پاورپوینت کامل مهمترین مقتلهای شهدای کربلا کداماند؟ ۱۰۸ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل مهمترین مقتلهای شهدای کربلا کداماند؟ ۱۰۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۰۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مهمترین مقتلهای شهدای کربلا کداماند؟ ۱۰۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل مهمترین مقتلهای شهدای کربلا کداماند؟ ۱۰۸ اسلاید در PowerPoint :
پاسخ اجمالی
از مهمترین مقاتل و تاریخ عاشورا در دوره قرن دوم تا قرن هفتم به این آثار میتوان اشاره کرد: «تسمیه من قتل مع الحسین(ع) من ولده و إخوته و اهل بیته و شیعته»؛ فُضَیل بن زُبیر اسدی رَسّان کوفی، «مقتل الحسین(ع)»؛ ابومِخنَف لوط بن یحیی ازدی، «مقتل الحسین بن علی» از کتاب «الطبقات الکبری»؛ کاتب واقدی، گزارش قیام عاشورا در کتاب «تاریخ الأمم و الملوک»؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ و قیام امام حسین در کتاب «الإرشاد فی معرفه حجج الله علی العباد»؛ شیخ مفید و … .
پاسخ تفصیلی
پیش از پرداختن به معرفی کتابها و مقاتل واقعه عاشورا، تذکر دو نکته ضروری است:
اول: دایره بحث این نوشتار، منابع و آثاری است که درباره تاریخ عاشورا و شرح شهادت امام حسین(ع) و یارانش نگاشته شده است، اعم از آنکه به نام مقتل باشد یا به نام دیگری.
دو. در این بررسی، آثار مربوط به تاریخ عاشورا تا قرن هفتم که مورد دسترس بوده، شناسایی و معرّفی شده است؛ زیرا تا این قرن، آثاری نگاشته شده است که برخی از گزارشهای آنها برگرفته از آثار مقتلنویسان کهن است که اکنون اثری از آنان نیست. اما گزارشهای مکتوبات قرن هشتم به بعد؛ یا همان گزارشهای مقاتل کهن و قدیمی به جای مانده و متأخر است که طبیعتاً اعتبار آنها بسته به اعتبار مآخذ آنها میباشد، یا برخی گزارشهای آنها جعلی و افسانهای است که چندان اعتبار نداشته و قابل استشهاد نیست.
سیر تاریخی مقتلنویسی و تاریخنگاری عاشورا
از مهمترین مقاتل و تاریخ عاشورا در دوره قرن دوم تا قرن هفتم به ترتیب قرن که چاپ شده و یا به نوعی در منابع روایی از آنها روایات نقل شده است، به آثار زیر میتوان اشاره کرد:
الف. آثار قرن دوم
۱. «تسمیه من قتل مع الحسین(ع) من ولده و إخوته و اهل بیته و شیعته»، تألیف فُضَیل بن زُبیر اسدی رَسّان کوفی، از اصحاب امام باقر و امام صادق(ع).[۱] این اثر تنها ۱۰ صفحه است که در مجله تراثنا (ش ۲، سال ۱۴۰۶ق) منتشر شده است.[۲] هدف مؤلف فقط بیان نام شهداى کربلا است و جز نام آنان و در مواردى نام قاتلان آنان، مطلبى درباره ایشان ذکر نکرده، مگر در دو مورد که از جمله حضرت على اصغر با نام «عبد اللّه بن الحسین» است.[۳] در پایان رساله هم مطالب کوتاهى درباره وقایع پس از شهادت امام حسین(ع) آورده است. فضیل رسّان نقلهای نادر و عجیبی هم دارد. برای نمونه؛ او به رغم آنکه به بیماری امام سجاد(ع) تصریح کرده، اما میگوید ایشان در برخی از میادین جنگ در کربلا حضور داشت![۴]
۲. «مقتل الحسین(ع)»؛ اثر اصبغ بن نباته مُجاشعی یا فرزندش قاسم بن اصبغ. هر چند مشهور آن است که کهنترین مقتل مکتوب از آنِ اصبغ بن نباته است،[۵] و بنا بر خبری که شیخ صدوق نقل کرده است، اصبغ بن نباته، شهادت امام حسین(ع) را درک کرده،[۶] اما در اخبار و گزارشهای تاریخی، هیچگونه خبری درباره واقعه عاشورا از اصبغ بن نباته نقل نشده است، بلکه راوی برخی از گزارشها در اینباره، فرزند وی قاسم بن اصبغ است؛ از اینرو آنچه صحیح به نظر میرسد آن است که قاسم فرزند اصبغ که راوی برخی از اخبار واقعه عاشورا است، مقتلی داشته است،[۷] چنانکه طبری،[۸] ابوالفرج اصفهانی،[۹] شیخ صدوق[۱۰] و سبط بن جوزی[۱۱] اخباری را از واقعه عاشورا به یک یا چند واسطه از او نقل کردهاند.
۳. امام باقر(ع) و امام صادق(ع) و گزارش مقتل حضرت سیدالشهدا(ع)؛ بجز روایات کوتاه درباره حادثه کربلا که از امامان معصوم(ع) در مجامع حدیثی نقل شده است، گاه به روایاتی طولانی بر میخوریم که در نوع خود میتواند یک مقتل قلمداد شود، از جمله حدیث طولانی شیخ صدوق که در «أمالی» خود به صورت مسند از امام صادق(ع) نقل کرده است. این حدیث، بخشهای مختلف حادثه کربلا را از بدو شکلگیری آن در مدینه پس از مرگ معاویه و تلاش والی مدینه جهت گرفتن بیعت برای یزید، تا شهادت امام حسین و سپس گوشهای از جریان اسارت اهل بیت آنحضرت و مجلس ابن زیاد، دربردارد.[۱۲] همچنین میتوان روایت عمار دُهْنی از امام باقر(ع) را درباره سیر قیام امام حسین(ع) از آغاز تا پایان و جریان اسارت اهل بیت در شام و بازگشت آنان به مدینه و نیز جریان قیام مسلم در کوفه، از این دست روایات شمرد.[۱۳]
۴. «مقتل الحسین(ع)»؛ ابومِخنَف لوط بن یحیی ازدی (متوفای ۱۵۷ق).[۱۴] که اکنون این کتاب موجود نیست، ولى هشام کلبى آنرا روایت کرده و طبرى آنها را در تاریخ خود آورده است. روایات هشام کلبى را شیخ مفید نیز در کتاب «الإرشاد» نقل مىکند. البته کتابی با عنوان «وقعه الطف» چاپ شده است که همان روایات نقل شده از ابومخنف درباره واقعه عاشورا که در کتابهایی مانند تاریخ طبری بوده، جمعآوری شده است.
ابومخنف، صاحب آثار متعددی بود که بیشتر آنها تکنگاریهای مربوط به حوادث مهم قرن اول و دوم است. در میان این آثار، کتاب مقتل الحسین(ع) او به لحاظ ویژگیهای ذیل، جایگاه خاصی یافته است.
اول: اهمیت موضوع جریان کربلا، بویژه نزد شیعیان.
دوم: نزدیک بودن نویسنده و تألیف او به زمان حادثه؛ زیرا ابومخنف، روایات این کتاب را گاه از شاهدان عینی و گاه با یک یا دو واسطه نقل کرده که در مقایسه با مقاتل تدوین شده در ادوار بعد، دارای امتیازی ویژه است.
سوم: توجه مورّخان بعدی، اعم از شیعه و سنّی، به این اثر و نقل تمام یا غالب روایات آن، از جمله توسط شاگردش، هشام کلبی، و سپس محمد بن جریر طبری، ابوالفرج اصفهانی، شیخ مفید و سبط بن جوزی.
چهارم: جایگاه نویسنده که به تعبیر نجاشی، «شیخ اصحاب الأخبار بالکوفه» بوده[۱۵] و تکنگاریهای تاریخی بسیاری داشته است.
ب. آثار قرن سوم
قرن سوم را به لحاظ تعداد مقاتل و نگاشتههای مربوط به واقعه کربلا میتوان اوج دوره مقتلنگاری و نوشتههای عاشورایی به حساب آورد. در این قرن تلاشهای ارزندهای در مقتلنگاری، هم از سوی شیعیان و هم توسط اهل سنت صورت گرفت که بعضاً دست مایه آثار بعدی قرار گرفت که در این میان، بخش بسیار اندکی به دست ما رسیده و غالب آنها از بین رفتهاند. از میان محدّثان و مورّخان مسلمان در این قرن که در منابع فهرستنگار و رجالی متقدم، کتابی با عنوان مقتل الحسین(ع) یا نزدیک به آن، به آنان نسبت داده شده، به چند مورد اشاره میشود.
۱. «مقتل الحسین(ع)»؛ هشام بن محمد بن سائب (کلبی) (متوفای ۲۰۴ یا ۲۰۵ یا ۲۰۶ق)؛[۱۶] هشام بن محمد بن سائب کلبی یکی از شاگردان ابومخنف، مورّخی شهیر و مورد عنایت شیعه و اهل سنت و از شاگردان امام صادق(ع)، بوده است. ضمن آثار وی، نام کتاب مقتل الحسین(ع) به چشم میخورد که بیشترِ اخبار آن، همان روایات استادش است، اما از آنجا که امروزه اثری از مقتل وی نیست، نمیتوان به درستی درباره میزان بهرهگیری وی از اخبار ابومخنف، داوری کرد. البته گزارشهای او از ابومخنف و برخی دیگر، بعدها در آثاری همچون «تاریخ طبری»، «مقاتل الطالبیین» و «الارشاد» شیخ مفید و «تذکره الخواص» سبط بن جوزی آمده است.
۲. «مقتل الحسین(ع)»؛ محمد بن عمر واقدی مدنی بغدادی (متوفای ۲۰۷ق).[۱۷]
۳. «مقتل الحسین(ع)»؛ ابوعبید قاسم بن سلام هروی (متوفای ۲۲۴ یا ۲۲۵ق)؛[۱۸] ابن عبد ربه[۱۹] و محمد بن احمد بن تمیم[۲۰] بخشی از گزارشهای مقتل وی را آوردهاند.
۴. «مقتل الحسین یا السیره فی مقتل الحسین(ع)»؛ ابوالحسن علی بن محمد مدائنی بغدادی (متوفای ۲۲۴ یا ۲۲۵ق)؛[۲۱] ابوالفرج اصفهانی،[۲۲] سبط ابن جوزی[۲۳] و جمال الدین یوسف مِزِّی[۲۴] از مقتل او نقل کردهاند.
۵. «مقتل الحسین بن علی» از کتاب «الطبقات الکبری»؛ محمد بن سعد مشهور به کاتب واقدی (متوفای ۲۳۰ق)؛[۲۵] محمد بن سعد گزارش مهمی را ذیل شرح حال امام حسین(ع) در کتاب «الطبقات الکبری» خود آورده است، که از دو بخش تشکیل شده است؛ بخش نخست آن درباره نسب، تولد و ویژگیها و فضایل و مناقب امام حسین(ع) است و در بخش دوم، گزارش حادثه عاشورا از آغاز تا پایان حادثه، از جمله شهادت آنحضرت آمده است. روش تاریخنگاری ابن سعد، حدیثی است از اینرو؛ او گزارشها را به صورت مسند نقل کرده و در بخش نخست، ۹۰ حدیث نقل کرده است. اما در بخش مقتل، نزدیک به ۵۰ خبر نقل کرده که البته سند هر یک از آنها، بیان نشده، بلکه تنها به چند سند کلی که در آغاز مقتل آمده، اکتفا شده است.
همچنین ابن سعد، اخباری درباره برخی حوادث و علائم غیر طبیعی و خارق العاده آسمانی و زمینی و نیز عقوبتها و بلاهایی که بر سر برخی از قاتلان سپاه عمر سعد پس از حادثه عاشورا آمده، آورده است.
اگرچه روش ابن سعد در نگارش طبقات خود، آن است که به حوادث و تحوّلات مهم تاریخی که همزمان با زندگی اشخاص است، نپردازد، اما عظمت حادثه عاشورا، ابن سعد را واداشته است که تا به این واقعه و رهبر آن، بیشتر بپردازد. با این همه، وی در مواردی تنها به گردآوری و نقل گزارشها اکتفا کرده و درباره درستی یا نادرستی آنها، هیچ نظری نداده است.
۶. «مقتل الحسین بن علی»؛ ابن قتیبه دینوری (متوفای ۲۷۶ق)؛[۲۶] وی همچنین صفحاتی از کتاب «الامامه و السیاسه» را (که منسوب به اوست) به گزارش قیام امام حسین(ع) اختصاص داده است که گزارشهای وی با گزارشهای ابن عبد ربه در «العقد الفرید» در اینباره، شباهت بسیاری دارد.[۲۷]
۷. ترجمه و مقتل امام حسین(ع) از کتاب «أنساب الاشراف»؛ احمد بن یحیی بن جابر بلاذری[۲۸] (متوفای بعد از ۲۷۰ق یا ۲۷۹ق[۲۹]). بلاذری، بخشی از کتاب خود را به نسب و شرح حال خاندان ابوطالب و فرزندانش و امیرالمؤمنین(ع) و فرزندانش، از جمله زندگانی امام حسین(ع) و مقتل وی پرداخته است. بلاذری پس از چند گزارش درباره تولد و فرزندان امام حسین(ع) به شرح واقعه کربلا پرداخته است و نخستین گزارشهای خود را در اینباره، از تماس شیعیان با امام حسین از زمان صلح امام حسن(ع) آغاز کرده است. روش تاریخنگاری بلاذری در این کتاب همانند یعقوبی و دینوری، ترکیبی است. از اینرو، بجای آنکه برای هر خبر، سند مستقل ذکر کند، در بیشتر موارد، تنها با تعبیر «قالوا»، خبر را آورده است. در مواردی هم به سند اشاره کرده است، از جمله از ابومخنف، هشام کلبی، عوانه بن حکم، هیثم بن عدی، و عمر بن شَبَّه نقل کرده است و در مواردی نیز تعابیر «حدثنی بعض الطالبیین» و «حدثنی بعض قریش » را آورده است. «أنساب الاشراف» که یکی از منابع تاریخ عاشورا است، با گزارشهای ابومخنف و ابن سعد – به رغم برخی تفاوتها – همسو و سازگار و مؤید یکدیگراند.
۸. گزارش قیام کربلا در «الأخبار الطوال»؛ ابوحنیفه دینوری (متوفای ۲۸۲ق)؛[۳۰] سبک تاریخنگاری دینوری، همانند سبک مورّخانی، همچون یعقوبی و مسعودی به صورت ترکیبی و با حذف اسناد است. او هر بخش از گزارش را با تعبیر «قالوا» آغاز کرده نقل کرده است. اگرچه بسیاری از مضامین گزارشهای دینوری در منابع کهن دیگر آمده، اما تعابیر وی در اینباره، ویژه خود اوست و در منابع دیگر نیامده است.
ج. آثار قرن چهارم
۱. گزارش قیام عاشورا در کتاب «تاریخ الأمم و الملوک»؛ محمد بن جریر طبری (متوفای ۳۱۰ق)؛[۳۱] طبری ذیل حوادث سالهای ۶۰ و ۶۱ق حوادثی را که منجر به واقعه عاشورا شد، شرح داده است. بخش بزرگ گزارش عاشورا در این اثر، مرهون گزارشهای مقتل الحسین ابومخنف است. وی این گزارشها را به واسطه هشام بن محمد بن سائب کلبی، شاگرد ابومخنف، نقل کرده است. اسناد طبری در اینباره چنین است: «قال هشام بن محمد عن ابیمخنف» یا «قال هشام، قال ابومخنف» و یا «حدثتُ عن هشام، عن ابیمخنف ». افزون بر این، طبری از خودِ مقتل هشام نیز بهره بسیار برده و برخی گزارشها را که هشام از غیر ابومخنف نقل کرده، آورده است. در حقیقت، هشام همه کتاب یا بیشتر روایات ابومخنف را با اضافاتی که از طرق دیگر داشته، به صورت کتابی تدوین و تنظیم کرده، آنگاه یک قرن بعد، طبری از آن بهره کامل برده است.
طبری گزارشهای واقدی را نیز نادیده نگرفته است. همچنین وی بر اساس روایت عمار دُهنی، مطالبی از امام باقر(ع) در خصوص مرگ معاویه و بیعتخواهی ولید بن عتبه (حاکم مدینه) از امام حسین(ع) تا بازگشت اهل بیت به مدینه و عزاداری بنیهاشم در این شهر، در دو بخش آورده که منبع مکتوب آن نامشخص است. طبری در بخش نخست نقل یاد شده، ابتدا گزارش واقعه را از ابتدا تا پایان شهادت مسلم بن عقیل به اختصار از عمار دهنی نقل کرده و سپس تفصیل آنرا به نقل از ابومخنف آورده است.
۲. گزارش واقعه عاشورا در کتاب «الفتوح»؛ ابو محمد احمد بن علی بن اعثم کوفی (متوفای ۳۱۴ق)؛ [۳۲] ابن اعثم کوفی به مناسبت بیان حوادث سال ۶۰ و ۶۱ق متناسب با ساختار کتاب خود، به نهضت عاشورا پرداخته است. ابن اعثم گزارش قیام عاشورا را با عنوان «ابتداء أخبار مقتل مسلم بن عقیل و الحسین بن علی و ولده و شیعته» آغاز کرده و با گزارش بازگرداندن محترمانه اسرای اهل بیت به مدینه توسط یزید، به پایان رسانده است.
سبک تاریخنگاری ابن اعثم همانند یعقوبی و دینوری، بدون ذکر سند و ترکیبی و در برخی موارد، قصهپردازی و داستانسرایی است، از اینرو؛ گزارشهای او را درباره واقعه عاشورا، بایستی با احتیاط و با مقابله و مقایسه با اخبار ابومخنف در تاریخ طبری و الإرشاد شیخ مفید و گزارشهای مورّخانی همانند بلاذری و دینوری بررسی کرده و در صورت عدم تعارض و مخالفت، به آن اعتنا کرد. با این همه، این اثر از منابع مهم و کهن تاریخی است که در طول زمان، شیعه و سنی به آن استناد کردهاند. برای نمونه؛ برخی از اخبار «المناقب» ابن شهرآشوب و «بحارالانوار» و بسیاری از مطالب «مقتل الحسین(ع)» خوارزمی، از این کتاب گرفته شده است.
همچنین برخی از گزارشهای ابن اعثم، از ارزش خاصی برخوردار است؛ زیرا وی در نقل آن بر همه مورّخان، پیشی گرفته است؛ همانند گزارش متن وصیتنامه امام حسین(ع) به محمد حنفیه و جمله مشهور حضرت درباره فلسفه قیام خویش: «و انی لم أخرج أشرا و لا بطرا و…».[۳۳] از دیگر گزارشهای ارزشمند او نقل خطبه انقلابی و پرشور حضرت زینب(س) در نکوهش کوفیان هنگام اسارت در کوفه است.
۳. قیام عاشورا در کتاب «العقد الفرید»؛ احمد ابن محمد بن عبد ربه اندلسی (متوفای ۳۲۸ق)؛ [۳۴] ابنعبد ربّه اندلسی به مناسبت بیان حوادث سال ۶۱ق چند صفحهای از نگاشته خود را به قیام عاشورا اختصاص داده و به اختصار به سیر قیام امام حسین(ع) از آغاز تا پایان پرداخته است. نکته قابل توجه در این نگاشته، اخبار مورّخان و مقتلنویسانی است که او از آنها بهره برده است. وی آغاز گزارش خود را از مقتل قاسم بن سلام هروی که از بین رفته، به واسطه شخصی به نام علی بن عبدالعزیز نقل کرده است. سپس از محدّثان، مورّخان و نسبشناسانی، همانند زبیر بن بکار (به واسطه علی بن عبدالعزیز)، ضحاک بن عثمان خزاعی، شعبی (به نقل از یحیی بن اسماعیل) و حسن بصری (به نقل از ابوالحسن مدائنی) اخباری را آورده است. از گزارشهای خلاف مشهور ابن عبد ربّه که از قاسم بن سلام نقل کرده، جریان دیدار امام حسین(ع) با عبداللّه بن مطیع در راه مکه است که وقتی وی از حضرت سؤال میکند کجا میروی؟ آنحضرت میفرماید: «به عراق، چون از سوی آنان بیش از یکبار برایم نامه (دعوت) آمده است»![۳۵] در حالی که دعوت عراقیان، چند روز پس از اقامت حضرت در مکه بوده است.
۴. قیام عاشورا در کتاب «المحن»؛ ابوالعرب محمد بن احمد بن تمیم تمیمی (متوفای ۳۳۳ق)؛[۳۶] نویسنده این اثر، گزارشی درباره شهادت امام حسین(ع)، بهویژه حوادث خارق العاده پس از آن، از قبیل پدیدار شدن سُرخی در آسمان و برآمدن خون از زیر سنگها، آورده است.[۳۷]
۵. گزارش قیام کربلا در «مروج الذهب و معادن الجوهر»؛ ابوالحسن علی بن حسین بن علی مسعودی (متوفای ۳۴۵ یا ۳۴۶ق)؛[۳۸] مسعودی به مناسبت گزارش حوادث سال ۶۱ق چند صفحهای از اثر خود را به گزارش واقعه کربلا اختصاص داده است. اگرچه گزارش او درباره واقعه عاشورا همان گزارشهای مشهور منابع کهن است، اما برخی از گزارشها را تنها او آورده است. برای نمونه؛ تاریخ ورود مسلم بن عقیل را به کوفه، پنجم شوّال نگاشته است.[۳۹] همچنین آمار اصحاب امام حسین(ع) را هنگام روانه شدن به کربلا به همراه سپاه حرّ، پانصد سوار و حدود صد پیاده، و آمار شهدای کربلا را ۸۷ نفر نوشته است.[۴۰]
۶. گزارش قیام عاشورا در «مقاتل الطالبیین»؛ ابوالفرج اصفهانی (متوفای ۳۵۶ق)؛[۴۱] ابوالفرج اصفهانی با تدوین این کتاب، ضمن نقل روایات مسند درباره قیامها و کشتههای خاندان ابوطالب، حدود ۳۸ صفحه را به مقتل امام حسین(ع) و اهل بیت و اصحاب او و نیز اسارت خاندانش اختصاص داده است. در گزارش ابوالفرج از مقتل امام حسین(ع)، ابتدا اسامی و چگونگی شهادت ۲۳ تن از شهدای بنیهاشم (با احتساب امام حسین) آمده، و در ادامه، چگونگی شهادت مسلم بن عقیل در کوفه با تفصیل بیشتر گزارش شده است. وی در نهایت، جریان شهادت امام حسین(ع) و سپس گوشههایی از گزارشهای مربوط به اسارت اهل بیت آنحضرت را آورده و در مجموع، بنای وی بر ایجاز و عدم تفصیل بوده است.
ابوالفرج اخبار مربوط به حادثه کربلا را از راویانی چند نقل کرده، اما بخش اصلی حادثه، یعنی شهادت امام حسین و مقدمات آنرا از ابومخنف نقل کرده است و در واسطههای میان او و ابومخنف، گاه نام نصر بن مزاحم منقری، و گاه نام ابوالحسن مدائنی آمده است. وی روایاتی نیز از امام سجاد، امام باقر و امام صادق(ع) در این زمینه نقل کرده است. در برخی موارد، همچون گزارش چگونگی شهادت حضرت امام حسین چند روایت را ترکیب کرده و پس از ذکر سندها، یکجا، به نقل متن آنها پرداخته است
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 