پاورپوینت کامل جایگاه صداقت و راستی در قرآن و روایات چگونه است؟ ۵۵ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل جایگاه صداقت و راستی در قرآن و روایات چگونه است؟ ۵۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل جایگاه صداقت و راستی در قرآن و روایات چگونه است؟ ۵۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل جایگاه صداقت و راستی در قرآن و روایات چگونه است؟ ۵۵ اسلاید در PowerPoint :

پاسخ اجمالی

صدق و صداقت؛ بارزترین مشخصه پیامبران الهی در دعوت مردم به سوی خدا است؛ از این‌رو، راست‌گویی از اعمال نیک و پسندیده انسانی بوده و نزد دین و خرد از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است. فطرت پاک انسان ایجاب می‌کند که انسان سالم و متعادل، دل و زبانش یکسو و هماهنگ باشد، ظاهر و باطنش یکی باشد و آنچه را باور دارد بر زبان جاری کند. لذا در قرآن و روایات؛ گاهی صدق در کنار مفاهیمی؛ مانند: ایمان، تقوا، امانت‌داری، وفای به عهد و .. قرار می‌گیرد. مقصود از آن صدق در کردار است که مقامی بالاتر از صدق در گفتار هست؛ یعنی صادق واقعی؛ دارای شخصیتی معنوی می‌باشد، که به هر آنچه می‌گوید، عمل می‌کند و به آن اعتقاد دارد. اگر مدّعی ایمان به خدا است، لوازم آن‌را می‌پذیرد؛ یعنی مثلاً چنانچه عهدی می‌بندد، به آن وفادار می‌باشد، در امانت خیانت نمی کند، مال خود را انفاق می‌کند، و… .

پاسخ تفصیلی

صداقت و راست‌گویی از بزرگ‌ترین فضایل اخلاقی است که در تعالیم و آموزه‌های دینی جایگاه ویژه دارد و در قرآن و روایات فراوان به آن سفارش شده است. قرآن کریم در این‌باره می‌فرماید: «اى کسانى که ایمان آورده‌اید، از خدا پروا کنید و با راست‌گویان باشید».[۱]
در این‌جا در چند بخش زیر به این بحث می‌پردازیم.
الف. مفهوم‌شناسی «صدق»
واژه «صداقت» از «صدق» در اصل به این معنا است که گفتار و یا خبرى که داده می‌شود، مطابق خارج باشد، و کسی را که خبرش مطابق با واقع و خارج باشد، «صادق» و «راستگو» می‌گویند. اما از آن‌جا که به‌طور استعاره و مجاز، اعتقاد، عزم و اراده را هم قول نامیده‌اند،[۲] در نتیجه صدق را در آنها نیز استعمال کرده است. انسانى را هم که عملش مطابق با اعتقادش باشد و یا کارى که می‌کند با اراده و تصمیمش مطابق باشد، صادق و راستگو نامیده‌اند.
ب. اهمیت و ارزش صدق
این فضیلت انسانی – اخلاقی بارزترین مشخصه پیامبران الهی در دعوت مردم به سوی خدا است؛ از این‌رو، راست‌گویی از اعمال نیک و پسندیده انسانی بوده و نزد دین و خرد از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است. فطرت پاک انسان ایجاب می‌کند که انسان سالم و متعادل، دل و زبانش یکسو و هماهنگ باشد، ظاهر و باطنش یکی باشد و آنچه را باور دارد بر زبان جاری کند .لذا در قرآن و روایات؛ گاهی صدق در کنار مفاهیمی؛ مانند: ایمان، تقوا، امانت‌داری، وفای به عهد و .. قرار می‌گیرد. مقصود از آن صدق در کردار است که مقامی بالاتر از صدق در گفتار هست؛ یعنی صادق واقعی؛ دارای شخصیتی معنوی می‌باشد، که به هر آنچه می‌گوید، عمل می‌کند و به آن اعتقاد دارد. اگر مدّعی ایمان به خدا است، لوازم آن‌را می‌پذیرد؛ یعنی مثلاً چنانچه عهدی می‌بندد، به آن وفادار می‌باشد، در امانت خیانت نمی کند، مال خود را انفاق می‌کند، و… .
قرآن کریم درباره صداقت حضرت عیسى(ع) می‌فرماید: «و [یاد کن‏] هنگامى را که خدا فرمود: اى عیسى پسر مریم! آیا تو به مردم گفتى: من و مادرم را همچون دو خدا به‌جاىِ خداوند بپرستید؟ گفت: منزّهى تو، مرا نزیبد که [درباره خویشتن‏] چیزى را که حق من نیست بگویم. اگر آن‌را گفته بودم قطعاً آن‌را مى‏دانستى. آنچه در نفسِ من است تو می‌دانى؛ و آنچه در ذات توست من نمی‌دانم، چرا که تو خود، داناى رازهاى نهانى».[۳]
«امروز، روزى است که راستى راست‌گویان، به آنها سود می‌بخشد».[۴] در روز جزاء صادقین به سبب صفت صدق نتیجه مطلوب می‌گیرند، و صدق به هر اندازه‌اى که در وجود آدمى برقرار و ثابت گردد، به همان مقدار براى او تزکیه و نجات می‌آورد.
در روایات نیز با تعابیر گوناگونی بر راست‌گویی مسلمانان تأکید شده و آن‌را از اصول ایمان و دین‌داری به حساب آورده‌اند: امام علی(ع) می‌فرماید:
«نسبت راستی به دین، نسبت سر به بدن است».[۵]
«راستی، محکم‌ترین پایه‌های ایمان است».[۶]
«رستگاری دنیا و آخرت در راست‌گویی است».[۷]
«صدق، درستی هر چیزی است و دروغ تباهی هر‌ چیزی‌ است».[۸]
«امانتدارى، به راستگویى می‌انجامد».[۹]
«صدق، شمشیر خداوند در روى زمین و آسمان می‌باشد که بر هر جا فرود آید آن‌را دو نیم می‌سازد. اکنون اگر می‌خواهى بدانى راستگو هستى و یا دروغگو می‌باشى به دل خودت نگاه کن و به دعایت توجه نما و آن‌را با میزان خداوند هماهنگ ساز، که خداوند می‌فرماید: “در روز قیامت از روى حق اعمال را وزن‏ می‌کنند و به آنها رسیدگى می‌کنند”.[۱۰] هرگاه باطنت با ادعایت یکى شد صداقت تو ثابت می‌گردد، و پائین‌ترین حدود راست‌گویى این است که زبان با دل یکسان باشد و با هم مخالفتى نداشته باشند».[۱۱]
امام باقر(ع) می‌فرماید: «با‌ راست‌کرداری، خود را برای خدای عزّ و جلّ بیارای».[۱۲]
امام صادق(ع) ‏‌می‌فرماید:
«وقتی بنده‌اى راست گوید، نخستین کسى که او را تصدیق می‌کند خدا است، و خودش نیز می‌داند که‏ راستگو است، و چون دروغ گوید، اولین کسى که او را تکذیب می‌کند خدا است، و خودش نیز می‌داند که دروغگو است».[۱۳]
«فریب نماز و روزه مردم را نخورید؛ زیرا آدمى، گاه چنان به نماز و روزه خو می‌کند که اگر آنها را ترک گوید، احساس ترس می‌کند؛ بلکه آنان را به راستگویى و امانتدارى بیازمایید».[۱۴]
«اگر آنچه در‌ خود داری، راست‌ بود، ادعایت‌ نیز درست خواهد بود و صداقت و راستی‌ات ثابت خواهد گشت. کمترین میزان راستی‌ آن‌ است‌ که نه زبان با قلب مخالف باشد و نه قلب با زبان».[۱۵]
«راستی، نورى است که در عالم معنا می‌درخشد، مانند آفتابى که روشنایى می‌گیرد از او هر چیزى که در تحت نفوذ نور ظاهرى او است، و نقصان و ضعفى در این نور دادن به آفتاب وارد نمی‌شود. کسى که حقیقتاً متصف به صدق است، به مقتضاى حقیقت صدقى که در نفس او وجود دارد، کذب و تقلب را در افراد کاذب ندیده، و تظاهر آنان را در اعمال حمل به صحت و صدق نموده، و اظهارات آنان را تصدیق می‌کند. آرى این همان نور صدق و حقیقت روحانیت است که غیر این معنا از او انتظارى نیست، و به‌جز آن‌کس که خلاف فطرت پاک و نورانیت و صفاى باطن او باشد چیزى از او دیده نمی‌شود. چنان‌که حضرت آدم(ع) ابلیس را در اظهار دروغى او چون قسم خورد، تصدیق نمود، و اظهار و سخن او را باور کرد؛ زیرا در نفس آدم اثرى از دروغ و تقلب وجود نداشت. خداوند متعال می‌فرماید: “پیش از این، از آدم پیمان گرفته بودیم، امّا او فراموش کرد و عزم استوارى براى او نیافتیم”.[۱۶] و ابلیس در اولین مرتبه، این تقلب و خلاف را به کار برد، و پیش از او کسى را سابقه این عمل در ظاهر و باطن نبود. پس او به دلیل ارتکاب همین دروغ دچار خسران و زیان‌کارى شده، و از صفا و صدق آدم(ع) در جهت اغوا و اضلال او نفعی نبرد و او را از مرحله ملکه صدق و روحانیت -به سبب دروغى که راجع به همیشگى و خلود اظهار کرد- نتوانست بیرون برد».[۱۷]
ج. صدق در کردار و اعمال
همان‌طور که اشاره شد؛ در قرآن و روایات؛ گاهی صدق در کنار مفاهیمی؛ مانند: ایمان، تقوا، امانت‌داری، وفای به عهد و… قرار می‌گیرد. صدق در این بخش؛ پیش از آن‌که به صدق و کذب گزاره‌ها از جهت تطابق با واقعیت بپردازد، به نیّات و اهداف و ظاهر و باطن انسان‌ها مربوط می‌شود. از این‌رو؛ علماى اخلاق، صدق را بر شش نوع تقسیم کرده‌اند: ۱- راستى در سخن. ۲- راستى در نیّت و اراده. ۳- راستى در عزم. ۴- راستى در وفاى به عزم. ۵- راستى در عمل. ۶- راستى در محقق ساختن همه معارف دینى.[۱۸]‏ به دیگر سخن؛ صدق در مطلق امور؛ یعنی این‌که آدمی در تمامی اعتقادات، گفتار و عمل صادق و راستین باشد.
برای فهم بهتر ارتباط موجود بین صدق و مفاهیم رفتاری دیگر باید به نکات زیر توجه داشت:
۱. صدق به معنای مطابقت گفتار شخص با درون او و با واقعیت، هر دو با هم است و چنانچه یکی از این دو شرط نقض شود، گفتار به طور کامل صادق نخواهد بود، بلکه از یک نظر صدق و از نظر دیگر کذب می‌باشد.[۱۹] بنابراین، ممکن است یک فرد با وجود تطابق گفته‌اش با حقیقت، کاذب خوانده شود، به این دلیل که چیزی را که می‌گوید با درونش مطابقت ندارد و تنها آن‌را بر زبان جاری ساخته است. بارزترین نمونه در این مورد، شهادت منافقان به رسالت پیامبر اسلام(ص) است: «هنگامى که منافقان نزد تو آیند می‌گویند: “ما شهادت می‌دهیم که یقیناً تو رسول خدایى!” خداوند می‌داند که تو رسول او هستى، ولى خداوند شهادت می‌دهد که منافقان دروغگو هستند [و به گفته خود ایمان ندارند]».[۲۰]
۲. گرچه برای دست‌یابی به ویژگی‌هایی؛ مانند: ایمان، وفا، امانتداری و …؛ سخن حق گفتن و ادعایی مطابق با واقع نمودن، در ابتدای کار، شرط لازم است، اما کافی نیست. چه بسا ممکن است فردی به هنگام سوگند، در گفتار خود هم صادق باشد؛ یعنی بر مطلب حقی سوگند بخورد و به آن اعتقاد داشته باشد، ولی به علت سختی‌ها و مشکلات یا وسوسه‌های شیاطین نتواند بر سوگند یا گفته خود پایدار بماند و در نتیجه؛ عهد خود را بشکند، یا در امانت خیانت نماید.[۲۱] چنین فردی نیز در عرف قرآن کاذب نامیده می‌شود: «آیا مردم گمان کردند همین که بگویند: “ایمان آوردیم”، به حال خود رها می‌شوند و آزمایش نخواهند شد؟! ما کسانى را که پیش از آنان بودند آزمودیم [و اینها را نیز امتحان می‌کنیم]؛ باید علم خدا درباره کسانى که راست می‌گویند و کسانى که دروغ می‌گویند تحقق یابد!».[۲۲]
۳. چنان‌

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.