پاورپوینت کامل آیا همه دانش‌ها از تجزیه و تقسیم فلسفه به دست آمده‌اند؟ به آیا فلسفه، مادر همه دانش‌ها است؟ ۳۳ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل آیا همه دانش‌ها از تجزیه و تقسیم فلسفه به دست آمده‌اند؟ به آیا فلسفه، مادر همه دانش‌ها است؟ ۳۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل آیا همه دانش‌ها از تجزیه و تقسیم فلسفه به دست آمده‌اند؟ به آیا فلسفه، مادر همه دانش‌ها است؟ ۳۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل آیا همه دانش‌ها از تجزیه و تقسیم فلسفه به دست آمده‌اند؟ به آیا فلسفه، مادر همه دانش‌ها است؟ ۳۳ اسلاید در PowerPoint :

پاسخ اجمالی

فلسفه دارای دو معنا و اصطلاح عام و خاص است. بر اساس معنا و اصطلاح عام، فلسفه شامل تمامی علوم برهانی ‌شده و مرادف با علم یقینی و به معنای شناخت جهان خارج اعمّ از خطوط کلی و جزئی آن است. اما فلسفه به معنای اخص تنها به معنای بخشی از فلسفه اعم یاد شده است که به بحث از احکام هستی مطلق، بدون تقیّد به قید مادی می‌پردازد.
بنابر این، می‌توان رابطه و نسبت میان فلسفه و علوم را به این صورت توضیح داد که بیشتر علوم، بخشی از اصول و مبادی خود را به عنوان اصول موضوعه، از دانش‌های دیگر می‌گیرند. در این داد و ستد، فلسفه به معنای اخصّ آن نقشی تعیین کننده برای سایر علوم فلسفی به معنای اعم دارد؛ زیرا در آن از احکام عامّه هستی بحث می‌شود و هر علم عقلی از آن جهت که در باره تعیّنی از تعیّنات و یا مرتبه‌ای از مراتب وجود بحث می‌کند، تابع احکام کلی‌ای می‌باشد که در فلسفه اولی برای اصل هستی اثبات می‌شود. علاوه بر آنکه هر یک از علوم جزئی در اثبات هستی موضوع خود، محتاج به فلسفه اولی هستند.

پاسخ تفصیلی

در موضوع فلسفه و رابطه‌اش با سایر علوم باید چند نکته را مدّ نظر قرار داد:
الف. کاربردهای فلسفه
فلسفه دارای دو اصطلاح است؛ یکی به معنای اعم و دیگری به معنای اخص.
ب. شاخه‌های فلسفه‌ی عام
فلسفه در معنای اعم به دو بخش «حکمت عملی» و «حکمت نظری» تقسیم می‌شود. حکمت نظری دارای سه بخش «الهی»، «ریاضی» و «طبیعی» است، و حکمت عملی نیز به سه بخش «اخلاق»، «تدبیر منزل» و «سیاست مدن» تقسیم می‌گردد.[۱]
ج. شاخه‌‌های حکمت نظری
برای شناخت گستره فلسفه به این معنا، لازم است توضیحی مختصر راجع به هر یک از بخش‌‌های آن ارائه گردد:
۱. فلسفه طبیعی، علم و یا مجموعه علومی است که به بحث از عوارض ذاتی موجوداتی می‌پردازد که هم در خارج و هم در ذهن، مقیّد به ماده هستند. مباحث معدن‌شناسی، گیاه‌شناسی، حیوان‌شناسی و دانش‌های دیگری که پیرامون موجودات مادی به کاوش می‌پردازند، در محدوده این بخش از فلسفه قرار دارند.
۲. فلسفه ریاضی، مشتمل بر مجموعه مسائلی است که در آنها از عوارض ذاتی موجوداتی که تنها در تحقق خارجی خود نیازمند به ماده هستند، بحث می‌شود. این بخش از فلسفه، علوم مختلف ریاضی از قبیل حساب، هندسه، هیأت، موسیقی و … را علی‌رغم وجوه اختلافی که دارند، در بر می‌گیرد.
۳. فلسفه الهی، به بحث از آن محمولاتی می‌پردازد که بر موجودات خارجی بدون آن‌که نیازی به تقیّد آنها به قیود ریاضی و یا طبیعی باشد، عارض می‌شوند. به عنوان مثال، عروض اوصافی نظیر وجوب یا امکان بر موجودات، نیاز به تقیّد موضوع به قیود ریاضی و یا مادی ندارد. به همین جهت هم بر مجردات و هم مادیات حمل می‌گردند.
د. اقسام حکمت عملی
تقسیم ابتدایی حکمت عملی به سه بخشِ تهذیب اخلاق، تدبیر منزل و سیاست مدن و جامعه، اگر چه از حصری عقلی مشابه با حکمت نظری برخوردار نیست؛ لیکن با استقراء می‌توان گفت که تهذیب و تدبیر یا مختص به خود فرد است، یا در داخل منزل وی و یا در حوزه حیات اجتماعی است.
پس فلسفه طبق اصطلاح اعم، شامل تمامی علوم برهانی می‌شود و مرادف با علم یقینی و به معنای شناخت جهان خارج اعمّ از خطوط کلی و جزئی آن است. این علم به صورت علمی واحد که فاقد تقسیمات منطقی باشد، نبوده است.
هـ. فلسفه به معنای خاص
فلسفه به معنای اخص به معنای بخشی از فلسفه اعم(مجموعه علوم یقینی) است که به بحث از احکام هستی مطلق، بدون تقیّد به قید مادی می‌پردازد. فلسفه در این اصطلاح همان «فلسفه اولی» است که به دلیل عدم تقیّد موضوع آن به قیود خاص، «علم کلی» و به دلیل بحث از مبادی عالیه وجود و از واجب تعالی، «علم الهی» و از جهت عدم تقیّد موضوع آن به طبیعی بودن، «علم ماوراء طبیعت» یا «متافیزیک» نامیده می‌شود.
و. تکثر فلسفه‌ی عام
بر اساس تقسیماتی که از فلسفه به معنای اعم ارائه شد، این علم هیچ‌گاه علم واحدی نبوده و علوم گوناگونی را شامل می‌شده است. وجه اشتراک این علوم همان شناخت برهانی جهان خارج است؛ هر چند که مبادی برهانی آنها به تناسب موضوعاتی که دارند، متفاوت خواهد بود. به عنوان مثال، بیشترین مبادی فلسفه طبیعی را حسیّات و تجربیات تشکیل می‌دهند و حال آن‌که در فلسفه الهی، از قضایای اوّلی بیشتر استفاده می‌شود و کمتر به مبادی حسّی اعتماد می‌گردد.[۲]
ز. نسبت فلسفه به معنای خاص با دیگر علوم
با بیان این مقدمه، زمینه برای بحث پیرامون روابط و نسبت‌های موجود میان بخش‌های مختلف فلسفه‌ی اعم، ایجاد می‌گردد. به این بیان که معظم علوم، بخشی از اصول و مبادی خود را به عنوان اصول موضوعه، از دیگر علوم اخذ می‌کنند. در این داد و ستد، فلسفه به معنای اخصّ آن نقشی تعیین کننده برای سایر علوم فلسفی دارد؛ زیرا در آن از احکام عامّه هستی بحث می‌شود و سایر علوم عقلی از آن جهت که در باره تعیّنی از تعیّنات و یا مرتبه‌ای از مراتب وجود بحث می‌کنند، تابع احکام کلی‌ای می‌باشند که د

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.