پاورپوینت کامل مقصود از این‌که «قرآن، ظاهر و باطنی دارد»، چیست؟ آیا امامان(ع) از شیوه تفسیر باطنی استفاده می‌کردند؟ ۴۲ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
4 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل مقصود از این‌که «قرآن، ظاهر و باطنی دارد»، چیست؟ آیا امامان(ع) از شیوه تفسیر باطنی استفاده می‌کردند؟ ۴۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مقصود از این‌که «قرآن، ظاهر و باطنی دارد»، چیست؟ آیا امامان(ع) از شیوه تفسیر باطنی استفاده می‌کردند؟ ۴۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل مقصود از این‌که «قرآن، ظاهر و باطنی دارد»، چیست؟ آیا امامان(ع) از شیوه تفسیر باطنی استفاده می‌کردند؟ ۴۲ اسلاید در PowerPoint :

پاسخ اجمالی

معناى «ظاهر» این است که: وقتى قرآن را مطالعه می‌کنیم با دقت و تدبر در آیات، مطالبى را می‌فهمیم که مطابق با ظاهر آیات بوده و طبق اصول محاوره می‌توان به آن احتجاج نمود و هر کسى که با اصول محاوره زبان عرب آشنا باشد، از عبارات قرآن همان معانى و مطالب را می‌فهمد. اما «باطن» این چنین نیست؛ زیرا معناى باطنى، مدلول لفظ قرآن نیست، بلکه با مراجعه به آیات دیگر و روایات باید فهمیده شود.

مشهور است که قرآن، داراى هفت بطن یا هفتاد بطن است.

در روایات ظاهر و باطن قرآن با نگرش‌های متعددی مانند عقیدتی و اخلاقی معنا شده است.

یکى از رایج‌ترین گونه‌هاى تفسیر در سخنان تفسیرى پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار(ع)، تبیین باطن آیات قرآن است که نمونه‌هایی از آن در پاسخ تفصیلی آمده است.

پاسخ تفصیلی

در روایات متعدد وارد شده است که قرآن،‏ ظاهر و باطنی دارد‏ است؛ مانند:

پیامبر خدا(ص): «هیچ آیه‌اى از قرآن نیست، مگر این‌که ظاهرى و باطنى دارد، و هیچ حرفی[۱]‏ از آن نیست، مگر این‌که تأویلى دارد و تأویل آن‌را جز خدا و ریشه‌داران در دانش، کسى نمی‌داند[۲]».[۳]

امام باقر(ع): «…کتاب خدا، ظاهر و باطنى دارد و معانی‌اى، ناسخى و منسوخى، محکم و متشابهى، قانون‌ها و مَثَل‌هایى، فصل و وصلى، و حروفى و تصریفى. پس هرکسی ادّعا کند که کتاب خدا مُبهم است، هم خود به هلاکت افتاده و هم دیگران را به هلاکت کشانده است».[۴]

تحقیق درباره شمار بَطن‌هاى قرآن‏

بر اساس دسته‌ای از احادیث که در برخی از کتاب‌های حدیثی و غیر حدیثی آمده، بطن قرآن تا «هفت بطن» شمرده شده است؛ مانند این‌که پیامبر خدا(ص) فرمود: «قرآن، ظاهرى دارد و باطنى، و باطن آن هم باطنى دارد تا هفت بطن».[۵]

اما «سبعین بطناً»(هفتاد بطن)، نیز مشهور شده است که بر پایه تحقیق و جست‌وجو؛ مبدأ این شهرت، روایاتى هستند که در شمارى از منابع غیر حدیثى آمده‌اند؛ از جمله:

  1. کتاب ختم الاولیاء حکیم ترمذی(قرن سوم).[۶]
  2. تفسیر إعجاز البیان صدر الدین قونوى(متوفای ۶۷۱ق). وى در تبیین «بطون قرآن و اسرار حروف» آورده است: سرّ بطون قرآن، براى هرکس کشف نمی‌شود که پیامبر خدا(ص) درباره‌ی آن فرمود: «قرآن، ظاهر و باطنى دارد تا هفت باطن» و در روایتى «تا هفتاد باطن».[۷]
  3. سیّد حیدر آملى، از عرفاى امامیّه در قرن هشتم، در جامع الأسرار، ضمن اشاره به این حدیث، به احادیث دیگرى که بطون قرآن را «هفت‌صد بطن» و «هفتاد هزار بطن» می‌دانند نیز اشاره کرده است.[۸]

و کتاب‌های غیر حدیثى دیگر که این مطلب در آنها تکرار شده است.‏[۹]

این احتمال هم وجود دارد که کلمه‌ی «سبعه» در هنگام رونویسى از منابع حدیثى، تصحیف شده و به «سبعین» تبدیل شده باشد.

معناى ظاهر و باطن قرآن

معناى «ظاهر» این است که: وقتى قرآن را مطالعه می‌کنیم با دقت و تدبر در آیات، مطالبى را می‌فهمیم که مطابق با ظاهر آیات بوده و طبق اصول محاوره می‌توان به آن احتجاج نمود. و هر کسى که با اصول محاوره‌ی زبان عرب آشنا باشد، از عبارات قرآن همان معانى و مطالب را می‌فهمد. به دیگر سخن؛ ظاهر لفظ قرآن، معنایى ساده دارد که با مراجعه به آن براى افراد آشنا به زبان عربی قابل فهم است. اما «باطن» این چنین نیست که هر کسى آشنا به محاوره زبان عرب باشد بفهمد؛ زیرا معناى باطنى، مدلول لفظ قرآن نیست، بلکه با مراجعه به آیات دیگر و روایات باید فهمیده شود.[۱۰]

علّامه طباطبائی(ره)، پس از آن‌که روایات دلالت کننده بر اشتمال قرآن بر ظاهر و باطن را یادآورى می‌کند، در بخشى دیگر، درباره تعریف آن دو می‌گوید: «ظاهر آیه، همان معناى روشن و آشکار آن است و باطن آیه، آن معنایى است که در پس معناى ظاهر جاى گرفته، چه آن معناى باطن، یکى باشد یا بیشتر، و چه با معناى ظاهر نزدیک باشد، به گونه‌اى که براى ارتباط با آن نیاز به واسطه نداشته باشد، یا آن‌که میان آن دو، فاصله‌اى باشد به شکلى که ارتباط باطن با ظاهر نیازمند واسطه باشد».[۱۱]

معناى ظاهر و باطن قرآن‏ از نگاه احادیث

در روایات ظاهر و باطن قرآن با نگرش‌های متعدد؛ مانند عقیدتی و اخلاقی معنا شده است که در ذیل به برخی از آنها اشاره می‌شود:

  1. پیامبر خدا(ص): «[قرآن‏] کتابى است که در آن، تفصیل و بیان و تحصیل [حقایق] است. سخن قاطع است و شوخى نیست. ظاهر و باطن دارد. ظاهرش حُکم است و باطنش علم. ظاهرش زیبا است و باطنش ژرف. ستارگانى دارد و ستارگانش ستارگانى دارند…».[۱۲]
  2. امام علی(ع): «هیچ آیه‌اى نیست، مگر آن‌که چهار معنا دارد: ظاهر و باطن و حد و مُطَّلَع. ظاهر، تلاوت است. باطن، فهمیدن است. حد، احکام حلال و حرام است و مُطَّلَع، آنچه خداوند با آن آیه از بنده خواسته است».[۱۳]

علّامه طباطبائى(ره) در ذیل این حدیث می‌گوید: مراد از تلاوت، آن چیزى است که ظاهر لفظ بر آن دلالت دارد، به دلیل آن‌که امام(ع) ظاهر را از اقسام معانى شمرده است. مراد از فهم – که امام(ع) باطن را به آن تفسیر کرد -، معناى باطنى آن ظاهر است. مراد از سخن ایشان که: «حد، احکام حلال و حرام است»؛ ظاهر معارف الهى است که در حدّ ابتدایى یا متوسّط از قرآن دریافت می‌شود، در مقابلِ مُطّلع که مرتبه عالى این دریافت است. نیز ممکن است بگوییم که حد و مُطّلع، دو امر نسبى هستند، هم‌چنان که ظاهر و باطن نسبى هستند. بنابر این، هر مرتبه‌ی بالاتر نسبت به پایین‌ترش، مطّلع است.[۱۴]

  1. امام على(ع): «ظاهر قرآن؛ عملى واجب، و باطنش؛ علمى نهفته و در پرده است، ولی در نزد ما معلوم بوده و نوشته شده است».[۱۵]

نمونه‌هایى از تفسیر باطنى در احادیث

یکى از رایج‌ترین گونه‌هاى تفسیر در سخنان تفسیرى پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار(ع)، تبیین باطن آیات قرآن است، این امر به حدّى است که نمونه‌هاى فراوانى از تفسیر باطنی، در منابع حدیثی دیده می‌شود. در این‌جا به ذکر چند نمونه بسنده می‌شود:

  1. عبد اللَّه بن عمر گوید: پیامبر خدا(ص) این سخن خداوند: «تَبارَکَ الَّذی بِیَدِهِ الْمُلْک…‏»، تا «لِیَبْلُوَکُمْ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً»[۱۶] را تلاوت نمود و سپس فرمود: «[تا بیازماید که‏] کدامتان بهترین عقل را دارید و از حرام‌هاى خدا بیشتر پروا می‌کنید و در طاعت خدا شتابان‌ترید».[۱۷]
  2. مفضّل گوید: از امام صادق‌(ع) درباره‌ی آیه‌ی «فالِقُ الْحَبِّ وَ النَّوى‏»[۱۸] پرسیدم، فرمود: «حَب، مؤمن است، به دلیل این سخن خداوند: “و من محبّتى از خودم بر تو افکندم‏”.[۱۹] نوا، کافرى است که از حق دور و آن‌را نپذیرفته است».[۲۰]
  3. عبداللَّه بن سنان گوید: ذریح مُحاربى گفت: به امام صادق(ع) گفتم: خداوند در کتابش به من دستورى داده که دوست دارم آن‌را انجام دهم. آن‌حضرت فرمود: «آن چیست؟» گفتم: این سخن خدای عزّ وجلّ: «ثُمَّ لْیَقْضُوا تَفَثَهُمْ وَ لْیُوفُوا نُذُورَهُمْ‏»،[۲۱] امام(ع) فرمود: «ثُمَّ لْیَقْضُوا تَفَثَهُمْ»، دیدار امام است و «وَ لْیُوفُوا نُذُورَهُمْ» همین مناسک [حج] است»
      راهنمای خرید:
    • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
    • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
    • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.