پاورپوینت کامل آیا امام رضا(ع) در مسیر سفر به مرو، از صاحب باغی درخواست انگور کرد؛ اما با نپذیرفتن صاحب باغ، امام(ع) او را نفرین کرد و باغ آن مرد آتش گرفت؟! ۱۲ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل آیا امام رضا(ع) در مسیر سفر به مرو، از صاحب باغی درخواست انگور کرد؛ اما با نپذیرفتن صاحب باغ، امام(ع) او را نفرین کرد و باغ آن مرد آتش گرفت؟! ۱۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل آیا امام رضا(ع) در مسیر سفر به مرو، از صاحب باغی درخواست انگور کرد؛ اما با نپذیرفتن صاحب باغ، امام(ع) او را نفرین کرد و باغ آن مرد آتش گرفت؟! ۱۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل آیا امام رضا(ع) در مسیر سفر به مرو، از صاحب باغی درخواست انگور کرد؛ اما با نپذیرفتن صاحب باغ، امام(ع) او را نفرین کرد و باغ آن مرد آتش گرفت؟! ۱۲ اسلاید در PowerPoint :

پاسخ اجمالی

بر اساس برخی از روایات در منابع معتبر، امام رضا(ع) در مسیر سفر خود به مرو در شهر اهواز، از ساکنان آن‌جا خواست تا برای ایشان نیشکر بیاورند؛ اما آنان پاسخ دادند که الآن فصل نیشکر نیست! آن‌جناب فرمود: جست‌وجو کنید که آن‌را خواهید یافت! بعد از مدتی خبر آوردند که مقداری نیشکر وجود دارد که برخی از افراد، آن‌را برای زراعت نگهداری کرده بودند(و مشخص شد که درخواست امام، خواهشی ناممکن نبود).[۱]

اما آنچه در پرسش آمده را در روایات معتبر نیافتیم و تنها آن‌را در کتابی مشاهده کردیم که در یکی دو سده اخیر نگاشته شده بود:

امام رضا(ع) در قدمگاه، باغبانی را طلبید و از وی خواست تا انگوری بیاورد. باغبان گفت: اکنون فصل زمستان است و نمی‌توان انگور پیدا نمود. اما با درخواست امام(ع)، باغبان به داخل باغ رفته و بر اساس قدرت خدا و معجزه و کرامت امام(ع) هر درخت میوه‌ای که در باغ بود را پر از میوه‌های تازه و رسیده مشاهده نمود، اما از آن‌جا که باغبان از هواداران آل‌مروان بود، و از هدایت و توفیق بهره‌ای نداشت، حریص شد و خواست تا این نعمت‌ها برای وی باقی بماند، با دست خالی از باغ بیرون آمد. امام(ع) پرسید: چرا برای ما انگور نیاوردی؟! وی پاسخ داد: در این باغ انگوری نبود! امام(ع) از دروغ او ناراحت شد و از خدا خواست تا باغ و باغبان را بسوزاند. بعد از خروج امام(ع) از آن منطقه، باغبان شادمان به سوی باغ خود رفت؛ اما ناگهان ابری پدیدار گردید و رعد و برقی زد و صدای مهیبی از آسمان بر آمد و آتشی پیدا شد و در آن باغ افتاد و در یک لحظه باغبان را به همراه باغش در آتش سوزاند.[۲]

اگرچه محتوای این گزارش، امری محال نبوده و به گونه‌ای نیست که قابل دفاع نباشد؛ اما همان‌گونه که گفته شد، جز منبع متأخر یاد شده (که نمی‌توان خبرهای واحد موجود در آن‌را به عنوان روایتی معتبر به شمار آورد)، آن‌را در منابع قابل استناد دیگری نیافتیم که در صورت مشاهده این گزارش در منابع معتبر، این پاسخ را ویرایش خواهیم کرد.

 

[۱]. شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، محقق، مصحح، لاجوردی، مهدی،ج ‏۲، ص ۲۰۵، تهران، نشر جهان، چاپ اول،

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.