پاورپوینت کامل ماجرای حضور حکیمه، دختر امام کاظم(ع) در هنگام تولد امام جواد(ع) چه بود؟ ۱۲ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل ماجرای حضور حکیمه، دختر امام کاظم(ع) در هنگام تولد امام جواد(ع) چه بود؟ ۱۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل ماجرای حضور حکیمه، دختر امام کاظم(ع) در هنگام تولد امام جواد(ع) چه بود؟ ۱۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل ماجرای حضور حکیمه، دختر امام کاظم(ع) در هنگام تولد امام جواد(ع) چه بود؟ ۱۲ اسلاید در PowerPoint :
پاسخ اجمالی
حکیمه نام یکی از دختران امام کاظم(ع) است.[۱] ایشان از راویانی بود که از برادرش امام رضا(ع) حدیث نقل میکرد.[۲]
در یکی از این روایات، حکیمه نقل میکند: روزی امام رضا(ع) را دیدم که کنار درب هیزمخانه(آشپزخانه) ایستاده و آهسته سخن میگوید و من فرد دیگری را نمیدیدم! از ایشان پرسیدم: با چه کسی آهسته سخن میگویید؟ امام(ع) فرمود: این عامر زهرایی (ظاهرا یکی از جنیان) است که نزد من آمده، و چیزی از من میپرسد و درد دل میکند. به ایشان گفتم: من هم دوست دارم سخن او را بشنوم. امام(ع) فرمود: اگر تو سخنش را بشنوی، (تحملش را نخواهی داشت) و یکسال تب میکنی(مریض میشوی). دوباره از ایشان خواستم که صدای وی را بشنوم؛ امام(ع) نیز قبول فرمود. من گوش دادم و صدایی مانند سوت شنیدم و تا یکسال تب مرا گرفت.[۳]
همچنین وی راوی برخی کرامات امام جواد(ع) در هنگام تولد ایشان بود:[۴]
وقتی برای تولد حضرت جواد(ع) به بالین مادرش خیزران رفتم، حضرت رضا(ع) به من فرمود: هنگام ولادتش حضور داشته باش و به همراه خیزران و قابلهاش وارد اتاقی شوید. سپس چراغی برای ما گذاشت و در را بر روی ما بست. هنگامی که درد زایمان به سراغ خیزران آمد، روبروی او تشتی بود، اما چراغ خود بخود خاموش شد و من از خاموششدن چراغ (در آن وقتی که لازمش داشتیم) ناراحت شدم. در همین گیر و دار بودیم که احساس کردم که امام جواد(ع) داخل تشت است و روی بدنش چیز نازکی شبیه جامه قرار دارد و نورش میدرخشد، به طوری که اتاق را روشن کرده است و ما با همان نور او را دیدیم. من فورا او را برداشتم و روی دامن داده، آن روکش نازک را از بدنش گرف
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 