پاورپوینت کامل آیا روایت «من ضرب القرآن بعضه ببعض» نافی روش تفسیر قرآن به قرآن است؟ ۴۸ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل آیا روایت «من ضرب القرآن بعضه ببعض» نافی روش تفسیر قرآن به قرآن است؟ ۴۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل آیا روایت «من ضرب القرآن بعضه ببعض» نافی روش تفسیر قرآن به قرآن است؟ ۴۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل آیا روایت «من ضرب القرآن بعضه ببعض» نافی روش تفسیر قرآن به قرآن است؟ ۴۸ اسلاید در PowerPoint :

پاسخ اجمالی

یکی از روش‌های تفسیری که می‌تواند از درجه اعتبار بالایی برخوردار باشد، روش تفسیر قرآن به قرآن است. اما در مضمون برخی از روایات که در منابع اهل سنت و شیعه وجود دارد، مسلمانان از «ضرب القرآن بالقرآن» نهی شده‌اند. در نگاه اول، این معنا به ذهن خطور می‌کند که مراد از روایت، نفی تفسیر قرآن به قرآن به طور مطلق است، در حالی‌که این گونه نیست و منظور از نهی ضرب قرآن به قرآن در روایت مورد بحث، تلاش در جهت انکار آیات با آیات دیگر است، اما اگر در جهت تبیین صادقانه قرآن از این روش استفاده شود مثبت و آموزنده است.

پاسخ تفصیلی

روایاتی در موضوع «ضرب القرآن» در کتاب‌های روایی با سندهای مختلفی، نقل شده است. امام صادق(ع) به نقل از امام باقر(ع) می‌فرماید: «مَا ضَرَبَ رَجُلٌ الْقُرْآنَ بَعْضَهُ بِبَعْضٍ إِلَّا کَفَرَ»؛[۱] هیچ‌کس قسمتى از قرآن را (به ناروا) به قسمت دیگرى از آن نزد، مگر آن‌که کافر شد (و از دین اسلام بیرون رفت). این روایت، مربوط به «ضَرب القرآن» است که محدّثانی مانند کلینی و شیخ صدوق آن‌را با سند متصل در کتاب‌های حدیثی خود آورده‌اند.

بررسی سندی روایت «ضرب القرآن»

در این‌جا به بررسی سندی این روایت از کتاب‌های «الکافی» کلینی و «ثواب الأعمال و عقاب الاعمال» و «معانی الأخبار» شیخ صدوق پرداخته می‌شود.
الف. سند کتاب «الکافی»: «محمّد بن یحیى عن أحمد بن محمّد عن حسین بن سعید عن النَّضر بن سُوَید عن القاسم بن سلیمان عن أبی عبد الله(ع) قال: قال أَبی(ع): …».[۲]
ب. سند کتاب «ثواب الأعمال»: «حَدّثنی محمد بن الحسن عن الحسین بن الحسن بن أبان عن الحسین بن سعید عن النضر بن سُوَید عن القاسم بن سلیمان عن أبی عبد الله(ع) قال: قال أبی(ع)…».[۳]
ج. سند کتاب «معانی الأخبار»: «حَدّثنا محمد بن الحسن رَحِمَه الله قال حدّثنا الحسین بن الحسن بن أبان عن الحسین بن سعید عن النضر بن سُوَید عن القاسم بن سلیمان عن أبی عبد الله(ع) قال: قال لی أبی(ع)‏ …».[۴]
پُر واضح است که دو سند شیخ صدوق که در دو کتاب خود آورده است، بدون هیچ تفاوتی با هم مشترکند.
همان‌طور که در این سه سند مشاهده می‌شود، راوی مستقیم این روایت از امام صادق(ع)، قاسم بن سلیمان است و سند کلینی با سند شیخ صدوق از حسین بن سعید به بعد مشابه است؛ یعنی سه راوی منتهی به امام صادق(ع) مشترکند؛ پس می‌توان نتیجه گرفت که این یک روایت بوده است که به دو طریق به ما رسیده است.
راویان سند کلینی
محمد بن یحیی العطار: نجاشی از او به عنوان شیخ و بزرگ اصحاب امامیه در زمان خودش یاد می‌کند که ثقه و مورد اعتماد است.[۵]
احمد بن محمد بن عیسی: وی از کسانی است که با امام رضا(ع) ملاقات کرده و از امام جواد و امام هادی(ع) روایت نقل می‌کند. او از عده زیادی از شاگردان مکتب اهل بیت(ع) اخذ روایت کرده است و عده زیادی نیز از او اخذ حدیث داشته‌اند به حدی که روایات او در کتب اربعه، به حدود ۲۳۰۰ مورد می‌رسد.[۶] بنابر این، او از بزرگان محدّثین است.
حسین بن سعید: نجاشی درباره وی می‌گوید: «حسن و حسین فرزندان مهران از موالی علی بن حسین(ع) هستند، حسن با برادرش حسین در تصنیف سی کتاب مشارکت داشت ولی حسین بیشتر مشهور گشت. حسین بن یزید سورائی می‌گفت: حسن با برادرش حسین در جمیع رجال شریک است – به جز در زرعه بن محمد حضرمی و فضاله بن ایوب – که در این دو نفر، حسین از طریق برادرش از آنان نقل می‌کند».[۷]
نضر بن سُوَید: وی ثقه و دارای احادیث صحیح است.[۸]
قاسم بن سلیمان: شرح حالی که نشان از وثاقت یا عدم وثاقت وی باشد، بیان نشده است جز آن‌که اکثر روایات وی را نَضر بن سُوَید نقل کرده است و با توجه به این‌که در شرح حال نضر بن سوید تصریح شده است که روایاتش از درجه اعتبار (صحیح الحدیث) برخوردار است، می‌توان قاسم بن سلیمان یا روایاتی که نضر از او نقل کرده است را معتبر دانست.
راویان سند شیخ صدوق
محمد بن حسن: وی استاد مسلّم شیخ صدوق و معروف به ابن ولید است که از بزرگان محدّثین قم است.[۹]
حسین بن حسن بن أبان: در شرح حال وی گفته شده است که قبل از سعد بن عبدالله قمی و صفار می‌زیسته که توانسته از حسین بن سعید مستقیماً روایت نقل کند.[۱۰]
دیگر راویان با راویان کتاب کلینی مشترکند که بیان شد.
نتیجه این‌که؛ روایت مورد بحث از جهت سندی از درجه اعتبار لازم برخوردار است.
بررسی متن و محتوای روایت
متن و معنای این روایت واضح و روشن نیست؛ لذا تفاسیر متعددی از آن شده است که به طور گذرا به آن اشاره می‌شود:
۱. شیخ صدوق بعد از نقل این روایت، به دلیل نامفهوم بودن معنای آن، شرح آن‌را از استادش مرحوم ابن ولید می‌پرسد و ابن ولید در پاسخ می‌گوید: «یعنی هنگامی که از شخصی درباره تفسیر آیه‌ای پرسیده می‌شود، جواب آن‌را با تفسیر آیه دیگر بدهد».[۱۱]
مراد ابن ولید زیاد روشن نیست و با ظاهر روایت نیز مخالف است؛ زیرا در روایت مذکور آنچه سبب کفر نامیده شده است زدن برخی از آیات قرآن به برخی دیگر از آیات است؛ مگر آن‌که بگوییم منظور از «ضرب بعض القرآن»؛ یعنی تفسیر بعضی از آیات قرآن و منظور از بعض دیگر(بعضه)، تفسیر بعض دیگر باشد، که در نهایت همان نظر ابن ولید می‌شود.
۲. منظور آن است که در مقام تفسیر یک آیه؛ انسان به متشابهات قرآن استدلال کند،[۱۲] همان متشابهاتی که چند وجه دارند و طبق بیان قرآن کریم کسانی که دل‌های مریض دارند[۱۳] به آن استناد می‌کنند.
۳. با توجه به معنای ظاهری و متداول «ضَرب» قابل توجیه است؛ یعنی اگر کسی با قصد هتک حرمت قرآن؛ صفحات قرآن را بر هم بزند؛ کافر شده است!![۱۴]
۴. مراد از روایت آن است که در آیات و الفاظ مجمل؛ عام و مطلق و مجاز و متشابه و… مفسّر با تفسیر بالرأی[۱۵] و اعتبارات خیالی و جمع‌های تبرّعی، آیات را تفسیر کند و بر اساس آن فتوا دهد.[۱۶]
۵. نظریه پنجم را علامه طباطبایی(ره) با توجه به برخی از روایات اهل سنت[۱۷] که مرتبط با این بحث است، مطرح کرده‌اند، همان‌طور که می‌دانیم، کتاب «المیزان فی تفسیر القرآن» ایشان به عنوان نمونه مهمی از تفسیر قرآن به قرآن است، موضوعی که گمان می‌رود با این روایت همخوانی نداشته باشد؛ لذا ایشان در صدد اظهار بیان خود از این روایت برآمده است و اگر مشکلی که طرح خواهیم کرد؛ نبود، می‌توانستیم آن‌را به عنوان نظر نهایی قبول کنیم. علامه طباطبایی(ره) در این‌باره می‌گوید: «-با توجه به روایت اهل سنت- منظور از ضرب القرآن این است: کسى بین مراتبی که معانى آیات دارند خلط کند و در ترتیبى که بین مقاصد هست اخلال وارد آورد؛ مثلاً محکم را متشابه و متشابه را محکم بداند، و یا خطاهایى از این قبیل مرتکب شود».[۱۸]
همان‌طور که ایشان بیان می‌کند، روایاتی که نهی از «ضرب القرآن بالقرآن» دارد در مقام نفی تفسیر قرآن به قرآن نیستند، بلکه می‌خواهد بیان کند که در مقام انکار و اشکال به برخی آیات از آیات دیگر استفاده نشود. البته برای این مطلب می‌توان از آیات قرآن نیز شاهد آورد آن‌جا که می‌فرماید: «آیا در قرآن نمی‌اندیشند؟ هرگاه از سوى دیگرى جز خدا می‌بود در آن اختلافى بسیار می‌یافتند». [۱۹] پس چون در قرآن هیچ اختلاف و تناقضی نیست، اصولاً جهت ردّ و نفی یک یا چند آیه نمی‌توان از آیات دیگر استفاده کرد؛ زیرا آیات قرآن چون از نزد خداوند حکیم و علیم نازل شده است، اصلاً تناقض و اختلافی در آن نیست تا بتوان برخی از آیات را با برخی دیگر نفی کرد، پس به اصطلاح؛ ثبوتاً چنین چیزی امکان ندارد و اثباتاً هم طبیعی است که اتفاق نیفتاده است، پس در این‌جا صحت ادعای برخی از مدّعیان؛ بر وجود تناقضاتی در آیات قرآن کریم با توجه به برخی دیگر از آیات آن، به خوبی روشن می‌شود.
درست در نقطه مقابل؛ انکار و نفی آیات، تصدیق و تأیید برخی از آیات توسط برخی دیگر

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.