پاورپوینت کامل ماجرای زندانی‌شدن حضرت یوسف(ع) تا آزادی از زندان با نگاه تطبیقی میان قرآن و تورات چگونه است؟ ۳۵ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل ماجرای زندانی‌شدن حضرت یوسف(ع) تا آزادی از زندان با نگاه تطبیقی میان قرآن و تورات چگونه است؟ ۳۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل ماجرای زندانی‌شدن حضرت یوسف(ع) تا آزادی از زندان با نگاه تطبیقی میان قرآن و تورات چگونه است؟ ۳۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل ماجرای زندانی‌شدن حضرت یوسف(ع) تا آزادی از زندان با نگاه تطبیقی میان قرآن و تورات چگونه است؟ ۳۵ اسلاید در PowerPoint :

پاسخ اجمالی

قرآن کریم و تورات، به ماجرای زندانی‌شدن حضرت یوسف(ع) – البته با تفاوت‌هایی – اشاره کرده‌اند.
تورات، داستان را این‌گونه آغاز می‌کند:
«پروردگار همواره با یوسف بود و لطف خود را شامل او کرد. طولی نکشید که رییس زندان، امور تمامى زندانیان را به دست یوسف سپرد، و همه زندانیان زیر نظر او بودند. رییس زندان در مورد کارهایی که به یوسف سپرده بود، هیچ نگرانی نداشت؛ زیرا خداوند با او بود و هر چه او مى‌کرد، به ثمرش مى‌رساند».[۱]
اما قرآن داستان زندان را از خواب دو زندانی هم‌بند او آغاز می‌کند:
«و دو جوان با او وارد زندان شدند. [روزى‏] یکى از آنان گفت: من خواب‏ دیدم که در دستانم [انگور براى‏] شراب می‌فشارم و دیگرى گفت: من هم خواب‏ دیدم که بر روى سرم نان می‌برم و پرندگان از آن می‌خورند. تعبیر این خواب‌ها را به ما بگو، زیرا ما تو را از نیکوکاران می‌پنداریم».[۲]
تورات خواب و تعبیر آن‌را چنین می‌آورد:
«دو نفر پیش یوسف آمدند؛ یکى از آن دو، ساقی فرعون، و دیگرى نانوای او بود، که به جرم گناهى، در زندان، که یوسف در آن‌جا زندانى شده بود، بردند. … رئیس ساقیان، خوابی که دیده‌ بود را این‌گونه تعریف کرد: درخت انگوری را دیدم که سه شاخه داشت، ناگاه شاخه‌ها شکفتند و خوشه‌‌‌های زیادی، انگور رسیده دادند. من جام شراب فرعون را در دست داشتم. پس خوشه‌های انگور را چیده در جام فشردم و به او دادم تا بنوشد. یوسف گفت: تعبیر خواب تو این است: منظور از سه شاخه، سه روز است. تا سه روز دیگر فرعون تو را از زندان آزاد کرده دوباره ساقی خود خواهد ساخت. پس خواهش می‌کنم وقتی دوباره مورد لطف او قرار گرفتی، مرا به یاد آور و سرگذشتم را برای فرعون شرح بده و از او خواهش کن تا مرا از این زندان آزاد کند… . وقتی رئیس نانوایان دید که تعبیر خواب دوستش خیر بود، او نیز خواب خود را برای یوسف تعریف کرد: در خواب دیدم که سه سبد پر از نان روی سر خود دارم. در سبد بالایی چندین نوع نان برای فرعون گذاشته بودم،اما پرندگان آمده آنها را خوردند. یوسف به او گفت: مقصود از سه سبد،سه روز است. سه روز دیگر فرعون سر ترا از تنت جدا کرده، بدن ترا به دار می‌آویزد و پرندگان آمده گوشت بدن ترا خواهند خورد».[۳]
قرآن کریم نیز مشابه همین داستان را ذکر می‌کند، با این تفاوت که یوسف(ع) قبل از تاویل خواب، توصیه‌هایی دینی و اخلاقی نیز خطاب به آن دو زندانی هم‌بند خود دارد:
«یوسف گفت: قبل از آن‌که غذایى برای خوردنتان بیاورند، تعبیر خواب‌هایتان را خواهم گفت… تعبیر خواب، دانشی است که خدا به من آموخته است. من آیین قومى که به خدا اعتقاد نداشته و منکر آخرت‌اند را رها کرده‏ و پیرو آیین پدرانم، ابراهیم و اسحاق و یعقوب هستم. براى ما سزاوار نیست که چیزى را شریک خدا کنیم. این از عنایت خدا بر ما و بر مردم است، ولى بیشتر مردم سپاس‌گزار نیستند. اى دو رفیق زندانی! آیا خدایان پراکنده بهترند یا خداى یگانه مقتدر؟! شما به جاى خدا جز نام‌هایى را نمی‌پرستید که خودتان و یا پدرانتان آنها را نام‌گذارى کرده‌‏اید، و خدا دلیلى بر [حقانیت‏] آنها نازل نکرده است. فرمان جز براى خدا نیست. دستور داده که جز او را نپرستید. این است دینِ درست، ولى بیشتر مردم نم‌دانند».[۴]
در ادامه، قرآن به تعبیر این خواب‌‌ها از زبان یوسف و درخواست او از فرد آزادشده می‌پردازد و در نهایت ماجرای خواب فرعون را نقل می‌کند:
«اى دو رفیق زندانیم، یکى از شما به سرورش باده می‌نوشاند، و اما دیگرى به دار آویخته ‏شده و پرندگان از [مغز] سرش می‌خورند. آنچه شما تعبیرش را از من خواسته بودید تحقق خواهد یافت. یوسف‏ به آن زندانی که گمان خلاصی او را داشت، گفت: مرا نزد سرورت به یاد آور! ولى‏ شیطان، از خاطرش برد که او را نزد سرورش یاد کند، در نتیجه، یوسف چند سالى در زندان ماند. و [بعد از سال‌ها] پادشاه[مصر] گفت: من خواب دیدم که هفت گاو لاغر، هفت گاو فربه را می‌خورند، و هفت خوشه سبز و [هفت خوشه‏] خشکیده دیگر را نیز به خواب دیده‌‌ام. اى سران قوم، اگر تعبیر خواب می‌دانید، در باره خواب من، به من نظر دهید! آنان گفتند: این خواب‌های پریشان است که ما به تعبیر چنین خواب‌هایى آگاه نیستیم! [این‌جا بود که] آن زندانى نجات یافته، پس از مدت‌ها یوسف را به یاد آورد و گفت: مرا به زندان بفرستید تا شما را از تعبیر خوابتان خبر دهم!
[او بعد از رفتن به زندان گفت:] اى یوسف! اى مرد راست‌گو! نظرت در باره این خواب که‏ هفت گاو لاغر، هفت گاو فربه را می‌خورند، و نیز هفت خوشه سبز و [هفت خوشه‏] خشکیده دیگر چیست؟ تعبیرش را بگو تا نزد مردم برگردم و آنان از تعبیر این خواب عجیب‏ آگاه شوند. یوسف گفت: «هفت سال پى در پى می‌کارید، پس محصول این سال‌ها را – جز اندکى که می‌خورید- در خوشه‌‏اش واگذارید. پس از آن، هفت سال سخت می‌آید که آنچه را براى آن [سال‌ها] از پیش نهاده‌‏اید- جز اندکى را که ذخیره می‌کنید- همه را خواهند خورد. پس از آن، سالى آید که مردم در آن به آسایش و وسعت و فراوانى نعمت می‌رسند. پادشاه [بعد از شنیدن چنین تعبیری] گفت: او را نزد من آورید. اما هنگامى که فرستاده پادشاه نزد یوسف آمد، یوسف به او گفت که نزد سرورت برگرد و ماجرای زنانى که دست‌هاى خود را بریدند را از او جویا شو! زیرا پروردگارم به نیرنگ آنان آگاه است. پادشاه [خطاب به آن زنان‏] گفت: ماجرای آن زمانی که از یوسف کام می‌خواستید چه بود؟ زنان گفتند: منزّه است خدا، ما او را هیچ گناه‌کار نمی‌دانیم، همسر عزیز گفت: اکنون حقیقت آشکار شد. من بودم که‏ از او کام می‌خواستم، و ‏شک نکنید که او از راست‌گویان است. یوسف گفت: این [درخواست اعاده حیثی

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.