پاورپوینت کامل در مورد شخصیت «ابومنصور عجلی» که توسط امام صادق(ع) از پیروان شیطان اعلام شده و مورد لعنت قرار گرفته، توضیحاتی دهید؟ ۲۹ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل در مورد شخصیت «ابومنصور عجلی» که توسط امام صادق(ع) از پیروان شیطان اعلام شده و مورد لعنت قرار گرفته، توضیحاتی دهید؟ ۲۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل در مورد شخصیت «ابومنصور عجلی» که توسط امام صادق(ع) از پیروان شیطان اعلام شده و مورد لعنت قرار گرفته، توضیحاتی دهید؟ ۲۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل در مورد شخصیت «ابومنصور عجلی» که توسط امام صادق(ع) از پیروان شیطان اعلام شده و مورد لعنت قرار گرفته، توضیحاتی دهید؟ ۲۹ اسلاید در PowerPoint :

پاسخ اجمالی

بنابر گزارشات کتاب‌های کهن کلامی و تاریخی، «ابومنصور عجلی» دارای افکار منحرف و غلوّآمیزی بود و حتی ادعای امامت کرده است. روایتی از امام صادق(ع) – البته با سندی ضعیف – وجود دارد که او را از پیروان شیطان اعلام کرده و مورد لعنت خویش قرار داده است.

پاسخ تفصیلی

ابن عمرو نخعی می‌گوید: نزد امام صادق(ع) بودم که مردى به ایشان گفت: قربانت گردم! ابومنصور پیش من ادعا کرده که او را نزد پروردگارش بالا برده‌اند و خداوند، دستى بر سرش کشیده و به فارسى به او گفته است: اى پسر!
امام صادق(ع) با شنیدن این سخن فرمود: «پدرم از جدّم برایم نقل کرد که پیامبر خدا(ص) فرمود: “ابلیس در میان آسمان و زمین، تختى براى خود قرار داد و غلامانى حلقه به گوشی، به شمار فرشتگان، به خدمت گرفت. هرگاه [ابلیس‏] مردى را بخواند و او اجابتش کند و به دنبالش برود و به سوى او گام بردارد، ابلیس به او نمایانده شده و او را به سوى وى می‌برند”. ابومنصور، فرستاده ابلیس بود. خدا ابومنصور را لعنت کند! خدا ابومنصور را لعنت کند! …»، و سه بار این لعنت را تکرار فرمود.[۱]
سند روایت:
درباره نام فرزند «عمرو نخعی» چند احتمال وجود دارد:
۱. مقصود، خضر بن عمرو نخعی باشد؛ علمای رجال‏ درباره او گفته‌اند: وی، احادیث نوادر از امام باقر(ع) و امام صادق(ع) نقل کرده است.[۲]
۲. مقصود، حفص بن عمرو النخعی باشد؛ چنان‌که در سند این روایت در بیشتر نسخه‌های «رجال کشّی»، و کتاب‌های حدیثی دیگری که این روایت را از کشی نقل کرده‌اند، همین نام آمده است؛‏[۳] شیخ طوسی او را از اصحاب امام صادق(ع) برشمرده است.[۴] ظاهراً او امامی بوده، ولی وضعیت او مجهول است.[۵]
اما این‌که در یکی از نسخه‌های رجال کشی، حصن بن عمرو نخعی آمده، چنین نامی اصلاً در هیچ منبع رجالی و هیچ روایتی نیافتیم. به هر حال، این روایت از لحاظ سندی، روایتی با اعتبار بالا به شمار نمی‌آید.
محتوای روایت:
ظاهراً مقصود از «ابو منصور» در روایت که مورد لعن قرار گرفته است، «ابومنصور عِجْلی»، ملقّب به «کِسف» است که از غالیان مشهور شیعی در اوایل سده قرن دوم هجری قمری بود[۶] و پیروانش به «منصوریه» شهرت داشتند.[۷]
ابومنصور، بادیه‌نشینی بود که در کوفه منزل داشت و خواندن و نوشتن نمی‌دانست.[۸]
درباره سابقه ارتباط وی با جریان‌های شیعی، بویژه با شخص امام باقر(ع) و امام صادق(ع) اطلاعات چندانی وجود ندارد.
ابومنصور، که افکاری غلوآمیز داشت، ابتدا خود را به امام باقر(ع) نزدیک کرد، اما امام او را طرد کرد و از وی تبرّی جست.
پس از وفات امام باقر (۱۱۴ق)، ابومنصور اعلام کرد که امامت به وی منتقل شده است![۹]
ابومنصور اعلام می‌کرد که حضرت علی(ع) «نبی رسول» است و نیز امامان حسن، حسین، علی بن حسین و باقر(ع) و خود وی پس از آنان به نبوت و رسالت رسیده‌اند. او خود را مانند ابراهیم(ع)، خلیل‌الله می‌دانست.[۱۰] به همین جهت بر این گمان بود که جبرئیل بر وی نازل می‌شود. ابومنصور معتقد بود که خداوند پیامبر(ص) را جهت تأویل مبعوث کرده است و منزلت وی نزد پیامبر(ص)؛ نظیر منزلت یوشع‌ بن‌ نون نزد موسی(ع) است.[۱۱]
او همچنین مدعی بود که خداوند او را به سوی خود خوانده، با وی سخن گفته، دستش را بر سر او کشیده و به وی گفته است: «برو ای فرزند و خلق را بر من بخوان».[۱۲]
این عقیده نشان می‌دهد که ابومنصور مانند بسیاری از غالیان شیعی، افکاری مبتنی بر تشبیه داشت. و بر اساس همین اعتقاد بود که وی می‌پنداشت که شبیه پروردگار خود است.[۱۳]
گفته‌اند از آن‌جا که ابومنصور مدعی بود که به معراج رفته است، آیه «وَ اِنْ یَرَوا کِسفاً مِنَ السَّماءِ ساقِطاً…»،[۱۴] را مربوط به خویش می‌پنداشت و خود را همان قطعه افتاده از آسمان می‌دانست.[۱۵] از این‌رو، ابومنصور به کسف شهرت یافت.[۱۶]
البته پیش از آن‌که ابومنصور ادعای امامت کند و چنین پندارد که به معراج رفته است، بر این اعتقاد بود که «کسفِ» افتاده از آسمان، حضرت علی(ع) است![۱۷]
ابومنصور جمیع محارم را برای پیروانش حلال می‌شمرد و واجبات و فرائض را از آنان ساقط می‌دانست و بر این اعتقاد بود که تمامی محرمات کنایه از نام کسانی است که خداوند دوستی و ولایت آنان را منع کرده است و واجبات نیز کنایه از نام افرادی است که ولایت آنان واجب و فرض است.[۱۸]
ابومنصور در شمار «خنّاقان» بود و حتی گفته‌اند، اول کسی که از میان غالیان شیعی به «خنق» (خفه کردن) مخالفان فتوا می‌داد، وی بود. وی اصحابش را به کشتن غافل‌گیرانه مخالفان فرا می‌خواند.[۱۹]
گروهی از پیروان او از قبیله بنی‌کنده که به «منصوریه» شهرت داشتند، در کوفه دست به شورش برداشتند[۲۰] و در نهایت، یوسف بن عمر ثقفی(والی کوفه)، ابومنصور را به دار آویخت.[۲۱]
پس از مرگ ابومنصور، پیروانش تبدیل به دو فرقه شدند:
الف) گروهی که به «محمدیه» شهرت داشتند، معتقد بودند که امام باقر(ع) به ابومنصور وصیت کرد، چنان‌که موسی(ع) به یوشع بن نون وصیت کرد، اما چنان‌که پس از یوشع، امر وص

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.