پاورپوینت کامل آیا انسان فوق مرتبه اسماء الله و از مقام احدیت است و بازگشت او نیز به سوی مقام احدیت خواهد بود؟ ۳۲ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل آیا انسان فوق مرتبه اسماء الله و از مقام احدیت است و بازگشت او نیز به سوی مقام احدیت خواهد بود؟ ۳۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل آیا انسان فوق مرتبه اسماء الله و از مقام احدیت است و بازگشت او نیز به سوی مقام احدیت خواهد بود؟ ۳۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل آیا انسان فوق مرتبه اسماء الله و از مقام احدیت است و بازگشت او نیز به سوی مقام احدیت خواهد بود؟ ۳۲ اسلاید در PowerPoint :

پاسخ اجمالی

بر اساس عرفان اسلامی، تمام عالم، فروغ جمال حق و بازتاب اسماء و صفات او است؛ مبحث «اسماء الله»، در عرفان از یک‌سو نمایانگر وجه ارتباط خدا با عالم و آدم است؛ و از سوی دیگر، واسط معرفت‌شناختی خدا و انسان است؛ و از جانب دیگر وجه خداگونگی انسان و خلافت الهی او است.

پاسخ تفصیلی

مبحث «اسماء الله» از مباحث مهم عرفان نظری است. شناخت دقیق آن نیاز به آموختن علم عرفان و آگاهی از مبانی آن دارد. در این مختصر در ضمن چند نکته، برخی از آن مباحث را اشاره می‌کنیم:[۱]

  1. اسماء الهی

در عرفان نظری، مقام ذات غیر قابل شناخت و فراتر از اندیشه و شهود است، و نسبتی با ما سوی ندارد؛ نه نسبت وجودی، و نه نسبت شهودی.

بر این اساس، آنچه عارفان به شناخت آن دست می‌یابند، تعیّنات ذات مطلق است که در مرحله‌ی نخست در مرتبه‌ی (حضرت) واحدیّت و در قالب اسماء الهی جلوه‌گر است.

اسمای الهی در قوس نزول، مایه‌ی تجلیاتی است که به ظهور مظاهر و پدیده‌ها می‌انجامد؛ و در قوس صعود نیز منشأ اشراقات و تجلیاتی است که بر قلب عارف جلوه می‌کند و او را با حق آشنا می‌سازد. بدین لحاظ، اسمای الهی در عرفان، هم از جهت وجودشناسی، خداشناسی و جهان‌شناسی، و هم از جهت شناخت‌شناسی و سلوک، اهمیت اساسی دارد.

بنابر این، می‌توان گفت که محور عرفان نظری بر علم الاسماء و نظریه‌ی اسماء است. نقش دوگانه‌ی اسماء در ناحیه‌ی وجود، آشکارسازی مظاهر در قوس نزول است؛ و اِکمال مظاهر در جهت رجوع به اصل در قوس صعود؛ و در ناحیه‌ی شناخت، امکان ارتباط انسان با خداوند، از طریق علم حضوری و تجلیات اسمائی است.

  1. اسمای الهی از جنبه‌ی وجودشناختی

«اسم» در اصطلاح عرفان به ذات متعیّن حق اطلاق می‌شود. در نزد عارفان نیز ـ نظیر متکلمان ـ اسم حق در صورتی معنا و تحقق می‌یابد که ذات حق، متصف به صفتی از صفات گردد. عرفا از صفات با تعابیری؛ از جمله: احکام ذات حق، نِسَب، جهات، اضافات، معانی، اعتبارات، تعیّنات و تجلیات ذات، یاد می‌کنند.[۲]

حاصل آن‌که ذات ناشناختنی حق(وجود مطلق و لا بشرط)، هرگاه از حیث یکی از تعیّنات کمالی یا از حیث نحوه‌ی ارتباط با افعال و عالم خلق لحاظ گردد، موصوف به اسماء می‌شود و بر اساس این تعیّن، ظهور می‌یابد و شناخته می‌شود.

بر این اساس، در نگرش عرفانی، اسماء در رتبه‌ی متأخر از ذات واقع‌اند. [۳]عرفا مقام نخست یا احدیّت را منشأ یا مرتبط با شیئی از مظاهر و تجلیات و تعیّنات نمی‌دانند.[۴]

 

 

 

  1. اسمای حسنی و مسئله‌ی وجود

نحوه‌ی طرح مسئله‌ی اسماء در عرفان نظری بدین صورت است که عرفا پس از آن‌که وجوب را برای حقیقت وجود اثبات کردند(وحدت شخصی وجود)، همه‌ی صفات کمالیه را در مورد وجود اثبات می‌کنند؛ چرا که فقدان هر یک از کمالات، مستلزم نقص است که با وجوب وجود منافات دارد.

نحوه‌ی استنتاج اسمای حسنی و کمالات الهی برای حقیقت وجود چنان است که وجود، همواره با وجدان(دارا بودن) کمال توأم است، نه فقدان و حدّ و عدم؛ بنابراین حقیقت وجود غیر متناهی است و ثانی بردار نیست؛ پس واحد است به وحدت حقّه(توحید). و بر این اساس، صفاتی سلبی نیز به او انتساب می‌یابد؛ چرا که وجود واحد غیر متناهی، نه مثل دارد و نه ضد؛ نه در دیگری حلول دارد و نه متحد با آن است؛ (زیرا این همه فرع بر وجود دیگری است.) نه جهت دارد و نه جسمانی است، و هکذا… .

همچنین اثبات اسمای حسنای الهی بدین صورت است که با ملاحظه‌ی حقیقت وجودی، می‌توان دریافت که قیام و قوام هر چیزی به وجود است و وجود، مقوّم همه‌ی اشیاء است؛ پس وجود نسبت به اشیاء، «قیّوم» است و جنبه‌ی قیّومیت دارد.

همچنین حقیقت وجود بر هم اشیاء احاطه دارد و «محیط» است. از احاطه‌ی وجود – که مرادف با حق تعالی است-، علم او به هر چیز لازم می‌آید؛ یعنی او «علیم» است و چون وجود، اصل ظهور اشیاء است و هم ظاهر بذاته است و هم مظهر، برای او صفاتی مثل «ظاهر» و «نور» اثبات می‌شود. به علاوه، به جهت خفای حقیقت وجود و کُنه آن، «باطن» است.[۵] همچنین در باب دیگر صفات کمالی.

  1. اسمای الهی و جهان

عالم، مجموعه‌ای از اسمای الهی تحقق یافته به صورت عینی است؛ و از این جهت، هر موجودی دلیل بر ذات حق است. اسمای الهی، هم جنبه‌ی فاعلی پیدایش و ظهور عالم کثرات را تأمین می‌کنند، و هم جنبه‌ی قابلی و استعدادی مظاهر را.

از آن‌جا که ذات حق جز با وساطت اسماء ظهور نمی‌یابد، اسماء را «مفاتیح غیب» یعنی کلیدها یا مخازن غیبی عالم در قوس نزول گفته‌اند؛ همان‌طور که ابواب یا راه‌های وصول به قرب الهی در قوس صعود هستند.

بر اساس همان ساختار دوگانه‌ی اسمای الهی، در حرکت دور شدن از مرکز، به سمت تنوع و تکثّر(به ظهور رساندن مظاهر در عالم کثرت) می‌روند و در حرکت رجوع به سمت مرکز، ب

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.