پاورپوینت کامل معنای عبارت فلسفی «واجب الوجود کلّ الأشیاء» چیست و آیا ریشهای در آموزههای اسلامی دارد؟ ۳۱ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل معنای عبارت فلسفی «واجب الوجود کلّ الأشیاء» چیست و آیا ریشهای در آموزههای اسلامی دارد؟ ۳۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل معنای عبارت فلسفی «واجب الوجود کلّ الأشیاء» چیست و آیا ریشهای در آموزههای اسلامی دارد؟ ۳۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل معنای عبارت فلسفی «واجب الوجود کلّ الأشیاء» چیست و آیا ریشهای در آموزههای اسلامی دارد؟ ۳۱ اسلاید در PowerPoint :
پاسخ اجمالی
«کلّ الاشیاء» بودن واجب الوجود به معنای آن نیست که پروردگار مرکّبی شامل تمامی اشیای عالم امکانی باشد؛ بلکه به این معنا است که واجب الوجود هیچ کمالی از کمالات ممکن و موجود را فاقد نبوده و در عین بسیط بودن، کامل و بینقص است.
پاسخ تفصیلی
مضمون عبارت «واجب الوجود کلّ الأشیاء و لیس بشیء منها»، در عبارت بسیاری از فلاسفه وجود دارد. به عنوان نمونه، شهرزوری از فلاسفه قرن هفتم در این مورد چنین میگوید: «الوجود الواجبی کل الوجود بخلاف الماهیات الممکنه التی یفصّلها العقل إلى ماهیه و وجود … فلیس الوجود الکامل إلّا هو -عزّ شأنه و تقدّست أسماؤه- و سائر الموجودات الممکنه الموجوده عن فیضان وجوده و کماله ناقصه فی مرتبه الوجود»؛[۱]
وجود واجبی همه وجود است بر خلاف ماهیات ممکنه که عقل آنها را متشکل از ماهیت و وجود مییابد … پس وجود کامل فقط واجب الوجود است و سایر موجودات، از فیضان وجود او و کمال او در مرتبه ناقص وجودی تحقق یافتهاند.
ملاصدرا برای اثبات این مطلب از قاعده «بسیط الحقیقه کل الحقیقه» استفاده نموده و قیاسى بدین طریق ترتیب داده است:
۱. هر حقیقتی که بسیط از همه جهات باشد، شامل تمام اشیاء و حقایق وجودی خواهد بود.
۲. واجب الوجود بسیط الحقیقه از جمیع جهات است.
۳. نتیجه آنکه واجب الوجود، کل الوجود است و هیچ نقصانی در او راه ندارد.
وی در تبیین استدلال خویش چنین عنوان داشته است که هرگاه حقیقتی بسیط محض باشد، ولی تمام اشیاء(به لحاظ داشتن کمال وجودی آنها) نباشد، به ناچار بعضى از اشیاء است و بعضى از اشیاء نیست.[۲] اگر واجب الوجود شامل کمال بعضى از اشیاء باشد و کمال بعضی دیگر را نداشته باشد، در این حالت لازم میآید که ذات او از وجودِ چیزى و عدمِ چیزى دیگر تشکیل شده باشد(هرچند در ذهن)، و این امر یعنی مرکب شدن ذات او (که خلاف بسیط محض بودن آن است). به عنوان مثال، در قضیه «انسان غیر از فَرَس(اسب) است»، دو حیثیت وجود دارد: یکى حیثیت انسانیّت و دیگر حیثیت اسب نبودن(لافرسیّت). در این حالت سؤال میشود که آیا حیثیت «لافرسیّت» عین حیثیت «انسانیت» است یا غیر آن؟ اگر انسان بودن عین اسب نبودن باشد، لازم میآید که هر گاه معنا و ماهیت انسان تعقّل شود، معنای «لافرسیت» هم تعقل شود و میان آندو تلازم عقلى باشد؛ و حال آنکه بالوجدان مییابیم چنین نیست(و مفهوم لافرسیت غیر از مفهوم انسانیت است). پس فرض دوم که عبارت از مغایرت حیثیت لافرسیت با انسانیت است، درست خواهد بود. حال که چنین شد، سؤال میشود که آیا «فرس بودن» حقیقتی وجودی است که از «انسان» سلب گردیده یا حقیقتی عدمی است؟ اگر حقیقتی وجودی باشد، در این صورت «انسان» حقیقتی ناقص تلقی میگردد؛ زیرا حقیقت وجودی تحت عنوان «فرس بودن» را فاقد است. اما اگر هم امری عدمی باشد، در این صورت نشانگر سعه و اشتداد وجودی «انسان» است که عدمی به عنوان «فرس بودن» را از خود طرد نموده است. نتیجه آنکه سلب حقایق وجودی از یک شیء نشانگر مرکب بودن آن شیء و نقصانش بوده، چنانکه سلب نقائص وجودی و اعدام از یک شیء نشانگر کمال وجودی و شدّت وجودی میباشد.
پس از تبیین مثال فوق میگوییم واجب الوجود حقیقتی بسیط است؛ زیرا اگر مرکب باشد، نیازمند اجزاء خویش بوده و دیگر وجود برای آن وجوب بالذات نخواهد داشت. از طرفی فقدان یک کمال نشانگر ترکیب شیء از حقیقتی وجودی و نیز فقدانی وجودی است. پس واجب الوجود برای آنکه هم وجوب وجود داشته باشد و هم بساطت خود را حفظ نماید لازم است دارای تمامی کمالات وجودی اشیاء بوده و در عین حال، هیچیک از نقائصی که اشیاء در وجود خود دارند را نداشته باشد.
ملاصدرا نتیجه استدلال خویش را چنین بیان داشته است: «هو کل الأشیاء و لیس هو الأشیاء» و « لأنه بوحدانیته کل الأشیاء و لیس هو شیئا من الأشیاء»؛[۳] یعنی واجب الوجود همه اشیاء است به لحاظ کمال وجودی و از طرفی هیچیک از اشیاء نیست به لحاظ نقص و فقدان وجودی.
پس مقصود از عبارت «واجب الوجود کلّ الأشیاء» این نیست که باری تعالی مجموعه موجودات عالم به شمار رفته یا همه را در خود جمع نموده است؛ بلکه به این معنا است که خدای متعال در عین اینکه هیچ ترکیبی در او فرض نمیشود، واجد تمامی کمالات است و هیچ کمالی را نمیتوان از او سلب نمود و آنچه از او قابل سلب نمودن است، محدودیتها و نقصانهایی است که مخلوقات او دارند.
این معنا (که واجب الوجود دارای تمامی کمالات وجودی است و فقط نقائص را میتوان از او سلب نمود) در عبارات متکلمان شیعه نیز یافت میشود که گاهی در اثبات ذات الهی[۴] و گاهی در اثبات صفات(نظیر وحدت و…)[۵] و افعال الهی[۶] از آن به آن اشاره نمودهاند. حتی برخی از ایشان در صدد تبیین اصل عبارت «واجب الوجود کل الوجود» برآمده و چنین عنوان داشتهاند: «مراد آن کسى که گفته است: «بسیط الحقیقه کلّ الأشیاء» کل اشیاى متأصله موجوده است، که کمالات وجودیه باشند
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 