پاورپوینت کامل آیا افرادی هستند که خلود در دوزخ را خلودی دایمی ندانسته و معتقد باشند که تمام دوزخیان سرانجام از آنجا نجات خواهند یافت و یا آنکه دوزخ برایشان عذابآور نخواهد بود تا جایی که گیاه جرجیر(ترتیزک) نیز در آن خواهد رویید؟! ۴۳ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل آیا افرادی هستند که خلود در دوزخ را خلودی دایمی ندانسته و معتقد باشند که تمام دوزخیان سرانجام از آنجا نجات خواهند یافت و یا آنکه دوزخ برایشان عذابآور نخواهد بود تا جایی که گیاه جرجیر(ترتیزک) نیز در آن خواهد رویید؟! ۴۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل آیا افرادی هستند که خلود در دوزخ را خلودی دایمی ندانسته و معتقد باشند که تمام دوزخیان سرانجام از آنجا نجات خواهند یافت و یا آنکه دوزخ برایشان عذابآور نخواهد بود تا جایی که گیاه جرجیر(ترتیزک) نیز در آن خواهد رویید؟! ۴۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل آیا افرادی هستند که خلود در دوزخ را خلودی دایمی ندانسته و معتقد باشند که تمام دوزخیان سرانجام از آنجا نجات خواهند یافت و یا آنکه دوزخ برایشان عذابآور نخواهد بود تا جایی که گیاه جرجیر(ترتیزک) نیز در آن خواهد رویید؟! ۴۳ اسلاید در PowerPoint :
پاسخ اجمالی
صرف نظر از نفی و اثبات رویش گیاه جرجیر(ترتیزک) در دوزخ که روایتی بر خلاف آن وجود دارد، موضوعی که بابد بدان پرداخت، موضوع خلود بهشتیان و دوزخیان در بهشت و جهنم است. در این زمینه باید گفت؛ جاودانه ماندن بهشتیان در بهشت، مورد اتفاق اندیشمندان اسلامی است؛[۱] اما مسئلهی خلود و دائمی بودن عذاب جهنم، یکی از مباحث اختلافی است. غالب اندیشمندان دینی با استناد به آیات متعدد قرآن کریم و روایات فراوان معتقدند؛ برخی از جهنمیان برای همیشه در عذاب خواهند ماند و جهنم برای آنها جایگاهی دائمی و ابدی است؛ اما در مقابل، عدهای وجود دارند که خلود و جاودانگی جهنم را نپذیرفته و مراد از خلود دوزخیان که در منابع اسلامی بدان اشاره شده را توقف طولانی مدت میدانند. اکنون برای آشنایی کاربران عزیز به صورت مختصر به این موضوع میپردازیم.
دلایل خلود در جهنم
مستند اصلی افرادی که به خلود در دوزخ معتقدند، ظاهر آیات و روایات است که دلالت بر خلود بعضی از جهنمیان در عذاب دارد: «وَ الَّذینَ کَفَرُوا وَ کَذَّبُوا بِآیاتِنا أُولئِکَ أَصْحابُ النَّارِ خالِدینَ فیها وَ بِئْسَ الْمَصیرُ»؛[۲] اما کسانى که کافر شدند و آیات ما را تکذیب کردند اصحاب دوزخاند، جاودانه در آن میمانند، و (سرانجام آنها) سرانجام بدى است.
میدانیم که آیات و روایات در این زمینه چنان فراوان و در دسترس است[۳] که جایی برای تردید و اشکال در آنها وجود ندارد، تا جایی که میتوان کتاب مستقلی در مورد آیات و روایات مرتبط با خلود برخی دوزخیان نگاشت.
دلایل منکران خلود در جهنم
همانگونه که گفته شد، اقلیتی نیز معتقدند که ماندن در دوزخ برای هیچکس دائمی نیست. دلایل این گروه هم در نوشتارهای معتقدان به این نظریه و هم در کتابهای منتقدان آن وجود دارد. به عبارت دیگر، اینگونه نیست که هر اندیشمندی که دلایل عدم خلود را در تألیفات خود آورده باشد، لزوما بدان معتقد باشد. با ذکر این نکته به برخی از دلایل ارائه شده برای اثبات عدم خلود در دوزخ اشاره میکنیم:
- ذاتی بودن صفت رحمانیت برای خداوند و عرضی بودن صفت غضب
رحمت خداوند صفت ذاتی برای او است؛ خشنودی وی نهایت ندارد؛ رحمت حق بر غضبش غلبه دارد، به گونهای که غضب و عذاب خداوند نیز مصداقی از رحمت او است؛ اما خشم و سخط خدا از صفات ذاتی او نیست که جدایی آن از خداوند، ناممکن و خدا همواره خشمگین باشد. عذاب از صفت غضب نشأت میگیرد؛ وقتی غضب خدا از بین برود و به خشنودی تبدیل شود، عقوبت او نیز از بین میرود و به رحمت تبدیل میشود. بنابراین، مجازات عاصیان و اخراج آنان از جهنم هر دو مصداق رحمت الهی است؛ مانند رحمت پزشکی که بیمار را جراحی میکند تا مواد بد و فاسد را از آن خارج کند.[۴]
به بیان دیگر، خدا بندهاش را برای شفای دل و آرامش قلب خود عذاب نمیکند؛ بلکه او را عذاب میکند تا پاک شود و رحمت خداوند شامل حالش شود. پس عذاب برای او مصلحتی است. حکمت خدای سبحان اینگونه اقتضا کرد که برای هر دردی درمانی مناسب قرار دهد و عذاب برای درمانِ گمراهی گمراهان است.
- استدلال با تکیه بر فطرت الهی
انسان بر فطرت الهی و توحیدی خلق شده است؛ و فطرت توحیدی هیچگاه نمیمیرد و از بین نمیرود.[۵] و کفر امری عرضی است نه ذاتی؛ فطرتها هر چند ممکن است مکدر شوند، اما نهایتاً فطرتهای مکدر به سرشت پاک اولیه خویش برمیگردند.[۶]
به بیان دیگر، فطرت الهی که انسانها همگی از آن خلق شدهاند، ممکن است در دام حجابهای مختلف گرفتار شود؛ اما ممکن نیست که فطرت الهی توسط قوای شیطانی از قبیل شهوت و غضب، نابود شود؛ بلکه فقط میتواند مورد غفلت قرار گرفته و در سایهی قوای شیطانی قرار گیرد که در این حالت نیز، در روز قیامت که تمام عالم به نور پروردگار منوّر میگردد، فطرت الهی انسانها بیدار شده و مورد لطف الهی قرار میگیرد.[۷]
- هماهنگی عذاب با توجه به تغییر ماهیت انسان
حالت کفر و شرک یا بهگونهای است که باعث میشود انسان از طبیعت و فطرت نخست خویش خارج شود و به طبیعت دیگر و ثانوی درآید، و یا اینکه گناه، طبیعت انسانی را تغییر نمیدهد؛ بلکه تنها باعث عروض حالت و صفت جدید بر نفس میشود. در اینجا در هر دو صورت، عذاب ابدی و جاودانه معنا ندارد؛ زیرا در فرض نخست، اگر انسان از طبیعت اولیهی خویش فاصله بگیرد و طبیعت ثانویهی جدیدی به دست آورد، بدیهی است که کمالات و افعال صادر از آن به مقتضای این نوع جدید ظهور پیدا میکند و در این صورت، کمالات و عوارضی که بر طبع جدید عارض میشود با آن سازگار است و چهبسا از آن لذت میبرد. بنابراین، اگر در اثر کفر و گناه، طبیعت انسان به طبیعت ناری(آتش) تبدیل شود، جهنم و آتش برای او عذاب بهحساب نمیآید؛ بلکه از آن لذت میبرد، اما در فرض دوم که انسان با خطا و گناه از طبیعت خویش خارج نشود، در این صورت، ایجاد مانع و جلوگیری از آثار و کمالات طبیعی به جهت یکسری عوارض غیرِدائم است؛ در نتیجه، وقتی این عوارض از بین برود، انسان دوباره به سمت فطرت اولیهی خویش حرکت میکند. پس در هر دو فرض، خلود در عذاب منتفی است.[۸]
گفتنی است؛ بسیاری از عارفان که خلود در عذاب جهنم را نمیپذیرند؛ میگویند منظور از عدم خلود در عذاب، خارج شدن از دوزخ نیست، بلکه دائمی نبودن عذاب دوزخ است. به عبارت دیگر، اهل عرفان و فلسفه با اقتباس از مضامین عرفانی و عقلی معتقدند که خلود در دوزخ به معنای چشیدن عذاب دائمی نیست؛ بلکه دوزخیان در آن حضور دائم دارند، نه عذاب دائم.[۹]
پاسخ استدلال تغییر ماهیت
بر اساس مبانی فلسفی بویژه حکمت متعالیه، استدلال به تغییر ماهیت انسان مورد پذیرش نیست؛ زیرا در حکمت متعالیه ثابت شده است که انسان نوع متوسط است؛[۱۰] اگرچه دیگران او را نوع اخیر و نوع الأنواع دانستهاند؛ یعنی تحت حقیقت انسان که نوع متوسط است انواع فراوانی وجود دارد، برخی از انسانها در جهت فرشته شدن(راه ایمان و عمل صالح)، حرکت میکنند؛ بعضی به سمت حیوانی(شهوترانی)، برخی در جهت درندگی و خونریزی، و بعضی در سمت شیطان شدن(راه شیطنت) در حرکت هستند.
حد و حقیقت ماهوی افراد گروه نخست، «انسانٌ مَلَکٌ» است، نه فقط «مَلَکٌ»؛ زیرا او انسانی است که به این سمت حرکت کرده است و از همینرو، ممکن است از مَلَک نیز برتر باشد.
حد ماهوی افراد گروه دوم، «حیوانٌ ناطقٌ بهیمی» است. چنین انسانی خنزیر محض نیست؛ بلکه او «انسانٌ خنزیر» است؛ انسانی است که از راه انسانیت خنزیر شده است؛ از اینرو، به مراتب از خنزیر محض بدتر است؛ زیرا خنزیر محض آن ادراک و هوش را ندارد که شهوت خود را با اندیشههای کام
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 