پاورپوینت کامل مگر قرآن نفرمود که با کافران دوستی نکنید، پس چرا در آیاتی از سورهی کهف، شخص مؤمنی را به عنوان الگو معرفی میکند که با فرد کافری دوست بود؟! مراد از محاوره در این آیات چیست؟ ۲۳ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل مگر قرآن نفرمود که با کافران دوستی نکنید، پس چرا در آیاتی از سورهی کهف، شخص مؤمنی را به عنوان الگو معرفی میکند که با فرد کافری دوست بود؟! مراد از محاوره در این آیات چیست؟ ۲۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مگر قرآن نفرمود که با کافران دوستی نکنید، پس چرا در آیاتی از سورهی کهف، شخص مؤمنی را به عنوان الگو معرفی میکند که با فرد کافری دوست بود؟! مراد از محاوره در این آیات چیست؟ ۲۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل مگر قرآن نفرمود که با کافران دوستی نکنید، پس چرا در آیاتی از سورهی کهف، شخص مؤمنی را به عنوان الگو معرفی میکند که با فرد کافری دوست بود؟! مراد از محاوره در این آیات چیست؟ ۲۳ اسلاید در PowerPoint :
پاسخ اجمالی
قرآن کریم برای تبیین این نکته که قدرت و داراییهای انسان نباید موجب فراموشی خداوند گردد، در آیه ۳۲ تا آیه ۴۴ سوره کهف، داستان دو همسایهای را بیان میکند که یکی ثروتمند و صاحب باغها و بستانهایی پر محصول و دیگری مردی فقیر و دیندار بود:
(اى پیامبر) براى آنان مثالى بزن: آن دو مرد که براى یکى از آنها دو باغ از انواع انگورها قرار دادیم و گرداگرد آن دو (باغ) را با درختان نخل پوشاندیم و در میانشان زراعت پربرکتى قرار دادیم. هر دو باغ، میوه (فراوان) آورده بود، و چیزى فروگذار نکرده بود و میان آن دو باغ، نهر بزرگى جارى ساخته بودیم.
صاحب این باغ، درآمد فراوانى داشت به همین جهت، به همراه و همنشین خود – در حالى که با او محاوره و گفتوگو میکرد- چنین گفت:
«من از نظر ثروت از تو برتر، و از نظر نفرات نیرومندترم!» در حالى که نسبت به خودش ستمکار بود، در باغ خویش گام نهاد، و (با غرور) گفت: «من گمان نمیکنم هرگز این باغ نابود شود! و باور نمیکنم قیامت برپا گردد! و اگر به سوى پروردگارم بازگردانده شوم (و قیامتى در کار باشد)، آنجا نیز جایگاهى بهتر از اینجا خواهم یافت!»
همراه و همنشین (باایمان) وى – در حال گفتوگو با وی- به او چنین گفت:
«آیا به خدایى که تو را از خاک، و سپس از نطفه آفرید، و پس از آن تو را مرد کاملى قرار داد، کافر شدى؟! ولى من کسى هستم که «اللَّه» پروردگار من است و هیچکس را شریک پروردگارم قرار نمیدهم؛ چرا هنگامى که وارد باغت شدى، نگفتى این نعمتی است که خدا خواسته است؟! قوّت (و نیرویى) جز از ناحیهی خدا نیست، حتی اگر میبینى من از نظر مال و فرزند از تو کمترم (که مطلب مهمّى نیست)!
آیا این احتمال را نمیدهی که خدا مرا بهتر از باغ تو را (در آخرت و دنیا) به من هدیه کند و اینکه شاید بوستان تو بر اثر صاعقهای از آسمان نابود شده و با خاک یکسان گردد. یا آبش به زمین فرو رود و دیگر هرگز نتوانى آب به دست آرى (و باغت از بیآبى خشک شود)؟!
(بعد از مدتی همین اتفاق رخ داد) و ثمره و میوههای باغ او همه نابود گردید و او (از شدت حزن و اندوه) بر آنچه در باغش خرج کرده بود، دست بر دست میزد که بنا و درختانش همه ویران و خشک شده بود، و میگفت: اى کاش من کسی را شریک خدا نمیپنداشتم! و (واقعیت آن بود که) جز خدا هیچ فرد و گروهى نمیتوانست آن گناهکار کافر را از قهر و خشم خداوند نجات داده و خودش نیز نمیتوانست از خویشتن دفاع کند.[۱]
نکته اساسی در این آیات، توجه به هدف اصلی آنها است، و اینکه این آیات در صدد تبیین این مطلب است که مال و قدرت و داراییهای انسان نباید مورد علاقه قلبی و وابستگی شدید انسان گردد، به گونهای که آنها را تنها تکیهگاه خود به شمار آورده، و نقش خداوند در این نعمتها را فراموش کند، و انسان را به این فکر اندازد که این داشتهها برای همیشه و به صورت مستقل در اختیار او خواهند بود؛ زیرا این خیال و وهمی باطل است؛ چون وقتى بلایى از ناحیهی خداى سبحان آمد، همهی مال و دارایی را به باد فنا میدهد و براى انسان چیزى جز خاطرهاى که بعد از بیدارى از عالم خواب به یاد میماند، و جز آرزوهاى کاذب چیزی باقى نمیگذارد.[۲]
اما در پاسخ به پرسشهای مطرح شده میگوییم:
- واژهی «صاحب» از ریشه «صحب» به معنای ملازمت، همراهی،[۳] و معاشرت[۴] است. بنابراین، واژهی صاحب و مصاحبت تنها در صورت کنار هم بودن دو نفر نیز مورد استفاده قرار میگیرد و مستلزم همفکری و یا وجود علاقهی قلبی طرفین نسبت به یکدیگر نیست؛ چنانکه در داستان حضرت یوسف(ع) خداوند برای معرفی همبندهای آنحضرت در زندان، از همین واژه «صاحب» بهره جسته است،[۵] با اینکه آنها هیچ شباهتی با یوسف(ع) در اعتقاد نداشتند، بلکه ظاهرا مشرک بودند. همچنین در مورد مشرکانی که با پیامبر اسلام(ص) همپیمان بوده و یا در یک قوم بودند، باز هم واژه «صاحب» آمده است.[۶] بنابراین، ترجمهی «صاحب» به
راهنمای خرید:- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 