پاورپوینت کامل روایتی وجود دارد که پذیرفتن سخن حق از هر فردی باشد را توصیه می‌‌کند، اما روایت دیگری وجود دارد مبنی بر این‌که اگر به سخن هر فردی گوش فرا دهیم، گویا او را پرستیده‌‌ایم. این دو روایت چگونه قابل جمع است؟ ۳۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل روایتی وجود دارد که پذیرفتن سخن حق از هر فردی باشد را توصیه می‌‌کند، اما روایت دیگری وجود دارد مبنی بر این‌که اگر به سخن هر فردی گوش فرا دهیم، گویا او را پرستیده‌‌ایم. این دو روایت چگونه قابل جمع است؟ ۳۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل روایتی وجود دارد که پذیرفتن سخن حق از هر فردی باشد را توصیه می‌‌کند، اما روایت دیگری وجود دارد مبنی بر این‌که اگر به سخن هر فردی گوش فرا دهیم، گویا او را پرستیده‌‌ایم. این دو روایت چگونه قابل جمع است؟ ۳۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل روایتی وجود دارد که پذیرفتن سخن حق از هر فردی باشد را توصیه می‌‌کند، اما روایت دیگری وجود دارد مبنی بر این‌که اگر به سخن هر فردی گوش فرا دهیم، گویا او را پرستیده‌‌ایم. این دو روایت چگونه قابل جمع است؟ ۳۰ اسلاید در PowerPoint :

پاسخ اجمالی

در روایت اوّل واژه «انظر» به کار رفته است و از شنونده اندیشمند و دارای قدرت تحلیل، خواسته شده است که سخن را گوش فرا داده، اما با تأمل و تفکر – که به یک معنا نقد آن سخن است – در آن اندیشه کند که اگر آن سخن مفید بود از آن بهره‌مند شده و گرنه آن‌را را وا گذارد. بنابراین ساحت سخن و گوینده آن تفکیک شده است. اما در روایت دوم واژه «اصغی» به کار رفته که به معنای تمایل داشتن است و مخاطب کسانی هستند که قدرت تحلیل کمتری داشته و بدون تأمل به سخنی گوش فرا داده و به سرعت جذب آن می‌‌شوند.

پاسخ تفصیلی

هرچند ظاهر دو روایت مطرح شده در پرسش با یکدیگر قدری ناسازگاری داشته، اما با دقت و تأمل بیشتر این ناسازگاری برطرف می‌شود.
روایت اوّل: سخن ژرفی است از امام علی(ع) که فرمود: «خُذِ الْحِکْمَهَ مِمَّنْ أَتَاکَ بِهَا وَ انْظُرْ إِلَى مَا قَالَ وَ لَا تَنْظُرْ إِلَى مَنْ قَال‏»؛[۱] حکمت را از کسى که آن‌را برای تو می‌آورد، بگیر و به آنچه گفته است، بنگر و به [شخصیت‏] گوینده نگاه نکن.
روایت دوم: امام جواد(ع) فرمود: «مَنْ أَصْغَى إِلَى نَاطِقٍ فَقَدْ عَبَدَهُ فَإِنْ کَانَ النَّاطِقُ یُؤَدِّی عَنِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَقَدْ عَبَدَ اللَّهَ وَ إِنْ کَانَ النَّاطِقُ یُؤَدِّی عَنِ الشَّیْطَانِ فَقَدْ عَبَدَ الشَّیْطَانَ»؛[۲] هر کس به سخن سخنرانى گوش دهد، او را پرستش کرده است. پس اگر او از خدا سخن بگوید، خدا را پرستیده است، و اگر از زبان ابلیس سخن بگوید، ابلیس را عبادت کرده است.
همچنان‌که ملاحظه می‌گردد؛ روایت اول بیانگر این است که به گفته توجه شود، نه به گوینده و در روایت دوم گفته شده که گوش فرا دادن به سخنان هر کسی، تبعیّت و پیروی از او را در پی خواهد داشت. اکنون با ملاحظه دقیق و تأمل در متن عربی این دو روایت، باید گفت:
۱. در روایت اوّل، کلمه «انظر» به کار رفته است که به معنای «نگاه کن» است. این نگاه توأم با تأمّل و تفکّر است؛ زیرا واژه نظر در عربی با تأمل و تفکّر همراه است و منحصر به دیدن معمولی نمی‌شود، چنان‌که راغب اصفهانی در مفردات می‌گوید: «نَظَر»؛ یعنی بر گرداندن و توجه دادن چشم ظاهر و چشم باطن براى دیدن و ادراک چیزی است. که مقصود از این عمل، تأمل و تحقیق درباره آن است. و نیز مقصود از دیدن و تأمّل، به ‌دست آوردن معرفت و شناختى است که بعد از تحقیق حاصل می‌شود و آن‌را «رؤیه» گویند.[۳] در قرآن کریم نیز این واژه بسیار به ‌کار رفته است که عمدتاً نیز به معنای تأمّل و تدبّر است؛ مثلاً در این آیه شریفه آمده است: «قُلِ انْظُرُوا ما ذا فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْض»؛‏‏[۴] بگو، با دقت تمام به آسمان‌ها و زمین نگاه کنید [تا نشانه‌هاى قدرت خدا را ببینید]. در این آیه مراد از «انظروا» نگاه کردن و دیدن تنها با چشم نیست، بلکه علاوه بر آن، با تفکّر و تدبّر باشد.
واژه «أصغی» در روایت دوم؛ از ریشه «صغو» و «صغی» به معنای میل و توجه نشان دادن است.[۵] به ‌گونه‌ای که این میل با همراهی است.[۶] مانند این‌که گفته شده: «و صَغَتِ الشَّمْسُ: مالَتْ للغُروبِ»؛[۷] آفتاب میل به غروب کرد. «اصغاء» به معناى استماع، در حقیقت میل و توجه دادن گوش است به طرف سخن.[۸] همان‌طور که در نهج البلاغه آمده است: «فَأَصْغَیْتُ إِلَیْهِ سَمْعِی‏»؛[۹] گوشم را به طرف عقیل متمایل کردم؛ یعنی به سخنش گوش دادم. در قرآن هم این واژه به معنای متمایل شدن و رغبت آمده است: «وَ لِتَصْغى‏ إِلَیْهِ أَفْئِدَهُ الَّذینَ لا یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَهِ وَ لِیَرْضَوْهُ وَ لِیَقْتَرِفُوا ما هُمْ مُقْتَرِفُون»؛[۱۰] نتیجه (وسوسه‌هاى شیطان و تبلیغات شیطان‌صفتان) این خواهد شد که دل‌هاى منکران قیامت، به آنها متمایل گردد و به آن راضى شوند و هر گناهى که بخواهند، انجام دهند!
آنچه که از مطالب فوق به ‌دست می‌آید این است که؛ این دو روایت نه تنها تعارض و تنافی با یکدیگر ندارند، بلکه به بخشی از ابعاد مهم تربیتی انسان اشاره می‌کنند و او را نسبت به پیچیدگی‌های زندگی‌اش آگاه می‌نمایند. در روایت اول؛ سفارش به تدبّر و تفکّر در سخنان شده است و انسان را از قضاوت‌های سطحی و بدون تأمل برحذر می‌دارد، گاه ممکن است سخن ارزش‌مندی از زبان کسی گفته شود که گرچه به لحاظ عقاید و یا رفتارهای فردی و اجتماعی، فرد شایسته‌ای نباشد، اما سخن او را می‌توان به بوته نقد و بررسی نهاد و موارد ارزش‌مند آن‌را با تفکر و تأمل جدا نموده و از آن استفاده نمود.
اما در روایت دوم؛ تمایل و توجه به سخن گوینده مطرح است، که نوعی تبعیّت و همراهی با وی را بدون تفکر و تأمل در پی دارد و این، گاهی می‌تواند خطرناک باشد؛ زیرا پیرو

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.