پاورپوینت کامل چه لزومی دارد که ما به خداوند اعتقاد داشته باشیم؟ ۴۲ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل چه لزومی دارد که ما به خداوند اعتقاد داشته باشیم؟ ۴۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل چه لزومی دارد که ما به خداوند اعتقاد داشته باشیم؟ ۴۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل چه لزومی دارد که ما به خداوند اعتقاد داشته باشیم؟ ۴۲ اسلاید در PowerPoint :

پاسخ اجمالی

فلاسفه و دانشمندان برای لزوم خداجوئی و ضرورت اعتقاد به خداوند، سه انگیزه اساسى ذکر کرده‌‏اند:
۱. انگیزه عقلی: که از آن به عنوان «تمایلات عالى» یا «غریزه جلب منفعت و دفع ضرر» یاد مى‌‏شود. منظور غریزه‌ای است که انسان به خاطر آن، خود را موظف مى‌‏بیند که نسبت به هر موضوعى که با سرنوشت او (از نظر سود و زیان) رابطه‌‏اى دارد برخوردى جدى کند.
۲. انگیزه عاطفی: این یک واقعیت است که هرکس به دیگرى خدمتى کند یا نعمتى بخشد عواطف او را متوجه خود مى‏‌سازد، و به صاحب خدمت و نعمت علاقه‌‏مند مى‌‏شود، میل دارد او را کاملاً بشناسد و از او تشکر کند، و هر قدر این نعمت مهم‌‏تر و فراگیرتر باشد تحریک عواطف به سوى «منعم» و «شناخت او» بیشتر است.
۳. انگیزه فطرى: منظور از فطرت همان احساسات درونى و درکى است که هیچ‌‏گونه نیازى به استدلال عقلى ندارد.
کشش به سوى مذهب مخصوصاً شناخت خدا نیز یکى از این احساسات ذاتى و درونى است، بلکه از نیرومندترین انگیزه‌‏ها در اعماق سرشت و جان همه انسان‏ها است.
به همین دلیل هیچ قوم و ملتى را نه در امروز و نه در گذشته تاریخ مشاهده نمى‌‏کنیم که نوعى از عقائد مذهبى بر فکر و روح آنها حکم فرما نباشد، و این نشانه اصالت این احساس عمیق است.

پاسخ تفصیلی

فلاسفه و دانشمندان در ارتباط با این پرسش که چرا باید به دنبال خداشناسى برویم؟ و این‌که چه لزومی دارد ما به خداوند اعتقاد داشته باشیم، سه انگیزه اساسى ذکر کرده‌‏اند که به آنها اشاره می‌کنیم:
۱. انگیزه عقلى‏
انسان عاشق کمال است، و این یک عشق جاودانى در همه انسان‌ها محسوب مى‌‏شود؛ منتها هرکس کمال خود را در چیزى مى‌‏بیند، و به دنبال آن مى‌‏رود و گروهى نیز به جاى آب به دنبال سراب و ارزش‌‏هاى موهوم و کمالات پندارى مى‌‏روند و آن‌را واقعیت خیال مى‌‏کنند.
گاهى از این اصل به عنوان‏ عنوان «تمایلات عالى» یا «غریزه جلب منفعت و دفع ضرر» یاد مى‌‏شود که انسان به خاطر این غریزه خود را موظف مى‌‏بیند که نسبت به هر موضوعى که با سرنوشت او (از نظر سود و زیان) رابطه‌‏اى دارد برخوردى جدى کند.
این عشق به کمال و تمایل به منافع معنوى و مادى و دفع هرگونه ضرر و زیان، انسان را وادار مى‌‏کند که در موارد احتمال نیز به تحقیق پردازد، هر قدر این احتمال قوى‌‏تر، و آن سود و زیان عظیم‌‏تر باشد این تحقیق و جست‌وجو را لازم‌‏تر مى‌‏شمرد.
محال است کسى احتمال دهد مطلبى در سرنوشت او تأثیر مهمى دارد و خود را موظف به تحقیق پیرامون آن نداند.
مسئله ایمان به خدا و جست‌وجوى از مذهب مسلماً در زمره این مسائل است؛ چرا که در محتواى مذهب سخن از مسائل سرنوشت به میان مى‏‌آید، سخن از مسائلى که خیر و شر انسان با آن رابطه تنگاتنگ دارد.
بعضى براى روشن ساختن این مطلب مثالى ذکر مى‌‏کنند، مى‌‏گویند فرض کنید کسى را بر سر یک دوراهى ببینیم که مى‌‏گوید ماندن در این‌جا قطعاً خطرناک است و انتخاب این راه (اشاره به یکى از آن‌دو) نیز مسلماً خطرناک و راه دیگر راه نجات است، و سپس قرائن و شواهدى براى هر یک مطرح مى‌‏کند. بدون شک هر راهگذرى خود را موظف به تحقیق مى‌‏بیند و بى‌‏اعتناى به آن‌را مخالف حکم عقل می‌داند.
اصل عقلى معروف دفع ضرر محتمل شاخه‌‏اى از انگیزه عقلى است. قرآن خطاب به پیامبر(ص) مى‏‌‌فرماید: «بگو: به من خبر دهید اگر این قرآن از سوى خداوند باشد و شما به آن کافر شوید، چه کسى گمراه‌تر خواهد بود از کسى که در مخالفت شدیدى قرار دارد»؟[۱]
البته این گفتار در مورد کسانى است که هیچ دلیل منطقى در آنها کارگر نیست. در حقیقت آخرین سخنى است که به اشخاص لجوج و مغرور و متعصب گفته مى‏‌شود، و آن این‌که: اگر شما حقانیت قرآن و توحید و وجود عالم پس از مرگ را صددرصد نپذیرید مسلماً دلیل بر نفى آن نیز ندارید. بنابراین، این احتمال باقی است که دعوت قرآن و مسئله معاد واقعیت داشته باشد، آن‌گاه فکر کنید چه سرنوشت تاریک و وحشتناکى خواهید داشت، با این گمراهى و مخالفت شدید و موضع‌‏گیرى در برابر این مکتب الهى.
این همان سخنى است که ائمه دین(ع) در برابر افراد لجوج در آخرین مرحله مطرح مى‌‏کردند، چنان‌که در حدیثى که در کتاب کافى آمده، مى‌‏خوانیم: امام صادق(ع) با «ابن ابى العوجاء» مادى و ملحد عصر خود سخنان بسیارى داشت، آخرین مرحله که او را در مراسم حج ملاقات کرد، بعضى از یاران امام عرض کردند مثل این‌که ابن ابى العوجاء مسلمان شده؟! امام فرمود: او از این کوردل‌‏تر است، هرگز مسلمان نخواهد شد، هنگامى که چشمش به امام صادق(ع) افتاد گفت اى آقا و بزرگ من!
امام فرمود: «تو این‌جا براى چه آمده‏اى»؟!
گفت: «براى این‌که هم جسم ما عادت کرده، هم سنت محیط اقتضاء مى‌‏کند، ضمناً نمونه‌‏هایى از کارهاى جنون‌‏آمیز مردم، و سرتراشیدن‌‏ها، و سنگ انداختن‌‏ها را تماشا کنم»!
امام فرمود: «تو هنوز بر سرکشى و گمراهى خود باقى هستى، اى عبد الکریم».[۲]
او خواست شروع به سخن کند، امام فرمود: «در حج جاى مجادله نیست» و عباى خود را از دست او کشید، و این جمله را فرمود: «اگر مطلب این باشد که تو مى‏‌گویى (و خدا و قیامتى در کار نباشد) که مسلماً چنین نیست، هم ما اهل نجاتیم و هم تو، ولى اگر مطلب این باشد که ما مى‏گوییم، و حق نیز همین است، ما اهل نجات خواهیم بود و تو هلاک مى‌‏شوى».
«ابن ابى العوجاء» رو به همراهانش کرد و گفت: «در درون قلبم دردى احساس کردم، مرا بازگردانید، او را بازگرداندند و بعد از مدت کوتاهی از دنیا رفت».[۳]
۲. انگیزه عاطفى‏
ضرب المثلى است معروف که انسان بنده احسان است‏: (الإِنْسانُ عَبِیْدُ الإِحْسانِ).[۴]
همین مطلب با کمى تفاوت در حدیثى از على(ع) نقل شده است: «انسان بنده احسان است».[۵] ‏« به وسیله احسان قلب‌ها به تسخیر انسان درمى‏‌آید».[۶] و «به هرکس مى‌‏خواهى نیکى کن تا امیر او باشى».[۷]
ریشه همه این مفاهیم در حدیث پیامبر(ص) است که فرمود: «خداوند دل‌ها را در تسخیر محبت کسى قرار داده که به او نیکى کند، و بر بغض کسى قرار داده است که به او بدى کند».[۸]
خلاصه این یک واقعیت است که هرکس به دیگرى خدمتى کند یا نعمتى بخشد، عواطف او را متوجه خود مى‌‏سازد، و به صاحب خدمت و نعمت علاقه‌‏مند مى‌‏شود، میل دارد او را کاملًا بشناسد و از او تشکر کند، و هر قدر این نعمت مهم‌‏تر و فراگیرتر باشد تحریک عواطف به سوى «منعم» و «شناخت او» بیشتر است؛ لذا علماى علم کلام (عقائد) از قدیم‌‏ترین ایام مسئله «شکر منعم‏» را یکى از انگیزه‌‏هاى تحقیق پیرامون مذهب، و معرفه اللَّه شمرده‌‏اند.[۹]
ولى باید توجه داشت «شکر

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.