دارای بالاترین رتبه یقین است؛ به جهت این‌که اقتضای علم منطق که علم صحیح فکر کردن است، این است که گزاره‌ها را به گونه‌ای رتبه بندی کند که انسان با ارجاع هر علمی به آنچه قطعیت آن ثابت است، به درستی علم خود پی ببرد. از آن‌جا که یقینیّات نظری، به اوّلیات بر می‌گردند و همه اوّلیات نیز خود به نوعی به اجتماع نقیضین بر می‌گردند، منطقی‌ها آنها را در رتبه بالاتر قرار می‌دهند.
اما طبق آنچه عارفان و اهل شهود از علم و یقین گفته‌اند،[۶] یقین دارای سه مرتبه است که یقین مرتبه پایین‌تر، خصوصیات و علائم یقین مرتبه بالاتر را ندارد. این سه مرتبه عبارت‌اند از «علم الیقین»، «عین الیقین» و «حق الیقین».
برای توضیح این سه مرتبه باید گفت؛ گاهى انسان آثار و علائم چیزى را مشاهده می‌کند و یا با کمک استدلال، حقیقت ثابتی را می‌یابد. گاهی هم علاوه بر استدلال عقلی، با روح و جان نیز آن‌را می‌یابد و گاهی نه تنها با چشم دل آن‌را می‌بیند، بلکه فانی و غرق در حقیقت آن نیز می‌شود؛ مثلاً در مورد وجود باری تعالی، انسان در ابتدا به وسیله دلیل و برهان و از آثار و نشانه‌ها، وجود حضرتش را اثبات می‌کند که از آن به «علم الیقین» تعبیر می‌شود. در مرحله بعدی، با تزکیه و تهذیب دل و با صفا و طهارت باطن، با عالم نور ارتباط پیدا کرده، و با چشم دل این حقیقت را می‌بیند و درک می‌کند. به این مرتبه از یقین، «عین الیقین» گفته می‌شود. در مرتبه بالاتر، انسان چنان فانى در عظمت حق تعالى می‌شود که غیر او را در آن مرتبه نمی‌بیند. از این مرتبه به «حقّ الیقین» تعبیر می‌شود.
این معنای از یقین به گونه‌ای در متون دینی نیز آمده است؛ در دعایی چنین می‌خوانیم: «خدایا! ظاهرم را به طاعتت و باطنم را به محبتت و قلبم را به معرفتت و روحم را به مشاهده‌ات و سِرّم را به استقلال اتصال به حضرتت نورانی گردان».[۷] جمله نخست اشاره به انجام دستورات الهی و دوری از کارهایی است که شرع مقدس نهی کرده و به اصطلاح «تجلیه» است. جمله دوم اشاره به مقام اول سلوک است[۸] و جمله سوم اشاره به مقام «علم‏ الیقین‏» و جمله چهارم اشاره به مقام «عین الیقین»، و پنجم اشاره به مقام «حق الیقین» است؛ یعنی فناى کلى در وجود منبسط فیض اقدس الهى.[۹]
البته هر کدام از این مراتب یقین، دارای مراتب و مراحلی‌اند[۱۰] و در این اختلاف مراحل است که پیامبران و اولیاء و اوصیاء سیر می‌کنند، و در میان آنان درجات متفاوت و مراتب مختلف پیدا می‌شود. در این‌باره در روایات چنین آمده است:
امام علی(ع) فرموده‌اند: «یقین‏ را چهار شاخه است: نگرش با زیرکى، رسیدن به دقایق حکمت، پند گرفتن از گذشت روزگار و نگه‌داشتن روش گذشتگان. آن‌کس که نگرش زیرکانه داشت، به دقایق حکمت دست می‌یابد و آن‌که به دقایق حکمت دست یافت، سیره و روش روزگار بشناسد و آن‌که سیره و روش روزگار بشناسد چنان است که با گذشتگان زندگی کرده است».[۱۱]
امام صادق(ع) می‌فرماید: «یقین انسان را به هر جایگاه والا و مقام شگفت‌آورى می‌رساند. رسول خدا(ص) هنگامى که از حالات حضرت عیسى(ع) و روى آب راه رفتن او صحبت ‏شد، این چنین از عظمت شأن یقین خبر دادند: اگر یقین او از این مرتبه نیز بالاتر می‌بود، بر روى هوا راه می‌رفت. رسول خدا(ص) با این کلام فهماندند که پیامبران با آن جلالت و بزرگی مقامشان در نزد خدا، به سبب یقینشان است که بر دیگری فضل و برتری پیدا می‌کنند نه به سبب چیزی دیگر».[۱۲]
«رسول خدا(ص) با حارثه بن مالک بن نعمان انصارى روبرو شد، و به او فرمود: ای حارثه! در چه حالی است؟ گفت: ای رسول خدا! مؤمن حقیقی‌ام که به یقین رسیده‌ام. رسول خدا(ص) فرمود: هر چیزى را حقیقتى است، حقیقت گفتار تو چیست؟ گفت: ای رسول خدا! به دنیا بی‌رغبت شده‌ام، شب را (براى عبادت) بیدارم و روزهاى گرم را (در اثر روزه) تشنگى می‌کشم و گویا عرش پروردگارم را می‌نگرم که براى حساب گسترده گشته و گویا اهل بهشت را می‌بینم که در میان بهشت یکدیگر را ملاقات می‌کنند و گویا ناله اهل دوزخ را در میان دوزخ می‌شنوم. رسول خدا(ص) فرمود: حارثه، بنده‌ای است که خدا دلش را نورانى کرده است. سپس به حارثه فرمود: بصیرت یافتى، ثابت باش. حارثه عرض کرد: ای رسول خدا! از خدا بخواه که شهادت در رکابت را به من روزى کند، پیامبر(ص) فرمود: خدایا! به حارثه شهادت را روزى کن. چند روزى بیش نگذشت که رسول خدا لشکرى براى جنگ فرستاد و حارثه هم به میدان جنگ رفت و پس از کشتن تعدادی از افراد دشمن، شهید شد».[۱۳]
«نشانه کسى که یقین او قوی است، این است که از بودن هر قدرتی از غیر خدا بیزاری می‌جوید و استقامت بر اوامر الهی دارد و بر بندگی خدا در ظاهر و باطن پایدار است. بود و نبود، زیادی و کمى، ستایش و نکوهش، عزّت و ذلّت همگی در نظر او برابر و

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.