پاورپوینت کامل خداوند بارها دانش غیب را ویژه خود اعلام کرده و پیامبران نیز بارها منکر داشتن علم غیب شدهاند(به عنوان نمونه: آیه ۱۰۹ سوره مائده). پس چرا برخی معتقدند که پیامبران چنین دانشی در اختیار دارند؟! ۴۲ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل خداوند بارها دانش غیب را ویژه خود اعلام کرده و پیامبران نیز بارها منکر داشتن علم غیب شدهاند(به عنوان نمونه: آیه ۱۰۹ سوره مائده). پس چرا برخی معتقدند که پیامبران چنین دانشی در اختیار دارند؟! ۴۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل خداوند بارها دانش غیب را ویژه خود اعلام کرده و پیامبران نیز بارها منکر داشتن علم غیب شدهاند(به عنوان نمونه: آیه ۱۰۹ سوره مائده). پس چرا برخی معتقدند که پیامبران چنین دانشی در اختیار دارند؟! ۴۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل خداوند بارها دانش غیب را ویژه خود اعلام کرده و پیامبران نیز بارها منکر داشتن علم غیب شدهاند(به عنوان نمونه: آیه ۱۰۹ سوره مائده). پس چرا برخی معتقدند که پیامبران چنین دانشی در اختیار دارند؟! ۴۲ اسلاید در PowerPoint :
پاسخ اجمالی
علم غیب پیامبران الهی – البته با اذن پروردگار – و نیز شاهد بودن آنان بر اعمال بندگان موضوعی است که در آیات متعدد قرآن به آن اشاره شده است. با این وصف، اما در آیاتی از قرآن شاهد آن هستیم که این موضوع از سوی خود پیامبران(ع) مورد انکار واقع شده است.
مفسران قرآن کریم، بویژه مفسران شیعه با پذیرش علم غیب برای پیامبران، معتقدند در آیاتی که آنان علم غیب را از خود نفی کرده، در حقیقت نفی مطلق علم نبوده، بلکه نوعی خضوع و ادب در برابر عالِم مطلق، یعنی خدای متعال بوده و اینکه دانش آنان در برابر علم الهی هیچ است؛ چرا که علم غیب بالذات و مطلق از آن خداوندی است که همه جا و در هر زمان حاضر است، و غیر او بالذات چنین علمى ندارد، بلکه تنها آنچه را خدا از غیب به آنها تعلیم داده است میدانند.
پاسخ تفصیلی
علم غیب پیامبران الهی و شاهد بودن آنان بر اعمال بندگان، موضوعی است که در آیات متعدد قرآن به آن اشاره شده است. با این وصف، اما در آیاتی از قرآن شاهد آن هستیم که این مسئله از سوی خود پیامبران مورد انکار واقع شده است؛ مانند:
«قُلْ لا أَقُولُ لَکُمْ عِنْدی خَزائِنُ اللَّهِ وَ لا أَعْلَمُ الْغَیْب»؛[۱] بگو: به شما نمیگویم که خزاین خدا نزد من است. و علم غیب هم نمیدانم.
«وَ لَوْ کُنْتُ أَعْلَمُ الْغَیْبَ لاَسْتَکْثَرْتُ مِنَ الْخَیْر»؛[۲] و اگر علم غیب میدانستم بر خیر خود بسى میافزودم.
«فَقُلْ إِنَّمَا الْغَیْبُ لِلَّه»؛[۳] بگو: دانستن غیب از آن خدا است.
در همین راستا است، آنچه در آیه ۱۰۹ سوره مائده راجع به پرسش پروردگار از پیامبران در روز قیامت در ارتباط با چگونگی برخورد مردم با دعوت آنان و اظهار بیاطلاعی پیامبران از این موضوع آمده است: «یَوْمَ یَجْمَعُ اللَّهُ الرُّسُلَ فَیَقُولُ ما ذا أُجِبْتُمْ قالُوا لا عِلْمَ لَنا إِنَّکَ أَنْتَ عَلاَّمُ الْغُیُوب»؛ هنگامی که خدا پیامبران را گردآورد و از آنان بپرسد که واکنش مردم به دعوتتان چه بود؟! آنان پاسخ دهند: ما چیزی نمیدانیم! تویی که آگاه بر امور غیبی هستی.
در حقیقت این آیه، تکمیلکننده آیات قبل است. آیات گذشته مربوط به مسئله شهادت حق و باطل بود؛ و دستور به تقوا و ترس از مخالفت فرمان خدا داده شد، و این آیه هشدار در مورد روز قیامت است.
آنچه در این آیه مورد دقت و تأمل است، این است که این اظهار بیاطلاعی انبیا در برابر پرسش خدای متعال به چه معنا است؟! با توجه به اینکه در آیات دیگر، خلاف این موضوع آمده و آنها را آگاه از جزئیات و گواه و شاهد بر اعمال بندگان معرفی میکند؛ به عنوان نمونه به آیات زیر توجه شود:
الف) «…وَ أُنَبِّئُکُمْ بِما تَأْکُلُونَ وَ ما تَدَّخِرُونَ فی بُیُوتِکُم…»؛[۴] و شما را از آنچه میخورید و آنچه در خانههایتان ذخیره میکنید خبر میدهم.
ب) «فَکَیْفَ إِذا جِئْنا مِنْ کُلِّ أُمَّهٍ بِشَهِیدٍ وَ جِئْنا بِکَ عَلى هؤُلاءِ شَهِیداً»؛[۵] حال آنها چگونه است آن روزى که از هر امتى، شاهد و گواهى (بر اعمالشان) میآوریم، و تو را نیز بر آنان گواه خواهیم آورد؟
ج) «وَ قالَ الرَّسُولُ یا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هذَا الْقُرْآنَ مَهْجُوراً»؛[۶] و پیامبر عرضه داشت پروردگارا، قوم من قرآن را رها کردند.
بنابر این چگونه است که در آیه مورد بحث، هر نوع دانشی را در نوع برخورد مردم با رسالتشان از خود نفى کرده و همه چیز را به خدا وامیگذارند؟!
در راستای این موضوع، مفسران برای جمع بین این آیات، اقوالی را مطرح کردهاند؛ مانند:
۱. روز قیامت پنجاه توقفگاه دارد، مدت هر توقفگاهی هزار سال است و جمعاً ۵۰ هزار سال به طول خواهد انجامید: «فِی یَوْمٍ کانَ مِقْدارُهُ خَمْسِینَ أَلْفَ سَنَهٍ».[۷] در بعضى از آن مواقف عقلها مدهوش و زایل گشته، و جانها به چنبر گردن رسیده، چنانکه فرمود: «إِذِ الْقُلُوبُ لَدَى الْحَناجِرِ کاظِمِینَ».[۸] لذا از بیم فزع و وحشت آن ساعت، رسولان هیچ چیزی را به یاد نمیآورند؛ از اینرو است که پیامبران میگویند: «لا عِلْمَ لَنا»، پس از آنکه این موقف بگذرد، و عقلها به جاى خویش باز گردد، پیامبران بر قوم خویش گواهى میدهند، و از تصدیق و تکذیب امت خویش خبر میدهند.[۹]
البته این توجیه با مقام پیامبران چندان سازگار نیست.
۲. «لا عِلْمَ لَنا»، به معنای نفى هرگونه علم غیب از پیامبران نیست؛ چرا که علم غیب بالذات مربوط به کسى است که همه جا و در هر زمان حاضر است، و غیر او بالذات چنین علمى را ندارد، بلکه آنچه را خدا از غیب به آنها تعلیم داده است میدانند:[۱۰] «قالُوا سُبْحانَکَ لا عِلْمَ لَنا إِلاَّ ما عَلَّمْتَنا».[۱۱] قرآن کریم در اینباره میفرماید: «عالِمُ الْغَیْبِ فَلا یُظْهِرُ عَلى غَیْبِهِ أَحَداً إِلَّا مَنِ ارْتَضى مِنْ رَسُولٍ»؛[۱۲] خداوند دانای به غیب است و هیچکس را از علم غیب خود آگاه نمیکند، مگر رسولانى را که برگزیده است.
و در جایی دیگر فرمود: «تِلْکَ مِنْ أَنْباءِ الْغَیْبِ نُوحِیها إِلَیْکَ»؛[۱۳] اینها از خبرهاى غیبى است که ما به تو وحى میفرستیم.
از این آیات و مانند آن استفاده میشود که علم غیب مخصوص ذات خدا است، اما هرگاه صلاح بداند به هر کس بخواهد میآموزد.[۱۴]
۳. منظور پیامبران از این سخن، علم نداشتن به حکمت این پرسش پروردگار است که خدای متعال از ما به آن داناتر است.[۱۵]
۴. از امام باقر(ع) در این معنا سؤال شد، آنحضرت در جواب فرمود: منظور از اظهار بیاطلاعی پیامبران، این است وقتی خداوند از آنان در ارتباط با چگونگی برخورد مردم با جانشینان آنها میپرسد، آنها میگویند ما دانشی در برخورد بعد از خود با آنان نداریم.[۱۶]این تفسیر، همخوان با آیه ۱۱۷ سوره مائده است که در آن حضرت عیسی(ع) خطاب به پروردگار میفرماید: «چیزی غیر از آنچه به من دستور دادی به پیروانم نگفتم که خدای من و خودتان را بپرستید و تا زمانی که کنارشان بودم، بر کارهایشان آگاه بودم. اکنون که مرا نزد خود بردی، تنها تو مراقب آنانی و تو بر هرچیزی گواهی! چیزی غیر از آنچه به من دستور دادی به پیروانم نگفتم که خدای من و خودتان را بپرستید و تا زمانی که کنارشان بودم، بر کارهایشان آگاه بودم. اکنون که مرا نزد خود بردی، تنها تو مراقب آنانی و تو بر هرچیزی گواهی»!
در این تفسیر، پیامبران اعلام میدارند بعد از آنکه از میان پیروانشان رفتند، دیگر نظارت مستقیمی بر رفتارشان نداشتهاند.
۵. در اینجا پیامبران، علم حقیقی که همان غیب است را از آن لحاظ از خود نفى نموده و براى پروردگار سبحان اثبات میکنند که خودشان جز آنچه خدا به آنها داده دانش ذاتی دیگری ندارند، و این جوابشان نوعی خضوع در برابر عظمت و کبریایى پروردگار، و اعتراف به احتیاج ذاتى و حقیقى خود در برابر خدای متعال و رعایت آداب حضور و اظهار حقیقت امر است، نه جواب نهایى که بعد از آن جواب دیگرى نباشد؛ براى این که اولاً: خدای متعال آنان را شهداى بر امت قرار داده، چنانکه فرمود: «فَکَیْفَ إِذا جِئْنا مِنْ کُلِّ أُمَّهٍ بِشَهِیدٍ وَ جِئْنا بِکَ عَ
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 