پاورپوینت کامل دکتر علی شریعتی در ترویج اسلام و مکتب تشیع در دوران معاصر چه نقشی را ایفا کرد؟ ۴۲ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل دکتر علی شریعتی در ترویج اسلام و مکتب تشیع در دوران معاصر چه نقشی را ایفا کرد؟ ۴۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل دکتر علی شریعتی در ترویج اسلام و مکتب تشیع در دوران معاصر چه نقشی را ایفا کرد؟ ۴۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل دکتر علی شریعتی در ترویج اسلام و مکتب تشیع در دوران معاصر چه نقشی را ایفا کرد؟ ۴۲ اسلاید در PowerPoint :

پاسخ اجمالی

«علی مَزینانی»، مشهور به «دکتر علی شریعتی»، دوم آذر ‍۱۳۱۲ش، در روستای «کاهک» از توابع سبزوار متولد شد.[۱] پدرش «محمدتقی شریعتی»، مؤسس «کانون نشر حقایق اسلامی» و مفسر نوگرای قرآن، و جد پدری‌اش «آخوند ملاقربانعلی»، از شاگردان برجسته «ملاهادی سبزواری» بوده است.[۲]
شریعتی، تحصیلات دوره دبستان و دبیرستان را در مشهد گذراند و در سال ۱۳۳۱ش به معلّمی پرداخت. در سال ۱۳۳۸ش، برای ادامه تحصیل به پاریس رفت و در سال ۱۳۴۲ش از دانشگاه پاریس، درجه دکترا گرفت. رساله دکترای علی شریعتی، ترجمه و حاشیه بر نسخه‌ای خطی با عنوان «فضائل بلخ» تألیف «صفی الدین» بوده است.[۳]
شریعتی در سال ۱۳۴۳ش به ایران بازگشت و به دلیل فعالیت‌های سیاسی علیه دولت پهلوی در خارج از ایران، شش ماه زندانی شد.[۴] او در سال ۱۳۴۵ش با عنوان دانشیار تاریخ اسلام در دانشگاه مشهد به تدریس پرداخت. درس‌های اسلام‌شناسی شریعتی، در همین مقطع ایراد شده است.[۵]
از سال ۱۳۴۷ تا ۱۳۵۱ش یکی از اصلی‌ترین سخنرانان حسینیه ارشاد در تهران بود و سخنرانی‌های او با استقبال گسترده جوانان و دانشجویان مواجه شد.[۶] او پس از تعطیلی حسینیه ارشاد در سال ۱۳۵۱ش، چند ماه زندگی مخفیانه داشت و سپس با معرفی خود به زندان رفت.[۷] پس از آزادی در آخرین روزهای ۱۳۵۳ تا ۱۳۵۶ش زیرنظر ساواک در تهران زندگی می‌کرد و امکان فعالیت، سخنرانی و انتشار کتاب‌هایش را نداشت.[۸]
علی شریعتی سرانجام ۲۶ اردیبهشت ۱۳۵۶ از ایران خارج شد و ۲۹ خرداد در لندن درگذشت.[۹] و در ۵ تیر ۱۳۵۶ش، با حضور نزدیکان و دوستانش در زینبیه دمشق و در نزدیکی حرم حضرت زینب(س) دفن شد.[۱۰]
شریعتی از چهره‌ها و جریان‌های متعددی تأثیر گرفته است.[۱۱] چنان‌که خود او نوشته، تمام عمر فکری و اعتقادی‌اش، «همه در ایمان به مکتب علی و عشق به خاندان عزیز پیغمبر و تعهد در برابر نهضت آزادکننده و عدالتخواه تشیع انقلابی گذشته است».[۱۲] همچنین گفته است که نه‌تنها حوادث بعد از درگذشت پیامبر، بلکه اساساً مسیر تحوّلات تاریخ بشری را با بینش شیعی می‌نگرد و «فاطمه را واسطه العقد سلسله نبوت و امامت، دو مرحله اساسی در تقدیر تاریخی اندیشه نجات و نهضت عدالت‌طلبی» می‌شمارد.[۱۳]
تأثیر پذیری شریعتی از دیگران
شریعتی همچنین خود را در سال‌های ابتدایی دهه سی شمسی، دستخوش افکار موریس مترلینگ، آرتور شوپنهاور، فرانتس کافکا و صادق هدایت دانسته و تصریح کرده که آشنایی با افکار آنان، او را «از آشیانه گرم و مأنوس و پریقین آرام‌بخش مذهب موروثه و دنیای معصومانه نوجوانی به سوی تندبادهای سهمناک و طوفان‌های وحشی اقیانوس‌های بی‌کرانه افکار سردرگم و خشن فلسفه‌های پس از دو جنگ جهانی اروپا» برده است.[۱۴] او علاوه بر آن‌که خود را تحت تعلیم علمای بزرگ اسلامی دانسته، از شاگردی جامعه‌شناسانی مانند گورویچ و آرون، و همچنین اسلام‌شناسانی مانند ماسینیون، ژاک برگ، برانشویک و هنری ماسه، سخن گفته است.[۱۵]
علاوه بر همه این موارد، تحلیلگران، شریعتی را تحت تأثیر جریان‌های فکری زمانه دانسته و برخی موارد را ذکر کرده‌اند. از جمله: کانون نشر حقایق دینی،[۱۶] نهضت خداپرستان سوسیالیست،[۱۷] و گرایش‌های فکری و فلسفی غربی.[۱۸]
نظرات شریعتی
شریعتی، در آثار و سخنان خود، رویکردها و آرای مختلفی داشته است؛ با این حال، به نظر می‌رسد که دغدغه اصلی شریعتی، ابهام‌زدایی از معرفت دینی و کتاب و سنت بوده است.[۱۹] برخی از موضوعات مورد توجه شریعتی و نظرات او عبارتند از:
۱. اسلام‌شناسی و اسلام ایدئولوژیک:[۲۰] اسلام در نظر شریعتی، نه فقط وجوه فرهنگی آن و نه مجموعه علوم اسلامی از قبیل کلام، فقه و فلسفه است،[۲۱] بلکه به باور او، رسالت اصلی دین، آزادی، برابری، نجات توده‌ها و عزت‌بخشیدن به مستضعفان است.[۲۲] به نظر شریعتی، «مهمترین رویداد و درخشان‌ترین موقعیتی» که در روزگار او به دست آمده، تبدیل اسلام از فرهنگ به ایدئولوژی بوده است.[۲۳] شریعتی، بازگشت به اسلام به عنوان یک ایدئولوژی را آرزوی خود دانسته و خود را در جستجوی آن دانسته[۲۴] و اسلام ایدئولوژیک را تجدید تولد روحی و یک رنسانس فکری معرفی کرده، نه بازگشت به گذشته.[۲۵]
۲. پروتستانتیسم اسلامی: به باور شریعتی، روشنفکر باید به ایجاد یک پروتستانتیسم اسلامی بپردازد تا بتواند فورانی از اندیشه و حرکت تازه به جامعه ببخشد. او به پروتستانتیسم مسیحی اشاره می‌کرد که به گفته او، اروپای قرون وسطی را منفجر کرد و همه عواملی که اندیشه و سرنوشت جامعه را به نام دین متوقف کرده بود، از میان برداشت.[۲۶] شریعتی منتقد برداشتی از اسلام بود که به گفته او، «به ما تحرک نمی‌بخشد، بلکه به ما سکوت و سکون و قناعت می‌دهد و همه امیدها را به بعد از مرگ موکول می‌کند».[۲۷]
۳. روشنفکری: علی شریعتی، در سخنرانی‌ها و آثار خود، روشنفکران را انسان‌های آگاه و متعهد خوانده و بارها بر رسالت آنان تأکید کرده و وظایف متعددی برای آنها برشمرده است؛ به باور او، روشنفکر نباید تنها بر نظریات و فرضیات علمی متکی باشد، بلکه باید جامعه خود را مستقیم بشناسد، با تاریخ آن آشنا باشد و با اجتماع مردم در تماس مستقیم باشد.[۲۸]
به باور او، برای بازگشت به خویشتن، باید به قرآن، سیره پیامبر و اصحاب، و شخصیت امام علی(ع) و سخنان او، تاریخ اسلام و فرهنگ غنی آن رجوع کرد.[۲۹]
۴. شیعه‌شناسی: علی شریعتی، تشیع را حقیقت نخستین اسلام می‌داند[۳۰] و معتقد است تشیع علی(ع)، بر دو پایه امامت و عدالت استوار است.[۳۱] مذهب شیعه در نظر شریعتی، یک حزب کامل است که علاوه بر جهان‌بینی، جهتگیری‌های سیاسی و اقتصادی دارد و دارای پشتوانه ۲۵۰ ساله مبارزه امامان شیعه است.[۳۲] به باور او، تا ظهور دولت صفویه، تشیع رویکردی ضد ظلم داشته و عالمان، مجاهدان، واعظان، شاعران و مداحان شیعه، با تکیه بر اسلام اهل بیت، از آن پاسداری کرده‌اند.[۳۳] ولی با ظهور صفویه، تشیع سرخ (انقلابی) به تشیع سیاه تبدیل شد و مذهب شهادت، تبدیل به مذهب عزا شد.[۳۴]
شریعتی، عزاداری و سوگواری در مذهب شیعه را یک سنت مترقی و انقلابی در عصر اختناق حاکمان ظالم توصیف می‌کند و آن‌را پرورش‌دهنده ایمان می‌داند.[۳۵] با این حال از برخی تأثیرپذیری‌های عزاداری شیعیان از مسیحیت، انتقاد می‌کند.[۳۶] او همچنین محدود کردن دایره امر به معروف و نهی از منکر را به مسائل فردی، مورد انتقاد قرار می‌دهد.[۳۷]
گرچه برخی انتقادات شریعتی در مورد انحراف جریان شیعی از رویکرد اولیه‌اش قابل پذیرش است، اما گاه تندروی‌هایی نیز در انتقادات او وجود داشته و رویکردهایی مانند رویکرد برخی اندیشمندان شیعی در زمان صفویه – که در زمان خودش قابل توجیه بود – از طرف ایشان مورد نقد شدید قرار می‌گیرد.[۳۸](به پرسشهای ۱۳۳۹۶ و ۴۲۶۹۸ ارجاع شود)
۵. امت و امامت: به باور شریعتی، امت و امامت تنها یک مقوله اعتقادی نیست، بلکه برجسته‌ترین ویژگی آن، وجه اجتماعی آن است؛ چرا که امت در پرتو هدایت امام، حرکت و جهت حرکت خود را تشخیص می‌دهد. او امام را یک انسان مافوق می‌داند، نه یک مافوق انسان.[۳۹]
۶. شریعتی و روحانیت: شریعتی در آثار خود، مواجهه‌های متفاوتی با روحانیت دارد؛ گاه به مخالفت شدید با آنان م

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.