پاورپوینت کامل آیا «حجت خدا» با «خلیفه خدا» به یک معنا بوده و یا تفاوتهایی با هم دارند؟ ۲۵ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل آیا «حجت خدا» با «خلیفه خدا» به یک معنا بوده و یا تفاوتهایی با هم دارند؟ ۲۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل آیا «حجت خدا» با «خلیفه خدا» به یک معنا بوده و یا تفاوتهایی با هم دارند؟ ۲۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل آیا «حجت خدا» با «خلیفه خدا» به یک معنا بوده و یا تفاوتهایی با هم دارند؟ ۲۵ اسلاید در PowerPoint :

پاسخ اجمالی

۱. حجت
حجّت در لغت؛ چیزى است که به وسیله آن پیروزى در مقابل مخالف به دست می‌آید.[۱]
دانشمندان علوم مختلف، بر اساس معنای لغوی، اصطلاح حجّت را در مصادیق مناسب آن دانش به کار می‌برند؛ به عنوان مثال در منطق، برهان یا حد وسط قیاس، حجت نامیده می‌شود. دانشمندان علم اصول، هر چیزی که شرعاً واسطه در اثبات است؛ یعنی حکم یا موضوع حکم را ثابت کند، حجّت می‌نامند.[۲] حجّت در این اصطلاح، با «اماره»، «طریق» و «دلیل» مترادف است.[۳]
در نظر اندیشمندان علم کلام، پیامبران و جانشینان آنها که باعث پیروزی حق ‌تعالى بر بندگان و قطع عذر از آنان می‌گردد، به عنوان «حجت تشریعی» نام برده می‌شوند، و از آن جهت که آنان واسطه فیض بین خالق و مخلوق و امان اهل زمین هستند، «حجت تکوینی» نامیده می‌شوند.[۴]
۲. خلافت
خلیفه و خلافت از ریشه «خلف» به معنای پشت سر، گرفته شده و به معنای جانشینی است. جانشینی گاه در امور حسی است مانند «و او کسی است که شب و روز را جانشین یکدیگر قرار داد»[۵]، گاه در امور اعتباری؛ نظیر «ای داوود ما تو را در زمین جانشین قرار دادیم؛ پس بین مردم به حق قضاوت کن».[۶] و گاه در امور حقیقی مانند خلافت حضرت آدم که در آی ۳۰ بقره مطرح شده است.[۷]
در باطن واژ خلافت و جانشینی، این معنا نهفته است که «خلافت»، ظهور «مستخلف­عنه» در «خلیفه» است و «خلیفه» کسی است که هویت او وابسته به «مستخلف عنه» است و جدای از او معنا و حقیقتی برایش نیست؛ از این‌رو اگر ذرّه­ای، غیر یا خود را نشان داد و کاری غیر از فعل او انجام داد، دیگر خلیفه نخواهد بود.
خداوند که در اینجا «مستخلف عنه» است، استعداد خلیفه شدن خود را با دمیدن روح خود در انسان به ودیعت نهاد؛ چنان‌که از آی «و نفخت فیه من روحی»[۸] استفاده می شود و علاوه در آی «انّی جاعل…[۹]» صریحاً از خلافت «آدم» سخن به میان آمده است. البته از آنجا که اولاً: در آن آیه جعل خلافت به صورت جمل اسمیه بیان شده و جمل اسمیه دال بر استمرار جعل خلافت است، پس خلافت منحصر در حضرت آدم (ع) نیست. ثانیاً: جمل «اتجعل فیها من یفسد فیها ویسفک الدماء»، حاکی از این موضوع است که خلافت منحصر در حضرت آدم نیست؛ زیرا اگر سخن از خلافت حضرت آدم بود و بس، با توجه به این نکته که حضرت آدم (ع) معصوم است و فساد و خونریزی نمی‌کند، جا داشت خداوند به فرشتگان بفرماید: آدم فساد و خونریزی نمی‌کند.
اما از آن‌جا که از یک‌سو محور و مدار خلافت الهی علم به اسما است و از سوی دیگر آگاهی به اسما الهی نیازمند استقامت در مسیر بندگی است، و هم انسان‌ها استقامت در مسیر بندگی ندارند، در نتیجه مقام خلافت الهی در هم انسان‌ها تحقق و فعلیت ندارد. چگونه ممکن است مقامی که فرشتگان شایست آن نبودند در اختیار بزرگ‌ترین جنایت‌کاران عالم قرار گیرد؟[۱۰]
البته از آن‌رو که علم، دارای مراتب و درجات است، خلافت هم دارای درجات است و هر کس به هر اندازه که مظهر اسمای الهی باشد به همان اندازه سهمی از خلافت الهی دارد.
بر اساس آیات و روایات کامل‌ترین مصداق خلیفه الله، چهارده معصوم(ع) هستند. بعد از رتبه چهارده معصوم و انبیا و مرسلین، برخی از انسان‌های وارسته و متدین و دارای علم و عمل صالح نیز به انداز علم و دریافت اسمای الهی، در مرتبه مادون انبیا و با واسط آنان، مصداق خلیفهالله­اند.[۱۱]
۳. نتیجه
الف. انسان در نگاه عام و انسان کامل در نگاه خاص، خلیفه خدا در زمین می‌باشند.
ب. بسیاری از مخلوقات و اتفاقات موجود در خلقت نشان از قدرت خالق بوده و حجتی از جانب او بر خلق هستند، اما بندگان کاملی وجود دارند که حجت تامه خداوند هستند.
با این نگاه ارتباط عام و خاص من وجه، میان حجت خدا و خلیفه خدا وجود داشته و می‌توانند در مواردی مشترک باشند و این امکان نیز وجود دارد که فردی بالفعل خلیفه خدا باشد، اما به دلایلی و در شرایط خاص و نسبت به انسان‌های خاصی نتواند حجت خدا باشد.


[۱]. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج ‏۲، ص ۲۲۸، بیروت، دار صادر، چاپ سوم.

[۲]. سبزوارى، عبدالاعلى‏، تهذیب الأصول، ج ‏۲، ص ۱۴ – ۱۵، قم، مؤسسه المنار، چاپ دوم، بی‌تا.

[۳]. ر. ک: ۵۰۸۴۱.

[۴]. ر. ک: جماعتی، حسین، برهان لزوم نبوت و تبیین رابطه‌ی آن با دوران فطرت، فصلنامه تخصصی پاسخ، ص ۱۳۷، مرکز مطالعات حوزه علمیه قم، شماره ۳، پاییز ۱۳۹۵.

[۵]. فرقان،۶۲.

[

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.