پاورپوینت کامل روایاتی وجود دارد که در آنها حضرت علی(ع)، خلفای قبل از خود را ستایش کرده و حتی آنان را بهترین مردم بعد از پیامبران دانسته است. نظرتان چیست؟ ۵۵ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل روایاتی وجود دارد که در آنها حضرت علی(ع)، خلفای قبل از خود را ستایش کرده و حتی آنان را بهترین مردم بعد از پیامبران دانسته است. نظرتان چیست؟ ۵۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل روایاتی وجود دارد که در آنها حضرت علی(ع)، خلفای قبل از خود را ستایش کرده و حتی آنان را بهترین مردم بعد از پیامبران دانسته است. نظرتان چیست؟ ۵۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل روایاتی وجود دارد که در آنها حضرت علی(ع)، خلفای قبل از خود را ستایش کرده و حتی آنان را بهترین مردم بعد از پیامبران دانسته است. نظرتان چیست؟ ۵۵ اسلاید در PowerPoint :

پاسخ اجمالی

با توجه به روایات فراوانی از فریقین که در برتری امام علی(ع) بر دیگر صحابه وجود دارد، نمی‌توان این روایات را پذیرفت و حتی در صورت پذیرش، با توجه به شرایط آن زمان، باید چنین روایاتی را بر خلاف معنای ظاهری توجیه کرد.
در پاسخ تفصیلی به بررسی برخی از این روایات خواهیم پرداخت.

پاسخ تفصیلی

در برخی آثار روایی اهل سنت، از امام علی(ع) احادیثی نقل شده است که در آنها حضرتشان به برتری ابوبکر و عمر بر دیگر صحابه، از جمله خودشان اشاره می‌کند؛ مانند:
«بهترین مردم بعد از پیامبران، ابوبکر است و به دنبال او عمر».[۱]
«اگر شخصی را نزدم بیاورند که مرا بر ابوبکر و عمر برتری دهد بر او حد افترا جاری می‌کنم!».[۲]
از میان منابع شیعی نیز در کتاب‌هایی؛ مانند «نهج البلاغه» و «الغارات»، روایاتی وجود دارد که نوعی ستایش از خلفا را از زبان امام علی(ع) نقل می‌کند، اگرچه آنان را از همگان برتر نمی‌داند:
«ابوبکر حکومت را به‌دست گرفت و به آسان‌گیری و محکم‌کاری پرداخت و به مردم نزدیک و راه اعتدال را پیش گرفت. پس با وی از راه نصیحت همراه شدم و او را در آنچه اطاعت خدا می‌کرد، اطاعت نمودم… عمر نیز سیره و روش پسندیده و خُلق و خویی با برکت داشت».[۳]
«اجر تلاش‌های فلانی(عمر) با خدا باشد، چه این‌که کژی‌ها را راست کرد و درد را درمان نمود. سنّت را بپا داشت، و فتنه را پشت سر انداخت…».[۴]
تحلیل و بررسی روایات
۱. مشکل سندی روایات اهل تسنن
روایاتی که اهل سنت از امام علی(ع) در مورد ستایش ابوبکر و عمر و برتری آنان بر دیگر صحابه نقل کرده‌اند، دارای مشکل سندی بوده و ناقلان آن نامعلوم است و نمی‌تواند در برابر روایات متواتری که بر خلاف آنها آمده مورد استناد قرار گیرند.
۲. ارزیابی روایت نهج البلاغه از جهت سندی و دلالی
در ارزیابی روایات مندرج در نهج البلاغه که بر حسب ظاهر، از خلیفه اول و دوم تعریف شده است، باید به نکات ذیل توجه داشت:
۲-۱. نداشتن سندی قطعی
سید رضی(ره) تلاش فراوان نمود تا برترین سخنان منقول از امام علی(ع) را در کتابی به نام نهج البلاغه گردآوری کند. ایشان اگرچه در این زمینه تا حدود زیادی موفق شد و اثری گرانبها از خود بر‌جای گذاشت، با این وجود؛ این‌گونه نیست که تمام عبارات و روایات موجود در آن – مانند قرآن کریم – دور از تحریف و کاستی و زیادت باشد. اگرچه از زمان تألیف تاکنون، این کتاب به عنوان یکی از معتبرترین منابع اسلامی به شمار می‌آید، اما در اندک مواردی کاستی‌هایی نیز دارد که برخی از پژوهش‌گران نکته‌سنج بدان اشاره کرده‌اند.[۵] از این‌رو؛ در مورد هر روایت موجود در آن باید بر اساس موازین شناخت حدیث رفتار کرده و اعتبار آنها را بسنجیم.
روایت یاد شده در مدح خلفا نیز با این نگاه مورد بررسی قرار گرفته است.[۶]
۲-۲. تعلق اصل روایت به شخص دیگر
با توجه به آنچه در منابع تاریخی؛ مثل تاریخ طبری و تاریخ ابن عساکر در این‌باره آمده و مشابه روایت در نهج البلاغه است؛ روشن می‌شود[۷] که اصل روایت مزبور در نهج البلاغه، به حضرت علی(ع) تعلق ندارد و بعد از مرگ خلیفه دوم؛ شاعری به نام بنت ابی‌حثمه یا عاتکه شعری در سوگواری خلیفه سروده است، که مغیره بن شعبه خواست موضع حضرت را درباره مرگ خلیفه دوم بشنود، لذا از حضرت سخنی خواست. حضرت به شعر فوق اشاره و به ذیل آن این جمله را اضافه نمود: «و الله ما قالت و لکنّها قوّلت»؛ یعنی املاء شعر فوق را به عاتکه توصیه یا اجبار کرده‌اند که بگوید.[۸] پس نباید بدون تفکیک متن سخنان شاعر و حضرت علی(ع)، آن‌را تماماً به حضرت نسبت داد؛ چراکه در نهج البلاغه، کلام علی(ع) با شعر شاعر خلط شده است. در این صورت، روایت حضرت علی(ع) برای خلیفه دوم مدح دینی محسوب نمی‌شود.
۲-۳. نامشخص بودن مصداق فلان
در صدر روایت به نام خلیفه دوم عمر تصریح یا اشاره نشده و به «فلان» بسنده شده که تطبیق آن بر خلیفه دوم دلیل می‌خواهد؛ لذا برخی از علمای متقدم؛ مانند قطب الدین راوندی، احتمال داده‌اند که مقصود از فلان، یکی از فرمانداران حضرتشان؛ مانند مالک اشتر و یا یکی از استانداران عادل خلفای قبل؛ نظیر سلمان فارسی باشد.[۹]
۲-۴. تناقض ابتدا و انتهای روایت
این روایت نهج البلاغه، مضطرب بلکه متناقض به نظر می‌رسد، چنان‌که در ابتدای سخن به ستایش «فلان» می‌پردازد، اما در ادامه یادآور می‌شود که همان «فلان»، امت را در راه‌های متعدد رها نمود که در آن به هدایت گمراهان امیدی نیست! این‌گونه سخن در شأن کسی نیست که از او بلیغ‌ترین خطبه‌های عرب نقل شده است؛ از این‌رو احتمال دستکاری در آن زیاد است و از طرفی اگر طرف مقابل بخواهد به ابتدای آن برای اثبات ستایش خلفا از زبان امام علی(ع) استناد کند، باید نیم‌نگاهی نیز به ادامه روایت بیاندازد که خوشایند او نیست!
۲-۵. تناقض با دیگر سخنان و رویکردهای امام(ع)
روایت مزبور، با دیگر روایات نقل شده از حضرتشان سازگار نیست. عمر از دیدگاه حضرت علی(ع) با کمک خلیفه اول، مقام آن‌حضرت را غصب کرده و نقشه‌اش آن بود که بعد از مرگ ابوبکر، خلافت به خودش برسد. او همچنان طرح دیگری را در قالب شورای شش‌نفره ریخت که بعد از او نیز حضرت نتواند به حق غصب‌شده خود دست‌یابد!
آن حضرت در موارد متعددی از رفتارهای خلیفه دوم به شدت انتقاد نموده است، پس چگونه می‌توان گفت در این‌جا موضعی ناهمخوان با مواضع پیشین خود گرفته است؟[۱۰]
۲-۶. تقیه و مصلحت‌اندیشی
البته ممکن است به دلیل شرایط حاکم بر جامعه، حضرت علی(ع) از روی ناچاری به تعریف خلفا پرداخته باشد؛ زیرا آنان – بویژه دو خلیفه اول – در میان اکثریت مردم و حتی هواداران امام، دارای مقبولیت و وجاهت بودند. نباید از یاد برد که حضرت سخنان فوق را در بین طرفدارانی از آنان ایراد کرده که منتظر شنیدن چنین ستایشی بودند. از طرفی، مخالفانی؛ مانند معاویه می‌کوشیدند تا حضرتشان را به انتقاد شدید از خلفا سوق داده و از این طریق جایگاه ایشان را در جامعه تضعیف نمایند؛ از این‌رو حضرت می‌بایست همه جوانب را ملاحظه نماید.[۱۱]
۲-۷. تعریف نسبی
ممکن است حضرت علی(ع) در این سخن و نیز در آن نامه، تنها در صدد تعریف نسبی و ذکر نکات مثبت دو خلیفه اول – آن هم بعد از مرگشان – ‌باشد؛ زیرا اگرچه جایگاه آنان غاصبانه بود و اشتباهات بلکه خطاهای عمدی فراوانی هم داشتند، ولی نسبت به خلیفه سوم و نیز معاویه تا حدودی نسبت به اجرای احکام دینی، بویژه تقسیم بیت‌المال حساس‌تر بوده و تلاش می‌کردند تا زندگی معمول خود را حفظ نموده و به انباشت ثروت به نفع خود یا خویشاوندان اقدام نکنند. و این‌که خلیفه دوم با مشاوره حضرت به پیروزی‌های نظامی دست یافت، اگر چه مورد پذیرش بیشتر شیعیان است، لکن شیعه در کنار آن معتقد است با این وجود، اصل حکومت آنان غاصبانه بوده و سه خلیفه اول در تاریخ حکومت خودشان به بدعت‌ها و احکام و اعمال ناروایی دست زدند.[۱۲]
بنابراین، نگاه حضرت و به تبع آن، شیعیان دو سویه است؛ از یک‌سو خلفا رفتارهای قابل ستایشی داشته‌اند و از سوی دیگر؛ رویکردهای نامشروعی چون غصب خلافت را نیز در کارنامه خود دارند.
۳. تعارض با روایات دیگر اهل تسنن
پژوهش‌های تاریخی بیانگر جعلی‌بودن پاره‌ای از روایاتی است که اهل سنت در مورد برتری خلفا بر حضرت علی(ع) نقل‌کرده‌اند و انگیزه جاعلان نیز تضعیف روایات مسلمی است که به فضایل آن‌حضرت می‌پردازد. این تعارض به قدری واضح بوده که خلفایی؛ مانند مأمون نیز در گفت‌وگوهای خود با دانشمندان اهل سنت به آنها اشاره کرده‌اند:
۱. مأمون در پاسخ به روایاتی که ناظر به برتری ابوبکر و عمر بر امام علی(ع) بود، گفت: این روایات با روایت معروف به «مشوی» تعارض دارد که رسول خدا(ص) از خداوند خواست محبوب‌ترین خلق برای خوردن گوشت پرنده پیش آن‌حضرت حاضر شود که ناگه حضرت علی(ع) از راه رسید.[۱۳]
۲. فردی با همین حدیث منسوب به امام استدلال می‌کرد که حضرتشان فرمود: «بهترین این امت ابوبکر و عمر بعد از پیامبر(ص) است»!، مأمون در پاسخ گفت: این نیز محال است؛ چون اگر آن‌دو واقعاً برتر بودند؛ چرا پیامبر(ص) در سپاهیانی که آن‌دو نیز در آنها حضور داشتند، عمرو بن عاص و اسامه بن زید را به فرماندهی برگزید(با آن‌که چنین رفتاری را با علی(ع) نداشت؟). اگر علی(ع) معتقد به برتری آن بود؛ چرا بعد از رحلت پیامبر(ص) فرمود من سزاوارتر به حکومت بودم؟![۱۴] به دیگر سخن؛ روایات دال بر برتری دو خلیفه اول با مواضع حضرت علی(ع) – که در منابع فریقین به تواتر گزارش شده است – تعارض دارد، آن‌جا که از اولویت، حق مسلم، ارث و فضایل منحصر به فرد و عدم قابل قیاس بودن شخص دیگر با وی سخن می‌گوید. آن‌جا که تصریح می‌کند کسی به مقام و ائمه آل محمد نخواهد رسید و اصلاً قابل مقایسه نیست.[۱۵]
همچنین اگر از دید حضرت واقعاً دو خلیفه اول برتر بودند، چرا حکومت را می‌خواست؟ چرا با حضرت زهرا(س) و حسن و حسین(ع) شبانه به خانه مهاجران می‌رفت؟ چرا به مدت شش ماه بیعت ننمود؟ و …
آیا این نکات و نکات دیگر نشان‌گر این نکته نیست که روایات توصیف و تمجید خلفا خصوصاً روایات دال بر برتری آنان تنها جعلیات طیف خاصی است؟!
۴. انتقادهای حضرت علی(ع) از دو خلیفه اول
برای شناخت موضع یک شخص نباید تنها به یک فراز کلام وی رو آورد، اما طراحان شبهه فوق به تقطیع سخن حضرت روی آورده و از این‌راه به اثبات موجّه

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.