پاورپوینت کامل طرماح بن عدی طائی کیست؟ چگونه وی از همراهی با امام حسین(ع) محروم شد؟ ۲۵ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل طرماح بن عدی طائی کیست؟ چگونه وی از همراهی با امام حسین(ع) محروم شد؟ ۲۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل طرماح بن عدی طائی کیست؟ چگونه وی از همراهی با امام حسین(ع) محروم شد؟ ۲۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل طرماح بن عدی طائی کیست؟ چگونه وی از همراهی با امام حسین(ع) محروم شد؟ ۲۵ اسلاید در PowerPoint :

پاسخ اجمالی

طرماح بن عدی بن عبداللّه بن خیبری بن أفلت طائی،‏[۱] از اصحاب امام علی(ع)[۲] و امام حسن(ع)[۳] بود. برخی از گزارش‌ها نام جد او را حاتم[۴] و یا حکیم[۵] ذکر کرده‌اند؛ اما در برخی از منابع متأخر نام وی طرماح بن عدی بن جبله بن عدی بن ربیعه ذکر شده است.[۶]

طرماح در زمان امام علی(ع)

گزارشی از وی در منابع تاریخی وجود دارد مبنی بر این‌که معاویه نامه تهدیدآمیزی برای امام علی(ع) نوشت، و حضرتشان نیز بعد از نوشتن پاسخ، آن‌را به طرماح بن عدی که مردی دانا و عاقل و سخنوری فصیح بود داد و از وی خواست تا نامه را به معاویه برساند و جواب آن‌را بیاورد.

در راستای این مأموریت، طرماح هنگام وارد شدن بر معاویه این‌گونه سلام کرد: «السَّلَامُ عَلَیک أَیهَا الْمَلِک». سلام ای پادشاه!

معاویه پرسید: چرا مرا امیرالمؤمنین خطاب نکردی؟ طرماح گفت مؤمنین ما هستیم، چه کسی تو را بر ما حکومت داد تا تو را امیر بخوانم؟!

معاویه از وی خواست تا نامه را به او بدهد. طرماح گفت: از این‌که پای بر بساط تو گذارم و پایم نجس شود ناخشنود هستم! معاویه گفت: به وزیرم عمرو عاص بده! طرماح گفت: پادشاهی که ظلم می‌کند، وزیر او خائن است! معاویه از وی خواست تا نامه را به غلامش بدهد. طرماح گفت: این مملوک را از پول حلال نخریده‌ای و او را به ناحق به کار می‌گیری! معاویه گفت: پس چگونه نامه را از تو بگیرم؟! طرماح گفت: از جای خود برخیز و نامه را از دستم بگیر!

وقتی معاویه این مطلب را شنید از جای برخاست و نامه را از دست طرماح گرفت باز کرد و خواند و سپس جواب آن‌را داد.[۷]

طرماح در زمان امام حسین(ع)

زمانی که امام حسین(ع) در مسیر کوفه به منطقه‌ی «عذیب الهجانات»[۸] رسید، جابر بن حارث سلمانی، مجمّع بن عبداللّه عائذی، عمر بن خالد صیداوی و سعد غلام عمرو بن خالد،[۹] به همراه طرماح بن عدی طائی خواستند به کاروان امام(ع) ملحق شوند، حرّ بن یزید ریاحی مانع پیوستن آنها به امام(ع) شد؛ اما حضرت‌شان(ع) به حر فرمود: اجازه نمی‏دهم متعرض آنها شوی، اینها از یاران و همراهان من هستند و همان‌گونه که از جان خود دفاع می‌کنم، از آنان نیز دفاع خواهم کرد. بنابر این و طبق قرار و پیمانی که با هم داشتیم، متعرض آنها نشوید و گرنه با شما می‏جنگم. حر نیز قبول کرد که کاری با آنها نداشته باشد.

پس از پیوستن آنان به کاروان حسینی، امام با آنان به گفت‌وگو نشست و از «مجمع بن عبداللَّه» درباره اوضاع کوفه و فرستادگان خویش جویا شد. آنها وضعیت مردم را به اطلاع حضرت رساندند. مجمّع عائذی گفت: حصین، قیس را دستگیر کرد و نزد ابن زیاد فرستاد. او نیز به قیس دستور داد تا شما و پدر بزرگوارتان را ناسزا گوید، ولی قیس شما و پدرتان را مورد ستایش قرار داد و بر ابن زیاد و پدرش لعنت فرستاد و ما را به یاری شما فراخواند و سفر شما را به اطلاع ما رساند. ابن زیاد فرمان داد او را از بالای دار الاماره به پایین انداختند و به شهادت رسید. چشمان امام(ع) از شنیدن این خبر پر از اشک شد و این آیه را خواند: «فَمِنْهُمْ مَنْ قَضی‏ نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ ینْتَظِرُ»؛[۱۰] سپس از خدا خواست: بهشت را جایگاه ما و آنان قرار دهد و در پایگاه رحمت خویش و به بهترین ثواب‏های ذخیره شده‏اش، نایل گردان».

 سپس طرماح بن عدی به امام حسین(ع) گفت: هرچه فکر می‏کنم کسی را با شما نمی‏بینم. اگر غیر از همین سپاه حر که همراه شما هستند، افراد دیگری به جنگ شما نیایند، بازهم از پس شما بر می‏آیند. یک‌روز قبل از بیرون آمدنم از کوفه، آن قدر جمعیت در آن‌جا (برای لشگرکشی بر علیه شما) جمع شده بودند که تاکنون به چشمان خودم جمعیتی بیش از آنها را در یک‌جا ندیده بودم؛ از این‌رو از شما می‏خواهم اگر برای شما ممکن است به اندازه یک وجب هم به طرفشان نروید. اگر صلاح می‏دانید جایی بروید که خداوند در آن‌جا شما را محفوظ نگهدارد و برای شما روشن شود که چه کاری انجام دهید؟ سپس به امام(ع) پیشنهاد داد که به کوه‌های «أج

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.