پاورپوینت کامل آیا واقعاً در منابع اسلامی نیز مانند کتاب مقدس یهودیان، حضرت داود(ع) به قتل انسانی بیگناه و زنای محصنه متهم شده است؟! ۵۴ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل آیا واقعاً در منابع اسلامی نیز مانند کتاب مقدس یهودیان، حضرت داود(ع) به قتل انسانی بیگناه و زنای محصنه متهم شده است؟! ۵۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل آیا واقعاً در منابع اسلامی نیز مانند کتاب مقدس یهودیان، حضرت داود(ع) به قتل انسانی بیگناه و زنای محصنه متهم شده است؟! ۵۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل آیا واقعاً در منابع اسلامی نیز مانند کتاب مقدس یهودیان، حضرت داود(ع) به قتل انسانی بیگناه و زنای محصنه متهم شده است؟! ۵۴ اسلاید در PowerPoint :
پاسخ اجمالی
در کتاب مقدس، داستانی نقل شده است که در آن نسبتهای ناروایی از جمله چشمچرانی، زنا با زن شوهردار، زمینهسازی برای کشتهشدن فردی بیگناه و… به حضرت داود(ع) منتسب شده است.
در برخی منابع اسلامی که تا حدودی تأثیرپذیر از روایات اسرائیلیات بودهاند نیز بخشهایی از این داستان دروغین نقل شده است، اما بسیاری از مسلمانان از جمله پیروان مکتب شیعه به پیروی از امامان خویش، چنین نسبتهای ناروایی را نمیپذیرند.
پاسخ تفصیلی
آنچه در پرسش در مورد حضرت داود نبی(ع) نقل شده است ریشه در نسبت ناروایی دارد که در کتاب مقدس به حضرتشان منتسب شده است.
داستان داود(ع) در کتاب مقدس
ابتدا باید گفت که ما به ناچار و با آنکه مطالب ذیل را نمیپذیریم، برای ریشهیابی این داستان ناچاریم که متن کتاب مقدس را نقل کنیم. داستان حضرت داود(ع) در کتاب مقدس را میتوان به دو قسمت تقسیم کرد:
۱. داستان عاشق شدن، انجام زنای محصنه و فراهم آوردن مقدمات قتل شوهر بیگناه زنی که عاشقش شده بود!
«یک روز هنگام عصر، داود از خواب برخاست و برای هواخوری به پشت بام کاخ سلطنتی رفت. وقتی در آنجا قدم میزد چشمش به زنی زیبا افتاد که مشغول حمام کردن بود. داود یک نفر را فرستاد تا بپرسد آن زن کیست. معلوم شد اسمش بتشبع، دختر الیعام و زن اوریای حیتی است .پس داود چند نفر را فرستاد تا اوریا را بیاورند. وقتی بتشبع نزد او آمد، داود با او همبستر شد. سپس بتشبع خود را با آب طاهر ساخته، به خانه برگشت. وقتی بتشبع فهمید که حامله است، پیغام فرستاد و این موضوع را به داود خبر داد. پس داود برای یوآب (فرمانده سپاه خود) این پیغام را فرستاد: “اوریای حیتی را نزد من بفرست”. وقتی اوریا آمد، داود از او سلامتی یوآب و سربازان و اوضاع جنگ را پرسید. سپس به او گفت: حال به خانه برو. بعد از رفتن اوریا، داود هدایایی نیز به خانه او فرستاد. اما اوریا به خانه خود نرفت و شب را کنار دروازه کاخ پیش محافظان پادشاه بسر برد. وقتی داود این را شنید، اوریا را احضار کرد و پرسید: چه شده است؟ چرا پس از این همه دوری از خانه، دیشب به خانه نرفتی؟ اوریا گفت: صندوق عهد خداوند و سپاه اسرائیل یهودا و فرمانده من یوآب و افسرانش در صحرا اردو زدهاند، آیا رواست که من به خانه بروم و با زنم به عیش و نوش بپردازم و با او بخوابم؟ بجان شما قسم که این کار را نخواهم کرد. داود گفت: بسیار خوب، پس امشب هم اینجا بمان و فردا به میدان جنگ برگرد. پس اوریا آن روز و روز بعد هم در اورشلیم ماند. داود او را برای صرف شام نگهداشت و او را مست کرد. با این حال، اوریا آن شب نیز به خانهاش نرفت بلکه دوباره کنار دروازه کاخ خوابید.
بالاخره، صبح روز بعد، داود نامهای برای یوآب نوشت و آنرا بهوسیله اوریا برایش فرستاد. در نامه به یوآب دستور داده بود که وقتی جنگ شدت میگیرد، اوریا را در خط مقدم جبهه قرار بدهد و او را تنها بگذارد تا کشته شود. پس وقتی یوآب در حال محاصره شهر دشمن بود، اوریا را بجایی فرستاد که میدانست سربازان قوی دشمن در آنجا میجنگند. مردان شهر با یوآب جنگیدند و در نتیجه اوریا و چند سرباز دیگر کشته شدند. … وقتی بتشبع شنید شوهرش مرده است، عزادار شد. بعد از تمام شدن ایام سوگواری، داود بتشبع را به کاخ سلطنتی آورد و او نیز یکی از زنان داود شده، از او پسری به دنیا آورد. اما کاری که داود کرده بود در نظر خداوند ناپسند آمد».[۱]
۲. اما داستان به اینجا نیز خاتمه نمییابد، بلکه نوع برخورد و مجازات خداوند نیز جالب است:
«لذا خداوند، (ناثان) پیامبر را نزد داود فرستاد. او هم آمد و به داود گفت در یک شهر دو نفر مرد زندگى میکردند یکى فقیر و آن دیگرى توانگر، مرد توانگر گاو و گوسفند بسیار زیاد داشت و مرد فقیر به جز یک میش کوچک نداشت، که آنرا به زحمت بزرگ کرده بود در این بین میهمانى براى مرد توانگر رسید او از اینکه از گوسفند و گاو خود یکى را ذبح نموده از میهمان پذیرایى کند دریغ ورزید، و یک میش مرد فقیر را ذبح کرده براى میهمان خود طعامى تهیه کرد. داود از شنیدن این رفتار سخت در خشم شد، و به ناثان گفت: رب که زنده است، چه باک از اینکه آن مرد طمعکار کشته شود، باید این کار را بکنید، و بجاى یک میش چهار میش از گوسفندان او براى مرد فقیر بگیرید، براى اینکه بر آن مرد فقیر رحم نکرده و چنین معاملهاى با او کرده. ناثان به داود گفت: اتفاقاً آن مرد خود شما هستید، و خدا تو را عتاب میکند و میفرماید: بلا و شرى بر خانهات مسلط میکنم و در پیش رویت همسرانت را میگیرم، و آنان را به خویشاوندانت میدهم، تا در حضور بنی اسرائیل و آفتاب با آنان هم بستر شوند، و این را به کیفر آن رفتارى میکنم که تو با اوریا و همسرش کردى. داود به ناثان گفت: من از پیشگاه رب عذر این خطا را میخواهم. ناثان گفت: خدا هم این خطاى تو را از تو برداشت و نادیده گرفت و تو به کیفر آن نمیمیرى، و لیکن از آنجا که تو با این رفتارت دشمنانى براى رب درست کردى که همه زبان به شماتت رب میگشایند، فرزندى که همسر اوریا برایت زاییده خواهد مرد. … پس خدا آن فرزند را مریض کرد و پس از هفت روز قبض روحش فرمود، و بعد از آن همسر اوریا سلیمان را براى داود زایید».[۲]
داستان داود(ع) در منابع اسلامی
نقلهای اسلامی در مورد داستان موجود در کتاب مقدس، متفاوت است، اما در هیچکدام، انجام زنای محصنه توسط داود(ع) و توبیخشان از جانب پروردگار جهت انجام این گناه کبیره وجود ندارد.
در قرآن آیهای است که یکی از قضاوتهای داود را بیان میکند:
«آیا خبر شاکیانی که از دیوار محراب بالا رفته و بر داود وارد شدند به تو رسیده است؟ داود از آنها ترسید. گفتند: نترس، ما دو نفر شاکی هستیم که یکى بر دیگرى ستم کرده است. اینک میان ما به حق داورى کن و از راه حق منحرف نشو و ما را به راه راست راهنمایى کن. این برادر من، نود و نه میش دارد و من یک میش دارم. او با خشونت و زورگویی از من درخواست میکند که آن یک میش را هم به او واگذارم! [داود] گفت: او با درخواست افزودن میش تو به میشهایىش بر تو ستم کرده است و بیشتر شریکان، به یکدیگر ستم روا میدارند مگر آنان که از مؤمنان نیکوکار باشند که آنها نیز اندکاند. داود دانست که ما او را امتحان کردهایم آنگاه از پروردگارش آمرزش خواست و سر خم کرد و به رو درافتاد و توبه کرد و ما او را بخشیدیم و او را به درگاه ما تقرب و بازگشتى نیکوست».[۳] این آیات با بخش دوم داستانی که از کتاب مقدس نقل شد و در آن پیامبری دیگر، رهنمای داود شد، مشابهت دارد.
اکنون به بررسی آنچه در منابع اسلامی وجود دارد میپردازیم:
۱. شباهت اشاره شده میان قرآن کریم و بخش دوم آنچه در کتاب مقدس آمده، سبب شده که برخی منابع تاریخی اسلامی، کل داستان را قطعی فرض کرده و بخش اول داستان کتاب مقدس را نیز با اندک تغییراتی در داستان داود(ع) نقل نمایند. البته این تغییرات گرچه در ظاهر جزئیاند اما در واقع بسیار کلیدی، میباشند.[۴] تفاوت این دسته از نقلهای اسلامی با متن کتاب مقدس در این است که در آنها از زنای محصنه داود و توبیخشان از طرف پروردگار جهت انجام این گناه کبیره خبری نیست، اما با این وجود، مشکلی در همین نقلهای برگرفته از اسرائیلیات وجود دارد که داود(ع) مقدمات کشته شدن شوهر بیگناه آن زن را فراهم کرده تا بعدها با او ازدواج کند! و این گناه کمی نیست.
۲. روایات دیگری هم وجود دارد که اصل و اساس چنین داستانی را به چالش کشیده و آیات قرآنی را نیز در ارتباط با داستانی دیگر میدانند. برخی اندیشمندان اسلامی گفتارهایی پیرامون دروغ بودن این داستان بیان داشتهاند.[۵]
بسیاری از علمای شیعه[۶] و سنی[۷] نقلهایی که در قسمت قبل بیان شده را نمیپذیرند.
روایاتی از پیشوایان شیعه وجود دارد که چنین داستانی را از اساس باطل میداند.
الف. در محضر امام رضا(ع) داستانی نقل شد مبنی بر اینکه داود(ع) در محرابش مشغول نماز بود که ابلیس به شکل پرندهاى بسیار زیبا در مقابلش ظاهر شد، داود نماز خود را شکست و برخاست تا پرنده را بگیرد، پرنده به حیاط رفت، داود هم به دنبالش از اطاق خارج شد، پرنده به پشت بام پرید داود هم در طلب پرنده به پشت بام رفت، پرنده از آنجا به داخل حیاط اوریا بن حنّان پرید، داود با نگاه خود پرنده را دنبال کرد و در این حال چشمش به همسر اوریا که مشغول غسل بود افتاد و به او علاقهمند شد، از طرفى، قبلاً اوریا را به جنگ فرستاده بود. داود به فرمانده لشکر نامهاى نوشت که اوریا را جلوتر از تابوت عهد بفرست، فرمانده نیز چنین کرد، اوریا بر مشرکان پیروز شد و این مطلب بر داود خیلى گران آمد؛ لذا مجدّداً نامهاى نوشت و دستور داد تا اوریا را جلوتر از تابوت بفرستند، فرمانده نیز این بار اوریا را جلوتر فرستاد و اوریا کشته شد و داود با همسر او ازدواج کرد!
امام رضا(ع) بعد از شنیدن چنین داستانی با دست بر پیشانى خود زده و فرمودند: إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ! شما پیامبرى از پیامبران خدا را به سبک شمردن نماز متهم ساخته و مىگویید که او نماز را رها کرده و به دنبال پرندهاى رفت!؟ سپس او را متهم به رفتار جنسی غیر اخلاقی نموده و علاوه بر
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 