پاورپوینت کامل مقصود قرآن از تدبیر آسمان و زمین چیست؟ با آن‌که در قرآن آمده بعد از ۱۰۰۰ سال دنیا پایان می‌یابد، چرا با وجود گذشت ۱۴۰۰ سال پایان نیافته است؟ ۵۸ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل مقصود قرآن از تدبیر آسمان و زمین چیست؟ با آن‌که در قرآن آمده بعد از ۱۰۰۰ سال دنیا پایان می‌یابد، چرا با وجود گذشت ۱۴۰۰ سال پایان نیافته است؟ ۵۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مقصود قرآن از تدبیر آسمان و زمین چیست؟ با آن‌که در قرآن آمده بعد از ۱۰۰۰ سال دنیا پایان می‌یابد، چرا با وجود گذشت ۱۴۰۰ سال پایان نیافته است؟ ۵۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل مقصود قرآن از تدبیر آسمان و زمین چیست؟ با آن‌که در قرآن آمده بعد از ۱۰۰۰ سال دنیا پایان می‌یابد، چرا با وجود گذشت ۱۴۰۰ سال پایان نیافته است؟ ۵۸ اسلاید در PowerPoint :

پاسخ اجمالی

در این آیه شریفه آمده: خداوند امور این جهان را از مقام قُرب خود به سوى زمین تدبیر می‌کند. به دیگر سخن؛ خداوند تمام عالم هستى را از آسمان گرفته تا زمین، زیر پوشش تدبیر خود قرار داده است، و جز او مدبّرى در این جهان وجود ندارد. سپس می‌افزاید: تدبیر امور در روزى که مقدار آن هزار سال از سال‌هایى است که شما می‌شمارید به سوى او باز می‌گردد که منظور از این روز، روز قیامت است.
مقصود از هزار سال در آیه شریفه، عدد شماره‌اى نیست، بلکه براى تکثیر و بیان فزونى می‌باشد؛ که بیانگر مدت بسیار زیادى است.
معنای امر در آیه، هیچ دلالتی بر آوردن دین و مذهب ندارد تا مدت آن هزار سال باشد سپس دین جدیدی بیاید، بلکه در این آیه شریفه و آیات دیگر به معنای امر تکوینى استعمال شده، نه به معناى تشریع دین و مذهب. و اساساً هر جا سخن از آسمان و زمین و آفرینش و خلقت و مانند اینها است امر به همین معنای تکوینی است.

پاسخ تفصیلی

در آیه شریفه مورد پرسش، نخست اشاره به توحید پروردگار شده، سپس به مسئله «معاد» اشاره می‌کند. «توحید ربوبیت»؛ یعنى تدبیر جهان هستى به‌وسیله خداوند.[۱]
نخست می‌فرماید: «خداوند امور این جهان را از مقام قُرب خود به سوى زمین تدبیر می‌کند» (یُدَبِّرُ الْأَمْرَ مِنَ السَّماءِ إِلَى الْأَرْضِ).[۲] به دیگر سخن؛ خداوند تمام عالم هستى را از آسمان گرفته تا زمین، زیر پوشش تدبیر خود قرار داده است، و جز او مدبّرى در این جهان وجود ندارد.[۳]
سپس می‌افزاید: «تدبیر امور در روزى که مقدار آن هزار سال از سال‌هایى است که شما می‌شمارید به سوى او باز می‌گردد» (ثُمَّ یَعْرُجُ إِلَیْهِ فِی یَوْمٍ کانَ مِقْدارُهُ أَلْفَ سَنَهٍ مِمَّا تَعُدُّونَ). منظور از این روز، روز قیامت است.[۴]
توضیح این‌که: مفسران در تفسیر آیه فوق سخنان فراوانى گفته‌اند و احتمالات مختلفى داده‌اند:
۱. بعضى آن‌را اشاره به «قوس نزولى» و «صعودى» تدبیر عالم در همین دنیا دانسته‌اند.[۵]
۲. بعضى اشاره به فرشتگان الهى می‌دانند که فاصله آسمان را تا زمین در مدت پانصد سال طى می‌کنند، و در همین مدت نیز باز می‌گردند و به تدبیر این جهان به فرمان خدا مشغول‌اند.[۶]
۳. بعضى دیگر آن‌را اشاره به دوران‌هاى تدبیر الهى در این عالم می‌دانند و معتقدند که دوران‌هاى مختلف تدبیر هر یک هزار ساله است، و در هر هزار سال خداوند تدبیر امر آسمان و زمین را به فرشتگان خود، دستور می‌دهد، و پس از پایان این دوران هزار ساله، دوران دیگرى آغاز می‌شود.[۷]
ما نمی‌توانیم مدرکی برای این تفسیرها از دیگر آیات قرآن بیابیم. اما به نظر می‌رسد منظور از این آیه به قرینه آیات دیگر قرآن، و نیز روایاتى که در تفسیر آیه وارد شده چیز دیگرى است. و آن این‌که؛ خداوند این جهان را آفریده، و آسمان و زمین را با تدبیر خاصى نظم بخشیده، و به انسان‌ها و دیگر موجودات زنده لباس حیات پوشانده، ولى در پایان جهان این تدبیر را بر می‌چیند، خورشید تاریک و ستارگان بی‌فروغ می‌شوند و به فرموده قرآن کریم، آسمان‌ها را همچون طومارى در می‌نوردد، تا به حالت قبل از گسترش این جهان در ‌آیند: «در آن روز که آسمان را چون طومارى در هم می‌پیچیم، [سپس] همان گونه که آفرینش را آغاز کردیم، آن‌را بازمی‌گردانیم این وعده‌اى است بر ما، و قطعاً آن‌را انجام خواهیم داد».[۸]
و به دنبال در هم پیچیده شدن این جهان طرحى نوین و جهانى وسیع‌تر ابداع می‌گردد؛ یعنى پس از پایان این دنیا جهان دیگر آغاز می‌شود. این معنا در آیات دیگر قرآن نیز آمده است از جمله: در این آیه شریفه می‌خوانیم: «ما از آنِ خدائیم و به سوى او بازمی‌گردیم!».[۹] و در آیه دیگری چنین آمده است: «او کسى است که آفرینش را آغاز می‌کند، سپس آن‌را بازمی‌گرداند، و این کار براى او آسان‌تر می‌باشد و براى اوست توصیف برتر در آسمان‌ها و زمین و اوست توانمند و حکیم».[۱۰]و نیز در آیه دیگری می‌خوانیم: «تنها خدا آفرینش را ایجاد کرده، سپس بازمی‌گرداند با این حال، چرا از حق روی‌گردان می‌شوید؟!».[۱۱]
با توجه به این تعبیرات و تعبیرات دیگرى که می‌گوید تمام امور سرانجام به خدا باز می‌گردند،[۱۲]روشن می‌شود که آیه مورد بحث نیز از آغاز و ختم جهان و بر پا شدن روز قیامت سخن می‌گوید که گاهى از آن تعبیر به «قوس نزولى» و «قوس صعودى» می‌کنند. بنابراین، مفهوم آیه چنین می‌شود که «خداوند امر این جهان از آسمان به زمین را تدبیر می‌کند (از آسمان آغاز و به زمین منتهى می‌گردد) سپس همه اینها در روز قیامت به سوى او باز می‌گردند».[۱۳]
در تفسیر «على بن ابراهیم» در ذیل همین آیه مورد بحث می‌خوانیم: منظور، تدبیر امورى است که خداوند به تدبیر آن می‌پردازد، و همچنین امر و نهى که در شرع وارد شده و اعمال همه بندگان، تمام اینها روز قیامت آشکار می‌شود، و مقدار آن روز به اندازه هزار سال از سال‌هاى این دنیا است».[۱۴]
در این‌جا این سؤال پیش می‌آید که چگونه می‌توان میان این آیه شریفه «فرشتگان و روح به سوى او عروج می‌کنند در روزى که پنجاه هزار سال است»،[۱۵] با آیه مورد بحث که مقدار آن‌را فقط یک‌هزار سال تعیین مى‏کند جمع کرد؟
پاسخ این سؤال در حدیثى از امام صادق(ع) چنین نقل شده است: «در قیامت پنجاه موقف (محل توقف براى رسیدگى به اعمال و حساب) است که هر موقفى به اندازه یک‌هزار سال از سال‌هایى است که شما می‌شمرید، سپس این آیه را تلاوت فرمود: در روزى که مقدارش پنجاه هزار سال است».[۱۶]
البته این تعبیرات منافاتى با این مطلب نیز ندارد که عدد هزار و پنجاه هزار در این‌جا عدد شماره‌اى نباشد، بلکه هر کدام براى تکثیر و بیان فزونى باشد؛ یعنى در قیامت پنجاه موقف است که در هر موقفى انسان مدت بسیار زیادى باید توقف کند.[۱۷]
تفسیر اشتباه از آیه «یُدَبِّرُ الْأَمْرَ…»
بعضى از پیروان مسلک‌هاى ساختگى در عصر حاضر براى توجیه مسلک خود، آیه فوق را دستاویز قرار داده و با اشتباه کارى و مغالطه خواسته‌اند آن‌را بر منظور خود تطبیق کنند، همین آیه «یُدَبِّرُ الْأَمْرَ مِنَ السَّماءِ إِلَى الْأَرْضِ …» می‌باشد، آنها می‌گویند:
منظور از «امر» در این آیه «دین و مذهب» است و «تدبیر» به معناى فرستادن دین و «عروج» به معناى برداشتن و نسخ دین است! و روى این حساب هر مذهبى بیش از هزار سال نمی‌تواند عمر کند و باید جاى خود را به مذهب دیگر بسپارد و به این ترتیب می‌گویند: ما قرآن را قبول داریم، اما مطابق همین قرآن پس از گذشتن هزار سال مذهب دیگر خواهد آمد!! اکنون می‌خواهیم آیه مزبور را درست بررسى و تجزیه و تحلیل کنیم تا ببینیم آیا ارتباطى به آنچه آنها مدعى هستند دارد یا نه؟ بگذریم از این‌که این معنا به قدرى از مفهوم آیه دور است که به فکر هیچ خواننده خالى الذهنى نمی‌آید.
پس از دقت می‌بینیم تطبیق آیه بر آنچه آنها می‌گویند نه تنها با مفهوم آیه سازگار نیست، بلکه از جهات بسیارى اشکال واضح دارد:
۱. کلمه «امر» را به معناى دین و مذهب گرفتن نه تنها دلیلى ندارد، بلکه آیات دیگر قرآن آن‌را نفى می‌کند؛ زیرا در آیات دیگرى «امر» به معناى فرمان آفرینش استعمال شده است؛ مانند «إِنَّما أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَیْئاً أَنْ یَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ»؛[۱۸] فرمان او چنین است که هر گاه چیزى را اراده کند، تنها به آن می‌گوید: «موجود باش!»، آن نیز بی‌درنگ موجود می‌شود.
در این آیه شریفه و آیات دیگرى[۱۹] امر به همین معنای امر تکوینى استعمال شده، نه به معناى تشریع دین و مذهب.
اساساً هر جا سخن از آسمان و زمین و آفرینش و خلقت و مانند اینها است امر به همین معنا است.[۲۰]
۲. کلمه «تدبیر» نیز در مورد خلقت و آفرینش و سامان بخشیدن به وضع جهان هستى به‌کار می‌رود، نه به معناى نازل گردانیدن مذهب، لذا می‌بینیم در آیات دیگر قرآن در مورد دین و مذهب هرگز کلمه «تدبیر» به کار نرفته، بلکه کلمه «تشریع» یا «تنزیل» یا «انزال» به کار رفته است؛[۲۱] مانند آیات زیر:
«شَرَعَ لَکُمْ مِنَ الدِّینِ ما وَصَّى بِهِ نُوحاً»؛[۲۲] آیینى را براى شما تشریع کرد که به نوح توصیه کرده بود.
«وَ مَنْ لَمْ یَحْکُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولئِکَ هُمُ الْکافِرُونَ»؛[۲۳] کسى که به آنچه خدا نازل کرده حکم نکند کافر است.
«نَزَّلَ عَلَیْکَ الْکِتابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقاً لِما بَیْنَ یَدَیْهِ»؛[۲۴] [همان کسى که] کتاب را به‌حق بر تو نازل کرد، که با نشانه‌هاى کتب پیشین، منطبق است.
۳. آیات قبل و بعد آیه مورد بحث مربوط به خلقت و آفرینش جهان است نه مربوط به تشریع ادیان؛ زیرا در آیه قبل گفت‌وگو از آفرینش آسمان و زمین در شش روز (و به عبارت دیگر شش دوران) بود[۲۵] و در آیات بعد سخن از آفرینش انسان است.
ناگفته پیدا است تناسب آیات ایجاب می‌کنند که این آیه هم که در وسط آیات خلقت واقع شده مربوط به مسئله خلقت و تدبیر امر آفرینش باشد.[۲۶]
لذا اگر کتاب‌های تفسیری را که صدها سال قبل نوشته شده مطالعه کنیم می‌بینیم با این‌که در تفسیر این آیه احتمالات گوناگونى داده‌اند، هیچ‌کس احتمال نداده که آیه مربوط به تشریع ادیان بوده باشد؛ مثلاً در تفسیر «مجمع البیان» که از مشهورترین تفاسیر اسلامى است و مؤلف آن در قرن ششم هجرى می‌زیسته با این‌که اقوال مختلفى در تفسیر آیه مورد بحث ذکر شده از احدى از دانشمندان اسلام دیدگاهی ناظر بر این‌که آیه مربوط به تشریع ادیان است نقل نکرده است.[۲۷]
۴. کلمه «عروج» به معناى «صعود کردن و بالا رفتن» است، نه به معناى نسخ ادیان و زائل شدن، و در هیچ جاى قرآن «عروج» به معناى «نسخ» دیده نمی‌شود، بلکه در مورد ادیان همان کلمه «نسخ» یا «تبدیل» و امثال آن به کار می‌رود.[۲۸]
اساساً ادیان و کتب آسمانى چیزى نیستند که مثلاً مانند ارواح بشر پس از پایان عمر با فرشتگا

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.