پاورپوینت کامل آیا امام علی(ع) نظارت مستقیم بر بازار محل خلافتشان داشتند؟ ۳۳ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل آیا امام علی(ع) نظارت مستقیم بر بازار محل خلافتشان داشتند؟ ۳۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل آیا امام علی(ع) نظارت مستقیم بر بازار محل خلافتشان داشتند؟ ۳۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل آیا امام علی(ع) نظارت مستقیم بر بازار محل خلافتشان داشتند؟ ۳۳ اسلاید در PowerPoint :

پاسخ اجمالی

براساس روایاتی که در منابع شیعه و اهل سنت آمده است، یکی از کارهایی که امام على(ع) آن‌را به عنوان سیاست‌های اقتصادی خود در نظر داشت، بازرسى و نظارت مستقیم بر بازار بود. در راستای این سیاست، امام علی(ع) در فرصت‌های مناسبی که در اختیار داشت در بازار حرکت کرده و بر امر خرید و فروش نظارت می‌کرد، و فروشندگان را به اموری سفارش و از کارهایی نهی می‌فرمود.

پاسخ تفصیلی

امام على(ع)، برخورد با انحراف‌ها و مفاسد اقتصادى را از نخستین روزهاى حکومت، آغاز کرد. آن‌حضرت، در آغازین روز خلافت، با اشارتى تأمّل برانگیز، آهنگ سیاست اصلاحى خود را باز گفت:
«بدانید که اگر به درخواست شما جواب مثبت دهم، با شما آن گونه که می‌دانم، رفتار خواهم کرد و در این راه، سخنِ سخن سرایان و سرزنش ملامتگران را نخواهم شنید».[۱]
على(ع)، مردى است حق‌مدار، سنّت شناس و ذوب در خدا. نکته تأمّل برانگیز، این است که امام، نشان می‌دهد که می‌داند این همراه سازى، سختی‌ها درپى خواهد داشت؛ بلکه فراتر از آن، سرزنش‌ها، بهانه جویی‌ها و جوسازی‌ها به دنبال دارد؛ ولى شعار او این است که من، حق مدارم و حق را پاس می‌دارم نه چیز دیگر را.
مردمانى که علیه سیاست‌هاى عثمان قیام کردند، یکی از دلایل قیام خود را نابسامانی‌هاىِ اقتصادى، گشاده دستی‌هاى خلیفه، بذل و بخشش‌هاى بی‌رویه، بی‌توجّهى به معیشت مردم، و ناهنجارى در اموال عمومى برمی‌شمردند.
در چنین فضایى، یکی از کارهایی که امام على(ع) آن‌را به عنوان سیاست‌های اقتصادی خود انجام داد، بازرسى و نظارت مستقیم بر بازار بود.
اکنون به روایاتی اشاره می‌کنیم که نشان می‌دهد امام علی(ع) در فرصت‌های مناسبی که در اختیار داشت در بازار حرکت کرده و بر امر خرید و فروش نظارت می‌کرد، و فروشندگان را به اموری سفارش و از اموری نهی می‌فرمود.
۱. امام حسین(ع): [پدرم] على(ع) در کوفه بر استرِ سیاه و سفید پیامبر(ص) سوار شد و به بازارها، یکى یکى، سر زد. وارد بازارچه گوشت فروش‌ها شد و با صداى بلند فرمود: «اى گروه قصابان! نخاع را نَبُرید و در گرفتن جان [حیوان]، تعجیل روا مدارید. [بگذارید] به آرامى روح از بدن، خارج گردد. از دمیدن در گوشت به هنگام فروش بپرهیزید؛ به درستى که شنیدم پیامبر خدا از این کار، نهى می‌کرد».
آن‌گاه نزد خرمافروشان آمد و فرمود: «محصول بد را به همان اندازه آشکار سازید که خوب را آشکار می‌سازید».
آن‌گاه، نزد ماهی فروشان آمد و فرمود: «جز ماهی‌هاى پاک مفروشید، و بپرهیزید از آن ماهی مُرده‌ای که به سطح آب آمده است».
آن‌گاه وارد منطقه کُناسَه[۲] شد که در آن، انواع داد و ستد، رواج داشت، از فروشنده مس، مایعات، قُنداق بچه و سوزن، تا صرّاف و فروشنده کافور و پارچه.
پس به صداى بلند، ندا داد: «به درستى که در بازارهاى شما، سوگندها حضور می‌یابند. سوگندهاى خود را با صدقه درآمیزید، و از سوگند، خوددارى ورزید که خداوند عزّ و جلّ، پاک نگردانَد کسى را که به نامش به دروغ، سوگند یاد کند».[۳]
۲. امام باقر(ع): امیر مؤمنان، در کوفه میان شما بود. صبحگاهان، از دارالحکومه بیرون می‌رفت و در بازارهاى کوفه، یکى یکى می‌گشت … و می‌فرمود: «خیرخواهى پیشه سازید. از آسانگیرى تبرّک جویید. به خریداران، نزدیک شوید. خود را به بردبارى بیارایید. از سوگند، بپرهیزید و از دروغ، کناره گیرید. از ستم، دورى گزینید و داد ستمدیدگان، بستانید. به رباخوارى نزدیک نشوید و وزن و ترازو را تمام کنید. اموال مردم را کم ندهید و در زمین، به فساد سر بر مَدارید».
او در تمام بازارهاى کوفه می‌گشت. سپس برمی‌گشت و براى [رسیدگى به کارهاى] مردم می‌نشست.[۴]
۳. عبد اللّه بن عباس: هنگامى که [ابن عباس] از بصره بازگشت و اموال را آورد و وارد کوفه شد، امیر مؤمنان را در بازار، ایستاده دید که فریاد می‌کرد: «اى مردم! از این پس، هر که را مشاهده کنم که اسبله ماهى، ماهى در آب مرده و مارماهى می‌فروشد، با این تازیانه او را ادب می‌کنم».
ابن عباس گوید: بر او سلام کردم و او پاسخم را داد و سپس فرمود: «اى ابن عباس! مال‌ها چه شد؟».
گفتم: این جاست، اى امیر مؤمنان! و آن‌را نزد او بردم. مرا نزدیک خود گرفت و به من خوشامد گفت.
آن‌گاه، جارچى نزد حضرت على(ع) آمد که شمشیر وى را به هفت درهم براى فروش، اعلام دارد و فرمود:
«اگر در بیت المال مسلمانان، به اندازه بهاى چوب مسواک اراک بهره‌اى داشتم، آن‌را نمی‌فروختم».
شمشیر را فروخت و پیراهنى براى خود به چهار درهم خرید و دو درهم را صدقه داد و با یک درهم، سه روز مرا میهمان کرد.[۵]
۴. احمد بن حنبل (متوفای ۲۴۱ق) ـ به نقل از عُقبه بن أَبی الصَّهْباء أَبو خُرَیْم باهِلی ـ : «على بن ابی‌طالب را در کناره علفزارى دیدم که از قیمت‌ها می‌پرسید».[۶]
۵. ابن حیون مغربی(متوفای ۳۶۳ق‏) در دعائم الإسلام: به درستى که على(ع) در بازارها راه می‌رفت و تازیانه‌اى در دست داشت که با آن، کم‌فروشان و نیرنگبازان در تجارت مسلمانان را تنبیه می‌کرد.
اصبغ گوید: روزى به وى گفتم: اى امیرمؤمنان! شما در خانه بنشینید و من، به جاى شما این کار را بر عهده می‌گیرم. فرمود : «اى اصبغ! برایم خیرخواهى نکردى».[۷]
۶. ابن عساکر(متوفای ۵۷۱ق) در تاریخ دمشق ـ به نقل از ابو سعید ـ : على(ع) به بازار می‌آمد و می‌گفت: «اى بازرگانان! از خدا پروا کنید و از سوگند، بپرهیزید! به درستى که سوگند، کالا را از بین می‌برد و برکت را نابود می‌سازد. به درستى که بازرگان، تبهکار است، مگر آن‌که به حق دریافت کند و حق را بپردازد».[۸]
۷. زمخشری(متوفای ۵۸۳ق) در ربیع الأبرار: على(ع) در بازار بر فروشندگان می‌گذشت و به آنان می‌فرمود: «نیکى کنید. کالاها را به ارزانى به مسلمانان بفروش

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.