پاورپوینت کامل مختصری از زندگی حضرت امام حسن عسکری(ع) را بیان نمایید؟ ۶۳ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل مختصری از زندگی حضرت امام حسن عسکری(ع) را بیان نمایید؟ ۶۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مختصری از زندگی حضرت امام حسن عسکری(ع) را بیان نمایید؟ ۶۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل مختصری از زندگی حضرت امام حسن عسکری(ع) را بیان نمایید؟ ۶۳ اسلاید در PowerPoint :
پاسخ اجمالی
امام حسن عسکرى(ع) و یا «ابو محمد» یازدهمین امام شیعیان است که در سال ۲۳۲ ق چشم به جهان گشود.
بعد از آنکه پدرشان امام هادی(ع) توسط خلیفه وقت به سامرا احضار شد، ایشان نیز به همراه پدر به آن شهر رفته و تا زمان شهادت در همانجا زیر نظر مأموران خلفای عباسی بود. شش خلیفه عباسی به نامهای «متوکل»، «منتصر»، «مستعین»،»معتز»، «مهتدی» و «معتمد» در زمان زندگی کوتاه حضرتشان حکومت را در اختیار داشته و در نهایت، ایشان بعد از ۲۸ سال زندگی و ۶ سال امامت، در تاریخ ۲۶۰ ق به دستور معتمد به شهادت رسیده و در همان شهر سامرا و در کنار مزار پدرشان به خاک سپرده شدند.
زندگی آن حضرت، آکنده از تلاش و جهاد در راه تبلیغ معارف دینی بود و شاگردان بسیاری در مکتب او تربیت یافتند.
حضرتشان با دختری از رومیان ازدواج کرد که حاصل این وصلت، امام مهدی(عج) بوده که اکنون امام زنده شیعیان است و آنان در انتظار ظهور اویند.
پاسخ تفصیلی
امام حسن عسکرى(ع) در روز جمعه هشتم ربیع الثانی[۱] سال ۲۳۲ هجری قمری[۲] به دنیا آمد. پدرش امام دهم حضرت امام هادی(ع) است. در مورد نام مادر آنحضرت که ام ولد[۳] نیز بوده گزارشهای مختلفی وجود دارد. در برخی از منابع، نام او؛ «حدیث»، «سَوسَن»،[۴] یا «سلیل»[۵] ذکر شده است.
بنابر نقلی، پیامبر اسلام(ص) در سخنی با امام علی(ع) از ولادت تمام امامان و از جمله امام یازدهم خبر داده و حضرتشان را چنین توصیف فرمود: «خداوند تبارک و تعالى در صلب امام هادی نطفهاى قرار داد که او را نزد خود “حسن” نامید و او را همچون نورى در شهرها قرار داد، در زمین، خلیفه و مایه عزّت امّت جدّش نمود و هادى و راهنماى شیعیانش کرده نزد پروردگارش او را شفیع آنان نمود. خداوند او را مایه نقمت و عذاب مخالفان قرار داد و براى دوستانش و کسانى که او را امام خود بدانند، حجّت و برهان گرداند».[۶]
امام حسن عسکری(ع)، پدر و پدربزرگشان به «ابن الرضا» نیز معروف بودند.[۷]
آنحضرت در سال ۲۳۴ ق و در حالی که دوسال بیشتر نداشتند به همراه پدر با فراخوان متوکّل، به سامرّا رفتند و بالاجبار تا آخر عمر بابرکتشان در همان شهر سکونت گزیدند.[۸]
امام حسن عسکری(ع) با نرجس (یا حکیمه) (دختر یشوعا، پسر قیصر روم که مادرش از اولاد حواریّون و نسبش به شمعون وصیّ حضرت عیسی میرسد) ازدواج نمود.[۹]
امام حسن عسکری (ع) تنها یک فرزند داشت که او همان حضرت مهدی منتظر(عج) و آخرین امام شیعیان میباشد.[۱۰]
امامت امام حسن عسکری(ع)
حضرت امام هادى(ع) به یکی از اصحاب خود چنین نوشت: «ابو محمد فرزند من از نظر خلقت و آفرینش، سالمترین افراد آل محمد، و حجتش از همه محکمتر، و بزرگترین فرزند و جانشین من بوده، و رشته امامت و احکام نزد او است، و تو آنچه از من میپرسیدى از او بپرس».[۱۱]
شاهویه بن عبدالله میگوید: امام دهم(ع) نامهای بدین مضمون برایم نگاشتند که؛ «تو خواستی از امام پرسش کنى و نگران این موضوع هستى، ولی نگران نباش! خداوند مردم را پس از هدایت، سرگردان نمیکند … اینک امام شما بعد از من فرزندم ابومحمد است …». [۱۲]
به هر حال بعد از شهادت امام هادی(ع) در سال ۲۵۴ ق، امامت شیعیان به مدت شش سال در دستان باکفایت امام عسکری(ع) بود.
شهادت امام حسن عسکری(ع)
بیشتر علماى شیعه بر این اعتقاد هستند که حضرت مسموم شده است[۱۳] و همچنین پدرش و جدّش و همه امامان دیگر به شهادت رسیدهاند.[۱۴] و در اینباره به آنچه از امام صادق(ع) و امام رضا(ع) روایت شده استدلال کردهاند که فرمودند: به خدا سوگند! هیچکدام از ما نیست جز اینکه شهید میشود.[۱۵]
حضرتشان در روز جمعه هشتم ربیع الاول ۲۶۰ ق به شهادت رسید.[۱۶]
بعد از آن بود که شیعیان برای اقامه نماز در خانه آنحضرت جمع شدند و جعفر برادر امام یازدهم، خود را برای پیشافتادن در نماز آماده میکرده که ناگاه حاضران دیدند که نوجوانى آمده و دامن جعفر را گرفته و او را از کنار پیکر امام دور کرده و خود بر ایشان نماز خواند و مردم نیز با او به اقامه نماز پرداختند و سپس محل را ترک کرده و ناپدید شد و مردم نفهمیدند که از کدام سو رفت.[۱۷]
سبب شهادت امام حسن عسکری(ع)
فرزند عبیدالله بن خاقان میگوید: روزی برای پدرم که وزیر معتمد بود خبر آوردند که امام حسن(ع) بیمار است. پدرم با عجله خبر را به خلیفه داد. خلیفه به پنج نفر از معتمدانش – از جمله نحریر خادم – دستور داد که خانه حضرت را زیر نظر داشته باشند و طبیبی را مقرّر کرد که هر صبح و شام از احوال ایشان آگاه شود. بعد از دو روز خبر آوردند که بیماری آنحضرت شدیدتر شده است. پدرم نزد حضرتشان رفته و به پزشگان دستور داد که از آنجا دور نشوند و از قاضی القضات نیز خواست که ده نفر از دانشمندان سرشناس را پیوسته نزد امام(ع) نگهدارد.[۱۸]
به نظر میرسد تمام اینها صحنهسازیهایی بود که مرگ آن حضرت را طبیعی جلوه دهند.
به هر حال، امام به شهادت رسید و در همان شهر سامرا و در همان خانهاى که پدرشان در آن دفن شده بود به خاک سپرده شد.[۱۹]
سیره عملی امام حسن عسکری(ع)
جوانمردی ایشان تا اندازهای بود که حتی به مخالفان نیازمند خود نیز کمک میکردند. محمّد بن علی بن ابراهیم بن موسی بن جعفر(ع) نقل میکند: زمانی به تهیدستی مبتلا شده و زندگی برایمان دشوار شده بود. روزی پدرم(که بعد از امام هفتم(ع) فردی را به امامت نمیپذیرفت) به من گفت: نزد حسن بن علی برویم؛ زیرا او را به جوانمردی توصیف میکنند. به پدرم گفتم: مگر او را میشناسی؟! گفت: نه! راه که میرفتیم، پدرم گفت: کاش ایشان پانصد درهم به من بدهد تا دویست درهم آنرا صرف پوشاک و دویست درهم را صرف پرداخت بدهیها و صد درهم دیگر را هم برای مخارج زندگی به مصرف برسانم. من هم با خود گفتم: کاش سیصد درهم نیز به من میداد تا صد درهم را برای پوشاک و صد درهم را برای مخارج زندگی و با صد درهم دیگر مرکبی تهیه میکردم! وقتی به حضورشان رسیدیم، ایشان از پدرم پرسیدند چرا تاکنون نزد ما نیامدهای؟ پدرم گفت: با این وضع خجالت میکشیدم خدمت برسم! وقتی خواستیم مرخص شویم، همان مقدار پول که آرزویش را داشتیم، به ما دادند … به پدرم گفتم: آیا دلیلی روشنتر از این برای امامت ایشان میخواهی؟ پدر گفت: من به آیین خود عادت کردم!![۲۰]
سیره سیاسی امام حسن عسکری(ع)
امام عسکرى(ع) با وجود تمام محدودیتها و کنترلهایى که از طرف دستگاه خلافت به عمل میآمد، یک سلسله فعالیتهاى مخفیانه سیاسى را رهبرى میکرد که از چشم جاسوسان دربار به دور میماند:
«داود بن اسود»، خدمتگزار امام(ع) که مأمور هیزمکشى و گرم کردن حمام خانه بود، میگوید: حضرتشان به من فرمود: «این چوب را بگیر و نزد عثمان بن سعید ببر و به او بده»، من چوب را گرفته روانه شدم، در راه به یک نفر سقّا برخوردم، قاطر او راه مرا بست. سقّا از من خواست حیوان را کنار بزنم. من چوب را بلند کرده و به قاطر زدم. چوب شکست، وقتى محل شکستگى آنرا نگاه کردم، چشمم به نامههایى افتاد که در داخل چوب بود! به سرعت چوب را زیر بغل گرفته و برگشتم در حالی که سقا مرا به باد فحش و ناسزا گرفت.
وقتى به در خانه امام رسیدم، «عیسى» خدمتگزار امام، کنار در به استقبالم آمد و گفت: آقا و سرورت میگوید: چرا قاطر را زدى و چوب را شکستى؟ گفتم: نمیدانستم داخل چوب چیست؟ امام فرمود: «چرا کارى میکنى که مجبور به عذر خواهى شوى؟ مبادا بعد از این چنین کارى کنى، اگر شنیدى کسى به ما ناسزا هم میگوید، راه خود را بگیر و برو و با او مشاجره نکن. ما در شهر و دیار بدى به سر میبریم، تو فقط کار خود را بکن و بدان که گزارش کارهایت به ما میرسد».[۲۱]
این قضیه نشان میدهد که امام(ع)، اسناد، نامهها و نوشتههایى را که سرّى بوده، در میان چوب، جاسازى کرده و براى عثمان بن سعید، که شخص بسیار مورد اعتماد و رازدارى بوده، فرستاده است و این کار را به عهده مأمور حمام که کارش هیزم آوردن و چوب شکستن و امثال اینها بوده و طبعاً سوء ظن کسى را جلب نمیکرده واگذار کرده است، ولى بر اثر بیاحتیاطى او، نزدیک بوده این راز فاش شود.
امام عسکرى(ع) در مدت کوتاه امامت خویش با سه نفر از خلفاى عباسى که هر یک از دیگرى ستمکارتر بودند، معاصر بود، این سه تن عبارتند از:
۱. المعتزّ
۲. المهتدى
۳. احمد المعتمد[۲۲]
خلفاى عباسى که روز نخست به نام طرفدارى از اهل بیت پیامبر(ص) و برای گرفتن انتقام آنان از بنى امیه قیام کردند، آنچه را که قبلاً به مردم وعده داده بودند، نادیده گرفته و مانند خلفاى بنى امیه و بلکه بدتر از آنان، ستمگرى و خودکامگى را آغاز کردند.
امام حسن و تربیت شاگردان شایسته
امام حسن عسکری(ع) همانند سایر امامان معصوم(ع) در زمینه تربیت شاگرد اهتمام خاصی داشت. چنانکه شیخ طوسی، بیش از صد نفر از یاران و شاگردان آنحضرت را یاد کرده است. [۲۳]
امام حسن عسکری(ع) و نوشتن کتاب
حضرت عسکری(ع) علاوه بر تربیت شاگردان و تشویق نویسندگان، خود نیز دست به قلم برده و کتابها و نامههای فراوانی را برای توسعه علم و دانش و هدایت و راهنمایی جامعه از خود به یادگار گذاشته است که به نمونههایی اشاره میشود:
یک. «تفسیر القرآن» که حسن بن خالد برادر محمد بن خالد آنرا نقل کرده است. گفتنی است؛ امروزه کتابی با عنوان «تفسیر الامام العسکری(ع)» موجود است که عالمان رجال و حدیث بر آن نقدها دارند و آنرا غیر از نوشته اصلی میدانند.[۲۴]
دو. کتاب «المنقبه» که مشتمل بر بسیاری از احکام و مسائل حلال و حرام است.[۲۵]
سه. نامهها.
امام حسن عسکری(ع) برای گسترش فرهنگ تشیع، توسعه علم و دانش، و هدایت و سازندگی، نامههای فراوانی به شهرها نوشته است؛ مانند: نامه آنحضرت به شیعیان قم[۲۶] که متن آن در کتابها ثبت و ضبط شده است. همچنین نامهای که امام به «علی بن بابویه»،[۲۷] «اسحاق بن اسماعیل نیشابوری»[۲۸] نوشته است.
امام حسن عسکری(ع) و تناقض قرآن
اسحاق کندى که از فیلسوفهاى زمان خود بود، مخفیانه و با جدیّت به نگارش کتابى به نام «تناقض القرآن» میپرداخت.
یکى از شاگردان او خدمت امام رسید. حضرت عسکرى(ع) فرمودند: «یک مرد توانا میان شما وجود ندارد که استادت را از سرگرم شدن به قرآن باز دارد؟» او گفت: ما از شاگردان این مرد هستیم چطور میتوانیم در این مورد یا کار دیگرى بر او اعتراض نمائیم؟! امام(ع) فرمودند: «میتوانى آنچه به تو میآموزم به او برسانى؟» جواب داد: آرى. فرمود: «میروى پیش او خیلى به او محبت میکنى و در کارى که اشتغال دار
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 