پاورپوینت کامل تفاوت «اتصاف بالتبع» با «اتصاف بالعرض» که در فلسفه مطرح میشود چیست؟ ۳۵ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل تفاوت «اتصاف بالتبع» با «اتصاف بالعرض» که در فلسفه مطرح میشود چیست؟ ۳۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل تفاوت «اتصاف بالتبع» با «اتصاف بالعرض» که در فلسفه مطرح میشود چیست؟ ۳۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل تفاوت «اتصاف بالتبع» با «اتصاف بالعرض» که در فلسفه مطرح میشود چیست؟ ۳۵ اسلاید در PowerPoint :
پاسخ اجمالی
واژه «بالعرض» در فلسفه معانی متعددی دارد که بر اساس کاربردهای آن قابل تشخیص و تعیین است. یکی از موارد استعمال این اصطلاح، اتصاف «ماهیت» به «وجود» یا «حقیقت داشتن» در فلسفه مشاء و حکمت متعالیه است که گفته میشود ماهیت به صورت «بالتبع» یا «بالعرض» متصف به «وجود» شده است:
مقصود از «بالتبع» این که ماهیت در وجودِ خارجی خود نیازمند «وجود» بوده، و همواره بالوجود در خارج موجود میگردد. اتصاف به تبع، مانند اتصاف آب به حرارت است که به تبع آتش رخ میدهد. در اینجا گرم بودن آب امری حقیقی و عینی است و تبعی بودن آن به این جهت است که آتش، واسطه در ثبوت حرارت برای آب است و آب به تبع گرم بودن آتش است که گرم میشود.
منظور از «بالعرض» این است که ماهیت در همه چیز – حتی در حملِ اوّلی که حمل ذاتیات بر ماهیت است- محتاج وجود بوده و بدون لحاظ وجود، نمیتوان چیزی را بر آن حمل نمود؛ طبق این بیان،استناد وجود به ماهیت از باب وصف به حال متعلقِ موصوف است؛ زیرا موجودیت همواره به نحو اصالی متعلق به وجود است و بالعرض و المجاز مستند به ماهیّت میگردد. اتصاف بالعرض، مانند اتصاف ناودان به جریان است که به خاطر جاری بودن آبِ درون ناودان، میگوییم ناودان جاری شد. در این مورد، وصف مذکور(یعنی جریان) فقط برای آب ثابت بوده و برای ناودان به صورت عینی و خارجی ثابت نمیباشد؛ اما به خاطر اتصاف آب به آن وصف و ارتباط داشتن آب با ناودان، این وصف را به ناودان هم نسبت میدهیم.
پاسخ تفصیلی
برای تبیین مسئله ابتدا لازم است توضیحی درباره ماهیت و چگونگی تصویر آن در دو نظام فلسفی(فلسفه مشاء و حکمت متعالیه) بیان نماییم تا تمایز «بالتبع» و «بالعرض» مشخص گردد.
ماهیّت در معنای اعمّ خود به معنای «ما به الشیء هو هو» است؛ یعنی آن چیزی که حقیقت و هویت شیء را شکل میدهد که شامل وجود نیز میشود. اما در معنای اخصّ خود -که محلّ بحث اتصاف به «بالتبع و بالعرض» است-، به معنای «ما یقال فی جواب ما هو» است؛ یعنی همان چیزی که در پاسخ از چیستی اشیاء مطرح میشود.
در نظام فکری شهاب الدین سهروردی(معروف به شیخ اشراق)، «ماهیت» به معنای اخصّ، متصف به اصالت و حقیقت عینی داشتن شده و «وجود» امری اعتباری است، اما در نظام فلسفی مشاء و حکمت متعالیه، «وجود» امری اصیل بوده و این «ماهیت» است که امری اعتباری به شمار میآید.
اعتباری بودن یک امر به معنای باطل محض و معدوم مطلق بودن آن نیست؛ بلکه امور اعتباری بهرهای از حقیقت داشته و گونهها و اقسام مختلفی دارند. به عنوان مثال، در فلسفه گفته میشود «معقولات ثانی منطقی» اموری اعتباریاند؛ به این معنا که آنها را فقط در ذهن خویش میتوان تصور نمود و بر مفاهیم ذهنی حمل کرد، اما اثری از آنها در خارج و عرصه عین وجود ندارد. پس اعتباری بودن در این فرض به معنای فقدان افراد خارجی است، نه اینکه به اعتبارِ معتبِر(اعتبار کننده) وابسته بوده و هر کسی بتواند به سلیقه خویش، آنها را حمل نماید. مثلاً نمیشود شخصی بگوید به اعتبار من، «مفهوم زید» متصف به «جنسیت» میشود و دارای انواع و افرادی است، ولی فردی دیگر بگوید من چنین اعتباری را نمیپذیرم و «مفهوم زید» در ذهن من «نوعیت» دارد.
در مورد اعتباری بودن «ماهیّت» نیز باید گفت؛ مقصود فلاسفه مشاء و حکمت متعالیه این نیست که ماهیت امری قراردادی و سلیقهای بوده، و میتوان هر موجودی را در خارج – مثلاً یک سنگ را- به عنوان فردی از افراد ماهیت انسان به شمار آورد؛ بلکه ماهیت در ظرف خودش دارای حقیقت و ثباتی است که قابل سلب از آن نیست. پس معلوم شد که اعتباری بودن به معنای باطل محض بودن نیست.
اما درباره اینکه اعتباری بودنِ ماهیت به چه معنا است، باید گفت در این زمینه اختلاف نظر وجود دارد.
برخی میگویند؛ اعتباری بودن ماهیت بدان معنا است که این مفهوم در وجودِ خارجی خود نیازمند «وجود» بوده، و همواره بالوجود در خارج موجود میگردد؛ اما در غیر وجود خارجی، یعنی در نفس الامر، به صورت بذاته موجود است و حمل ذاتیاتش بر آن بدون لحاظ وجود میباشد؛ به همین جهت گفته میشود تقدم ذاتیات بر ماهیت، بالتجوهر است نه بالوجود.[۱] همچنین میشود ارتفاع نقیضین از مرتبه ماهیت جایز است؛ چرا که نه وجود و نه عدم در آن مرتبه لحاظ نگردیدهاند تا بحث از ثبوت یا رفع آنها مطرح شود.[۲]
اما به عقیده برخی دیگر از اندیشمندان، اعتباری بودن ماهیت به این معنا است که ماهیت در همه چیز – حتی حملِ اوّلی که حمل ذاتیات بر ماهیت است- تابع وجود بوده و بدون لحاظ وجودِ ذهنیِ ماهیت، نمیتوان چیزی را بر آن حمل نمود؛[۳] چرا که شیئیت و وحدت، مساوق با وجود بوده و بدون لحاظ وجود، نه شیئیتی برای ماهیت ثابت است تا بتوان آنرا موضوع و معرَّف قرارداد، و نه وحدتی باقی میماند که به سبب آن، حمل اولی صورت پذیرد؛ زیرا در هر حملی باید میان موضوع و محمولی وحدتی لحاظ شود و الا سلب الحمل خواهد شد. طبق این بیان،[۴] استناد وجود به ماهیت از باب وصف به حال متعلقِ موصوف است؛ زیرا موجودیت همواره به نحو اصالی متعلق به وجود است و بالعرض و المجاز مستند به ماهیّت میگردد.[۵] بر اساس این مبنا، اتصاف ماهیت به حقیقت داشتن به صورت مجازی است نه تبعی.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 