پاورپوینت کامل مراد آیاتی از قرآن کریم که خداوند را دارای گنجینهها و خزائنی میداند چیست؟ ۴۵ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل مراد آیاتی از قرآن کریم که خداوند را دارای گنجینهها و خزائنی میداند چیست؟ ۴۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مراد آیاتی از قرآن کریم که خداوند را دارای گنجینهها و خزائنی میداند چیست؟ ۴۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل مراد آیاتی از قرآن کریم که خداوند را دارای گنجینهها و خزائنی میداند چیست؟ ۴۵ اسلاید در PowerPoint :
پاسخ اجمالی
قرآن کریم در ارتباط با خزانههای نعمتهای الهی و چگونگی نزول و فرستادن این نعمتها، میفرماید: خزائن همه چیز، تنها نزد ما است ولى ما جز به اندازه معیّن آنرا نازل نمىکنیم.
مفسران در تفسیر این آیه دیدگاههایی را مطرح کردهاند که برخی از آنها چنین است:
۱. از آنجا که آیه شریفه در سیاق بیان رزق و روزی انسان و حیوان قرار گرفته، ناگزیر منظور از کلمه «شىء» نبات و توابع آن، یعنى حبوبات و میوهها خواهد بود، و منظور از خزانهاى که نزد خدا است و خدا آنرا به اندازه معلوم نازل مىکند، بارانى است که از آسمان نازل مىشود و نباتات را مىرویاند، در نتیجه حبوبات و میوهها عاید بشر شده، انسانها و حیوانات با آنها زندگى مىکنند.
۲. مقصود از اینکه فرمود خزائن هر چیزى نزد خدا است، این است که قدرت مطلق خداوند، خزانه هر چیزی است که بخواهد ایجاد کند.
۳. منظور از «خزائن» عناصر مختلفى است که ارزاق و چیزهاى دیگر از آن ترکیب مىشوند، و خداى تعالى از آن عناصر مقدار زیادى را در عالم مشهود ما آماده کرده که با عروض ترکیبهاى پى در پى، پایان نمىپذیرد. به تعبیر دیگر، مراد اسباب کلیه است که در تشکیل مرکبات مؤثرند؛ از قبیل نور، حرارت، نسیم دائم و منظم و غیر آن، که موجود است و انسان در ادامه زندگیش به آنها احتیاج دارد.
پاسخ تفصیلی
قرآن کریم در ارتباط با خزانههای نعمتهای الهی و چگونگی نزول و فرستادن این نعمتها، میفرماید: «وَ إِنْ مِنْ شَیْءٍ إِلَّا عِنْدَنا خَزائِنُهُ وَ ما نُنَزِّلُهُ إِلَّا بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ»؛[۱] و خزائن همه چیز، تنها نزد ما است ولى ما جز به اندازه معیّن آنرا نازل نمىکنیم.
مفسران قرآن با بررسی واژههای کلیدی این آیه؛ یعنی واژههای «شىء»، «خزائن»، «قدر» و «معلوم» نظریاتی را در ارتباط با معنای آن مطرح کردهاند که در این مختصر، بعضی از این دیدگاهها به صورت خلاصه بیان میشود.
۱. از آنجا که آیه شریفه در سیاق بیان رزق و روزی انسان و حیوان قرار گرفته، ناگزیر منظور از کلمه «شىء» نبات و توابع آن، یعنى حبوبات و میوهها خواهد بود، و منظور از خزانهاى که نزد خدا است و خدا آنرا به اندازه معلوم نازل مىکند، بارانى است که از آسمان نازل مىشود و نباتات را مىرویاند، در نتیجه حبوبات و میوهها عاید بشر شده، انسانها و حیوانات با آنها زندگى مىکنند.[۲]
۲. بعضى دیگر از مفسران میگویند؛ مقصود از اینکه فرمود خزائن هر چیزى نزد خدا است، این است که قدرت مطلق خداوند خزانه هر چیزی است که بخواهد ایجاد کند. پس براى خدا از انواع موجودات؛ مانند انسان، اسب، درخت خرما، و…، از اعیان و صفات اعیان و آثار و افعال آنها، امور مقدرى است، که دائماً از آن مقدورات جز به مقدار معلوم و عدد معین محدود، خارج نمىشود.
بنابر این، مراد از «هر چیز» نوع هر چیز است، نه شخص و فرد. به عنوان نمونه از انسان، نوع انسان مقصود است نه زید و عمرو، مراد از «قدر معلوم» کمیت و کیفیت معین از افراد است.[۳]
۳. بعضى از مفسران معناى دیگرى براى آیه ذکر کردهاند که منظور از «خزائن» عناصر مختلفى است که ارزاق و چیزهاى دیگر از آن ترکیب مىشوند، و خداى تعالى از آن عناصر مقدار زیادى را در عالم مشهود ما آماده کرده که با عروض ترکیبهاى پى در پى، پایان نمىپذیرد. به تعبیر دیگر، مراد اسباب کلیه است که در ترکب مرکبات مؤثرند؛ از قبیل نور، حرارت، نسیم دائم و منظم و غیر آن، که موجود است و انسان در ادامه زندگیش به آنها احتیاج دارد.
پس هر یک از این اشیای مورد حاجت آدمى جزء جزءش، همچنین قواى فعالهاش در آن خزینهها ذخیره شدهاند، و آن خزینهها به جهت عظمت مقدارش و به خاطر اجزاى جدیدى که با انحلال ترکیب مرکبات به سبب مردن، یا فساد و رجوعشان به عناصر اولیه پدید مىآید، به هیچ وجه پایان نمىپذیرند.[۴]
بنابر این معنا، منظور از «شىء» در آیه شریفه نوع از هر چیزی است، نه شخص و فرد. و مقصود از خزائن، مجموع اصول، عناصر و اسباب مادى خلقت است؛ لذا از اینکه فرمود «هر شىء نزد ما خزائنى دارد» یعنی مجموع اشیاء، موجود در مجموع خزائن است، نه اینکه موجود در یکى از آنها باشد، و مقصود از «نزولش به قدر معلوم» تکوّن(شکل گیری) عدد محدودى از آن خزائن در هر دوره و عصر است، اینکه در هیچ عصرى تمامى خزائن را مصرف نمىکند.
۴. علامه طباطبائی(ره) ضمن طرح اقوال مفسران در موضوع آیه و بیان اشکالات آنها، میگوید این آیه از درخشندهترین آیاتى است که حقیقتى را بیان مىکند که بسیار دقیقتر از این توجیهات است.
وی نخست معنای لغوی «خزائن» و «قدر» را چنین بیان میکند: «خزائن» جمع «خزانه» است و خزانه به معناى مکانى است که مال در آن انبار و محافظت و ذخیره گردد.[۵] و کلمه «قدر» (به فتح قاف و دال)، یا (تنها به فتح قاف) به معناى مبلغ، مقدار و کمیت متعین هر چیز است.[۶]
علامه طباطبائی آنگاه به بیان تفسیر آیه میپردازد و میگوید معنای دقیق آن عبارت است از ظهور اشیاء از منبع و اصل خود؛ که آن منبع قبل از ظهور بر این اشیا شمول و احاطه داشته است؛ زیرا ظاهر جمله «وَ إِنْ مِنْ شَیْءٍ» با در نظر داشتن عمومیتش که از سیاق نفى آن استفاده مىشود، همچنین با در نظر گرفتن تأکیدش به کلمه «من» شامل تمامى موجودات که اطلاق «شىء» بر آن صحیح باشد مىشود، بدون اینکه حتى یک فرد از آن استثناء باشد. مگر آنکه سیاق آیه فردى را استثناء کند، (و آن فرد عبارت از موجودى است که مشمول کلمه «نا» و کلمه «عند» و کلمه «خزائن» بوده باشد)، و از آن گذشته تمامى دیدنىها و ندیدنىها مشمول این عام هستند.
از آنجا که موضوع حکم در آیه شریفه کلمه «شىء» است، و این کلمه از عمومىترین الفاظ است که هیچ فردى از موجودات از دائره شمول آن بیرون نمىماند. مثلًا شخص زید یک فرد انسانى آن است، و نوع انسان هم که وجودش در خارج به وجود افرادش است، فرد دیگرى از آن است. و آیه شریفه براى این فرد خزینههایى نزد خداى سبحان اثبات مىکند. حال باید دید معناى خزینهها از یک فرد زید چیست، و چگونه از این فرد آدمى، نزد خدا خزینههایى وجود دارد؟
چیزى که مسئله را آسان مىسازد این است که خداى تعالى این شىء را که گفتیم موضوع حکم است، نازل از ناحیه خود مىداند، و نزول معنایى است که مستلزم یک بالا و پایینى، و بلندى و پستى؛ مانند آسمان و زمین باشد، و چون به وجدان مىبینیم که زید از جاى بلندى به جاى پستى نیفتاده، مىفهمیم که منظور از انزال، انزال معمولى که مستلزم فرض پستى و بلندى است نمىباشد، بلکه مقصود از آن همان خلقت زید است؛ نظیر آیات: «وَ أَنْزَلْنَا الْحَدِیدَ»؛[۷] و آهن را نازل کردیم. «وَ أَنْزَلَ لَکُمْ مِنَ الْأَنْعامِ ثَمانِیَهَ أَزْواجٍ»؛[۸] و براى شما هشت زوج از چهارپایان ایجاد کرد.
بعد از روشن شدن معناى نزول(به معناى خلقت)، این نکته را یاد آور مىشویم که در جمله «وَ ما نُنَزِّلُهُ إِلَّا بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ»، نزول را توأم با قدر کرده، اما توأمى لازم که به هیچ وجه انفکاکش ممکن نیست؛ به دلیل اینکه آنرا با تعبیر حصر (جز به قدر معلوم نازل نکردیم) بیان نموده است. «بایى» که بر سر قدر است، یا باء سببیت است، یا باء
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 