پاورپوینت کامل چرا بردهداری در اسلام منع نشد؟ ۸۲ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل چرا بردهداری در اسلام منع نشد؟ ۸۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل چرا بردهداری در اسلام منع نشد؟ ۸۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل چرا بردهداری در اسلام منع نشد؟ ۸۲ اسلاید در PowerPoint :
پاسخ اجمالی
در برخورد اسلام با موضوع بردهداری باید به این نکات توجه داشت:
- اسلام هرگز ابداع کنندهی بردگى نبود.
۲ . اسلام به سرنوشت دردناک بردگان در گذشته به عنوان یک معضل بزرگ اجتماعی نگریسته است.
- اسلام براى آزادى بردگان طرح بسیار دقیق و حساب شدهای ارائه کرده است؛ زیرا گاه نیمى از جامعه را بردگان تشکیل میدادند، که نه کسب و کار مستقلى داشتند، و نه وسیلهاى براى ادامهی زندگى. اگر اسلام با یک فرمان عمومى دستور میداد همهی بردگان را آزاد کنند، یا بیشتر آنها تلف میشدند و یا این جمعیت عظیم بیکار و گرسنهای که محرومیت به او فشار آورده به همه جا حملهور میشد و درگیرى و خونریزى به راه انداخته، نظم جامعه را مختل میکرد. بنابراین، اسلام طرح و برنامهی حساب شدهای وضع کرد تا اینان به تدریج آزاد شده و جذب جامعه گردند.
این طرح مواد زیادى دارد که عبارتاند از:
ماده اول: بستن سرچشمههاى بردگى،
ماده دوم: گشودن دریچه آزادى،
ماده سوم: احیاى شخصیت بردگان،
ماده چهارم: رفتار انسانى با بردگان،
ماده پنجم: اعلام انسانفروشى به عنوان بدترین کار.
پیشوایان اسلام اگر برده یا بردگانی در اختیار داشتند در قالب همین برنامهی حساب شده و حکیمانه اسلام بود و معاشرت آنان با بردگان به گونهای بود که در بسیاری از موارد وقتی بردهای را آزاد میکردند، آن برده حاضر نمیشد منزل امام(ع) را ترک کند.
علاوه بر این، برخورد و معاشرت رهبران دین با بردگان یک الگوی عملی برای مسلمانان در برخورد با این مسئلهی بسیار مهم، در جهت از بین بردن بردهداری بود.
اما در ارتباط با شبههی تناقض مسئلهی بردهداری و آیهی شریفهی «لااکراه فی الدین»، لازم است ذکر کنیم که: مسئلهی بردهداری با موضوع اختیار و آزادی انسان در انتخاب دین و عقیده تفاوت بنیادین دارد. به تعبیری روشنتر، آیهی شریفهی اشاره به رد اجبار و اکراه در پذیرش دین و عقیده دارد، و مربوط به روح انسان و امری درونی است، لکن بردهداری مربوط به استثمار جسم و وجود بیرونی انسانها است. کما اینکه در طول تاریخ انسانهایی، مانند بلال حبشی و … که به حسب ظاهر برده بودند؛ اما در انتخاب عقیده و دین آزاد و مختار بوده و اسلام را پذیرفتهاند و از آنطرف انسانهایی نظیر ابولهب و … که به حسب ظاهر آزاد بودند؛ اما از لحاظ روحی در بند و اسارت شهوات و تمنیات نفسانی و دنیوی بوده و با حقیقت اسلام به مقابله برخاستند.
پاسخ تفصیلی
برای روشن شدن پاسخ لازم است اندکی به بحث بردگى در اسلام پرداخته شود.
اگر چه مسئلهی بردهگیرى و بردهدارى به عنوان یک دستور حتمى در مورد اسیران جنگى، در قرآن مجید نیامده، ولى نمیتوان انکار کرد مطالبی که در قرآن براى بردگان ذکر شده، اصل وجود بردگى را حتى در زمان پیامبر(ص) و صدر اسلام اثبات میکند،[۱] مانند جواز اسیر گرفتن در جنگها و از آنان به عنوان برده استفاده کردن، احکام ازدواج با بردگان، احکام محرمیت با بردگان، یا مسئلهی مکاتبه(قرارداد براى آزادى بردگان) که در آیات متعددى از قرآن در سوره نساء، نحل، مؤمنون، نور، روم و احزاب آمده است.
اینجا است که بعضى بر اسلام خرده میگیرند که چرا این آیین الهى با آن همه محتوا و ارزشهاى والاى انسانى موضوع بردگى را به کلى الغاء نکرده، و طى یک حکم قطعى و عمومى آزادى همهی بردگان را اعلام ننموده است؟!
درست است که اسلام سفارش زیادى در مورد بردگان کرده، اما آنچه مهم است آزادى بیقید و شرط آنها است؛ چرا انسانى مملوک انسان دیگرى باشد و آزادى را که بزرگترین عطیهی الهى است از دست بدهد؟!
در جواب این پرسش در یک جملهی کوتاه باید گفت؛ اسلام برنامهی دقیق و زمانبندى شده براى آزادى بردگان دارد که سرانجام همهی آنها به تدریج آزاد میشوند، بدون آنکه این آزادى عکس العمل نامطلوبى در جامعه به وجود آورد.
ولى پیش از آنکه به توضیح این طرح دقیق اسلامى بپردازیم، نخست ذکر چند نکته را لازم میدانیم:
- اسلام هرگز ابداع کنندهی بردگى نبود، بلکه اسلام در حالى ظهور کرد که مسئلهی بردگى سراسر جهان را فراگرفته و با تار و پود جوامع بشرى آمیخته بود.
- بردگان در طول تاریخ سرنوشت بسیار دردناکى داشتند، به عنوان نمونه بردگان اسپارتها را که به اصطلاح قومى متمدن بودند در نظر میگیریم، به قول نویسندهی روح القوانین غلامان اسپارتى به قدرى بدبخت بودند که تنها غلام یک نفر نبودند، بلکه غلام تمام جامعه محسوب میشدند، و هر کس بدون ترس از قانون میتوانست هر قدر بخواهد غلام خود یا دیگرى را آزار و شکنجه دهد، و در حقیقت زندگانى آنها از حیوانات نیز بدتر بود.
از زمانى که بردگان را از کشورهاى عقبافتاده صید میکردند تا هنگامى که در بازارهاى فروش عرضه میشد، بسیارى از آنها میمردند، و باقیمانده وسیلهاى بودند براى بهرهگیرى بردهفروشان طماع و اندک غذایى که به آنها میدادند براى زنده ماندن و کار کردن بود، و به هنگام پیرى و بیماریهاى صعب العلاج آنها را به حال خود رها میکردند تا به شکل دردناکى جان دهند؛ لذا نام بردگى در طول تاریخ با انبوهى از جنایات هولناک همراه است.
اسلام به عنوان دینی که برای آزادی و سعادت همهی انسانها آمده بود، همواره از سرنوشت دردناک بردگان در گذشته به عنوان یک معضل بزرگ اجتماعی رنج میبرد. به همین دلیل هرگز در برابر این مسئلهی مهم سکوت نکرده است و راه حلی بسیار حکیمانه و دقیق برای ریشهکن کردن این معضل ارائه نموده است.
- طرح اسلام براى آزادى بردگان: آنچه غالبا مورد توجه قرار نمیگیرد، این است که اگر نظام غلطى در بافت جامعهاى وارد شود ریشهکن کردن آن احتیاج به زمان دارد، و هر حرکت حساب نشده نتیجهی معکوسى خواهد داشت. درست همانند انسانى که به یک بیماری خطرناک مبتلا شده و بیماریاش کاملا پیشرفت نموده است، و یا شخص معتادى که دهها سال به اعتیاد زشت خود خو کرده است. در اینگونه موارد حتما باید از برنامههاى زمانبندى شده استفاده کرد.
صریحتر بگوییم: اگر اسلام طبق یک فرمان عمومى دستور میداد همهی بردگان موجود در آن زمان را آزاد کنند، چه بسا بیشتر آنها از بین میرفتند؛ زیرا گاه نیمى از جامعه را بردگان تشکیل میدادند که نه کسب و کار مستقلى داشتند، نه خانه و سرپناهی و نه وسیلهاى براى ادامهی زندگى.
اگر در یک روز و یک ساعت معین همهی آزاد میشدند یک جمعیت عظیم بیکار ظاهر میگشت که هم زندگى خودش با خطر مواجه بود و هم ممکن بود نظم جامعه را مختل کند، و به هنگامى که محرومیت به او فشار میآورد به همه جا حملهور میشد و درگیرى و خونریزى به راه میافتاد.
اینجا است که باید به تدریج آزاد شوند، و جذب جامعه گردند که نه جان خودشان به خطر بیفتد، و نه امنیت جامعه را به خطر اندازند، و اسلام درست این برنامهی حساب شده را تعقیب کرد.
این برنامه مواد زیادى دارد که رؤس مسائل آن به طور فشرده و فهرستوار در اینجا مطرح میشود:
ماده اول: بستن سرچشمههاى بردگى،
بردگى در طول تاریخ اسباب فراوانى داشت، نه تنها اسیران جنگى و بدهکارانى که قدرت پرداخت بدهى خود را نداشتند به صورت برده درمیآمدند که زور و غلبه نیز مجوز بردهگرفتن و بردهدارى بود، اما اسلام جلوی تمام این مسائل را گرفت. تنها در یک مورد اجازه بردهگیرى داد و آن در مورد اسیران جنگى بود. این مسلم است که در میدان جنگ و بعد از غلبه بر دشمن یا باید تمام افراد باقی ماندهی از دشمن را کشت و یا به جاى کشتن، آنها را اسیر کرد؛ چرا که اگر دشمن رها شود باز ممکن است نیروهاى خود را تجدید سازمان کرده و حملهی مجددى را آغاز نماید. اسلام راه حل دوم را برگزید؛ اما فرمود که بعد از اسارت صحنه دگرگون میشود، و اسیر با تمام جنایاتى که مرتکب شده است، به صورت یک امانت الهى در دست مسلمانان درمیآید که باید حقوق بسیارى را دربارهی او رعایت کرد.[۲]
اما حکم اسیر بعد از خاتمهی جنگ یکى از سه چیز است: آزاد کردن بیقید و شرط، آزاد کردن مشروط به پرداخت فدیه(غرامت) و برده ساختن او. البته انتخاب یکى از این سه امر منوط به نظر امام و پیشواى مسلمانان است و او هم با در نظر گرفتن شرایط اسیران و مصالح اسلام و مسلمانان از نظر داخل و خارج، آنچه را شایستهتر باشد برمیگزیند و دستور اجرا میدهد.
اما در شرایطی که نظر امام و پیشواى مسلمانان بر این قرار میگرفت که اسیران آزاد نشوند، از آنجا که در آن روزگار امکانات و زندانهایى نبود که بتوان اسیران جنگى را تا روشن شدن وضعشان در زندان نگهداشت، راهى جز تقسیم کردن آنها در میان خانوادهها و نگهدارى به صورت برده نداشت.
بدیهى است هنگامى که چنین شرایطى تغییر یابد، هیچ دلیلى ندارد که امام مسلمانان حکم بردگى را دربارهی اسیران بپذیرد، میتواند آنها را از طریق پرداخت غرامت آزاد سازد؛ زیرا اسلام پیشواى مسلمانان را در این امر مخیر ساخته تا با در نظر گرفتن مصالح اقدام کند، و به این ترتیب تقریبا سرچشمههاى بردگى جدید در اسلام بسته شده است.
ماده دوم: گشودن دریچهی آزادى،
اسلام برنامهی وسیعى براى آزاد شدن بردگان تنظیم کرده است که اگر مسلمانان آنرا عمل میکردند در مدتى نه چندان زیاد همهی بردگان به تدریج آزاد و جذب جامعهی اسلامى میشدند.
رؤوس این برنامه چنین است:
الف) یکى از مصارف هشتگانه زکات در اسلام خریدن بردگان و آزاد کردن آنها است.[۳] و به این ترتیب یک بودجهی دائمى و مستمر براى این امر در بیتالمال اسلامى در نظر گرفته شده است که تا آزادى کامل بردگان ادامه خواهد داشت.
ب) مقرراتى در اسلام وضع شده است که بردگان طبق قراردادى که با مالک خود میبندند بتوانند از دسترنج خود آزاد شوند. (در فقه اسلامى فصلى در این زمینه تحت عنوان مکاتبه آمده است).
ج) آزاد کردن بردگان یکى از مهمترین عبادات و اعمال خیر در اسلام است، و پیشوایان اسلام در این مسئله پیشقدم بودند، تا آنچه که در حالات امام علی(ع) نوشتهاند: هزار برده را از دسترنج خود آزاد کرد.[۴]
د) پیشوایان اسلام بردگان را به کمترین بهانهاى آزاد میکردند تا سرمشقى براى دیگران باشد، تا آنجا که یکى از بردگان امام باقر(ع) کار نیکى انجام داد، امام (ع) فرمود: برو تو آزادى که من خوش ندارم مردى از اهل بهشت را به خدمت خود درآورم.[۵]
در حالات امام سجاد(ع) نیز آمده است: خدمتکارش آب بر سر حضرت میریخت ظرف آب افتاد و حضرت را مجروح کرد، امام(ع) سر را بلند کرد، خدمتکار گفت: «و الکاظمین الغیظ». حضرت فرمود: خشمم را فرو بردم. عرض کرد: «و العافین عن الناس». فرمود: خدا تو را ببخشد. عرض کرد: «و الله یحبّ المحسنین» فرمود: برو براى خدا آزادى.[۶]
هـ) در بعضى از روایات اسلامى آمده است: بردگان بعد از هفت سال خود به خود آزاد میشوند، چنانکه از امام صادق(ع) میخوانیم: کسى که ایمان داشته باشد، بعد از هفت سال آزاد میشود، صاحبش بخواهد یا نخواهد و به خدمت گرفتن کسى که ایمان داشته باشد بعد از هفت سال حلال نیست.[۷]
در همین راستا پیامبر گرامى اسلام(ص) فرمود: پیوسته جبرئیل سفارش بردگان را به من میکرد تا آنجا که گمان کردم به زودى ضرب الاجلى براى آنها میشود که به هنگام رسیدن آن آزاد شوند.[۸]
و) کسى که بردهی مشترکى را نسبت به سهم خود آزاد کند، موظف است بقیه را نیز بخرد و آزاد کند.
ز) هر گاه بخشى از بردهاى را که مالک تمام آن است آزاد کند، این آزادى سرایت کرده و خود به خود همه آزاد خواهد شد.
ح) هر گاه کسى پدر یا مادر، یا اجداد، یا فرزندان، یا عمو و عمه، یا دائى و خاله، یا برادر یا خواهر و یا برادرزاده و یا خواهرزاده خود را مالک شود فورا آزاد میشوند.
ط) هر گاه مالک از کنیز خود صاحب فرزندى شود، فروختن آن کنیز جایز نیست و باید بعد از سهم ارث فرزندش آزاد شود.
این امر وسیله آزادى بسیارى از بردگان میشد؛ زیرا بسیارى از کنیزان به منزلهی همسر صاحب خود بودند و از آنها فرزند داشتند.
ی) کفارهی بسیارى از تخلفات در اسلام آزاد کردن بردگان قرار داده شده است. (کفارهی قتل خطا، کفارهی ترک عمدى روزه، و کفارهی قسم را به عنوان نمونه در اینجا میتوان نام برد).
ک) آزادی برده به واسطهی پارهاى از مجازاتهاى سخت که صاحب برده نسبت به او انجام میداد.
گفتنی است؛ قبل از اسلام صاحبان بردگان خود را به انجام هر گونه تنبیه و مجازات در مورد بردگان مجاز میدانستند و بدون هیچ مانعی هر گونه جنایتی را آزادانه در حق آنان روا میداشتند؛ اما اسلام پارهای از مجازاتها(مثل بریدن گوش، زبان، بینی و…) را ممنوع کرد، و اعلام نمود بردهای که چنین جنایتی از طرف صاحب او در حق او صورت گیرد آزاد خواهد شد.[۹]
ماده سوم: احیاى شخصیت بردگان،
در دورانی که بردگان مسیر خود را طبق برنامهی حساب شده اسلام به سوى آزادى میپیمایند، اسلام براى احیاى حقوق آنها اقدامات وسیعى کرده، و شخصیت انسانى آنان را احیاء نموده است، تا آنجا که از نظر شخصیت انسانى هیچ تفاوتى میان بردگان و افراد آزاد نمیگذارد و معیار ارزش را همان تقوا قرار میدهد؛ لذا به بردگان اجازه میدهد همه گونه پستهاى مهم اجتماعى را عهدهدار شوند، به گونهای که بردگان میتوانند مقام مهم قضاوت را عهدهدار شوند. در عصر پیامبر(ص) نیز مقامات برجستهاى از فرماندهى لشکر گرفته تا پستهاى حساس دیگر به بردگان یا بردگان آزا
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 