پاورپوینت کامل آیا اینکه در ماجرای فتح مکّه، مردم غیر نظامی و نیز زنان از رفتار لشگر پیامبر(ص) در هراس بودند، صحیح است؟ ۲۵ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل آیا اینکه در ماجرای فتح مکّه، مردم غیر نظامی و نیز زنان از رفتار لشگر پیامبر(ص) در هراس بودند، صحیح است؟ ۲۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل آیا اینکه در ماجرای فتح مکّه، مردم غیر نظامی و نیز زنان از رفتار لشگر پیامبر(ص) در هراس بودند، صحیح است؟ ۲۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل آیا اینکه در ماجرای فتح مکّه، مردم غیر نظامی و نیز زنان از رفتار لشگر پیامبر(ص) در هراس بودند، صحیح است؟ ۲۵ اسلاید در PowerPoint :
پاسخ اجمالی
در ماجرای فتح مکه؛ آنچه در پرسش آمده در منابع حدیثی و تاریخی شیعه و سنی یافت نشد، اما نقلهای دیگری مشابه آن وجود دارد که نشان از رحمت و مهربانی پیامبر اسلام(ص) نسبت به کسانی دارد که از لشکر مسلمانان ترسیده بودند. البته ناگفته نماند؛ پیامبر گرامی اسلام(ص) قبل از اینکه به مکه وارد شوند، به مسلمانان امر کردند در مکه به کسى صدمه و آزار نرسانند مگر کسانى که با آنها به مبارزه برخیزند. اما سعد بن عباده که یکى از فرماندهان بود، پرچم را به دست گرفت و با خواندن رجزها و اشعاری، شعار جنگ را زنده میکرد، و از این جهت افرادی از ورود پیامبر به مکه ترسیدند، اما وقتى پیامبر آنرا شنید پرچم را از دست او گرفت و به شخص دیگری داد و دستور داد به جاى رجز سعد بن عباده گفته شود: «الیوم یوم المرحمه»؛ امروز روز رحمت و مهربانی است. و بدین ترتیب شعار جنگ و انتقام خاموش شد.
پاسخ تفصیلی
با جستوجویی که در منابع حدیثی و تاریخی شیعه و سنی در موضوع فتح مکه انجام شد؛ در مورد رأفت و مهربانی پیامبر اسلام(ص) نسبت به کسانی که با شعرها و تبلیغ آتش جنگافروزی سعد بن عباده ترسیده بودند، روایاتی نقل شده است، اما آنچه در پرسش آمده، در این نقلها یافت نشد. برخی از این روایات به شرح زیر است:
۱. حماس بن قیس بن خالد دیلی پیش از آنکه پیامبر اسلام(ص) به مکه بیاید، سلاحى آماده کرده بود و آنرا تیز میکرد، در این هنگام زن او گفت: «اینرا براى چه آماده میکنى؟» حماس گفت: «براى محمد و یاران او»، همسرش گفت: واى بر تو چنین نکن و با محمد جنگ و ستیز مکن، که به خدا اگر محمد و اصحاب او را ببینى همین شمشیرت را هم از دست میدهى. مرد گفت: خواهى دید.[۱]
در ادامه گفته شده است: پیامبر(ص) وارد مکه شد در حالى که عمامهاى سیاه بر سر داشت و پرچم بزرگ او هم سیاه بود. آن حضرت در ذى طوى میان مسلمانان ایستاد و سر خود را به علامت فروتنى براى خداوند متعال چنان پایین آورده بود که محاسن آنحضرت با لبه زین مماس و یا نزدیک به آن بود و سپاس فتح مکه و کثرت مسلمانان را داشت. سپس فرمود: «العیش عیش الآخره»؛ همانا زندگى واقعى زندگى آن جهانى است.
همچنین در نقل تاریخی آمده است: پیش از ورود رسول خدا(ص) اسبها را در ذى طوى به هر سو میراندند و همینکه رسول خدا میان ایشان آمد، آرام و بیحرکت شدند.[۲]
هنگامی که مشرکان در خندمه شکست خوردند حماس نیز که جزو آنها بود فرار کرده به سرعت خود را به در خانه رسانید و از پشت در بر زنش فریاد زد: در را باز کن! زن او گفت: پس چه شد آنکه میگفتى؟ حماس این شعر را خواند:
إنک لو شهدت یوم الخندمه إذ فر صفوان و فر عکرمه
و أبو یزید[۳] قائم کالمؤتمه و استقبلتهم بالسیوف المسلمه
یقطعن کل ساعد و جمجمه ضربا فلا تسمع إلا غمغمه
لهم نهیت خلفنا و همهمه لم تنطقی فی اللؤم أدنى کلمه[۴]
یعنى؛ اگر تو (اى زن) شاهد و ناظر واقعه خندمه بودى که صفوان و عکرمه هر دو گریختند و ابو زید مانند بیوه زن (ماتم زده) ایستاده بود و شمشیرهاى اسلام آنها را استقبال میکرد که دست و ساعد و سر را میبرید. با ضربتى که جز خروش از آن شنیده نمیشد. آنها (مسلمین) به دنبال ما نعره میزدند آنگاه (مرا معذور میداشتى) و یک کلمه در سرزنش من نمیگفتى.[۵]
۲. در جمعیتی که با پیامبر اسلام(ص) حرکت میکردند هزار نفر زره پوشیده بودند. رسول خدا(ص) پرچم خود را به سعد بن عباده داده بودند و او پیشاپیش آن جمعیت حرکت میکرد. همینکه سعد با پرچم رسول خدا(ص) از برابر ابو سفیان گذشت فریاد برداشت که: اى ابو سفیان! امروز روز خون ریختن است، امروز حرمتها از میان برمیخیزد و خدا قریش را خوار و زبون میسازد.
وقتی رسول خدا(ص) به مقابل ابو سفیان رسید، ابو سفیان آن حضرت را صدا زد و گفت: آیا شما دستور دادهاید که خویشاوندانت را بکشند؟ سعد و همراهانش چنین پندارى داشتند و هنگامى که از اینجا عبور کرد به من گفت: اى ابوسفیان! امروز روز خونریزى است، امروز حرمتها از میا
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 