پاورپوینت کامل یزید با چه انگیزه‌ای اسرای اهل‌بیت(ع)‌ را از شام به مدینه برگرداند و در طول مسیر برگشت چه اتفاقاتی رخ داد؟ ۴۹ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل یزید با چه انگیزه‌ای اسرای اهل‌بیت(ع)‌ را از شام به مدینه برگرداند و در طول مسیر برگشت چه اتفاقاتی رخ داد؟ ۴۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل یزید با چه انگیزه‌ای اسرای اهل‌بیت(ع)‌ را از شام به مدینه برگرداند و در طول مسیر برگشت چه اتفاقاتی رخ داد؟ ۴۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل یزید با چه انگیزه‌ای اسرای اهل‌بیت(ع)‌ را از شام به مدینه برگرداند و در طول مسیر برگشت چه اتفاقاتی رخ داد؟ ۴۹ اسلاید در PowerPoint :

پاسخ اجمالی

بعد از شهادت امام حسین(ع)، اهل‌بیت ایشان به اسارت در آمده و سپاه دشمن، آنان را همراه سر مطهر حضرتشان[۱] و سرهای دیگر شهدا به سمت کوفه و عبیدالله بن زیاد[۲] و سپس شام و یزید بن معاویه حرکت دادند. در طول اقامت اسیران در شام، ابتدا آنان با وضعیت دشواری روبرو بودند، اما با روشنگری‌های امام سجاد(ع) و حضرت زینب(س) و آگاهی مردم از عمق فاجعه، به تدریج ورق به نفع اهل‌بیت(ع) برگشت و یزید مجبور شد تا برای کسب وجهه، خود را از دست‌داشتن در جنایت فاجعه‌بار کربلا تبرئه کند و در همین راستا شرایط زندگی اسیران را بهبود داده و زمینه آزادی آنها را فراهم کند.

این موضوع از متواترات تاریخی است که وضعیت اسرا در برگشت از شام به مدینه، بسیار بهتر و آزادانه‌تر از وضعیتشان هنگام انتقال از کربلا به کوفه و از آن‌جا به شام بود، اما برخی مورخان نیز در گزارش این ماجرا مبالغه کرده تا جایی که برخی را به این گمان اشتباه انداخته‌اند که گویا اعطای این امتیازات، ناشی از حسن نیت یزید بوده و نه تلاشی مذبوحانه جهت زدودن آثار منفی این جنایت و تضمین ادامه حکومت خاندان پلید بنی‌امیه!

در این زمینه باید گفت؛ اگرچه یزید برای حفظ حکومتش برخی امتیازات را برای اسرا در نظر گرفت، اما خون امام حسین(ع) و یارانش چیزی نبود که با پرداخت غرامت بتوان لکه‌ی ننگش ‌را از تن او زدود و او را از لعنت خدا و مؤمنان دور کرد.

به هر حال در این نوشتار به بررسی برخی گزارش‌های موجود در این زمینه می‌پردازیم.

شرایط دشوار اسیران در ابتدای اقامت در شام

در ابتدای ورود اسیران اهل‌ بیت(ع) به شام، یزید دستور داد تا آنها را در خرابه‌‌ی جای داده و اشخاصی که با زبان عربی آشنا نبودند را به عنوان نگهبان بر آنان بگمارند و شرایط را به اندازه‌ای برایشان دشوار کنند که اسرا به یکدیگر بگویند: او ما را در این خرابه قرار داده تا آن‌را بر سر ما خراب کرده و بدین وسیله ما را به قتل برساند![۳]

خرابه‌ای که اسرا در آن سکونت داشتند، نه آنان را از گرما حفظ می‌کرد و نه از سرما و آن‌قدر آن‌جا ماندند تا صورت‌هاشان پوست انداخت! در این مدت، آنان همواره مشغول نوحه و گریستن بر امام حسین(ع) بودند.[۴]

یزید برای تعیین سرنوشت اسیران از شامیان نظر خواست. برخی از آنها با تعبیرهای توهین‌آمیزی خواستار به شهادت‌رساندن تمام آنان شدند، اما نعمان بن بشیر او را از چنین جنایتی بازداشت و گفت: «ببین اگر پیامبر(ص) زنده بود، چه رفتاری با آنان انجام می‌داد. تو نیز همان رفتار را انجام بده»![۵]

روزی امام سجاد(ع) از اقامت‌گاهش خارج شد و در بازارهای دمشق راه می‌رفت. فردی به نام منهال بن عمرو صابی در برابر ایشان قرار گرفت و عرضه داشت: ای فرزند پیامبر خدا(ص)! حال و روزتان چگونه است؟! امام(ع) فرمود: «مانند بنی‌‌اسرائیل در میان فرعونیان ! که پسرانشان را سر ‌بریدند و زنانشان را زنده ‌گذاشتند! ‌ای منهال! عرب بر عجم افتخار می‌کند که محمد(ص) از آنان است و قریش نیز به همین دلیل بر سایر عرب فخر می‌فروشد؛ و ما خاندان محمد، حقمان غصب شده، تحت ستم قرار گرفته‌ایم، در فشار و سختی هستیم، ما را کشتند و از خانه‌هایمان رانده و آواره نمودند. پس «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیهِ راجِعُونَ» برای این همه مصیبت![۶]

بهبود شرایط به دلیل فشار افکار عمومی

بعد از مدتی و بعد از آگاهی نسبی مردم شام به واقعیت ماجرا، یزید رویکرد خود را تغییر داد و در تلاش بود تا این جنایت را به گردن عبیدالله بن زیاد بیاندازد!

او یک سلسله اقدامات نمایشی را به راه انداخت. به عنوان نمونه در مجلسی با دیدن وضعیت اسیران، وانمود کرد که خود نیز آن قدر گریسته تا از حال رفته است! او در آن مجلس، مانع گریستن شامیان نیز نشد و سپس دستور داد تا به اسرا اجازه دهند تا به حمام رفته و خود را بشویند و برایشان سایبان و آشپزخانه‌ای بزنند و لباس در اختیارشان قرار داده و هدیه‌های فراوانی برایشان در نظر گرفته و زمینه را برای بازگشت آنان به مدینه را فراهم کنند.[۷]

در گزارشی دیگر آمده است که یزید خطاب به امام سجاد(ع) گفت: سه درخواستی که وعده پذیرش آن‌را داده بودم مطرح کن! امام فرمود: خواسته‌ی اول من آن است که چهره‌ی سید و مولا و پدرم را نشانم دهی تا با دیدن او توشه برگیرم. دوم: آنچه از ما گرفته‌ شد، به ما برگردانده شود، و سوم: اگر تصمیم به کشتن من داری، کسی را همراه این زنان اسیر بفرست تا آنان را به حرم جدّشان، رسول خدا(ص) برساند.

یزید پاسخ داد: چهره‌ی پدرت را که هرگز نخواهی دید، ولی از کشتن شما درگذشتم؛لذا خودت همراه زنان اسیر به مدینه برخواهی گشت. به جای اموال به یغما رفته از شما نیز چند برابر آن‌را تاوان می‌دهم! امام(ع) فرمود: ما اموال تو را نمی‌خواهیم، ارزانی خودت باد! آنچه از ما تاراج رفته را به این دلیل خواسته بودم که در میان آنها لباس بافته‌شده توسط   فاطمه دختر پیامبر(س)  وجود داشت و نیز مقنعه و پیراهن و دست‌بند ایشان!

یزید دستور داد اموال یغما رفته را به اضافه‌ی دویست دینار دیگر به امام برگردانند، اما امام آن دویست دینار اضافه را میان فقرا پخش کرد.[۸]

همچنین یزید دستور داد تا امام سجاد(ع) و زنان اسیر را در خانه‌ی مستقلی مستقر کنند و هرچه لازم دارند را به همراه ببرند. همچنین در اقدامی نمایشی اسرای اهل‌بیت(ع) را به خانه یزید برد و زنان خاندان معاویه نیز به پیشوازشان آمده و برای امام حسین(ع) نوحه و گریه کردند!

یزید هنگام غذاخوردن از امام سجاد(ع) دعوت می‌کرد تا نزد او آمده و با هم غذا بخورند! همچنین یزید با نفرین به ابن زیاد مدعی می‌شد که اگر خودش در کربلا بود هرگز نمی‌گذاشت که امام حسین(ع) به شهادت برسد، حتی اگر به قیمت کشته شدن فرزندان خودش نیز تمام می‌شد»![۹]

بازگشت اسرا از شام

در نهایت یزید تصمیم به آزادسازی اسرا گرفت و آنان را به وطنشان برگرداند، اما در مورد کیفیت برگشت و این‌که چه کسانی هنگام حرکت اسرا به سمت مدینه همراه آنان بودند، گزارش‌های مختلفی وجود دارد:

  1. یزید زنان اسیر و امام سجاد(ع) را آماده کرده و آنان را به همراه گروهی از لشگریان به مدینه بازگرداند.[۱۰]
  2. اسیران را به همراه نعمان بن بشیر و گروهی که با او بودند به وطنشان شهر مدینه برگرداند.[۱۱]
  3. مردی را همراه سی سوار به همراه آنان فرستاد که پیشاپیش آنها حرکت کرده و کمی دورتر از آنها استراحت می‌کردند تا آن‌که آنان را به مدینه رساندند.[۱۲]
  4. فردی را همراهشان فرستاد و به او سفارش کرد تا رفتار خوبی با اسرا داشته باشد. او نیز شب‏ها کاروان را در حالی‌که اسیران جلوتر حرکت می‌کردند، مراقب بود تا گم نشوند ولی هنگام استراحت، از آنان دور می‏شد، و خود و همراهانش دورادور مراقب آنان بودند تا اگر یکی از اسرا می‏خواست وضو بگیرد یا برای قضای حاجت برود، شرمگین نشود. او همواره از آنان می‌پرسید که چیزی لازم ندارند و تا زمانی که به مدینه رسیدند، همیشه به نیکی با آنان برخورد می‌کرد.»[۱۳]
  5. فرستاده‏ای به مدینه گسیل داشت تا آن‌که شماری از دوست‌داران بنی‌هاشم و نیز شماری از موالیان ابوسفیان را نزد وی بیاورد و سپس باقیمانده اهل‌بیت را به همراه وسائلشان به همراه آنان به مدینه فرستاد.[۱۴]

البته گزارش‌های یاد شده می‌تواند قابل جمع باشد.

همچنین در یکی از منابع کهن می‌خوانیم که هنگام خروج کاروان اسرا از دمشق، صدایی از جانب آسمان شنیده شد که می‌گفت:

ای کسانی که از روی ستم حسین را کشتید، مژده باد شما را به عذاب و شکنجه! همه آسمانیان، پیامبران، فرستادگان و شهدا بر شما نفرین می‏کنند! شما از زبان فرزند داوود(ع)، موسی(ع) و صاحب انجیل(حضرت عیسی(ع)) لعنت شده‌اید.[۱۵]

عبور

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.